فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال کاستی توجه و بیش فعالی، یکی از شایع ترین اختلال های دوران کودکی است که می تواند عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را با مشکل روبه رو سازد. پژوهش حاضر باهدف مقایسه پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان ابتدایی با و بدون اختلال کاستی توجه و بیش فعالی در شهر تهران انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر، از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان ابتدایی آموزش و پرورش منطقه هفده شهر تهران بود که از این میان نمونه ای به حجم 160 دانش آموز ابتدایی در پایه های پنجم، چهارم و سوم (80 دانش آموز با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی و 80 دانش آموز بدون این اختلال) به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای تشخیص اختلال مورد نظر در دانش آموزان، فهرست بررسی هجده سوالی اختلال کاستی توجه و بیش فعالی (غنی زاده و جعفری، 2010) توسط معلمان تکمیل شد. در این پژوهش، ملاک پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در دو گروه با و بدون اختلال کاستی توجه و بیش فعالی، محاسبه میانگین نمرات دروس فارسی، دیکته، ریاضی و علوم در پایه های تحصیلی گذشته بود. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل استفاده شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به این اختلال نسبت به دانش آموزان بدون این اختلال کمتر است (01/0 >p). همچنین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر با اختلال کاستی توجه و بیش فعالی در مقایسه با دانش آموزان پسر، بالاتر است (05/0 >p).
نتیجه گیری: به منظور پیشگیری از افت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال کاستی توجه و بیش فعالی، شناسایی به موقع این گونه دانش آموزان و اجرای راهبردهای درمانی مناسب برای آنها توصیه می شود.
اثربخشی درمان بین تشخیصی بر نشانه های افسردگی، اضطراب و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسردگی و اضطراب دو طبقه از اختلال های بسیار شایع و همبود هستند. میزان بالای افسردگی و اضطرابِ همبود، مداخلات درمانی را اغلب پیچیده می سازد. مدل درمان بین تشخیصی، مبتنی بر مهارت های تنظیم هیجان برای دامنه گسترده ای از اختلال های هیجانی قابلیت کاربرد دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی بین تشخیصی بر نشانه های افسردگی، اضطراب و تنظیم هیجان انجام شد. تعداد 34 نفر از دانشجویان مبتلا به افسردگی و اضطراب همبود، پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، انتخاب و در دو گروه درمان بین تشخیصی (16 نفر) و کنترل (18 نفر) گماشته شدند. گروه آزمایشی، 8 جلسه درمان هفتگی بین تشخیصی را دریافت کرد. شرکت کنندگان مقیاس افسردگی بک (BDI-II)، مقیاس اضطراب بک (BAI) و پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. یافته های پژوهش نشان داد که درمان بین تشخیصی در کاهش نشانه های افسردگی، اضطراب و نیز تعدیل راهبردهای تنظیم هیجان اثربخش است. دست اوردهای درمانی، در پیگیری 2 ماهه نیز حفظ شده است. با توجه به تاثیر درمان بین تشخیصی در بهبود نشانه های افسردگی و اضطراب و تنظیم هیجان در دانشجویان، این نتایج برای متخصصان بالینی و مشاوران دست اندرکار در مراکز مشاوره دانشگاهی تلویحات کاربردی دارد.
اثربخشی روش درمانی حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد در زنان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه ناشی از اتفاقات غیرنظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد در درمان زنان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه ناشی از اتفاقات غیرنظامی در شهر یاسوج بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده تمامی زنانی بود که در بیمارستان ها و مراکز درمانی و تخصصی شهر یاسوج دارای پرونده روانشناسی و روانپزشکی بوده و تشخیص اختلال استرس پس از ضربه ناشی از اتفاقات غیرنظامی دریافت کرده بودند.40 نفر از جامعه مورد مطالعه به شیوه تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه گمارده شدند. سپس روش درمانی حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد بر روی گروه آزمایشی به مدت 5 جلسه 90 دقیقه ای و یک بار در هفته اعمال گردید و بر روی گروه گواه هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تأثیر واقعه تجدید نظر شده، مقیاس خود گزارش دهی نشانه های اختلال استرس پس از ضربه و چک لیست نشانه های روانی بود. شرکت کنندگان به لحاظ متغیرهای مورد بررسی در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیری(مانکوا) و تک متغیری( آنکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که روش درمانی حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد موجب کاهش نمرات مقیاس تأثیر واقعه تجدید نظر شده، مقیاس خود گزارش دهی نشانه های اختلال استرس پس از ضربه و شاخص شدت کلی چک لیست نشانه های روانی شد. نتایج به دست آمده نشان داد که این روش درمانی در بهبود علائم اختلال استرس پس از ضربه و نشانه های همراه با آن مؤثر بوده است.
زنان و سوءمصرف مواد: اهمیت مباحث جنسیتی در پژوهش سوءمصرف مواد
حوزه های تخصصی:
اعتیاد پدیده ای پیچیده است که به عوامل مختلفی بستگی دارد. به دلیل پیچیدگی بیشتر نقش های زنان نسبت به مردان در زندگی، هر عاملی از جمله اعتیاد در این جامعه اهمیت ویژه ای دارد و گرفتاری ها و معضلات این جامعه را بیشتر می کند. هدف این مقاله مروری بررسی سوءمصرف مواد در زنان بود. روش پژوهش مطالعات کتابخانه ای و یادداشت برداری و خواندن اسناد بود. بر اساس پژوهش ها می توان گفت که سوءمصرف مواد در میان زنان جامعه در حال افزایش است. الگوهای مصرف و عوامل مستعد کننده گرایش به سوءمصرف مواد در زنان متفاوت از مردان است. زنان و دختران وابسته به سوءمصرف مواد در مقایسه با همتایان مرد خود به خاطر شدت انگ و تبعیض مرتبط با مصرف مواد از پیامدهای بدتری رنج می برند. همچنین به دلیل ویژگی های جنسیتی مثل مشکلات جسمی و یا حمایت همسران و خانواده، درمان آنان بسیار دشوارتر است. انگ زدایی از زنان مصرف کننده مواد با فرهنگ سازی در سطح جامعه (استفاده از رسانه ها)، افزایش مراکز درمانی ویژه ی این زنان، حمایت از زنان درمان شده، ایجاد نهادهای حمایتی در جهت اشتغال این زنان و تدوین برنامه های پیشگیرانه در ابعاد مختلف پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش تاب آوری و مدیریت استرس (SMART) بر کاهش استرس ادراک شده و تغییر نگرش به مصرف مواد در بین زندانیان مرد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس ادراک شده در زندانیان می تواند باعث مشکلات جسمی، روانی و همچنین نگرش مثبت و گرایش به مصرف مواد در آن ها شود. این پژوهش به منظور کاهش استرس ادراک شده و همچنین تغییر نگرش به مصرف مواد در میان زندانیان وابسته به مواد انجام شده است. ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﺻﻮرت نیمه آزﻣﺎیﺸی ﺑﺎ ﭘیﺶآزﻣﻮن، ﭘﺲآزﻣ ﻮن و ﭘ ی ﮔی ﺮی ﻫﻤ ﺮاه ﺑ ﺎ ﮔﺮوه کنترل اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. جامعه آماری این پژوهش، زندانیان مرد معتاد شهرستان رفسنجان بود که تحت درمان نگه دارنده متادون بودند. 30 نفر از آن ها به صورت تصادفی انتخاب شدند و مجددا به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و نگرش به مصرف مواد نظری (1378) استفاده شد. برنامه آموزش طی 10 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه بر روی آزمودنیهای گروه آزمایش انجام شد. بعد از اتمام جلسات، پس آزمون گرفته شد و 2ماه بعد نیز آزمون پیگیری اجرا شد. میانگین نمرات دو مقیاس هم در دوره پس آزمون و هم پیگیری کاهش معنی داری در گروه آزمایش نشان داد، اما در گروه کنترل چنین نبود.با توجه به یافته ها می توان گفت مداخله اخیر هم در کوتاه مدت و هم در طولانی مدت، تاثیر معنی داری در کاهش استرس ادراک شده داشته و همچنین موجب تقویت نگرش منفی به مصرف مواد شده است.
اثربخشی آموزش ساهاجایوگا بر کنترل توجه/ بیش فعالی، استرس والدین، خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی توجه/بیش فعالی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تمرینات ساهاجایوگا بر نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی، استرس والدین، خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که بر روی 20 دانش آموز ابتدایی با تشخیص نقص توجه/ بیش فعالی و 20 نفر از مادران این کودکان انجام شد. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. از مقیاس اسنپ چهار (فرم والدین)، مقیاس استرس والدینی آبیدین، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی هاشمی و کارنامه تحصیلی به ترتیب جهت تشخیص نشانه های نقص توجه/بیش فعالی، سنجش استرس والدین، تعیین باورهای خودکارآمدی تحصیلی و سنجش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استفاده شد. از آزمون t مستقل و آزمون یومان ویتنی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در نشانه های نقص توجه/بیش فعالی، اکثر مولفه های استرس والدین بجز مولفه های پذیرندگی، احساس صلاحیت و دلبستگی و خودکارآمدی تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد. اما یافته ها تفاوت معناداری در متغیر پیشرفت تحصیلی نشان نداد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که برنامه تمرینی ساهاجایوگا بتواند به کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی، بهبود عملکرد این کودکان و کاهش استرس والدین کمک کند.
مروری بر عوامل فیزیولوژی و شناختی مرتبط با اعتیاد .
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مصرف مواد، یکی از جدی ترین معضلات بشری و از پیچیده ترین پدیده های انسانی است. به طوری که سوءمصرف مواد و اعتیاد، امروزه به یکی از دغدغه های بزرگ جوامع بشری تبدیل شده است. این پدیده خانمان سوزآثار مخرب جسمانی، روانی، خانوادگی، شغلی، مالی و اخلاقی را به دنبال دارد. با توجه به مشکلات زیاد و گسترده حاصل از اعتیاد، پیشگیری از این معضل الزامی است. با توجه به هزینه های بسیار بالای مبارزه با مواد مخدر، درمان و نگهداری معتادان و همچنین میزان عود بالا پس از درمان، به نظر می رسد پیشگیری از سوءمصرف مواد بسیار مقرون به صرفه و کارآمدتر باشد. پیشگیری از این مشکل، مستلزم شناسایی عوامل خطر و عوامل محافظت کننده در برابر وابستگی به مواد است. در طی سال های گذشته، پژوهش های متعددی در ایران در زمینه سبب شناسی و پیشگیری از مصرف مواد انجام شده اند. این پژوهش ها طیف گسترده ای از عوامل مرتبط با مصرف مواد مخدر از جمله عوامل شناختی و فیزیولوژی را مورد بررسی قرار داده اند. به منظور برنامه ریزی برای ارتقای فعالیت های پژوهشی آینده، ارزیابی و دسته بندی نتایج تولید شده علمی در دهه های گذشته ضروری است. در این مقاله مروری، سعی شده است تا عوامل شناختی و فیزیولوژی مرتبط با اعتیاد که در 20 سال اخیر در پژوهش های ایران به دست آمده است، جمع آوری شود. این مطالعه به مسئولین، متخصصان و درمانگران چشم اندازی جهت شناسایی عوامل تهدید کننده و مستعد کننده و در صورت لزوم انجام مداخلات متناسب را پیشنهاد می کند.
اثر بخشی گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بر کاهش پرخاشگری زوجین دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بر کاهش پرخاشگری زوجین معتاد . روش: شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه شامل ۴۰ نفر از زوجین معتاد کمپ امید به زندگی شهرستان سبزوار بود که ۲۰ نفر در گروه گواه و ۲۰ نفر در گروه آزمایش گمارش شدند. اعضای گروه آزمایش ۸ جلسه گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل را دریافت کردند و به اعضای گروه کنترل هیچ مداخله ای ارائه نشد. قبل و بعد از اجرای مداخله پرسشنامه پرخاشگری توسط گروه نمونه تکمیل شدند. یافته ها: در پس آزمون، پرخاشگری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشته است. یافته های پژوهش مؤید این مهم است که گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل باعث کاهش پرخاشگری زوجین معتاد می گردد.
اثربخشی آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب بر کیفیت زندگی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب بر کیفیت زندگی معتادان بود. روش: پژوهش مورد نظر از نوع روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش عبارت بودند از: مردان معتادی که در سال 1394 به مراکز ترک اعتیاد شهر اهواز مراجعه کرده بودند.50 نفر از این معتادان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شده و بطور تصادفی کاربندی آزمایش انجام شد. شرکت کنندگان پرسش نامه کیفیت زندگی را در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بعد از 60 روز) تکمیل کردند. گروه آزمایش، آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب را در 10 جلسه، 90 دقیقه ای، هرهفته یک بار دریافت نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب منجر به افزایش کیفیت زندگی در حیطه های جسمانی، روان شناختی، اجتماعی و محیطی در معتادان شد. نتیجه گیری: آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب می تواند افزایش کیفیت زندگی در معتادان را در پی داشته باشد.
اثربخشی برنامه های تقویت حافظه فعال و ادراک دیداری بر بهبود خواندن دانش آموزان دارای اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواندن یکی از مهارت های اساسی است که ما را در دریافت و درک اطلاعات و مفاهیم جدید یاری می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش حافظه فعال و ادراک دیداری بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دارای اختلال خواندن انجام شد. نوع مطالعه حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از دانش آموزان پایه دوم و سوم ابتدایی دارای اختلال خواندن بود که از مراکز اختلال های یادگیری شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 92-91 انتخاب، و به صورت همتا در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایدهی شده اند. برنامه تقویت حافظه فعال و ادراک دیداری در طول ۱٠جلسه یک ساعته به گروه آزمایش آموزش داده شد. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی استفاده شد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس یک متغییره و چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد استفاده از برنامه های تقویت حافظه فعال و ادراک دیداری بر بهبود نمره عملکرد خواندن و مؤلفه های خواندن کلمات، زنجیره کلمات، آزمون قافیه، نامیدن تصاویر، درک کلمات، حذف آواها، و آزمون نشانه های حرف در دانش-آموزان مؤثر است در حالی که اثر این برنامه ها بر مؤلفه های درک متن، خواندن ناکلمات و شبه کلمات، و آزمون نشانه های مقوله، معنی دار نبود. بنابراین استفاده از این رویکرد در درمان افراد مبتلا به اختلال خواندن در کنار سایر روش های درمانی پیشنهاد می گردد.
سطح انگیزش، خودپنداشت و نگرش نسبت به خواندن در دانش آموزان نارساخوان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از رایج ترین اختلال های یادگیری در دانش آموزان، نارساخوانی است که پیامدهای منفی بسیاری به دنبال دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه انگیزش، خودپنداشت و نگرش خواندن در دانش آموزان مبتلا و غیرمبتلا به نارساخوانی بوده است. روش: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی تحلیلی - مقطعی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 93-1392 بود که تعداد 108 نفر از آنها (54 آزمودنی کودکان غیرمبتلا به نارساخوانی و 54 آزمودنی کودکان مبتلا به نارساخوانی) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1388)، پرسش نامه انگیزش خواندن (ویگفیلد و گاتری، 1997)، خودپنداشت خواندن (آهلووالیا، 1961) و نگرش خواندن (مک کنا و کر، 1990) استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین کودکان مبتلا و غیر مبتلا به نارساخوانی حداقل در یکی از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). نتایج تحلیل واریانس نشان داد که میانگین نمرات کودکان مبتلا به نارساخوانی در تمام مؤلفه های انگیزش، خودپنداشت و نگرش خواندن به طور معناداری بالاتر از نمرات کودکان غیر مبتلا به نارساخوانی است (001/0 < P). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد مشکلات تحصیلی دانش آموزان نارساخوان بر جنبه های روان شناختی آنها تأثیر منفی دارد که ضرورت دارد مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی بهره گیری توأم از درمان شناختی رفتاری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در ذهن آگاهی،تاب آوری وکیفیت زندگی بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: درد مزمن از جمله بیماری های جسمی شایعی است که مشکلات جسمانی، روانشناختی، اقتصادی و اجتماعی متعددی را برای مبتلایان به آن پدید می آورد. هدف پژوهش حاضر اثربخشی بهره گیری توأم از درمان شناختی رفتاری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در ذهن آگاهی، تاب آوری وکیفیت زندگی بیماران مبتلا به درد مزمن شهر تهران بود. روش: 2 نفر از مبتلایان به اختلال درد مزمن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و 5 بار به وسیله پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون، ذهن آگاهی بائر و همکاران(FFMQ) و کیفیت زندگی(QOL) مورد ارزیابی قرار گرفتند. با توجه به طرح پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های درصد بهبودی، درصد کاهش نمرات، اندازه اثر، ضریب کوهن، تغییرات روند و شیب برای هر بیمار استفاده شد و روند تغییرات نمرات در طی جلسات بر روی نمودارها به طور جداگانه نشان داده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نمره بیماران تحت درمان شناختی رفتاری به همراه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، پس از درمان در هر سه مقیاس افزایش معناداری نشان داده است. به طوری که درصد بهبودی در سه مقیاس ذهن آگاهی، تاب آوری و کیفیت زندگی، به ترتیب برای بیمار اول معادل57/71-، 04/63- و 93/64- و برای بیمار دوم معادل 66/76- ، 76- و 09/72- بوده است. نتیجه گیری: بهره گیری توأم از درمان شناختی رفتاری و راهبردهای نظم جوی شناختی هیجان با افزایش ذهن آگاهی و تاب آوری بیماران، انعطاف پذیری و توانمندی آن ها را در مقابل مشکلات ناشی از این بیماری افزایش داده و با بهبود کیفیت زندگی بیماران درد مزمن، در بهبود شرایط زندگی بیماران درد مزمن اثرگذار می باشد و تغییرات درمانی ایجاد شده در طول پیگیری یک ماهه پایدار باقی می ماند.
آموزش توجه اشتراکی به کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: توجه اشتراکی در سال های اخیر موردتوجه پژوهشگران و متخصصان اختلال طیف اتیسم قرارگرفته است و اشاره به مهارتی رشدی دارد که موجب اشتراک توجه یا پردازش پیام های دیگران می شود. نقص در رشد توجه اشتراکی، ویژه کودکان دارای اختلال طیف اتیسم است و یکی از نخستین نشانه های تشخیص اختلال طیف اتیسم در کودکان به شمار می رود. این آسیب پیش از یک سالگی یعنی حتی پیش از زمانی که بتوان تشخیص رسمی گذاشت، قابل مشاهده است. پژوهشگران همچنین معتقدند که 2نوع توجه اشتراکی وجود دارد؛ نوع نخست با عنوان پاسخ به توجه اشتراکی و نوع دوم با عنوان شروع توجه اشتراکی شناخته می شود.
مقایسه اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی و مدیریت والدین در کاهش نشانه های کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی و آموزش مدیریت والدینی بر نشانه های اضطرابی کودکان انجام گرفت. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، همه کودکان پیش دبستانی 5-4 ساله مبتلا به اختلالات اضطرابی منطقه شش تهران به تعداد 114 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده در مجموع 60 کودک انتخاب شدند و در سه گروه که هر کدام شامل بیست نفر بود، جای گرفتند. در گروه نخست، کودکان مورد آموزش کارکرهای اجرایی و درگروه دوم، والدین مورد آموزش مدیریت والدینی قرار گرفتند در حالی که گروه سوم آموزشی ندیدند. ابزار سنجش آزمون، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس(اسپنس،1988) بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که نمره های دو گروه آموزش دیده در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش دارد (P<0.001). هم چنین، گروه دوم که آموزش مدیریت اجرایی را دریافت کرده بودند، در مقایسه با گروه آموزش، کارکردهای اجرایی در مقایسه پس آزمون با پیش آزمون، کاهشی بیش تر نشان داد. (P<0.001). بنابراین، آموزش کارکردهای اجرایی و مدیریت والدینی می تواند در درمان اختلالات اضطرابی کودکان مفید واقع شوند، ولی آموزش مدیریت والدینی تاثیری بیش تر دارد.
اثربخشی برنامه درمانگری کندال بر بهبود نظم جویی شناختی هیجانی کودکان مبتلا به اختلال های اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال های اضطرابی، اختلال های شایع روانی هستند که کودکان تجربه می کنند به گونه ای که تحول شناختی، اجتماعی و هیجانی کودک را مختل می کنند. شیوع بالا و ایجاد پیامدهای منفی درازمدت بر تحول کودکان، نیاز به درمان موثر را برجسته می کند.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش برنامه درمانگری کندال بر بهبود نظم جویی شناختی هیجان کودکان مبتلا به اختلال های اضطرابی انجام شد. این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. بر اساس نمونه گیری هدفمند 22 دانش آموز دختر و پسر با تشخیص اختلال های اضطرابی در دامنه سنی 8 – 13 سال انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار داده شدند. ارزیابی با استفاده از مقیاس اضطراب چند بعدی MASC، فرم والد و معلم آچنباخ، مقیاس نظم جویی شناختی هیجان فرم کودکان انجام شد. گروه آزمایش در 16 جلسه درمان انفرادی شرکت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و به روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری تحلیل گردید. تحلیل نتایج نشان داد که میانگین نمرات راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون، نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری کاهش یافت (P#,
الگوی اسکرتس: رویکردی خانواده محور برای ارتقای توانایی های اجتماعی-هیجانی کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: رویکردهای آموزشی درمانی بسیاری برای کودکان خردسال با اختلال طیف اتیسم وجود دارد. یکی از این رویکردها اسکرتس است که ارتباط اجتماعی، تنظیم هیجانی و حمایت های تبادلی را به عنوان ابعاد رشدی اساسی ای که باید در طراحی برنامه ای فراگیر برای حمایت از رشد کودکان با اختلال طیف اتیسم و خانواده های آن ها موردتوجه قرار گیرد، اولویت بندی می کند.
نتیجه گیری: درزمینه ارتباط اجتماعی، اهدافی برای بهبود توجه مشترک و استفاده از نمادها در سطوح مختلف رشد و در زمینه تنظیم هیجانی، اهدافی برای بهبود توانایی خودتنظیمی هیجانی و تنظیم متقابل تعیین می شود. حمایت تبادلی نیز در 3زمینه اصلی شامل حمایت بین فردی، آموزشی و خانواده موردتوجه قرار می گیرد. این الگو که با مداخله های شواهد دیگر همسو است، مبتنی بر پایه های نظری و تجربی بوده و چالش های اصلی کودکان در این 3حوزه عمده را مدنظر قرار می دهد. در این مقاله به توصیف الگوی اسکرتس و اجزای آن پرداخته و به اهداف آموزشی-درمانی در هر 3زمینه اشاره می شود.
اثربخشی نوروفیدبک آلفا/تتا بر ولع مصرف بیماران وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نوروفیدبک آلفا/تتا بر شدّت ولع مصرف در بیماران وابسته به مواد کریستال مت آمفتامین (شیشه) انجام گرفت. روش: به این منظور20 نفر از بیماران وابسته به شیشه که در مرکز اجتماع درمان مدار شهر مشهد نگهداری می شدند، به شیوه در دسترس بر اساس ملاک های تشخیصی DSM-V و نتایج نشانه های مرضی پرسش نامه (SCL-90-R) انتخاب شدند. پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. در ابتدای دوره و پایان دوره بیماران دو گروه به وسیله پرسشنامه مقیاس خودسنجی ولع مت آمفتامین مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیماران گروه آزمایش علاوه بر روان درمانی گروهی، به مدّت 4 هفته، هر هفته 5 جلسه درمان نوروفیدبک دریافت کردند و بیماران گروه کنترل تنها جلسات روان درمانی گروهی را پشت سر گذاشتند. یافته ها: گروه آزمایش در متغیرهای تمایل و قصد به سوء مصرف مواد، تقویت منفی و میانگین کل شدت ولع مصرف نسبت به گروه کنترل بهبود نشان می داد. نتیجه گیری: بنابراین این مطالعه نشان داد که بیماران وابسته به مواد مت آمفتامین می توانند تحت تأثیر نوروفیدبک، شدت ولع مصرف خود را بهبود بخشند.
اثربخشی آموزش حرکات ریتمیک و بازی بر بهبود عمل دقت و توالی شنیداری کودکان بر اساس رویکرد روان عصب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تاثیر آموزش حرکات ریتمیک و بازی های گروهی بر بهبود درک، دقت و توالی شنیداری کودکان بر اساس رویکرد روان عصب شناختی در شهر یزد صورت گرفت. روش: روش این پژوهش، از نوع آزمایشی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان یزد بودند، تعداد 100 دانش آموز پسر عادی، پس از اجرای آزمون تشخیصی (آزمون هوش ریون کودکان و آزمون سیف نراقی) به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به طور تصادفی انتخاب شدند؛ سپس با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش 12 جلسه (هر جلسه به مدت 60 دقیقه – دو بار در هفته)، تحت آموزش راهبرد بازی درمانی گروهی وحرکات ریتمیک قرار گرفتند، اما گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های به دست آمده، و از روش آماری توصیفی و استنباطی (از میانگین و آزمون تی برای نمونه های وابسته و انحراف معیار) در درجه آزادی (p<.05) برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که عملکرد توجه و توالی شنیداری دانش آموزان آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، به صورت معنادار بهبود یافته است. نتیجه گیری: لذا می توان نتیجه گرفت که راهبرد بازی درمانی گروهی و حرکات ریتمیک سبب بهبود عملکرد توجه و توالی شنیداری دانش آموزان پسر شده است. بر مبنای نتایج این پژوهش، می توان به مربیان اختلال های یادگیری، مشاوران و روان شناسان پیشنهاد کرد که از این راهبرد، برای بهبود توجه و توالی شنیداری دانش آموزان کمک کرد.
مقایسه رفتار خودتنظیمی، خودآگاهی هیجانی و سبک های تصمیم گیری در زنان با و بدون اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف مقایسه رفتار خودتنظیمی، خودآگاهی هیجانی و سبکهای تصمیمگیری در زنان با و بدون اختلال اضطراب فراگیر اجرا شد. این پژوهش از نوع علی- مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر رشت در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش 75 بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بر اساس تشخیص روان پزشک و 75 زن عادی بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه افکار اضطرابی ولز، پرسشنامه خودتنظیمی براون، میلر و لاوندوسکی، مقیاس خودآگاهی هیجانی بار-آن و پرسشنامه سبکهای تصمیمگیری اسکات و بروس استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که میانگین نمرات خودتنظیمی، سبکهای تصمیمگیری شهودی و عقلانی و خودآگاهی هیجانی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به طور معناداری کم تر از افراد عادی بود. همچنین میانگین نمرات سبکهای تصمیمگیری اجتنابی و وابسته در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به طور معناداری از افراد عادی بیشتر بود، اما بین میانگین نمرات دو گروه در سبک تصمیمگیری آنی تفاوت معناداری مشاهده نشد. این نتایج تلویحات مهمی در آسیبشناسی اختلال اضطراب فراگیر دارد. بر این اساس، متخصصان می توانند از نتایج پژوهش برای پیشگیری و درمان اختلال اضطراب فراگیر استفاده کنند.