فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: اختلالات برونی سازی شده جزو اختلالات دوران کودکی هستند و پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر آموزش رفتاری والدین بر شیوه های تربیتی و سلامت روانی مادران کودکان مبتلا به این اختلالات انجام شده است.روش کار: تحقیق حاضر یک مطالعه ی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه شاهد است که جامعه ی آماری آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله ی شهر تبریز بوده اند. 32 نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلالات برونی سازی شده که دارای شیوه ی فرزندپروری ناکارآمد بوده (16 نفر مستبدانه و 16 نفر سهل گیرانه) و نیز در پرسش نامه ی سلامت عمومی نمره ای برابر یا بالاتر از نقطه ی برش 23 داشتند، انتخاب و به تصادف به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از مداخله ی آموزشی بر روی گروه آزمون شیوه های فرزندپروری و سلامت روانی مادران دو گروه مجددا ارزیابی و نتایج توسط آزمون یومن ویتنی تحلیل گردیدند. یافته ها: مقایسه ی نتایج نشان داد که شیوه ی فرزندپروری مستبدانه (02/0=P) و سهل گیرانه (02/0=P) در مادران گروه آزمون کاهش و در مقابل شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه (04/0=P) افزایش یافته است. هم چنین نمره ی کلی سلامت روانی، افزایش (000/0=P) و نمره ی زیر مقیاس های نشانه های جسمانی (001/0=P)، اضطراب و بی خوابی (02/0=P) و افسردگی (01/0=P) در مادران گروه آزمون پس از مداخله به صورت معنی داری کاهش یافت ولی در مورد زیر مقیاس نارساکنش وری اجتماعی تفاوت معنی داری حاصل نشد (14/0=P).نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از موثر بودن آموزش رفتاری والدین در تغییر شیوه های تربیتی و بهبود سلامت روانی مادران کودکان مبتلا به اختلالات برونی سازی شده است و با آموزش برنامه های تصحیح شیوه ی فرزندپروری می توان گام موثری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلالات برونی سازی شده و بهبود سلامت روانی مادران این کودکان برداشت.
"
تاثیر آموزش شناختی به خانواده ها در پیشرفت درمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مشخص نمودن میزان پیشرفت درمان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی از طریق آموزش به خانوادهها در راستای اصلاح افکار، باورها و نگرش های نادرست نسبت به این دسته از بیماران و افزایش اطلاعات آنان در برخورد صحیح و توقع درست از آنان است. روش تحقیق نیمه تجربی و متغیر مستقل 6 جلسه آموزش شناختی به خانواده افراد اسکیزوفرنیک و متغیر وابسته میزان پیشرفت درمان این بیماران بوده است.جامعه آماری این پژوهش افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و خانواده آنان در شهرستان نجفآباد در سال 1384 بودند.
نمونه تحقیق 30 فرد اسکیزوفرنیک (به تشخیص پزشک متخصص) و خانواده های آنان بودند که به شیوه تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار تحقیق، مقیاس سنجش علائم مثبت و منفی اسکیزوفرنیا (تست پنس) بود. آلفای کرونباخ این تست 8/0 برآورد شد. نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش شناختی به خانوادهها در پیشرفت درمان مبتلایان به اسکیزوفرنی مؤثر بوده است (01/0>P). هم چنین ابعاد شناختی یعنی افزایش اطلاعات و ارتقاء سطح آگاهی خانوادهها، اصلاح افکار، باورها و نگرش نادرست نسبت به این دسته از افراد در پیشرفت درمان آنان مؤثر بوده است (01/0>P).
مقایسه تغییرات بیلی روبین در اسکیزوفرنیا و اختلال خلقی دو قطبی نوع یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقایسه نگهداری توجه در بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی پارانوئید، آشفته و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه ی نقص نگهداری توجه در بیماران اسکیزوفرنیای پارانوئید، اسکیزوفرنیای آشفته و افراد بهنجار است.
روش: تعداد 20n=| بیمار مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی پارانوئید،20n=| بیمار مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی آشفته از بیمارستان های فیض و اصفهان به روش نمونه گیری دردسترس و 20n=| نفراز افراد بهنجارازدانشگاه اصفهان به روش تصادفی انتخاب شدند. برای بررسی نگهداری توجه دراین بیماران،شکل کامپیوتری آزمون نگهداری توجه (CPT) اجرا شد .
یافته ها: نقص توجه در بیماران اسکیزوفرنی شدیدتراز افراد بهنجار بود . مقایسه دو گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا نیز نشان داد که گروه اسکیزوفرنی آشفته در مقایسه با گروه پارانوئید ضعیف تر عمل کردند.
نتیجه گیری: نارسایی های شناختی در بیماران اسکیزوفرنی عمیق ترازافراد بهنجارمی باشد.همچنین بیماران آشفته نقایص شناختی بسیار جدی تری در مقایسه با بیماران پارانوئید نشان می دهند.
مقایسه ارزیابی ها و نگرش ها نسبت به بیماری در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، اختلال اسکیزوافکتیو و افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ارزیابی ها و نگرش های بیماران دارای تشیخص های اسکیزوفرنیا، اسکیزوافکتیو و افسردگی اساسی بدون علائم روا ن پریشی نسبت به بیماری شان بود.
روش: هفتاد و هفت بیمار دارای تشخیص-های اسکیزوفرنیا، اسکیزوافکتیو و افسردگی اساسی بدون علائم روان پریشی تحت مصاحبه تشخیصی قرار گرفته و به -وسیله پرسشنامه خود– ارزیابی بیماری مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته ها: در بین بیماران فوق، گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اسکیزوافکتیو در مقایسه با بیماران دارای تشخیص افسردگی اساسی بدون علائم روان پریشی، دارای سطوح بالاتر انکار بیماری و پیامدهای آن و انکار نیاز به درمان و نیز دارای سطح پایین-تر نگرانی بودند.
نتیجه گیری: بیماران اسکیزوفرنیا و اسکیزوافکتیو در مقایسه با بیماران افسردگی اساسی نقایص خودآگاهی بیشتر و بینش پایین تری دارند. جمعیت افسرده بدون علائم روان پریشی از بینش نسبتاً بالایی در مقایسه با دو گروه دیگر برخوردار بودند.
عملکرد حافظه کوتاه مدت بیماران اسکیزوفرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: در دهه های گذشته شواهد بهدستآمده در مورد مجموعه اختلالات اسکیزوفرنی، نشان میدهند که اسکیزوفرنی با نقایص قابل توجهی در عملکردهای ادراکی و شناختی (بهخصوص نقصهایی در دقت و حافظه عملکردی) همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد حافظه کوتاهمدت و ابعاد مختلف آن در بیماران اسکیزوفرن و مقایسه با افراد عادی انجام گرفت.
روش: افراد مورد مطالعه 30 بیمار مرد با تشخیص اسکیزوفرنی بستری در بخش روانپزشکی شهرستان شاهرود بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. عملکرد حافظه کوتاهمدت آنها با استفاده از مقیاس تجدیدنظرشده حافظه وکسلر ( III - WMS ) مورد ارزیابی قرار گرفت و با 30 مرد عادی که بهشیوه تصادفی انتخاب شده بودند، مقایسه شد.
یافتهها: تحلیل واریانس چندمتغیره با کنترل سن و تحصیلات نشان داد که بین عملکرد حافظه کوتاه مدت بیماران اسکیزوفرن و افراد عادی در 4 خردهمقیاس حافظه وکسلر از جمله جهتیابی، کنترل ذهنی، تکرار ارقام و حافظه بینایی تفاوتهای معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری: بیماران اسکیزوفرن در حافظه و مفهومسازی ضعیفتر از افراد عادی عمل میکنند که این الگو با فرضیه آسیب در قشر پیشانی- گیجگاهی هماهنگی دارد. توانبخشی شناختی یکی از ضروریات مداخلات درمانهای روانشناختی در بیماران اسکیزوفرن است."
تأثیر رواننمایشگری بر افزایش مهارتهای اجتماعی و عزتنفس بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای نوع یک و دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: اختلال در مهارتهای اجتماعی ویژگی بارز بیماران اسکیزوفرنیاک است. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر رواننمایشگری بر افزایش مهارتهای اجتماعی و عزتنفس بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنیای نوع I و II میباشد. روش بررسی: در این مطالعه تجربی و مداخلهای از بین بیماران مرد مبتلا به اسکیزوفرنیا که در طول شش ماه اول سال 1384 در بخشهای اعصاب و روان بیمارستان روانپزشکی ایثار شهر اردبیل بستری بودند، 80 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده و بهصورت تصادفیتعادلی به چهار گروه 20 نفره تخصیص یافتند. جلسات اجرایی رواننمایشگری برای گروههای آزمایش نووع یک و دو به مدت ۹ هفته و هر هفته ۳ جلسه شامل مراحل آمادگی، اجرا و درونپردازی و تمرین رفتاری برای جمعآوری دادههای پژوهش، از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی، فهرست مهارتهای اجتماعی ویژه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و مقیاس عزتنفس روزنبرگ استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تیمستقل و تحلیل واریانس دو عاملی تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: تفاضل میانگین نمرات پیشآزمون- پسآزمون مهارتهای اجتماعی (۰/۰۰۱>p) و عزتنفس (۰/۰۰۵=p) بین گروه آزمایش و کنترل (کل بیماران) تفاوت معنادار وجود داشت. بین گروههای آزمایش نوع ۱ و نوع ۲ از نظر میانگین نمرات پیشآزمون (۰/۰۰۳=p)، پسآزمون (۰/۰۰۱>p) و تفاضل پیشآزمون- پسآزمون (۰/۰۰۹=p) مهارتهای اجتماعی و همچنین از نظر میانگین نمرات پیشآزمون (۰/۰۵=p)، پسآزمون (۰/۰۰۱>p) و تفاضل پیشآزمون- پسآزمون (۰/۰۳۵=p) عزتنفس تفاوت معناداری وجود داشت. بین گروههای آزمایش و کنترل نوع یک اسکیزوفرنیا از نظر تفاضل نمرات پیشآزمون و پسآزمون مهارتهای اجتماعی (۰/۰۰۱>p) و عزتنفس (۰/۰۰۱>p) و همچنین گروههای آزمایش و کنترل نوع دو اسکیزوفرنیا در تفاضل نمرات پیشآزمون- پسآزمون مهارتهای اجتماعی (۰/۰۱=p) و عزتنفس (۰/۰۳=p) تفاوت معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: اجرای فنون رواننمایشگری برمهارتهای اجتماعی و عزتنفس بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا مؤثر است و این اثر بر بیماران مبتلا به نوع یک این اختلال بیشتر است.
شناسایی علائم شاخص در اختلال های روان پریشی: اختلال های اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی و خلقی دو قطبی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی علائم شاخص در اختلال-های روان پریشی یعنی اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی و دو قطبی بود. روش پژوهش از نوع پس رویدادی بود که به شیوه در دسترس 204 بیمار دچار اختلال های روان پریشی بستری در بیمارستان های فاطمی و ایثار شهرستان اردبیل انتخاب و با مصاحبه نیمه ساختار یافته- مقیاس درجه بندی روان پریشی چواینارد و میلر (b و a1999) بررسی شدند. از این تعداد 84 نفر دچار اسکیزوفرنی، 52 نفر دچار اختلال افسردگی اساسی و 68 نفر نیز دچار اختلال خُلقی دو قطبی بودند. تحلیل اطلاعات با دو آزمون تحلیل عامل و تحلیل تشخیصی انجام شد. یافته ها نشان دادند در کل در سه گروه بیمار بستری، چهار عامل توهم جسمی، هذیان قدرت مافوق حسی، اختلال عمل در نتیجه افکار و توهم شنوایی به ترتیب با 8/11%، 7/8%، 5/5%، 3/5% وجود دارد. در گروه اختلال اسکیزوفرنی پنج عامل اختلال در ادراک محیط، توهم جسمی، هذیان مذهبی فراحسی، اختلال عمل در نتیجه افکار، توهم شنوایی به ترتیب 47/10%، 72/7%، 29/6%، 28/6% و 26/6% است. در گروه اختلال خُلقی دو قطبی پنج عامل هذیان همه کار توانی، توهم شنوایی، خطای ادراکی، توهم دهلیزی ـ حرکتی و حواسپرتی به ترتیب 25%، 38/11%، 2/8%، 5/6% و 4/5% است و در گروه افسردگی اساسی هفت عامل هذیان نامتجانس با خلق شامل هذیان حسادت و فراحسی، انواع توهم شنودی غیرکلامی، تحریف ادراکی، توهم جسمی، حواس-پرتی، تفکر جادویی، هذیان جنسی به ترتیب 27%، 9/11%، 9/8%، 5/6%، 8/5%، 6/5% و 2/5% وجود دارد. نتیجه گیری: در 2/63% از موارد اختلال های مورد مطالعه با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته- مقیاس درجه بندی روان پریشی درست طبقه بندی شده است.
مقایسه اثربخشی دو روش مداخله مدیریت مورد (کارشناسان بهداشت و اعضاء خانواده بیماران) بر سلامت روانی، آگاهی و فرسودگی خانواده بیماران اسکیزوفرنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیستم «مدیر مورد» یکی از اثربخش ترین روش های مداخله بیماران اسکیزوفرنی و خانواده های آنان است. مطالعـه حاضر بـا هـدف استفـاده از خدمـات مدیریت مورد توسط مصرف کنندگان خدمـات روان پزشکی و اعضاء خانواده بیماران اسکیزوفرنی و مقایسه اثربخشی آن با گروه کارشناسان بهداشت انجام شده است.
روش این مطالعه از نوع مداخله ای و دو سر کور بود. اعضاء خانواده 117 بیمار اسکیزوفرنی پرسشنامه های «سلامت روانی GHQ-28»، «پرسشنامه آگاهی سنجی خانواده های مبتلایان به اسکیزوفرنیا»، فرم کوتاه آزمون برنامه مصاحبه تجارب خانواده های بیماران روانی را قبل و بعد از ارائه خدمات در منزل توسط دو گروه مدیر مورد کارشناسان بهداشت روان و اعضاء خانواده بیماران تکمیل کردند. نتایج نشان داد که اثربخشی مداخله توسط گروه اعضاء خانواده با اثربخشی مداخله توسط کارشناسان گروه بهداشت، یکسان بوده است و آگاهی و فرسودگی خانواده های بیماران تنها در اثر مداخله، بدون در نظر گرفتن گروه مداخله گر افزایش معنا داری یافته است. استفاده از افراد غیر متخصص در مدیریت مورد امکان استفاده بیشتر و گسترده تر خانواده های بیماران را از خدمات بهداشت روانی فراهم می کند.
باورهای هذیانی در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا، خویشاوندان سالم آنها و آزمودنی های بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این مطالعه گروهی از بستگان درجه اول و سالم مبتلایان به اسکیزوفرنیا از نظر فراوانی باورهای هذیانی و ابعاد این باورها (میزان ناراحتی، اشتغال ذهنی به این باورها و اطمینان به آنها) بررسی و با دو گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و یک گروه شاهد سالم مقایسه شدند.
روش: برای انجام این تحقیق 25 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا، 35 نفر از اعضای درجه اول و سالم خانواده های این بیماران و 35 نفر از افرادی که سابقه هیچ گونه بیماری اعصاب و روان نداشتند (به عنوان گروه شاهد سالم) همکاری کردند. در این سه گروه، شیوع باورهای هذیانی و ابعاد آنها بر اساس پرسشنامه هذیان پیترز و همکاران (PDI-40)؛ و سلامت روان بر اساس پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) بررسی شد.
یافته ها: شیوع باورهای هذیانی در گروه افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا به طور معناداری بیشتر از دو گروه دیگر بود، ولی شیوع آن در دو گروه اعضای خانواده بیماران و جمعیت عادی تفاوت معناداری نداشت. در مورد شدت ابعاد باورهای سایکوتیک، در حالی که نمرات گروه مبتلایان به اسکیزوفرنیا بسیار بیشتر از گروه شاهد سالم بود، ولی با گروه خانواده بیماران تفاوت معناداری نداشت. در ضمن میزان اطمینان به افکار سایکوتیک در گروه خانواده بیماران بیشتر از گروه شاهد سالم بود.
نتیجه گیری: وجود باورهای هذیانی در افراد سالم خانواده بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اطمینان بیشتر این افراد به این باورها (نسبت به گروه شاهد سالم) ممکن است وجود پیوستاری سایکوز را مطرح کند، هر چند تایید این موضوع نیازمند مطالعات بیشتر است.
عوامل موثر بر فرسودگی و سلامت روانی مراقبین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مؤسسه زدایی از درمان بیماران روانی آن را به موضوعی خانوادگی تبدیل کرده است. نقش مراقبت از بیماران در خانواده، فرسودگی و اختلالات روان پزشکی را برای مراقبان به دنبال دارد. در تحقیق حاضر فرسودگی و سلامت روانی مراقبان در رابطه با شدت سایکوپاتـولوژی ـ نشانه های مثبت و منفی بیماری ـ مهارت های زندگی بیماران، دانش خانواده ها و خصوصیات جمعیت شناختی بیماران بررسی می شود.
117 بیمار اسکیزوفرنی و اعضاء خانواده آنان پرسشنامه های سلامت روانی GHQ-28، پرسشنامه آگاهی سنجی خانواده های مبتلایان به اسکیزوفرنیا، فرم کوتاه آزمون برنامه مصاحبه تجارب خانواده های بیماران روانی، آزمون سطح شناختی آلن و مقیاس علائم مثبت و منفی (PANSS) را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد که نشانه های کلی سایکوپاتولوژی و مهارت های زندگی بیماران با فرسودگی مراقبان همبسته است، اما بین طول بیماری و آگاهی مراقبان با فرسودگی یا سلامت روانی آنان همبستگی معناداری بدست نیامد. ارائه آموزش، مهارت ها و یا منابع به خانواده این بیماران، می تواند علاوه بر ارتقاء سلامت روانی و جسمی آن ها به بهبود عضو بیمار خانواده نیز کمک کند.
روانی کلام در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا (یک بررسی مقایسه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی جنبه هایی از مقوله روانی کلام در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا و مقایسه آن با افراد سالم انجام شد تا بتوان علایم ثابتی از اختلالات گفتاری و زبانی و شدت آنها ارایه کرد و سپس به کمک آن آزمون های گفتاری – زبانی دقیق تری تهیه نمود و جنبه های آسیب دیده زبانی و گفتاری را شناخت.
روش: در این پژوهش تحلیلی – مقطعی با استفاده از بخش گفتار خودبه خودی آزمون زبان پریشی فارسی با دو گروه 22 نفره از افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا و سالم (17 مرد و پنج زن در هر گروه) مصاحبه شد. در پاسخ به هر سؤال ویژگی های روانی کلام (مکث پر و خالی، تکرارهای نابجا و درصد تصحیح خودبه خودی) بررسی گردید. داده ها با نرم افزار SPSS 5/11 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: گروه سالم و بیمار در میانگین درصد مکث پر و خالی با هم تفاوتی نداشت. اما میانگین درصد تکرار نابجا و تصحیح خودبه خودی تفاوت معنی دار داشت (001/0p<). در خرده آزمون های تفکیکی برای مکث پر و مکث خالی، با توجه به مرزهای نحوی و معنایی، فقط در گروه مبتلا به اسکیزوفرنیا تفاوت آماری معنی دار مشاهده شد. در مبتلایان تفاوت های درصد مکث پر قبل از تکواژ محتوایی نسبت به تکواژ دستوری (01/0p<)، درصد مکث پر در اول جمله قبل از تکواژ محتوایی نسبت به تکواژ دستــوری (05/0p<) و درصد مکث خالی در اول جمله و وسط جمله و نیز قبل از یک تکواژ محتوایی نسبت به تکواژ دستوری (001/0p<) معنی دار بود.
نتیجه گیری: کمی حجم نمونه و استفاده از متغیرهای وابسته به بافت ممکن است در یافت نشدن تفاوت معنی دار برای برخی از متغیرها نظیر مکث مؤثر بوده باشد. اما وجود تفاوت معنی دار در متغیرهای تقریباً مستقل از تاثیرات بافت (مثل تکرار نابجا) می تواند تاییدی بر یافته های سایر محققان مبنی بر آسیب روانی کلام در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا و شاید وجود یک آسیب عصبی باشد.
عملکرد گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت و منفی در آزمون نوروسایکولوژیک بندر گشتالت و همبستگی آن با عملکرد در آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین (WCST)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت و منفی در آزمون بندر گشتالت و همبستگی بین نمرات آن با عملکرد در ویسکانسین انجام شد. برای این منظور 32 نفر از بیماران بستری در بیمارستان رازی تبریز که توسط روانشناس و روان پزشک بیمارستان بر اساس ملاک های تشخیصی DSM-VI-TR تشخیص اسکیزوفرن یافته بودند انتخاب شدند. مقیاس های اندازه گیری علایم منفی (SANS) و علایم مثبت (SAPS) اجرا شدند و از کل این نمونه پژوهشی 14 نفر دارای علایم منفی و 18 نفر دارای علایم مثبت بودند. آزمون های بندر و ویسکانسین بر روی آزمودنی ها اجرا و به ترتیب نتایج آزمون بندر بر اساس 15 ملاک هین و آزمون ویسکانسین بر اساس 5 ملاک نمره گذاری شدند. بر اساس نمرات به دست آمده، میانگین هر یک از ملاک ها برای هر یک از گروه ها محاسبه شد. این نتایج نشان دادند که چهار خطای رایج برای بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت به ترتیب درجاماندگی، تحریف، چرخش و همپوشی و برای بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم منفی درجاماندگی، چرخش، تحریف و جداسازی بودند. نتایج حاصل از آزمون t مقایسه میانگین ها برای گروه های مستقل نشان دادند که تنها در دو ملاک چرخش (p<0.005) و کوتاه سازی (p<0.05) بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم منفی خطاهای بیشتری در این دو ملاک داشتند. هم چنین نتایج آزمون معنی داری همبستگی بین نمرات بندر و ویسکانسین نشان دادند که فقط همبستگی مقیاس های درجاماندگی در بندر و مجموع درجاماندگی در ویسکانسین (p<0.05) و همبستگی مقیاس های عینی کردن در بندر و مدت زمان لازم برای رسیدن به اولین قاعده در ویسکانسین (p<0.01) معنی دار بودند.
رابطه بین انسجام فضایی- زمانی با علایم مثبت و منفی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: تحقیقات روانشناختی و عصبروانشناختی جدید نشان میدهند که بهمنظور درک و شناخت ماهیت اختلال اسکیزوفرنیا تمرکز بر نشانگان و ابعاد و علایم خاص این اختلال، مفیدتر از تمرکز بر زیرمجموعههای این اختلال در نظامهای طبقهبندی است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین انسجام فضایی- زمانی با علایم مثبت و منفی در اختلال اسکیزوفرنیا بوده است.
روش: گروه نمونه شامل 50 بیمار مبتلا به اختلال اسکیزوفرنیا بودند که به وسیله آزمایه انسجام فضایی- زمانی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها : هر چقدر افزایش میزان علایم مثبت و منفی بیشتر باشد، عملکرد بیماران مبتلا به اسکـیزوفرنیا در آزمایه انسـجام فضایی- زمانی ضـعیفتر میشود.
نتیجهگیری: با افزایش علایم مثبت و منفی، توانایی انسجام فضایی- زمانی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا کاهش مییابد. "
تجزیه و تحلیل کلام بیماران اسکیزوفرنیک از جنبه اصل همیاری گرایس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: هدف این پژوهش بررسی یکی از حیطه های تجزیه و تحلیل کلام بیماران اسکیزوفرنیک یعنی اصل همیاری می باشد.
روش بررسی: در این پژوهش مقایسه ای که از نوع مورد- شاهدی است، با نمونه گیری ساده و در دسترس، دو گروه 22 نفره از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و افراد سالم (با تعداد 17 مرد و 5 زن) انتخاب و مصاحبه ای با استفاده از بخش گفتار خودبه خودی آزمون زبان پریشی فارسی با آنها صورت گرفت. پاسخ هر سئوال با توجه به این که فرد کدام قاعده همیاری (کیفیت، کمیت، شیوه و رابطه) را بیشتر نقض کرده است، ارزیابی و به عنوان خطا در آن پاسخ در نظر گرفته شد. با درصد گیری خطاها، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، تی مستقل، کروسکال والیس و من ویتنی انجام شد.
یافته ها: بین دو گروه در رعایت کلی اصول همیاری گرایس (001/0P<) و اصلهای کمیت (001/0P<)، رابطه (001/0P<) و شیوه (02/0=P) اختلاف معنی داری وجود داشت، ولی در اصل کیفیت دو گروه تفاوت معنی داری نداشتند (07/0=P). عدم رعایت کلی اصول گرایس در بیماران با مدت ابتلا به بیماری، تحصیلات، سن و جنس آنها ارتباط آماری معنی دار نداشت (05/0P>).
نتیجه گیری: بیماران اسکیزوفرنیک اصل همیاری گرایس را رعایت نمی کنند و به علت نقض این اصل در گفتگوهای دو طرفه دچار عدم انسجام می باشند.
"