فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۴٬۳۵۹ مورد.
۲۰۴۱.

مقایسه خودراهبری، نوجویی و سایر ویژگی های شخصیتی با بهبودی و بازگشت به مصرف مواد مخدر و سلامت روان گروهی از درمانجویان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی مواد مخدر سلامت روانشناختی خودراهبری نوجویی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۱۲۶۴ تعداد دانلود : ۵۷۵
هدف: اعتیاد یک بیماری جسمی ـ روحی و روانی به شمار می­­­آید که به دلیل ماهیت پیشرونده­اش در همه ابعاد زندگی سلامتی فرد، خانواده و جامعه را به خطر می­اندازد. در پژوهش حاضر به مقایسه ویژگی­های شخصیتی و سلامت روانشناختی افراد بهبودیافته و بازگشت کننده به مصرف موادمخدر پرداخته شده است. روش اجرا: این تحقیق از نوع پس رویدادی بود که جامعه آماری آن را 100 نفر از معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد سازمان بهزیستی شهرستان لاهیجان و همین طور 100 نفر بهبودیافته تشکیل داد. این تحقیق از خرداد تا شهریور 90 انجام پذیرفت. از پرسشنامه ی کلونینجر (کلونینجر، 1991) برای تعیین ویژگی­های شخصیتی و از پرسشنامه ی SCL-90-R (دروگاتیس و همکاران، 1976) برای تعیین سلامت روانشناختی این افراد استفاده شد. یافته­ها: نتایج نشان داد که بین سلامت روانشناختی افراد بهبودیافته و بازگشت کننده به موادمخدر تفاوت معناداری وجود دارد. از بین ویژگی­های شخصیتی متغیر، خودراهبری و نوجویی و از عامل­های مربوط به سلامت روانشناختی، خودبیمارانگاری، افسردگی، وسواس (01/0>p) و حساسیت (05/0>p) احتمال بازگشت به مصرف مواد را در درمانجویان پیش­بینی کردند.
۲۰۴۳.

سبک های دلبستگی و اختلالات شخصیت: تحلیلی بر نقش نا ایمنی دلبستگی بر اختلالات شخصیت خوشه B و C(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک های دلبستگی اختلال شخصیت خوشه B و C

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۷۱۳
هدف از این پژوهش تعیین رابطه سبک های دلبستگی با اختلالات شخصیت خوشه B و C است. جامعه آماری تحقیق فوق را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد تبریز در سال 1389 تشکیل می دهد. با استفاده از پرسشنامه میلون ІІІ از میان تعداد 600 نفر دانشجو پس از غربالگری از لحاظ دارا بودن اختلال شخصیت، 150 نفر واجد اختلال شخصیت شناخته شدند، که از این افراد خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگ سال را نیز تکمیل کنند. ابزارهای بکار رفته جهت جمع آوری داده ها عبارت بودند از پرسشنامه چند محوری میلون ІІІ و مقیاس دلبستگی (AAQ) که هر دو ابزار از اعتبار و روایی قابل توجهی برخوردار هستند. یافته های پژوهش نشان داد که بین هیچ یک از سه سبک دلبستگی ایمن، دوسوگرا و اجتنابی با اختلالات شخصیت خوشه B رابطه معنی داری وجود ندارد اما بین سبک دلبستگی ایمن و اختلال شخصیت خوشه C رابطه منفی معنی دار و با سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا رابطه مثبت معنی داری بدست آمد. و سبک های دلبستگی ناایمن (دوسوگرا و اجتنابی) روی هم رفته با هر دو خوشه اختلالات شخصیتB و C رابطه مثبت و معنی داری داشتند. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که فقط دو سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی توان پیش بینی خوشه اختلالات شخصیت C را دارا هستند و هیچ یک از سبک های دلبستگی قادر به پیش بینی اختلال شخصیت خوشه B نبودند. نتیجه اینکه بین سبک های دلبستگی با اختلالات شخصیت خوشه B رابطه معنی داری وجود ندارد.
۲۰۴۴.

تدوین برنامة آموزش والدین برای خانواده های دارای فرزندان با اختلال نارسایی توجه /بیش فعالی و تأثیر آن برکاهش نشانه ها و کارکرد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۰۴۵.

مقایسه تأثیر رفتار درمانی شناختی و روان درمانی معنوی- مذهبی بر کاهش اضطراب پنهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مذهب معنویت اضطراب پنهان روان درمانی معنوی- مذهبی رفتار درمانی - شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
تعداد بازدید : ۱۶۶۷ تعداد دانلود : ۹۰۱
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی رفتار درمانی شناختی و روان درمانی معنوی- مذهبی بر کاهش میزان اضطراب پنهان دانشجویان پسر ساکن در خوابگاه های دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است. این پژوهش از جمله پژوهش های نیمه آزمایشی است. با اجرای آزمون اضطراب کتل به منظور غربالگری، از بین دانشجویان خوابگاهی که دارای اضطراب بودند تعداد 45 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به طور گمارش تصادفی در سه گروه به حکم گروه آزمایشی اول (مداخله رفتار درمانی شناختی)، گروه آزمایشی دوم (مداخله روان درمانی معنوی- مذهبی) و گروه کنترل قرار گرفتند. اعضای گروه های آزمایشی هر یک در دوازده جلسه مداخله درمانی به صورت گروهی دو ساعت در هفته شرکت کردند و در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. در پایان مداخله درمانی، هر سه گروه بار دیگر با آزمون یاد شده مورد سنجش قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دو شیوه درمانی در کاهش میزان اضطراب دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد، و هر دو شیوه درمانی به طور معنا داری (05/0 < P) در کاهش میزان اضطراب پنهان دانشجویان مؤثر است.
۲۰۴۶.

اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر اختلالات خواب بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: استرس اختلالات خواب سندرم روده تحریک پذیر رفتار درمانی دیالکتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹۸ تعداد دانلود : ۱۱۵۹
زمینه و هدف: مشکلات خواب، یکی از علایم شایع بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر است. هدف از انجام این پژوهش، تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر اختلالات خواب بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون بوده است. به منظور انتخاب نمونه، 52 نفر از بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر (با تشخیص پزشک متخصص و بر اساس ملاک های Rome II) انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (26 نفر) و شاهد (26 نفر) قرار گرفتند. رفتار درمانی دیالکتیک، طی هشت جلسه هفتگی و بر اساس راهنمای درمانی Mushain در کلینیک خصوصی ویژه بیماران گوارشی انجام شد و پرسش نامه های اختلال خواب و استرس در دو مرحله پیش آزمون- پس آزمون تکمیل شد. یافته ها: بین میانگین نمرات مشکل در شروع خواب و استرس گروه آزمایش و گروه شاهد تفاوت معنی داری وجود داشت (005/0 > P)، ولی در نمرات تداوم خواب و بیداری از خواب تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: رفتار درمانی دیالکتیک می تواند به عنوان یک روان درمانی انتخابی و مؤثر، در کاهش اختلالات شروع خواب و استرس بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر استفاده شود.
۲۰۴۷.

اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر روی نشانه های افسردگی و اندیشناکی در افراد با سابقه یک دوره افسردگی اساسی: طرح تک موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن اندیشناکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۱۵
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر روی نشانه های افسردگی و اندیشناکی در افراد با سابقه دورة پیشین افسردگی اساسی بود. روش: MBCT برای چهار بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در قالب یک طرح مطالعه تک موردی با خطوط پایه چندگانه به مدت هشت جلسه یک ساعتی با دوره پی گیری یک ماهه اجرا شد. برای ارزیابی تغییرات از پرسشنامه افسردگی، سیاهه افسردگی بک و مقیاس پاسخ به شیوه اندیشناکی استفاده شد. یافته ها: نتایج بررسی که درصد بهبودی بالینی برای نشانه های افسردگی و اندیشناکی برای کل شرکت کننده ها 78% و47% است. این نتایج برای سه بیمار از لحاظ بالینی معنادار به دست آمد. نتیجه گیری: به نظر می رسد که MBCT در قالب جلسات انفرادی درمان مؤثری در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی است.
۲۰۴۹.

وظایف والدین کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: یادگیری اختلال یادگیری وظایف والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴۴ تعداد دانلود : ۱۶۴۰
یادگیری یکی از مهارت های اساسی و پایه ای زندگی است که هم به زندگی رونق و دوام می بخشد و هم زندگی است که ضرورت یادگیری را به وجود می آورد. در دنیا شخص یا موجودی را نمی توان یافت که از ابتدایی ترین تا پیچیده ترین و تخصصی ترین رفتارها و عملکردهای فردی و اجتماعی خود را مدیون یادگیری نباشد. هر چه میزان یادگیری بیشتر و عمیق تر باشد در بهبود شرایط زندگی نقش مؤثرتری بازی می کند. با توجه به اهمیت موضوع یادگیری، در این مقاله ، به شرایط موثر و مهم در یادگیری و برخی از وظایف والدین کودکان دارای اختلال یادگیری، درمان مشکلات یادگیری و جنبه های پیشگیری از آن اشاره شده است.
۲۰۵۰.

اثربخشی آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علایم جسمی زنان مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی شدت علایم نشانگان روده تحریک پذیر میزان علایم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷۸ تعداد دانلود : ۱۰۲۸
زمینه و هدف: یکی از اختلالات شایع دستگاه گوارش، نشانگان روده تحریک پذیر (IBS یا Irritable bowel syndrome) می باشد که با علایمی روان شناختی همراه می باشد. هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علایم جسمانی نشانگان روده تحریک پذیر بود. مواد و روش ها: در یک مطالعه کار آزمایی بالینی چهارده نفر از زنان مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر به صورت تصادفی انتخاب و سپس در گروه آموزش ذهن آگاهی و کنترل جایگزین شدند. جهت تشخیص اختلال نشانگان روده تحریک پذیر از مصاحبه و ملاک تشخیصی Rome-III استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS نسخه 17 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: میانگین نمرات شدت و میزان علایم جسمی در گروه آموزش ذهن آگاهی در پس آزمون و پیگیری نسبت به پیش آزمون و در مقایسه با گروه شاهد کاهش یافته است (01/0 < P). نتیجه گیری: یافته ها از اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود علایم جسمی بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر حمایت می کند و تلویحات مهمی در توجه به درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش مشکلات جسمی بیماران دارای نشانگان روده تحریک پذیر دارد.
۲۰۵۱.

مقایسه تأثیر گروه درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی در مدیریت وزن و ارتقای کیفیت زندگی زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص توده بدنی گروه درمانگری شناختی گروه درمانگری اصلاح سبک زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۴ تعداد دانلود : ۷۹۸
هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی گروه­ درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی بر کاهش شاخص توده بدنی (BMI) و بهبود کیفیت زندگی در زنان دارای اضافه وزن صورت گرفته است. روش: بدین منظور از میان زنان داوطلب، 26 نفر براساس معیارهای ورود- خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (گروه­درمانگری با اصلاح سبک زندگی و گروه ­درمانگری شناختی). آزمودنی­های دو گروه قبل از مداخله و پایان ماه­های چهارم و هفتم به گویه­های پرسشنامه کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی پاسخ دادند و BMI آنها نیز محاسبه شد. داده­های جمع­آوری شده با استفاده از نسخه شانزدهم نرم­افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته­ها: هر دو مداخله اصلاح سبک زندگی و شناختی به کاهش BMI و بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی می­انجامند (05/0>P). اما دو مداخله در اصلاح متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری با هم نداشتند (05/0<P). نتیجه­گیری: نتیجه­گیری کلی این است که دو مداخله با اصلاح باورهای مخرب و رفتارهای نارساکنش­ور افراد درباره غذا خوردن به بهبود کنش­وری جسمی و کاهش ناراحتی بدنی همراه با اصلاح شاخص­های اضافه وزن منجر می­شوند.
۲۰۵۲.

تأثیر طرحواره درمانی گروهی بر باورهای اختلال خوردن و احساس شرم در دختران نوجوان مبتلا به بی اشتهایی عصبی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شرم اختلال خوردن باورهای مرکزی بی اشتهایی عصبی طرحواره درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۴ تعداد دانلود : ۷۴۵
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرحواره درمانی گروهی در کاهش باورهای مرتبط با اختلال خوردن و احساس شرم در دختران نوجوان مبتلا به بی اشتهایی عصبی بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی و با استفاده از گروه کنترل، اجرای پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام گرفت. نمونه آماری شامل 40 دختر نوجوان مبتلا به بی اشتهایی عصبی بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و مصاحبه تشخیصی از بین مراجعه کنندگان به مراکز بهداشتی و مشاوره و روان درمانی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گیری شدند. سپس گروه آزمایش در 12 جلسه طرحواره درمانی گروهی شرکت نمودند. هر دو گروه پرسشنامه های باور اختلال (کوپر و همکاران, 1997) و شرم درونی شده (کوک، 1991) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل نمودند. در پایان نتایج بین دو گروه به وسیله تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد مقایسه قرارگرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون در گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات پیش آزمون و پیگیری در گروه کنترل پایین تر است. یافته های این پژوهش اثربخشی طرحواره درمانی گروهی درکاهش باورهای اختلال خوردن و احساس ش رم در دختران نوجوان م بتلا به بی اشتهایی عصبی را مورد تأیی د قرار داده و لذا می تواند در تعیین مداخلات بالینی و برنامه های درمانی دراین زمینه مفید واقع شود.
۲۰۵۴.

اثربخشی برنامه گروهی والدگری مثبت بر رابطه مادر- کودک در کودکان با اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه والدگری مثبت رابطه مادر- کودک اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۲۱
چکیده مقدمه: هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثربخشی برنامه گروهی والدگری مثبت بر روابط مادر- کودک در کودکان 4 تا 10 سال با اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه بود. روش: جامعه آماری شامل مادران 25 کودک با اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه مراجعه کننده به مراکز درمانی اخوان و رفیده شهر تهران بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند و در 8 جلسه آموزشی برنامه گروهی والدگری مثبت (2 ماه؛ هفته ای 1 جلسه) شرکت کردند. مادران مقیاس رابطه والد- کودک، را قبل و بعد از شرکت در جلسات آموزشی تکمیل کردند. در پایان جلسات آموزشی، داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل واریانس یک متغیری با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که اجرای برنامه گروهی والدگری مثبت به مادران کودکان دارای اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه منجر به کاهش معنادار تعارض و وابستگی و افزایش نزدیکی و به طور کلی موجب بهبود رابطه مادر- کودک شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آموزش گروهی برنامه والدگری مثبت می تواند رابطه مادر- کودک را بهبود بخشد.
۲۰۵۶.

مقایسه ی سطح اضطراب در دانش آموزان دبیرستانی روستایی و شهری در مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضطراب نوجوانان شهر روستا دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۷ تعداد دانلود : ۵۵۱
مقدمه:تاثیر تغییرات سریع فرهنگی­اجتماعی و افزایش اﺧﺘﻼﻻت عصبی­رواﻧـﻲ در دنیا، این اﺧــﺘﻼﻻت را به دوﻣــﻴﻦ عامل ناتوانی تا ﺳــﺎل 2020 تبدیل نموده است. اﺧﺘﻼﻻت عصبی­رواﻧـﻲ به ویژه اضطراب در نوجوانان، عامل مهمی در کاهش سلامتی، افت تحصیلی و اقدام به رفتارهای مخاطره­آمیز است. این مطالعه به منظور بررسی سطح اضطراب دانش­آموزان روستایی و شهری در مشهد انجام گرفت. روش­کار: در این مطالعه­ی مقطعی، تعداد 340 دانش­آموز دبیرستانی روستایی و شهری مشهد در سال 1385 با نمونه­گیری طبقاتی­خوشه­ای وارد پژوهش شدند و مشخصات جمعیت­شناختی، نحوه­ی انجام فرایض دینی، علاقه به تحصیل و وضعیت تحصیلی ایشان بررسی شد. داده­ها توسط پرسش­نامه­ی اضطراب اشپیل­برگر جمع­آوری و با آزمون­های تحلیل واریانس، تی و مجذور خی تحلیل شدند. یافته­ها:در مجموع 337 نفر دانش­آموز با میانگین سنی 3/1±5/16 سال بررسی شدند. از شرکت­کنندگان 175 نفر (52%) ساکن روستا بودند. اضطراب حالت و صفت به درجات شدید به ترتیب در 23 و 19 درصد دانش­آموزان مشاهده شد. در دانش­آموزان روستایی میزان اضطراب بالاتر از شهر بود (001/0P<) و حداکثر میانگین نمره­ی اضطراب در دختران روستایی دیده شد. دختر بودن (01/0=P)، بی­علاقگی به رشته­ی تحصیلی (01/0=P) و عدم انجام منظم فرایض دینی (02/0=P) با سطح اضطراب بالاتر همراه بود. نتیجه­گیری: بر اساس یافته های پژوهش، میزان اضطراب در دختران و به ویژه دانش­آموزان جامعه­ی روستایی بیشتر بود. لذا غربالگری اختلالات اضطرابی و راهکارهای ارتقای بهداشت روان، فراهم­سازی شرایط آموزشی و تفریحی مناسب در مدارس روستایی باید مورد توجه قرار گیرد.
۲۰۵۷.

مقایسه ی ویژگی های شخصیتی بیماران مبتلا به نشانگان روده ی تحریک پذیر، بیماران مبتلا به سایر اختلال های گوارشی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی نشانگان روده ی تحریک پذیر اختلال های گوارشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال شبه جسمی
تعداد بازدید : ۱۱۷۳ تعداد دانلود : ۵۲۹
چکیده مقدمه پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی ویژگی های شخصیتی بیماران مبتلا به نشانگان روده ی تحریک پذیر، بیماران مبتلا به سایر اختلال های گوارشی و افراد بهنجار انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسه ای است. بدین منظور 219 نفر (شامل بیماران مبتلا به نشانگان روده ی تحریک پذیر، بیماران مبتلا به سایر اختلال های گوارشی و افراد بهنجار) بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی جمعیت شناختی و پرسشنامه ی پنج عامل بزرگ ایرانی (گردون) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات عامل نوروزگرایی در بیماران مبتلا به نشانگان روده ی تحریک پذیر و بیماران مبتلا به سایر اختلال های گوارشی بیشتر از افراد بهنجار است. در حالی که میانگین نمرات افراد بهنجار در عامل برون گرایی بیشتر از بیماران مبتلا به نشانگان روده ی تحریک پذیر و بیماران مبتلا به سایر اختلال های گوارشی بود. در عامل های گشودگی، نرم خویی و وظیفه شناسی تفاوت بین گروه ها معنادار نبود. نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی بیماران مبتلا به اختلال های گوارشی تلویحات کاربردی فراوانی در زمینه های پژوهشی، سبب شناسی و درمان این اختلال ها دارد.
۲۰۵۸.

اثر سبک های هویت بر افسردگی، اضطراب، و استرس دانشجویان: نقش واسطه ی تعهد هویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب استرس سبک های هویت تعهد هویت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۱۷۴۵ تعداد دانلود : ۱۲۹۹
این پژوهش، با هدف تعیین اثرسبک های هویت بر افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان از راه تعهد هویت انجام شد. این پژوهشیک پژوهش همبستگی است، که در جامعه دانشجویان کارشناسی سال دوم دانشگاه تهران انجام شد. نمونه شامل150 دانشجو با میانگین سنی 09/20 و انحراف استاندارد 13/1 سال بود، که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. آنان به سیاهه سبک هویت(ISI-4) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) پاسخ دادند. تحلیل مسیر نشان داد که سبک های اطلاعاتی و هنجاری دارای اثر مستقیم مثبت و سبک آشفته-اجتنابی دارای اثر مستقیم منفی و معنادار بر تعهد هویت است. اثر مستقیم تعهد هویت بر افسردگی و اضطراب منفی و معنادار و بر استرس منفی و غیرمعنادار است. اثر غیر مستقیم سبک های اطلاعاتی و هنجاری از راه تعهد هویت بر افسردگی منفی و معنادار و اثر غیرمستقیم سبک آشفته-اجتنابی مثبت و معنادار است. هم چنین سبک های داده ای و هنجاری از راه تعهد هویت بر اضطراب اثر غیر مستقیم منفی و معنادار دارند و اثر غیرمستقیم سبک آشفته-اجتنابی براضطراب مثبت و معنادار است. هیچ یک از اثرات غیرمستقیم سبک های هویت بر استرس معنادار نبود. به گونه کلی یافته ها واسطه گری تعهد هویت در اثر سبک های هویت بر سلامت روان دانشجویان را تایید می کند. بر اساس یافته ها، تدارک محیط های دانشگاهی به صورتی که امکان کاوشگری بیش تری برای دانشجویان فراهم آورد می تواند منجر به تعهد هویت بیش تر و درپی آن کاهش مشکلات روان شناختی دانشجویان شود.
۲۰۶۰.

تأثیرآموزش راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی با رویکرد شناختی بر اضطراب امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب امتحان باورهای غیر منطقی راهبردهای مقابله ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۱۵۷۳ تعداد دانلود : ۷۰۷
چکیده مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی (با رویکرد شناختی) بر اضطراب امتحان دانش آموزان بود. روش: جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان شهریار بود. 60 نفر از دانش آموزانی که در اضطراب امتحان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین جامعه بودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (30 نفر گروه آزمایش، و 30 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. هشت جلسه برنامه آموزش گروهی راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی جهت کاهش اضطراب برای گروه آزمایش انجام شد. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان و در مرحله پیگیری یک ماهه پرسشنامه راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره ی اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی باعث کاهش اضطراب امتحان در این دانش آموزان می شود. این نتایج در مرحله پیگیری حفظ شد. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای مقابله ای می تواند اضطراب امتحان دانش آموزان را کاهش دهد و به سلامت روانی آنها منجر شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان