فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد مبتلایان به اختلال استرس پس از ضربه در راهبردهای تنظیم هیجانی و چگونگی کنار آمدن با هیجان های دشوار دچار مشکلاتی هستند. مدل طرح واره های هیجانی ممکن است به عنوان یک مدل یکپارچه برخی از این ویژگی ها را توضیح دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی طرح وارههای هیجانی در بیماران مبتلا به PTSD است. تعداد 20 نفر بیمار مبتلا به PTSD بر اساس معیارهای DSMIV-TR و20 نفر افرادی که تجربه تروما را داشتند (Non PTSD) و 20 فرد بهنجار که در متغیرهای جنس و سن همتا شده بودند در مطالعه شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور I در DSM-IV (SCID-I)، سیاهه افسردگی بک نسخه2[1] (BDI II)، سیاهه اضطراب بک (BAI)، مقیاس طرح واره های هیجانی لیهی (LESS)[2]، مقیاس خودسنجی تاثیر رویداد (IES-R) بود. داده ها از طریق روش تحلیل واریانس یک راهه و t مستقل مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که افراد مبتلا به PTSD در مقایسه با دو گروه دیگر، بطور معناداری در طرح واره های هیجانی ناسازگارانه (نشخوارذهنی، احساس گناه، غیرقابل کنترل بودن، سرزنش) نمره بالاتر و در طرح واره های هیجانی سازگارانه (خودآگاهی هیجانی، پذیرش و توافق، قابل درک بودن) نمره پایین تری گزارش دادند. همچنین بیماران مبتلا به PTSD بطور معناداری در سیاهه BDI و BAI نمره بالاتری گرفتند. این نتایج علاوه بر فراهم نمودن طرح واره های هیجانی سازگارانه جایگزین، اهمیت بالینی مورد هدف قرار دادن و کاهش استفاده از طرح واره های هیجانی ناکارآمد در بافتار درمان اختلال PTSD را برجسته کرده است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و مصاحبه انگیزشی بر کاهش اضطراب، افسردگی، فشار روانشناختی و افزایش امید بیماران مبتلا به فشار خون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فشار خون یک مشکل سلامت عمومی است که در دنیا شایع است. بر اساس مطالعات پیشین، فشار خون اساسی یک عامل خطر مهم برای بیماری های مزمن محسوب می گردد. هدف اساسی مطالعه حاضر مقایسه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و مصاحبه انگیزشی در اضطراب، افسردگی، فشار روانشناختی و امید در بیماران مبتلا به فشار خون اساسی بود.\nروش: این مطالعه یک پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنی ها با استفاده از ملاک های ورود و خروج غربال شدند، سپس، 39 بیمار مبتلا به فشار خون در بیمارستان ولی عصر شهرستان رشت انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند (13 بیمار در هر گروه). افراد در گروه مصاحبه انگیزشی، طی 5 جلسه و در گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در8 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. ابزارهای پژوهش مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی و مقیاس امید بودند که در هر سه مرحله بر روی آزمودنی ها اجرا شدند.\nیافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون های تعقیبی نشان داد که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و مصاحبه انگیزشی نسبت به گروه کنترل، میانگین اضطراب، افسردگی و فشار روانشناختی به طور معناداری پایین تر و امید بالاتری داشتند. همچنین این نتایج حاصل گردید که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش نسبت به مصاحبه انگیزشی به طور معناداری در مؤلفه های اضطراب و فشار روانشناختی پایین تر و امید بالاتری داشتند.\nنتیجه گیری: بر اساس یافته ها، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و مصاحبه انگیزشی مداخلاتی مؤثر در بیماران مبتلا به فشار خون می باشند.
اثربخشی پسخوراند عصبی بر اضطراب، افسردگی و نشانه های اختلال استرس پس از سانحه جنگ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:با توجه به اهمیت اختلال استرس پس از ضربه (Post-traumatic stress disorder یا PTSD) در کشور، چندین مطالعه به بررسی اثربخشی درمان های متفاوت بر روی افراد مبتلا به این اختلال پرداخته اند. بیشتر این مطالعات در کنار درمان های دارویی، مبنای نظری مشابهی داشته اند و نتایج کاربردی برخی از آن ها رضایت بخش نبوده است. هدف از انجام پژوهش حاضر در راستای یافتن مسیر متفاوت درمانی، بررسی اثربخشی پسخوراند عصبی بر نشانه های افراد مبتلا به PTSD جنگ بود. مواد و روش ها:در این مطالعه، افراد مبتلا به PTSD از طریق نمونه گیری در دسترس از شهرستان کرمانشاه انتخاب شدند. 15 نفر از بیماران به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 14 نفر دیگر در گروه شاهد قرار گرفتند و از نظر متغیرهای جمعیت شناختی همتاسازی شدند. مداخله درمانی طی 20 تا 25 جلسه برای آزمودنی های گروه آزمایش به اجرا درآمد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل دستگاه پسخوراند عصبی، پروتکل مداخلاتی آلفا/ تتا، مصاحبه بالینی نیمه ساختار یافته برای اختلالات محور یک ( Structured Clinical Interview for DSM-IV یا SCID ) ، ویرایش دوم پرسش نامه افسردگی Beck ( Beck Depression Inventory-II ) ، پرسش نامه اضطراب Beck ( Beck Anxiety Inventory یا BAI ) و مقیاس خودسنجی تأثیر رویداد ( Impact of Event Scale-Revised یا IES-R ) بود. یافته ها:آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر حاکی از آن بود که نشانه های اختلال PTSD، اضطراب و افسردگی، پس از مداخله به طور معنی داری کاهش یافت (01/0 > P). همچنین، در بررسی تغییرات بین آزمودنی ها، کاهش معنی داری در متغیرهای عنوان شده مشاهده شد (01/0 > P). نتیجه گیری:نتیجه مطالعه نشان داد که مداخله از طریق پسخوراند عصبی و پروتکل آلفا/ تتا برای افراد مبتلا به PTSD، می تواند تلویحات درمانی مهمی را به همراه داشته باشد.
تأثیر آموزش تاب آوری خانواده بر سلامت روانی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش تاب آوری خانواده بر سلامت روانی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی شهر شوش بود. این پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش مادران مراجعه کننده به مراکز توان بخ شی شهر شوش در سال 95-94 بود. نمونه پژوهش 30 نفر از این مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بود که از میان افراد داوطلب و در دسترس گزینش و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. مادران در گروه آزمایش برای زمانی برابر 9 جلسه تحت آموزش تاب آوری خانواده قرار گرفتند. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ بود. برآمدها نشان داد که در هم سنجی با گروه گواه، آموزش تاب آوری خانواده، سلامت روانی و سه بعد از آن (اضطراب، اختلال در کارکرد بدنی و افسردگی) را کاهش داد ولی تأثیر قابل توجهی در کاهش اختلال در کارکرد اجتماعی نداشت. برآمدهای تحلیل کوواریانس چند متغ یره نشان داد که آموزش تاب آوری خانواده بر افزایش سلامت روانی این مادران تأثیر دارد (05/0p < ) و می تواند سلامت روانی آن ها را بهبود بخشد.
مدل ساختاری نقش مستقیم و غیر مستقیم طرح واره های ناسازگار اولیه بر اضطراب اجتماعی با میانجی گری تنظیم هیجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :اختلال اضطراب اجتماعی، شایع ترین نوع اختلالات اضطرابی است که به عملکرد و روابط اجتماعی فرد آسیب می رساند. از جمله عوامل مؤثر در ابتلا و تداوم این اختلال، طرح واره های ناسازگار اولیه و نقایص در تنظیم هیجان است. هدف از پژوهش حاضر، ارایه مدل ساختاری نقش مستقیم و غیر مستقیم طرح واره های ناسازگار اولیه بر اضطراب اجتماعی با میانجی گری تنظیم هیجان بود. مواد و روش ها:مطالعه حاضر به صورت توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز را تشکیل می داد که از بین آن ها تعداد 300 نفر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه طرح واره ناسازگار Young، اضطراب اجتماعی Kanwar، تنظیم هیجان Gross و John و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. یافته ها:طرح واره های بریدگی/ طرد، خودگردانی/ عملکرد مختل، محدودیت مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری، به واسطه تنظیم هیجانی نقش مثبت و معنی دار در نشانه های اضطراب اجتماعی داشت (01/0 > P). از سوی دیگر، در بین طرح واره های ناسازگار اولیه نقش گوش به زنگی، خودگردانی/ عملکرد مختل و بریدگی/ طرد در اضطراب اجتماعی، برجسته تر از طرح واره های محدودیت مختل و دیگر جهت مندی بود. نتیجه گیری:اضطراب اجتماعی نه تنها از بدکارکردی شناختی در قالب طرح واره های ناسازگار تأثیر می پذیرد، بلکه نشانه های این اختلال به واسطه بدتنظمی های هیجانی، تشدید می شود؛ به نحوی که اثرات منفی شناخت واره های معیوب بر اضطراب اجتماعی از طریق عملکرد معیوب تنظیم هیجانی افزون تر شده و باعث تشدید علایم اضطراب اجتماعی می گردد.
آزمایش سودمندی یک برنامه توان افزای شناختی برای بهبود کارکردهای اجرایی در دانش آموزان با نارسایی های ویژه یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :یکی از پایه ای ترین ویژگی های کودکان مبتلا به اختلال های یادگیری، اختلال در کارکردهای شناختی است. پژوهش حاضر، به بررسی اثربخشی برنامه توان افزای شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی (حافظه کاری، توجه و درک مطلب) دانش آموزان با نارسایی های یادگیری پایه سوم تا پنجم ابتدایی پرداخت. مواد و روش ها:طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد بود. جامعه پژوهشی در بردارنده تمامی دانش آموزان پسر پایه های سوم تا پنجم ناتوان یادگیری در سال تحصیلی 94-1393 در مدارس عادی دولتی شهر تهران بود. 20 تن از دانش آموزان (از هر مدرسه 10 نفر) به صورت هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه شاهد و آزمایش جایگزین شدند. برای دانش آموزان گروه آزمایش طی 10 جلسه برنامه تقویت شناختی اجرا شد و گروه شاهد به برنامه های معمول خود ادامه داد. برای سنجش عملکرد حافظه کاری گروه نمونه از آزمون N-Back و سنجش توجه از آزمون عملکرد پیوسته CPT (Continuous performance test) و سنجش درک مطلب از مقیاس هوش Wechsler کودکان (WCIS یا Wechsler comprehension subscale) استفاده شد. داده های حاصل از این آزمون ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استباطی، تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها:تأثیر برنامه توان افزای شناختی در بهبود حافظه کاری و درک مطلب (05/0 > P) و در افزایش توجه دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری (01/0 > P) معنی دار بود. همچنین، این برنامه بر توجه بیش از سایر کارکردها مؤثر بود. نتیجه گیری:برنامه توان افزای شناختی موجب تغییر در کارکردهای شناختی آموزندگان شد و این خود می تواند زمینه های بهبود در شرایط یادگیری و آموزش آموزندگان را نیز به دنبال داشته باشد.
نقش رفتار جرأتمندانه در خودتاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رفتار جرأتمندانه در خودتاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد در شهرستان زاهدان انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک طرح توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معتادان زن مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان زاهدان بود که 200 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و پرسش نامه جرأتمندی راتوس (1984)، مقیاس خودتاب آوری (کلاهنن، 1996) و مقیاس خودکنترلی (تانجنی، بومیستر و بون، 2004) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد رفتار جرأتمندانه با خودتاب آوری و خودکنترلی همبستگی مثبت دارد و رفتار جرأتمندانه نقش پیش بینی کننده ی مثبتی در خودتاب آوری و خودکنترلی داشت. همچنین نتایج نشان داد میانگین نمرات رفتار جرأتمندانه و خودتاب آوری زنان معتاد با توجه به گروه های سنی و سطح تحصیلات تفاوت دارد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که رفتار جرأتمندانه در خود تاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد نقش تعیین کننده ای دارد.
ارزیابی بالینی تأثیر سایکودراما در درمان اضطراب اجتماعی (موردپژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فوبیای اجتماعی که در DSM 5 به اضطراب اجتماعی تغییر نام داده است، سبب ناتوانی شدید فرد در برقراری ارتباطات اجتماعی و احساس شرمندگی و عدم تمایل به حضور در موقعیت های اجتماعی خاص می شود. بنابراین به کارگیری یک روش درمانی مؤثر در مورد آن بسیار حائز اهمیت است. اگرچه روش های درمانی نمایش محور برای درمان این اختلال توصیه شده اند اما کاربرد این روش ها به صورت بالینی در پژوهش ها به چشم نمی خورد. بنابراین مهم ترین هدف پژوهش حاضر، آزمون اثربخشی سایکودراما به عنوان یک روش درمانی نمایش محور در درمان اضطراب اجتماعی بود. پژوهش حاضر یک پژوهش تجربی از نوع موردپژوهی ست که از طرح AB استفاده کرده است. درمانجو، یک پسربچه ی ده ساله ی مبتلا به اضطراب اجتماعی و آزمونی که برای برآورد میزان و نوع اضطراب درمانجو به کار گرفته شد، آزمون اضطراب کودکان اسپنس بود. نتایج مشاهده توسط درمانگر و مادر درمانجو، نشان دهنده ی کاهش قابل توجه نشانه های اضطراب اجتماعی درمانجو بود. هم چنین مقایسه ی نمرات درمانجو در آزمون اضطراب کودکان اسپنس در پیش آزمون و پس آزمون، بیانگر کاهش قابل ملاحظه ی میزان اضطراب اجتماعی او بود. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که سایکودراما، روش درمانی مناسب و مؤثری در درمان اضطراب اجتماعی است اما با توجه به این که پژوهش حاضر یک موردپژوهی است، به سختی می توان نتایج آن را تعمیم داد. لذا پیشنهاد پژوهشگر حاضر، انجام پژوهش های بیشتری با هدف آزمون اثربخشی سایکودراما در درمان اختلال مذکور است.
ارتباط سلامت روانی مادران با سبک فرزندپروری در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال بیش فعالی و نقص توجه (ADHD) شایع ترین اختلال روان پزشکی در کودکان است و خانواده، نقش بسیار مهم در مدیریت رفتار کودکان دارد. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی وضعیت سلامت روانی والدین با سبک فرزندپروری در کودکان مبتلا به این اختلال می باشد.
روش کار: جامعه ی آماری این مطالعه ی توصیفی-تحلیلی در سال 93-1392 شامل مادران کودکان ADHD مراجعه کننده به درمانگاه روان پزشکی بیمارستان های طالقانی و 5 آذر گرگان می باشند. گروه آزمون شامل 64 کودک مبتلا به ADHD انتخاب شده بر اساس نمونه گیری تصادفی و گروه شاهد نیز شامل 64 کودک دبستانی شهر گرگان بودند که بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پس از ارایه ی توضیحات به مادران، پرسش نامه های مشخصات جمعیت شناختی، فرزندپروری بوری و سلامت عمومی (GHQ) تکمیل گردیدند. داده ها با کمک نرم افزار SPSS نسخه ی 16، آمار توصیفی و تحلیلی و آزمون مجذور خی تحلیل گردیدند.
یافته ها: در هر گروه 47 نفر پسر و 17 نفر دختر با میانگین سنی گروه ADHD (84/1+42/8 سال) و گروه شاهد (10/1+84/8) سال بودند. نمرات مادران دو گروه در خرده مقیاس های نشانه های جسمانی، اضطراب و افسردگی و نمره ی کل پرسش نامه ی GHQ، اختلاف معنی داری داشتند (به ترتیب 01/0=P، 001/0=P و 01/0=P) و مادران کودکان ADHD مضطرب تر، افسرده تر و از سلامت جسمانی پایین تری برخوردار بودند. میانگین سبک فرزندپروری مقتدرانه نیز در مادران دو گروه، اختلاف معنی داری نشان داد (002/0=P). سن مادران در گروه ADHD به طور معنی داری بالاتر ولی تحصیلات ایشان، پایین تر از گروه شاهد بود (به ترتیب 01/0=P، 001/0=P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد از برایند 4 عامل اختلال بیش فعالی و نقص توجه، تحصیلات مادر، سلامت روان مادر و سن مادر بر به کارگیری سبک فرزندپروری مقتدرانه، عامل اختلال بیش فعالی و نقص توجه، نسبت به سلامت روان مادر تاثیر بیشتری دارد.
پردازش واژگانی– معنایی: مقایسه ی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر مدیریت پیشگیری اولیه از اعتیاد بر دانش آموزان پسر پایه دوم دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدیریت پیشگیری اولیه از اعتیاد بر دانش آموزان پسر پایه دوم دبیرستان می بود. روش: این طرح از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و ابتدا عوامل خطرساز و محافظت کننده از مصرف مواد در جامعه هدف، شناسایی و سپس850 نفر از دانش آموزان پایه دوم متوسطه شهر تهران در مناطق 5 و 15در نیمه دوم سال 1394 از طریق روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه موردنظر را کامل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدیریت پیشگیری اولیه، عوامل فردی، عوامل اجتماعی، عوامل فردی، عوامل محیطی، اجتماعی در رابطه با مصرف مواد مخدر و روان گردان ها در دانش آموزان تأثیرگذار بوده ولی عوامل بین فردی تأثیرگذار نبوده است. بحث و نتیجه گیری: مقدار میانگین حاصله بالاتر از حد متوسط ارزیابی شده که بیانگر تأثیر مدیریت پیشگیری اولیه در جلوگیری مصرف مواد مخدر و روان گردان در دانش آموزان می باشد.
نقش سیستم های مغزی رفتاری، نوجویی، پاداش وابستگی و نگرانی آسیب شناختی درپیش بینی استعداد اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین نقش سیستم های مغزی رفتاری، ویژگی های شخصیتی (نوجویی، پاداش وابستگی) و نگرانی آسیب شناختی در گرایش به اعتیاد در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 94-93 تشکیل می داد. از این جامعه آماری تعداد 150 دانشجو به روش خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های سیستم های مغزی رفتاری (بازداری و فعال ساز رفتاری) کارور و وایت، نگرانی پنسیلوانیا، سرشت و منش کلونیجر و استعداد اعتیاد استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نگرانی آسیب شناختی، سیستم بازداری رفتاری و استعداد به اعتیاد رابطه منفی و سیستم فعال ساز رفتاری و ویژگی شخصیتی نوجویی با استعداد به اعتیاد رابطه مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان با شناسایی افراد دارای سیستم فعال ساز رفتاری قوی و ویژگی نوجویی بالا تدابیری اندیشید که از گرایش به اعتیاد آن ها جلوگیری شود.
مقایسه اثربخشی آموزشهای همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی و مقایسه آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعیّ کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی است. جامعة آماری شامل دانش آموزان پسر پایه های هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش 54 کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر ساری بود که از میان دانش آموزان شناسایی و به صورت تصادفی به 3 گروه گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 1995)، و داستان های اجتماعی (تورکاسپا و برایان، 1994) استفاده شد. برای گروه های آموزشی، آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد در حالی که گروه کنترل ّّهیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد آموزش های همدلی و مدیریت خشم می تواند موجب بهبود شناخت اجتماعی (و مؤلفه های آن) در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلها ی شود. و اثر گروه های آموزشی با توجه به مجذور اتا برابر با 84 درصد است. تفاضل مقادیر میانگین تعدیل شده گروه های آموزش همدلی و مدیریت خشم نشان داد آموزش همدلی در مقایسه با آموزش مدیریت خشم با اطمینان 95 درصد سهم بیشتری در افزایش شناخت اجتماعی مرحله دوم و پنجم دارد. آموزش مدیریت خشم و آموزش همدلی با فراهم آوردن توانایی درک دیگران و دیدگاه گیری به بهبود شناخت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای منجر می شود.
درمان مواجهه واقعیت مجازی در اختلال های اضطرابی و PTSD: مروری نظام مند بر ادبیات پژوهش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در این مطالعه مروری منظم، ضمن معرفی درمان به روش مواجهه واقعیت مجازی (VRET یا Virtual exposure therapy) نتایج اثر آن بر اختلال های اضطرابی و PTSD (Post traumatic stress disorder) مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. VRET، نسبت به درمان های مواجهه زنده و مواجهه خیالی برتری هایی دارد، از جمله کنترل پذیری و امنیت بیشتر درمانجو امکان پذیر بوده و به عنوان یک روش درمانی جدید برای بازیابی و بازسازی تجارب هیجانی آسیب زا معرفی شده است.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر به روش مرور نظام مند، جستجو در پایگاه های Sciencedirect و Pubmed انجام شد. در پیشینه پژوهش 39 مطالعه مداخله به دست آمد که VRET را برای درمان اختلال های اضطرابی و PTSD مختلف به کار برده بودند.
یافته ها: VRET در درمان اختلال های اضطرابی از جمله هراس خاص و اجتماعی، اختلال استرس پس از ضربه، اختلال وحشت زدگی و گذرهراسی، اختلال و اضطراب فراگیر، اثرات مثبت در سنجش های پس از درمان نشان داده است و در مقایسه با روان درمان های مؤثر فعلی از جمله درمان مواجهه زنده و رفتار درمانی- شناختی، اثرات مثبت مشابه داشته است. نتایج پیشینه پژوهش نشان داد که اثرمندی VRET در سطوح شناختی، رفتاری و فیزیولوژیک رخ می دهد. همچنین، نتایج مثبت درمانی به طور عمده در پیگیری های بلند مدت نیز حفظ شد.
نتیجه گیری: VRET به عنوان یک روش درمانی جدید می تواند، بخشی از فرایند درمان اختلال های اضطرابی و PTSD قرار گیرد و مطالعات و فعالیت های پژوهشی به سمت این موضوع گسترش یابد.
اثر بخشی درمان فراشناختی به شیوه گروهی بر افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: توجه به علائم روانشناختی بیماران سرطان پستان به دلیل تاثیر نیرومند بر ابتلا، سیر و پیش آگهی این بیماری، بسیار مهم است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان فراشناختی به شیوه گروهی بر افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری (2 ماه و 4 ماه) بود که در اسفند 1391 تا اردیبهشت 1392 انجام شد. در این پژوهش 24 نفر از بیماران مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین شهر تهران به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه درمان فراشناختی (n=12) و گروه گواه (n=12) قرار گرفتند و با استفاده از مصاحبه ساختار یافته بالینی (SCID)، پرسشنامه اضطراب، افسردگی و استرس (DASS-21) و پرسشنامه نشخوار فکری (RRS) مورد پیش آزمون قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش درمان فراشناختی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ایی دریافت نکرد. در پایان هر دو گروه مورد پس آزمون و 2 مرحله پیگیری (2 ماه و 4 ماه) قرار گرفتند و داده ها با استفاده از نرم افزار 20-SPSS و روش تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: پژوهش حاضر نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه پس از اجرای درمان فراشناختی تفاوت معناداری وجود دارد) 005/0> .(P به طوری که، میانگین نمره افسردگی و نشخوار فکری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش یافت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش که نشان داد درمان فراشناختی در کاهش علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به سرطان پستان موثر می باشد، می توان پیشنهاد داد که به غربالگری روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان پرداخته و بیماران نیازمند مداخله طی کارآزمایی های بالینی مناسب مورد توجه قرار بگیرند.
بررسی الگوی عدم تعادل تلاش-پاداش و تقاضا-کنترل-حمایت در بروز علایم روان تنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه در محیط های کاری میزان استرس شغلی و به تبع آن میزان بیماری های ناشی از استرس بسیار افزایش یافته است، بنابراین پژوهش حاضر نقش دو الگوی عدم تعادل تلاش-پاداش و تقاضا-کنترل-حمایت را در بروز علایم روان تنی در کارکنان یک شرکت در اهواز مورد بررسی قرار داده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان یک شرکت در اهواز بودند که در سال 1392 در این شرکت مشغول بکار بودند که از میان آنها 202 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس ع دم ت وازن ت لاش-پ اداش، پرسشنامه محتوای شغل، و پرسشنامه ی بروز علایم روان تنی در محیط غیربالینی پاسخ دادند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و بااستفاده از نرم افزارهای SPSSویراست 18 وAMOS ویراست 18 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دهنده برازش نسبتاً خوب الگوهای پیشنهادی با داده ها بود. همچنین نقش میانجی گر تعهدافراطی در الگوی عدم تعادل تلاش-پاداش و حمایت اجتماعی در الگوی تقاضا-کنترل-حمایت در بروز علایم روان تنی مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، متغیرهای بکاررفته در این پژوهش و به ویژه متغیرهایی که دارای نقش میانجی بودند باید در برنامه ریزی و سیاست گذاری های سازمانی، جهت کاهش بیماری های شغلی و افزایش سلامت کارکنان، مورد توجه قرار گیرند.
مقایسه کنترل فکر، ذهن آگاهی و سبک های دلبستگی در دانشجویان با گرایش بالا و پایین به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه کنترل فکر، ذهن آگاهی و سبک های دلبستگی در دانشجویان با گرایش بالا و پایین به اعتیاد بود. روش: این پژوهش با روش علی مقایسه ای انجام شده و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 95-94 بود که از بین آن ها 283 نفر با روش نمونه گیری تصادفی منظم به عنوان نمونه، انتخاب و پرسش نامه های تحقیق را تکمیل نمودند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه توانایی کنترل فکر لوچیانو و همکاران، مقیاس هشیاری توجه ذهن آگاهانه براون و ریان، پرسش نامه گرایش به اعتیاد میرحسامی و پرسش نامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز و رید بود. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد، دانشجویانی که گرایش بالاتری به اعتیاد دارند، از کنترل فکر پایین تری برخوردار بوده و میزان ذهن آگاهی دانشجویانی که گرایش کمتری به اعتیاد دارند، بیشتر از گروه دیگر می باشد. همچنین میانگین نمرات دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دوسوگرا در دانشجویان دارای گرایش بالا به اعتیاد بیشتر از دانشجویان دارای گرایش پایین به اعتیاد می باشد. نتیجه گیری: تفاوت دو گروه در این متغیرها می تواند بیانگر اهمیت کنترل فکر، ذهن آگاهی و سبک دلبستگی، درگرایش به اعتیاد دانشجویان بوده و تلویحاً از اثرات مثبت آموزش خودکنترلی و ذهن آگاهی در پیشگیری از ابتلا به اعتیاد در بین دانشجویان حکایت می کند.
اثربخشی قصه گویی بر افسردگی و پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به تاثیر قصه گویی بر مشکلات روان شناختی کودکان، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی قصه گویی بر پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کودکان پیش دبستانی 6-4 ساله ی مهدکودک های شهرستان ساوه در سال 1392 بودند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس 40 کودک با نمرات بالای پرخاشگری و افسردگی بر اساس پرسش نامه ی اختلالات رفتاری راتر، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه برابر آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه ی قصه درمانی به مدت 12 جلسه ی یک ساعته (دو بار در هفته) برای گروه آزمون اجرا شد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و یک ماه بعد نیز پی گیری انجام شد. داده ها با آمار توصیفی، روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات پیش آزمون افسردگی و پرخاشگری دو گروه تفاوت معنی داری نداشته (05/0<P) در حالی که میزان نمرات افسردگی و پرخاشگری در گروه قصه درمانی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری نشان داد (01/0=P) که در پی گیری نیز ادامه یافت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که قصه گویی در کاهش پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد و می توان از آن به عنوان یک روش اثربخش در بهبود اختلالات رفتاری کودکان استفاده کرد.