علوم رفتاری (International Journal of Behavioral Science)
علوم رفتاری 1388 شماره 1 (پیاپی 7) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: از آنجا که استفاده از بازیهای الکترونیکی خشونت آمیز به عنوان منبعی استرس زا بهطور گسترده در میان کودکان و بزرگسالان رواج یافته است، پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر انواع بازیهای رایانه ای با محتوای متفاوت خشونت بر سلامت دختران و پسران مقطع راهنمایی انجام شد.
روش: این پژوهش مطالعهای تجربی از نوع پیش- و پسآزمون با گروه کنترل است. به این منظور 209 دانشآموز با دامنه سنی 15-12سال به روش نمونه برداری تصادفی چندمرحله ای از میان مدارس راهنمایی مناطق 22گانه شهر تهران انتخاب و به 9 گروه تقسیم شدند. 8 گروه به مدت 40 دقیقه به بازی با انواع بازیهای رایانهای درجه بندی شده از نظر محتوای خشونت (در دو سطح؛ با- و بدون موسیقی) پرداختند. درجه حرارت بدن 10 دقیقه قبل از شروع بازی و 5 دقیقه مانده به پایان بازی و کورتیزول ترشحی و IgA ترشحی، 5 دقیقه بعد از بازی بهعنوان شاخصهای سلامتی آزمودنیهای گروههای آزمایشی و گروه کنترل (بدون بازی و در حالت استراحت) اندازهگیری شد. همچنین کلیه آزمودنیها به گویههای پرسشنامه شخصیت نوجوانان آیزنک پاسخ دادند.
یافتهها: بازیهای رایانهای پرخشونت باعث کاهش سطح IgA ترشحی، افزایش کورتیزول و افزایش درجه حرارت بدن به واسطه وارد شدن استرس حاد به بدن با توجه به سنخ شخصیتی و جنسیت شدند.
نتیجهگیری: شاخصهای سلامتی یا تغییرات نوروایمونواندوکرینی آزمودنیها، متاثر از وجود یا عدم وجود موسیقی متن بازی، نوع بازی از نظر محتوای خشونت، سنخ شخصیتی و جنسیت آزمودنیها است. "
تاثیر اجرای مدل مراقبت پیگیر بر کیفیت زندگی بیماران نارسایی قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: اغلب بیماران دارای بیماریهای مزمن از جمله بیماری نارسایی قلبی، دارای عملکرد و کیفیت زندگی پایینتر از حد معمول جمعیت هستند. از آنجا که زندگی با بیماری نارسایی قلبی بسیار زجرآور است و بر فعالیتهای معمول زندگی بیمار اثر قابلملاحظهای میگذارد . هدف این مطالعه ارزیابی تاثیر اجرای مدل مراقبت پیگیر بر کیفیت زندگی بیماران نارسایی قلبی بود.
روش: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی است که روی 52 بیمار نارسایی قلبی انجام شد. تاثیر اجرای مدل مراقبت پیگیر بر کیفیت زندگی بیماران نارسایی قلبی با استفاده از پرسشنامه استاندارد مینهسوتا مورد بررسی قرار گرفت .
یافتهها: اجرای مدل مراقبت پیگیر، موجب ارتقای کیفیت زندگی بیماران نارسایی قلبی در گروه آزمون در تمام ابعاد جسمی (001/0>p)، عاطفی (001/0>p) و عمومی (001/0>p) بعد از 2 و 3 ماه شد.
نتیجهگیری: با توجه به عدم درمان قطعی بیماریهای مزمن، اجرای مدلهای مراقبتی اثربخش، نظیر مدل مراقبت پیگیر، میتواند در افزایش کیفیت زندگی بیماران نارسایی قلبی تاثیر مثبت داشته باشد. "
عملکرد حافظه کوتاه مدت بیماران اسکیزوفرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: در دهه های گذشته شواهد بهدستآمده در مورد مجموعه اختلالات اسکیزوفرنی، نشان میدهند که اسکیزوفرنی با نقایص قابل توجهی در عملکردهای ادراکی و شناختی (بهخصوص نقصهایی در دقت و حافظه عملکردی) همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد حافظه کوتاهمدت و ابعاد مختلف آن در بیماران اسکیزوفرن و مقایسه با افراد عادی انجام گرفت.
روش: افراد مورد مطالعه 30 بیمار مرد با تشخیص اسکیزوفرنی بستری در بخش روانپزشکی شهرستان شاهرود بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. عملکرد حافظه کوتاهمدت آنها با استفاده از مقیاس تجدیدنظرشده حافظه وکسلر ( III - WMS ) مورد ارزیابی قرار گرفت و با 30 مرد عادی که بهشیوه تصادفی انتخاب شده بودند، مقایسه شد.
یافتهها: تحلیل واریانس چندمتغیره با کنترل سن و تحصیلات نشان داد که بین عملکرد حافظه کوتاه مدت بیماران اسکیزوفرن و افراد عادی در 4 خردهمقیاس حافظه وکسلر از جمله جهتیابی، کنترل ذهنی، تکرار ارقام و حافظه بینایی تفاوتهای معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری: بیماران اسکیزوفرن در حافظه و مفهومسازی ضعیفتر از افراد عادی عمل میکنند که این الگو با فرضیه آسیب در قشر پیشانی- گیجگاهی هماهنگی دارد. توانبخشی شناختی یکی از ضروریات مداخلات درمانهای روانشناختی در بیماران اسکیزوفرن است."
توجه انتخابی در بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی توجه انتخابی یا سوگیری پردازش اطلاعات در بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون انجام شد. شواهد قـابـل توجهی وجود دارد که افراد انتخابی به نشانههایی توجه میکنند که با موضوعات برجسته هیجانی آنها در ارتباط است و اگر بهصورت پیوسته به محرک تهدیدکننده توجه شود، رفتار هدفمند فرد مختل میگردد.
روش: 25 بیمار تحت درمان نگهدارنده متادون، 25 فرد بهنجار (بدون سابقه مصرف مواد) و 25 بیمار وابسته به مواد در حال پرهیز، در این مطالعه وارد شدند که هر سه گروه در متغیرهای سن، جنس و تحصیلات همتا شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه افسردگـی یک، مقیاس اضطراب حـالت- صفت اسپیلبرگر و تکلیف تغییریافته پیگیری چشمی نقطه با کلمات مرتبط با اعتیاد بود.
یافتهها: گروه دریافتکننده متادون دارای اجتناب شناختی نسبت به محرکهای مرتبط با اعتیاد بودند. مقایسه دادههای دو گروه بهبودیافته و گروه بهنجار نشان داد که در تکلیف پیگیری چشمی نقطه تفاوتی در عملکرد آنها وجود ندارد. همچنین گروه بهبودیافته فاقد سوگیری توجه نسبت به محرکهای مرتبط با اعتیاد بودند.
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش با نتایج مطالعات دیگران همخوانی داشته و حاکی از آن است که افراد مصرفکننده متادون دارای سوگیری شناختی هستند. "
اعتبار و روایی پرسش¬نامه احساس حضور ایگروپ (IPQ)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: احساس بودن در یک مکان، احساس حضور نامیده میشود. هدف این پژوهش بررسی اعتبار و روایی نسخه فارسی پرسشنامه احساس حضور ایگروپ (IPQ) در محیط مجازی بود.
روش: 118 داوطلب مذکر پس از مواجهه با محیط مجازی از نوع رانندگی در بازی رایانهای، در شرایط مختلف (رانندگی در گیمنت، بهعنوان مسافر و رانندگی در شرایط ساده، دشوار و دلخواه) به این پرسشنامه پاسخ دادند.
یافتهها: تحلیل عاملی IPQ ، به استخراج سه عامل انجامید که 64% واریانس مشترک را تبیین میکرد: واقعی بودن، حضور در مکان و مشارکت. مقیاسهای ""حضور در مکان"" و ""واقعی بودن"" و نمره کل حضور هنگامیکه آزمودنیها در تعامل با محیط مجازی بودند (رانندگی)، بهگونهای معنیدار بیشتر از هنگامی بود که بهعنوان مسافر در کنار راننده بودند. ضرایب اعتبار همسانی درونی، تنصیفی و دوبارهسنجی این پرسشنامه بهترتیب 87/0، 85/0 و 74/0 بود. همبستگی سه مقیاس با یکدیگر و با نمره کل احساس حضور معنیدار بود.
نتیجهگیری: نسخه فارسی پرسشنامه احساس حضور ایگروپ (IPQ) مقیاسی روا و معتبر برای ارزیابی احساس حضور در محیطهای مجازی است. "
اعتباریابی مقیاس جدید کمالگرایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: در این پژوهش اعتباریابی مقیاس جدید کمالگرایی مورد بررسی قرار گرفت.
روش: ابتدا ترجمهی فارسی مقیاس کمالگرایی و پرسشنامه سلامت عمومی به 68 نفر (34 دختر و 34 پسر) از دانشآموزان کلاس دوم راهنمایی شهر شیراز ارایه شد. پایایی مقیاس بهروش ضریب آلفای کرونباخ و روایی همگرای آن از طریق بررسی رابطه ابعاد مقیاس با مقیاس سلامت عمومی بررسی شد. سپس مقیاس مذکور مجددا روی نمونهای شامل 313 نفر از دانشآموزان کلاس دوم و سوم راهنمایی (164 پسر، 149 دختر) که بهروش خوشهای تصادفی از نواحی چهارگانهی آموزش و پرورش انتخاب شده بودند، اجرا و روایی سازهای آن با روش تحلیل عاملی بررسی شد.
یافتهها: محاسبهی ضریب آلفای کرونباخ حاکی از پایایی قابل قبول ابزار بود. همچنین انتظارات اولیه از وجود رابطه بین ابعاد منفی کمالگرایی و سلامت روانی تایید گردید. بررسی ساختار عاملی مقیاس نیز حاکی از وجود 6 عامل (سه عامل مثبت و سه عامل منفی) بود که مجموعا 43% از واریانس کل را تبیین میکرد.
نتیجهگیری: مقیاس جدید کمالگرایی از پایایی و روایی قابل قبولی برخوردار است و با توجه به مزایایی که نسبت به مقیاسهای قبلی دارد، بهمنظور استفاده در تحقیقات مربوط به کمالگرایی توصیه میشود."
اثربخشی روش آموزش فرزندپروری مثبت بر کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روش آموزش فرزندپروری مثبت بر کاهش نشانههای کودکان 7- 6 ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای است.
روش: نمونهها از بین والدین 330 کودک مقطع پیشدبستانی و اول ابتدایی طی دو مرحله انتخاب شد. در مرحله اول، مادران کودکانی انتخاب شدند که در فهرست رفتاری کودک نمره آنها بالاتر از نقطه برش مواد اختلال نافرمانی مقابلهای بود. در مرحله بعد و بهمنظور انتخاب نهایی، تحت مصاحبه تشخیصی ساختیافته مبتنی بر ملاکهای DSM-IV-TR قرار گرفتند. مادرانی که وجود نشانههای اختلال در کودکان آنها توسط مصاحبه تشخیصی نیز تایید شد به عنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شدند. در نهایت، 46 نفر انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش در جلسات گروهی آموزش فرزندپروری مثبت شرکت کردند و بر روی گروه کنترل مداخلهای صورت نگرفت.
یافتهها: تحلیل یافتهها مبتنی بر آزمون t برای گروههای مستقل نشان داد که کودکان مادران گروه آزمایش، در نشانههای بیاعتنایی مقابلهای کاهش معنیداری دارند.
نتیجهگیری: علیرغم وجود تفاوتهای فرهنگی اجتماعی میان گروه مورد بررسی نسبت به گروههای مورد بررسی در جوامع و فرهنگهای دیگر، نشانههای اختلال بیاعتنایی مقابلهای در کودکان مادران گروه آزمایش کاهش معنیداری را نشان داد. "
"تأثیر آموزش جرأت ورزی بر مهارت های اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر آموزش جرأتورزی بر مهارتهای اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر پایه اول مقطع متوسطه شهر بهمئی صورت گرفت.
روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه مشغول به تحصیل در سال 87-1386 و نمونه آن متشکل از 60 دانشآموز است که به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و مقیاس درجهبندی مهارتهای اجتماعی اسلر و میلر است. طرح پژوهش، از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه است و دادههای بهدست آمده با روش تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین این دو گروه، حداقل یکی از متغیرهای وابسته مهارتهای اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی، تفاوت معنیداری وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه در مانوا نیز نشان داد که بین دو گروه از لحاظ هر سه متغیر وابسته تفاوت معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری: آموزش جرأتورزی بر روی اضطراب اجتماعی، مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل تأثیر دارد و بین دو گروه از لحظ این متغیرها تفاوت معنیداری مشاهده میشود. به بیان دیگر، آموزش جرأتورزی باعث کاهش اضطراب اجتماعی و افزیش مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان گروه آزمایشی شده است. "
تاثیر هیجانات القاشده مثبت و منفی بر شادمانی و ناراحتی پس از القای برانگیختگی منفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی تاثیر القا هیجان بر شادمانی و ناراحتی پس از القای برانگیختگی منفی قبلی بود.
روش: در این تحقیق 32 دانشآموز دختر پایه اول دبیرستان شهر اصفهان بهطور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی (هر گروه 8 نفر) و دو گروه گواه (هر گروه 8 نفر) وارد شدند و پرسشنامههای افسردگی، شادکامی، MMPI2 و دو مقیاس از پرسشنامه 5 عاملی بزرگ (رواننژندی- درون گرایی) را تکمیل نمودند. پس از القا برانگیختگی منفی (نگرانی) به گروه اول فیلم غمگین، به گروه دوم فیلم شاد و به گروه سوم فیلم خنثی نشان داده شد و گروه چهارم بدون مداخله بودند.
یافتهها: تفاوت بین گروهها در افسردگی و شادمانی معنیدار بود. همچنین تاثیر عوامل القایی پس از ایجاد نگرانی قبلی در گروهها نشان داد که میزان افسردگی در گروه دوم (با نمایش فیلم شاد) کاهش و میزان شادکامی افزایش یافته و با گروه آزمایش دیگر (نمایش فیلم غمگین) و دو گروه گواه تفاوت معنیداری دارد.
نتیجهگیری: تاثیر هیجانات مثبت بر کاهش اثرات ناشی از هیجانات منفی مثل افسردگی و افزایش هیجانات مثبت مثل شادمانی موثر است. این نتیجه را اثر عدم تداوم هیجانات منفی توسط هیجانات مثبت مینامند."
مشکلات روانی- اجتماعی دختران نوجوان مبتلا به دیابت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
چکیده مقدمه: دوره نوجوانی از آن جهت یکی از بحرانی ترین دوران زندگی فرد بشمار می رود که فرد در مرحله عبور از مرز کودکی به مرحله نوینی است که عمیق ترین تغییرات شخصیتی و فیزیولوژیک را به همراه دارد. اغلب نوجوانان مشکلات هیجانی، رفتاری و اجتماعی را تجربه می کنند. دیابت نوع 1 با ایجاد تغییرات دائمی در زندگی تاثیر منفی در کیفیت زندگی نوجوانان دارد. روش: در این مطالعه کیفی، تعداد 20 دختران نوجوان مبتلا به دیابت عضو انجمن دیابت آذربایجانغربی و مراجعه کننده به درمانگاههای دیابت شهر ارومیه با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف مورد مطالعه قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق انفرادی و تشکیل گروههای متمرکز و تجزیه و تحلیل به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. نتایج: هفت طبقه و محور مربوط به مشکلات روانی- اجنماعی از مفاهیم استخراج گردید. این مشکلات که مربوط به آینده، زندگی توام با دیابت، مراقبت و درمان، خانواده، جامعه، امور تحصیلی- آموزشی، تغذیه و فعالیت بودند، همانند مانع در برابر کنترل دیابت و زندگی مطلوب عمل می کردند. نتیجه گیری: با توجه به ویژه گی سنی نوجوانان و ماهیت مزمن بیماری و نگاه جامعه و خانواده به بیماری دیابت، ضروری است با مداخلات مناسب و اصلاح الگوهای سازگاری در این نوجوانان از مشکلات اجتماعی- روانی و بروز رفتارهای پاتولوژیک این نوجوانان آینده ساز جلوگیری شده و کیفیت زندگی آنها ارتقاء یابد.
طراحی و آزمایش الگوی بهبود انگیزه آموختن بر اساس نظریهی سازاییگری اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: هدف این پژوهش ساخت الگوی آموزشی برای بهبود انگیزه آموختن براساس نظریه سازاییگری اجتماعی بود. انگیزه آموختن براساس نظریه سازاییگری اجتماعی، تحت تاثیر سه عامل درونی خودتواناپنداری، خودگردانی و خودرسانی است.
روش: الگوی آموزشی بهبود انگیزه آموختن در چهارچوب نیمهآزمایشی متشکل از دو گروه دانشجویان کارشناسی بررسی شد. گروهها که با دو روش متفاوت، آموزش بهروش همآموزی و آموزش به روش سنتی، نیمسال آموزشی را گذرانده بودند، مورد ارزیابی به روش پیشآزمون و پسآزمون قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، آزمون سنجش انگیزه آموختن در دانشجویان ایرانی است که سازههای انگیزه آموختن را میسنجید.
یافتهها: انگیزه آموختن و کارکرد تحصیلی آموزندگان در گروه مورد آزمایش و همچنین خودتواناپنداری و خودگردانی آموزندگان پس از اجرای الگوی آموزشی بهبود یافت. الگوی آموزشی بهبود انگیزه آموختن منجر به بهبود ابعاد شناختی، رفتاری و عاطفی انگیزه آموختن شد و ماندگاری خودتواناپنداری و خودگردانی آموزندگان 4 ماه پس از اجرای الگوی آموزشی همچنان پایدار باقی ماند.
نتیجهگیری: بهبود انگیزه آموختن تحت تاثیر خودگردانی و خودتواناپنداری آموزندگان است. روش همآموزی روشی موثر در بهبود انگیزه آموختن است. "