توانبخشی

توانبخشی

فصلنامه توانبخشی تابستان 1388 شماره 2 (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

مقالات

۱.

تأثیر روان‌نمایشگری بر افزایش مهارت‌های اجتماعی و عزت‌نفس بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای نوع یک و دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: عزت‌نفس روان‌نمایشگری اسکیزوفرنیای نوع یک اسکیزوفرنیای نوع دو مهارتهای اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۰ تعداد دانلود : ۱۲۷۶
هدف: اختلال در مهارت‌های اجتماعی ویژگی بارز بیماران اسکیزوفرنیاک است. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر روان‌نمایشگری بر افزایش مهارت‌های اجتماعی و عزت‌نفس بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنیای نوع I و II می‌باشد. روش بررسی: در این مطالعه تجربی و مداخله‌ای از بین بیماران مرد مبتلا به اسکیزوفرنیا که در طول شش ماه اول سال 1384 در بخش‌های اعصاب و روان بیمارستان روانپزشکی ایثار شهر اردبیل بستری بودند، 80 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شده و به‌صورت تصادفی‌تعادلی به چهار گروه 20 نفره تخصیص یافتند. جلسات اجرایی روان‌نمایشگری برای گروه‌های آزمایش نووع یک و دو به مدت ۹ هفته و هر هفته ۳ جلسه شامل مراحل آمادگی، اجرا و درون‌پردازی و تمرین رفتاری برای جمع‌آوری داده‌های پژوهش، از پرسشنامه اطلاعات جمعیت‌شناختی، فهرست مهارت‌های اجتماعی ویژه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و مقیاس عزت‌نفس روزنبرگ استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون تی‌مستقل و تحلیل واریانس دو عاملی تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها: تفاضل میانگین نمرات پیش‌آزمون- پس‌آزمون مهارت‌های اجتماعی (۰/۰۰۱>p) و عزت‌نفس (۰/۰۰۵=p) بین گروه آزمایش و کنترل (کل بیماران) تفاوت معنادار وجود داشت. بین گروه‌های آزمایش نوع ۱ و نوع ۲ از نظر میانگین نمرات پیش‌آزمون (۰/۰۰۳=p)، پس‌آزمون (۰/۰۰۱>p) و تفاضل پیش‌آزمون- پس‌آزمون (۰/۰۰۹=p) مهارت‌های اجتماعی و همچنین از نظر میانگین نمرات پیش‌آزمون (۰/۰۵=p)، پس‌آزمون (۰/۰۰۱>p) و تفاضل پیش‌آزمون- پس‌آزمون (۰/۰۳۵=p) عزت‌نفس تفاوت معناداری وجود داشت. بین گروه‌های آزمایش و کنترل نوع یک اسکیزوفرنیا از نظر تفاضل نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون مهارت‌های اجتماعی (۰/۰۰۱>p) و عزت‌نفس (۰/۰۰۱>p) و همچنین گروه‌های آزمایش و کنترل نوع دو اسکیزوفرنیا در تفاضل نمرات پیش‌آزمون- پس‌آزمون مهارت‌های اجتماعی (۰/۰۱=p) و عزت‌نفس (۰/۰۳=p) تفاوت معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: اجرای فنون روان‌نمایشگری برمهارت‌های اجتماعی و عزت‌نفس بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا مؤثر است و این اثر بر بیماران مبتلا به نوع یک این اختلال بیشتر است.
۲.

مقایسه تأثیر ارتز بی‌حرکت‌کننده و گچ‌گیری بر راستای مفصل کف‌پایی - انگشتی در بیماران هالوکس‌والگوس پس از عمل جراحی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: هالوکس‌والگوس ارتز بی‌حرکت‌کننده اسپلینت مفصل کف‌پایی- انگشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۵ تعداد دانلود : ۷۳۵
هدف: این تحقیق با هدف مقایسه تأثیر ارتز بی‌حرکت‌کننده و گچ‌گیری بر راستای مفصل کف‌پایی - انگشتی در بیماران هالوکس‌والگوس پس از عمل جراحی صورت گرفت. روش بررسی: در این مطالعه شبه‌تجربی و مداخله‌ای 24 بیمار هالوکس‌والگوس واجد شرایط (سن ۱۹ تا 50 سال، زاویه هالوکس‌والگوس حداکثر 25 درجه، زاویه بین استخوان‌های کف‌پایی اول و دوم ۱۱ تا ۱۳ درجه، عدم تغییرات دژنراتیو در مفصل و عدم وجود بیماری‌های سیستمیک)، از بین مراجعه‌کنندگان به درمانگاه ارتوپدی بیمارستان میلاد تهران به‌طور ساده و در دسترس انتخاب و براساس بلوک‌های تصادفی تبدیل شده، در دو گروه اسپلینت و گچ‌گیری قرار گرفتند. در گروه اسپلینت، قبل از عمل جراحی از پای بیمار قالب گرفته شد و بلافاصله بعد از عمل، اسپلینت بر روی پای بیمار بسته شد. در گروه گچ‌گیری پای بیمار تا حدود ۵ سانتی‌متر بالای مچ توسط پزشک متخصص گچ‌گیری شد. از کل بیماران بلافاصله و 6 هفته بعد از عمل رادیوگرافی به‌عمل آمد و زاویه هالوکس‌والگوس آنها مقایسه گردید. برای تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری مجذور خی، تی‌مستقل، تی‌زوجی، تحلیل واریانس یکطرفه و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته‌ها : هیچ‌گونه تفاوتی در اختلاف میانگین‌های زاویه هالوکس‌والگوس بلافاصله بعد از عمل و 6 هفته بعد از عمل دو گروه وجود نداشت و دو گروه از این نظر اختلاف معناداری نداشتند(۱/۰۰=p). مقایسه میانگین زاویه هالوکس‌والگوس بلافاصله و 6 هفته بعد از عمل جراحی در هر یک از گروه‌ها به تفکیک نیز اختلاف معناداری نداشت (۱/۰۰=p). نتیجه گیری: تأثیر گچ‌گیری و اسپلینت در حفظ زاویه هالوکس‌والگوس بعد از عمل جراحی اصلاح این دفورمیتی یکسان بوده و لذا می‌توان از هر دو روش به‌عنوان مراقبت‌های محافظتی به قصد حفظ موقعیت اصلاح شده به فراخور وضعیت بیمار استفاده نمود.
۳.

مقایسه فعالیت الکتریکی گروهی ازعضلات اطراف شانه در حین انجام ورزشهای زنجیره بسته در افراد جوان سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: شانه استحکام. سطح اتکا عضلات الکترومیوگرافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۹ تعداد دانلود : ۵۹۵
هدف: در مورد اثر میزان استحکام سطح اتکا در حین تمرینات، بر ازدیاد فعالیت عضلات اطراف شانه تناقضات زیادی وجود دارد. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین تغییرات میزان ثبات سطح اتکا با میزان فعالیت الکترومیوگرافیک استاتیک عضلات اطراف شانه است. روش بررسی: در این تحقیق تجربی 30 فرد سالم مطابق معیارهای مورد نظر از نمونه‌های در دسترس انتخاب و فعالیت الکترومیوگرافیکی سطحی عضلات ذوزنقه‌ای‌فوقانی، ذوزنقه‌ای‌تحتانی، شانه‌ای‌قدامی، سر دراز دو سر، گرد بزرگ و سه‌گوش‌خلفی سمت غالب آنها در حالت استراحت و پس از 10 ثانیه قرار گرفتن در 6 وضعیت مختلف تست شنا رفتن، با توالی تصادفی و متفاوت از نظر میزان استحکام سطح اتکا، ثبت گردید. میزان مجذور ریشه میانگین سه ثانیه میانی الکترومیوگرافی برای مقایسه شدت فعالیت عضلانی بین وضعیت‌ها مورد استفاده قرار گرفت. سپس داده‌ها با آزمون‌هایتحلیل‌واریانس با اندازه‌گیری‌های مکرر و همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفتند. یافته‌ها: شدت فعالیت عضلانی در سه وضعیتی که سطح اتکای مستحکم استفاده شد، بیشتر از وضعیت‌هایی بودندکه ثبات سطح اتکا کمتر شده بود. این تفاوت قابل توجه در تمام عضلات غیر از عضله ذوزنقه‌ای‌فوقانی (۰/۰۸۱=p) معنادار بود (۰/۰۰۱>p). نتیجه‌گیری: ازدیاد بی‌ثباتی سطح اتکا نمی‌تواند به عنوان یک روش جهت ازدیاد پیشرونده قدرت عضلات اطراف شانه مورد استفاده قرار گیرد.
۴.

بررسی ارتباط وضعیت شناختی با میزان استقلال در فعالیت‌های روزمره زندگی در افراد راست دست مبتلا به سکته‌مغزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: وضعیت‌شناختی فعالیتهای روزمره زندگی سکته‌مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۴ تعداد دانلود : ۹۶۴
هدف: ارزیابی میزان تأثیر آسیب‌های ناشی از سکته‌مغزی بر فعالیت‌های روزمره بیماران مبتلا، جهت برنامه‌ریزی اقدامات توانبخشی در ارتقای تأمین استقلال آنان شایان توجه است. لذا این پژوهش با هدف تعیین ارتباط آسیب عملکرد شناختی و میزان استقلال فردی در بیماران سکته‌مغزی انجام گرفته است. روش بررسی: این پژوهش، یک مطالعه توصیفی- تحلیلی به شیوه مقطعی بود. 25 بیمار سکته‌مغزی بر اساس معیارهای پژوهش و از بین بیماران سه بیمارستان و یک مرکز تخصصی توانبخشی انتخاب و توسط شاخص فعالیت‌های روزمره بارتل (جهت تعیین استقلال در فعالیت‌های روزمره) و آزمون شناختی لوتکا (جهت بررسی وضعیت شناختی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمونه‌گیری به روش ساده از جامعه دردسترس انجام شد. در نهایت، ارتباط وضعیت شناختی و میزان استقلال فردی از طریق آزمون همبستگی و رگرسیون خطی بررسی شد. یافته‌ها: یافته‌های آماری ارتباط میان نمره کل آزمون لوتکا و شاخص بارتل را رد کرد (087/0=P ). در عین حال برخی از اجزای این دو آزمون با یکدیگر مرتبط بودند. نتیجه گیری: اگرچه عدم ارتباط دو آزمون لوتکا و بارتل تا حدی به دلیل پایین بودن شدت آسیب شناختی در نمونه‌های مورد مطالعه است، اما توجه به این نکته نیز لازم است که شاخص بارتل تنها براستقلال و عدم استقلال فردی تأکید داشته و به نحوه اجرای فعالیت‌ها نمی‌پردازد. از این رو لازم است جهت بررسی و ارزیابی فعالیت‌های روزمره از آزمون‌هایی استفاده شود که قابلیت تحلیل فعالیت‌ها را دارند.
۵.

مقایسه حس‌عمقی مفصل شانه بین زنان والیبالیست و زنان غیرورزشکار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: شانه حس‌عمقی حرکات پرتابی اندام‌فوقانی حس وضعیت مفصل حس حرکت والیبالیست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۰ تعداد دانلود : ۷۶۳
هدف: حس‌عمقی در ثبات داینامیک مفصل گلنوهومرال پرتاب‌گران و ورزشکارانی که حرکات ناگهانی و پرتابی اندام فوقانی دارند، با توجه به شل بودن قابل ملاحظه کپسول مفصلی و دامنه حرکتی بیش از حد آنها اهمیت دارد. هدف از این پژوهش مقایسه حس‌عمقی (حس وضعیت مفصل و حس حرکت) بین دو گروه زنان والیبالیست و زنان غیرورزشکار می‌باشد. روش بررسی: به روش نمونه‌گیری ساده و در دسترس و لحاظ‌کردن معیارهای موردنظر 15 والیبالیست زن از تیم‌های دسته اول تهران و 15 زن غیرورزشکار که با ورزشکاران جور شده بودند انتخاب و طی یک مطالعه مقایسه‌ای مورد – شاهدی، حس وضعیت مفصل گلنوهومرال و حس حرکت آنها با استفاده از دستگاه سی.پی.ام مورد مقایسه قرار گرفت. از آزمون آماری تی‌مستقل برای تحلیل داده‌ها استفاده گردید. یافته‌ها: افزایش معناداری در دامنه چرخش خارجی والیبالیست‌ها (۰/۰۳۵=p) و کاهش معناداری در خطای باز سازی زاویه آنها (۰/۰۱۷=p) نسبت به غیرورزشکاران وجود داشت. در حالی‌که هیچ‌گونه تفاوت معناداری در آستانه درک حرکت بین دو گروه مشاهده نشد (۰/۳۹۲=p). نتیجه‌گیری: والیبالیست‌ها دارای دامنه چرخش خارجی بیشتر و دقت بازسازی زاویه بالاتری در اندام فوقانی غالب خود می‌باشند. شانه پرتاب‌کننده به طور مکرر در معرض حرکات چرخشی شدید می‌باشد. این منجر به تطابق عصبی عضلانی می‌شود و بدین ترتیب می‌تواند باعث بهبود حس‌ عمقی گردد.
۶.

بررسی تأثیر تمرینات کلیدی مفصل شانه بر گشتاور ایزومتریک حرکات مفصل گلنوهومرال در زنان جوان سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

۷.

تأیید روایی سازه نسخه فارسی مجموعه آزمون ارزیابی شناختی کاردرمانی لونستین(لوتکا)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

۸.

تأثیر برنامه بازتوانی از طریق پیاده‌روی منظم بر وضعیت‌بالینی افراد مبتلا به بیماری‌های انسدادی مزمن ریه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بیماری انسداد مزمن ریه پیاده‌روی منظم بازتوانی وضعیت بالینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۸ تعداد دانلود : ۷۱۰
هدف: بیماری انسدادی مزمن ریه بیماری است که با محدودیت جریان هوا در ریه مشخص می‌شود، به‌طوری‌که این محدودیت به‌طور کامل قابل برگشت نیست. هدف از این پژوهش تعیین تأثیر پیاده‌روی برنامه ریزی شده به عنوان برنامه بازتوانی بر وضعیت‌بالینی (نتایج اسپیرومتری، خلط، تنگی نفس و...) بیماران انسداد مزمن ریه با شدت متوسط می‌باشد. روش بررسی: در این پژوهش نیمه تجربی از بیمارستان‌های آموزشی منتخب شهر اصفهان 100 نفر از بیماران انسداد مزمن ریه با شدت متوسط به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و نهایتاً 30 نفر در گروه شاهد و 50 نفر در گروه آزمون باقی‌ماندند. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و برگ ثبت علائم و نشانه‌های وضعیت‌بالینی است. روایی آن ازطریق روایی محتوی و پایایی آن ازطریق پایایی همزمان سنجیده شد و اطلاعات قبل از پژوهش، 4 هفته بعد و 2 ماه بعد از مداخله در هر دو گروه جمع آوری شد. مداخله در گروه آزمون به‌صورت دو جلسه کلاس آموزشی در مورد ماهیت بیماری و اثرات ورزش (پیاده‌روی) بر روی وضعیت سلامت برگزار شد و پیاده‌روی برنامه‌ریزی شده سه روز در هفته به میزان 10 تا 35 دقیقه در بیمارستان با راهنمایی و همراهی پژوهشگر به مدت 4 هفته انجام و سپس ادامه برنامه پیاده‌روی بیماران در منزل دنبال و در برگه ثبت انجام پیاده‌روی گزارش شد. پی‌گیری به مدت 2 ماه صورت گرفته و سپس نتایج برگه ثبت وضعیت‌بالینی و اسپیرومتری دو گروه با استفاده از آزمون‌های آماری تحلیل مکرر با تست ویلکز، تی‌مستقل و تی‌زوجی مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار گرفت. یافته‌ها:میانگین نمره تنگی نفس (۰٫۱=p)، کیفیت خلط (۰٫۴۵=p)، الگوی تنفسی (۰٫۰۶=p) و صداهای ریوی (۰٫۰۶=p) قبل از شروع، 4 هفته بعد و 2 ماه بعد مطابق آزمون تحلیل مکرر تفاوت معناداری در گروه شاهد نشان نداد، ولی در گروه آزمون تفاوت معنادار بود (مقادیر احتمال به ترتیب ۰٫۰۱، ۰٫۰۰۱>، ۰٫۰۰۴ و ۰٫۰۳). همچنین تست عملکرد ریوی (اسپیرومتری) در ماه دوم بین گروه‌های کنترل و آزمون براساس آزمون تی‌مستقل تفاوت معناداری داشت (0٫001>p). نتیجه‌گیری: برنامه پیاده‌روی منظم به عنوان برنامه بازتوانی در بیماران انسداد مزمن ریه باعث بهبود وضعیت‌بالینی (کاهش سرفه و میزان خلط و الگوی تنفسی و صداهای ریوی منظم و طبیعی) و عملکرد ریوی مناسب می‌شود و پیشنهاد می‌شود پیاده‌روی برنامه‌ریزی شده براساس زمان 10 تا 35 دقیقه و 3 بار در هفته به عنوان برنامه بازتوانی در این بیماران پیگیری شود.
۹.

تأثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیت‌زندگی بیماران مبتلا به نارسایی‌قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی نارسایی قلبی آموزش خودمراقبتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۱۴
هدف: نارسایی‌قلبی یکی از شایع ترین اختلالات قلبی- عروقی بوده و به عنوان یک اختلال مزمن، پیشرونده و ناتوان کننده مطرح می‌باشد. کیفیت‌زندگی در بیماران مبتلا به نارسایی‌قلبی پائین است. یکی از روش‌های ارتقا‌دهنده کیفیت‌زندگی، آموزش خودمراقبتی می‌باشد. هدف مطالعه حاضر تعیین تأثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیت‌زندگی بیماران مبتلا به نارسایی‌قلبی می‌باشد. روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 126 بیمار مبتلا به نارسایی‌قلبی از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان قلب و عروق شهید رجایی تهران مطابق معیارهای تحقیق انتخاب و با روش بلوک‌های تبدیل شده تصادفی به طور مساوی در دوگروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. ابزار گرد آوری داده‌ها شامل فرم مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه کیفیت‌زندگی بیماران مبتلا به نارسایی‌قلب و "پرسشنامه اروپایی رفتار مراقبت از خود بیماران نارسایی‌قلبی" بود. بیماران گروه مداخله در شش گروه ده نفری جهت آموزش قرار گرفته و در 4 تا ۶ جلسه آموزش دیدند و در نهایت بسته آموزشی در اختیار این بیماران قرار گرفت. طول مدت جلسات 30 تا ۴۵ دقیقه بود. برای تحلیل داده‌ها از آزمون‌های تی‌زوجی و مستقل، کای اسکوئر ،کلموگروف- اسمیرنوف، لیون و آنالیز کوواریانس استفاده شد. یافته‌ها: میانگین کیفیت‌زندگی، (۰٫۲۱۴=p) و خودمراقبتی (۰٫۷۹۵=p) بین گروه مداخله و کنترل قبل از انجام مداخله تفاوت معنادار نداشت، ولی بعد از مداخله تفاوت دو گروه در این ۲ متغیر معنادار شد (۰٫۰۰۱>p). میانگین ابعاد اقتصادی-اجتماعی، روانی، جسمی- فعالیت و سلامت عمومی کیفیت‌زندگی بین دو گروه بعد از انجام مداخله تفاوت معنادار داشت (۰٫۰۰۱>p). کیفیت‌زندگی (۰٫۱۵۴=p) و رفتارهای مراقبت از خود (۰٫۴۳۱=p) در گروه کنترل قبل و بعد از مداخله تفاوت معنادار نداشته، ولی در گروه مداخله این متغیرها بعد از مداخله نسبت به قبل از آن تفاوت معناداری یافته بود (۰٫۰۰۱>p). نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که آموزش خودمراقبتی بر کیفیت‌زندگی بیماران مبتلا به نارسایی‌قلبی مؤثر می‌باشد و توصیه می‌شود به عنوان یکی از روش‌های اثربخش و غیر دارویی، جهت ارتقاء کیفیت‌زندگی این بیماران به‌کار برده شود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰