فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۳ مورد.
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (شبه قاره) ۱۴۰۰ شماره ۱۲
143-168
ذهنیّت غنایی در شعر نوجوان ( با خوانش و تحلیل چند شعر از بیوک ملکی )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
291 - 316
حوزه های تخصصی:
چیستی ذهنیت و تبیین ذهنیت غنایی در شعر نوجوان، مسئله بنیادین این پژوهش است. نگارندگان با بر شمردن مؤلفه هایی برای ذهنیت غنایی بنیان نظری پژوهش را پی ریخته اند .این مؤلفه ها بر اساس نظریه محمد مختاری (1394) تشخیص داده شده و تبیین شده اند. بر مبنای این نظریه، ذهنیت غنایی شامل سه مؤلفه مشخص است: 1- تعمیم رابطه عاشقانه از معشوق – عاشق به شاعر – جهان، 2- تسرّی عرصه فردی به عشق فراگیر انسانی و 3- جریان یافتن سلوک عاشقانه در حوزه ارزش های والای بشری. پس از خوانش تمام مجموعه شعرهای بیوک ملکی در دَه قطعه شعر، مؤلفه های ذهنیت غنایی برجسته تر تشخیص داده شد؛ نگارندگان این دَه قطعه شعر را از این منظر تحلیل کرده اند. ضرورت انجام این پژوهش از دو جنبه احساس می شود؛ اول این که شعر نوجوان یک نوع نو پدید و نو پا در جریان شعر معاصر است و دوم این که این نوع از شعر را اغلب می توان با رویکرد های مخاطب محور مورد بررسی قرار داد و این پژوهش با اتخاذ نسبی این رویکرد سعی کرده است تا تأثیر عاطفی شعر را بر مخاطب نوجوان با توجه به ذهنیت غنایی حاکم بر آن نشان دهد. روش تحقیق به کار رفته در این مقاله از نوع تحلیلی و توصیفی با استفاده از ابزار کتابخانه ای است.
آشنایی زدایی از سازه های داستان در شش داستان پست مدرن معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشنایی زدایی در اصطلاح ادبی غریبه سازی آن بخش از ادبیت متن است که برای مخاطب آشناست. این تکنیک ادبی اولین بار در مکتب شکل گرایان روسی پدید آمد. در داستان نویسی نو، آشنایی زدایی از راه بیان و استفاده متفاوت از عناصر داستان مطرح می شود. داستان های پست مدرن معاصر فارسی به سبب گزینش آشنایی زدایی در عناصر داستانی از قبیل دیدگاه، مضمون، فضاسازی، زمان، فرم، لحن و پایان بندی متفاوت در هاله ای از شگردهای نو قرار می گیرند و خواننده را مجبور می سازند بارها این داستان ها را بخواند تا به کشف مورد نظر نویسنده دست پیدا کند. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای در صدد آن است که ضمن شناخت آشنایی زدایی از سازه های داستان در داستان های پست مدرن به نقد و بررسی شش داستان از «بیژن نجدی»، «هادی خورشاهیان»، «مهدی یزدانی خرم»، «لیلا صادقی» و بررسی عناصر سازنده در آن ها بپردازد.
تمایز سوره های مکی و مدنی بر اساس نقش های زبانی (مطالعه موردی سوره های مریم و طه، نور و احزاب بر اساس الگوی ارتباطی رومن یاکوبسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متنی و مخاطبان آن شکل و نمود متفاوتی دارد. شرایطی که گیرنده پیام در سوره های مدنی دارد متمایز از سوره های مکی است، این تفاوت در شرایط موجب تمایز در معنی نیز شده است؛ از این رو می توان با رویکردهای جدید زبانشناسانه این تمایز را بصورت علمی روشن نمود. بر اساس نظریه ارتباطی یاکوبسن تمرکز کلام متوجه هر کدام از عناصر کلام باشد، نقش و کارکرد کلام نیز متمایز می گردد. فهم و درک مضامین آیات با دید خطاب گونه بر آن ها هدفی است که این پژوهش بر آن است؛ محقق گرداند. تفاوت در مخاطب و بافت خطاب چه تأثیری در نقش های زبانی و جهت گیری خطاب دارد؟مساله و پرسشی است که پژوهش حاضر با توجه به کارکرد نقش های زبان در دریافت و فهم مفاهیم مبتنی برالگوی زبانشناسیِ یاکوبسن بر آن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد تا با بررسی تفاوت مخاطب و گیرنده و اثر آن در کارکردِ زبانی پیام، افق جدیدی برای فهم و دریافت قرآن کریم و تمایز سوره های مکی و مدنی گشاید. بدین منظور از میان سوره های مکی قرآن، دو سوره مریم و طه که ارتباط دو جانبه در آن مشهود است، و از میان سوره های مدنی دو سوره نور و احزاب به صورت گزینشی انتخاب گردید تا با دیدی مقایسه ای؛ انواع خطاب ها مورد تبیین قرار گیرد. با توجه به ویژگی تعلیمی و آگاهی بخشی نقشِ ترغیبی زبان، کاربرد این نقش نسبت به سایر نقش های زبانی در قرآن کریم به ویژه آیات مدنی غالب است. جهت دار بودن پیام به سوی موضوع با ویژگی قایل صدق و کذب بودن عبارات؛ یعنی کارکرد ارجاعی زبان از دیگر نقش های پرکاربرد در میان آیات مورد نظر بود. اکثر خطاب های موجود در سوره ها نسبت به بندگان، خطاب هایی غیر مستقیم بوده و خداوند از زبان پیامبران خویش پیام را به تمام مخاطبان القا می کند.
بررسی چگونگی روابط گفتمان های مهری-زردشتی در دوران پادشاهی گشتاسپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی به سبب وجود هم زمان نشانه ها و عناصری از ایدئولوژی، آیین ها و اساطیر گوناگون در آن، محل تداخل و تلاقی گفتمان های متعدّد و نظام های نشانه شناختی است. از بین این گفتمان ها، حضور دو گفتمان مهری و زردشتی در شاهنامه چشمگیر و قابل توجّه است؛ درواقع اهمیّت این دو ایدئولوژی در ایران باستان و اشتمال شاهنامه بر ویژگی ها و عناصر نظام فکری، اعتقادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ایران از یک سو و شکل گیری بسیاری از زمینه ها و وقایع ایرانِ پسازردشتی در بستر روابط این دو آیین از دیگر سو، موجب شده است که بسیاری از داستان های شاهنامه در ژرف ساخت یا روساخت خود منعکس کننده روابط گسترده و متنوّع دو گفتمان مهری و زردشتی باشند. بنا به نظری، گشتاسپ و تیره او پیش از روی آوردنِ زردشت به آن ها و درآمدن به دین زردشتی، مهری بوده و خدایان و سازمان های انجمن های مهری را داشته اند. پژوهش حاضر با بهره گیری از طیفی از رویکردهای انتقادی و به شیوه تحلیلی-انتقادی و روش کتابخانه ای، ضمن اثبات تعلّق گشتاسپ به آیین مهری، در پی آن است که روابط گفتمان های مهری-زردشتی را در داستان گشتاسپ در شاهنامه تحلیل کند و به این پرسش پاسخ دهد که روابط گفتمان های مهری و زردشتی در متن داستان گشتاسپ از کدام نوع تعامل، تقابل یا ترکیب است؟
سفر قهرمان درون در داستان فریدون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵(پیاپی ۹۰)
۲۲۱-۱۹۷
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه های مدرن نقد ادبی، که برپایه دانش روان شناختی استوار است، نقد کهن الگویی است. این نظریه بر آرای کارل گوستاو یونگ بنا شده و به کیفیت جذب کهن الگوها در ذهن شاعر یا نویسنده می پردازد. برپایه مطالعات، سفر قهرمانی در زندگی هر فرد برای رسیدن به کمال فردی میسر است. داستان فریدون به دلیل روند پرفراز و نشیب زندگی او و شاخصه های مهمی که در جریان حوادث در هر برهه از زندگی بر فردیت او تأثیر مستقیم نهاده، حائز اهمیت است. هدف این مقاله بررسی داستان فریدون از منظر نقد کهن الگویی با تکیه بر مبانی فکری کارول پیرسون و هیوکی مار در زمینه کهن الگوی دوازده گانه بیداری قهرمان درون است. نویسنده تلاش می کند به شیوه توصیفی تحلیلی تجلی کهن الگوهای بارز در داستان فریدون را نشان دهد.
بررسی عنصر پیشگویی در منظومه پهلوانی شهریار نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به ضرورت پژوهش در منظومه های حماسی پس از شاهنامه و با هدف شناخت بیشترِ جوانبِ گوناگون آن ها، مقاله حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای ، مبتنی بر توصیف و تحلیلِ محتوا به بررسی «عنصر پیشگویی» در منظومه «شهریارنامه» سروده مختاری پرداخته است. در منظومه شهریارنامه تقریباً بیست وهفت مورد پیشگویی های مختلف صورت گرفته است. مهمترین این پیشگویی ها، پیشگویی درباره کینه جویی و انتقام بهمن ، پسر اسفندیار از خاندان زال است و افراد گوناگون هشت بار در بخش های مختلف به آن اشاره کرده اند. پیشگویی های شهریارنامه اغلب بر اساس خواب، احکام نجومی و با یاری سروش یا با ابزارها و اشیاء شگفتی نظیر جام انجم نما، آیینه حکمت و لوح زرین، توسط اخترشناسان و وزیران فرزانه به ویژه جاماسپ،موبدان و پهلوانان صورت می پذیرد. موضوع خواب دیدن و خواب نما شدن شخصیت ها به ویژه قهرمان داستان از محورهای اساسی در منظومه های حماسی است و در شهریارنامه نیز نمود فراوانی دارد. برخی از خواب های شهریارنامه جنبه پیشگویی دارد و برخی دیگر مبتنی بر امر و نهی و پند و اندرز است. خواب هایی که جنبه پیشگویی دارد در بسیاری از موارد از وقایع و حوادث و سختی ها گره گشایی می کند و قهرمانان و پهلوانان داستان را از بند مخمصه ها می رهاند.
بررسی شیوه ی استدلال ورزی در مناظرات پروین اعتصامی بر اساس نظریه ی تولیمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
179 - 204
حوزه های تخصصی:
مناظره، گفت وگویی است دوطرفه که در آن یکی از طرفین، حامیِ اقدام، عملکرد، روال، فرضیه یا نظریه ای خاص است و طرف دیگر مخالفِ آن و تلاش می کند با ارائه ی استدلال بر دیگری فایق آید. پروین اعتصامی یکی از سرایندگان بزرگ مناظره است و از طریق مناظره و با استفاده از صنایع بیانی مانند تشخیص و تمثیل، دعاوی و توصیه های اخلاقی اجتماعی اش را بیان کرده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت سبک استدلال ورزیِ پروین در مناظره ها، با کاربستِ نظریه ی تولمین و بر اساس روش تحقیق پیشنهادی مزینانی و نصیری صورت گرفته است. نمونه ی مناظرات از سه جنبه ی الف. شناسایی برهان ها؛ ب. شناسایی دعاوی و زمینه آن ها و ج. شاخص های قطعیت تحلیل شده که شرح کامل چهار قطعه در این مجال آمده است. در راستای شناسایی برهان ها، 32 برهان (موضع عقلی) در نمونه اشعار پروین شناسایی شده که از این تعداد، مواضعِ تاریخ و تجربه؛ لزوم احتیاط و پیش گیری از خطر و تهدید؛ کنترل امیال نفسانی؛ استطاعت و تعریف، در شش مناظره (از دوازده قطعه) در نمونه های بررسی شده، بیشترین بسامد کاربرد را دارند. از طرفی، برهان های به کاررفته، زیربنای دعاوی و توصیه هایی در زمینه هایی همچون: وقت شناسی، جهان شناسی، تفرج، زیبایی شناسی، حق شناسی، سعادت، احتیاط در برابر خطرات، مبارزه با فساد حکومتی و اداری، نفی ظاهربینی و خودپسندی، خرافه ستیزی، ظلم ستیزی، آسیب شناسی فقر، عقل گرایی، کما ل گرایی، واقع گرایی، رسم خویشاوندی و آداب هم نشینی قرار گرفته اند. یافته ی دیگر این تحقیق، بسامد بالای شاخص های تقویت کننده ی اطمینان و قطعیت مانند «باید»، «نباید»، «هیچ» و «هرگز» در سبک استدلالی شاعر است.
بررسی ترس های وجودی و علاج آن ها از منظر مولوی و یالوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
28 - 58
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات مثنوی، انسان و مسائل وجودی او همچون ترس ها، اضطراب ها و نگرانی های بنیادین و نیز راه های رهایی از آن هاست. از سوی دیگر در روان درمانی وجودی نیز همین موضوع، منشأ اصلی اختلالات و ناخوشی های روحی و روانی فرض شده و با رویکرد وجودی درصدد مقابله و یا علاج آن هاست. در این مقاله تلاش می شود دغدغه ها و نگرانی های وجودی انسان و راهکارهای درمان آن ها از منظر مولوی و یکی از مهم ترین روان درمانگران معاصر یعنی اروین یالوم، با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شود و با بیان وجوه اشتراک و افتراق آن ها، قابلیت مثنوی در محدوده روان درمانی وجودی و نیز راهکارهای ویژه مولانا در این عرصه مورد ارزیابی قرار بگیرد. نتیجه آنکه، در اصل داشتن ترس ها و نگرانی های وجودی و اینکه سرچشمه ناخوشی های روحی و روانی انسان هستند، این دو متفکر اتفاق نظر دارند ولی در مبانی فکری و محتوای این گونه ترس ها و نگرانی ها با هم اختلاف دارند. سرانجام این که مولوی راه کارهای اساسی تر و با مبانی عمیق تری را در حوزه درمان مطرح می کند.
نمادشناسی حیوانات در سعادت نامه و ساقی نامه با تکیه بر کهن الگوی یونگ
منبع:
شفای دل سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
177 - 197
حوزه های تخصصی:
از زبان نمادین به عنوان یک مکتب ادبی یاد می شود. این زبان در ادبیّات نه تنها برای فرار از واقع گرایی، بلکه به عنوان وسیله ای راه گشا برای دست یابی به واقعیّت های هستی به کار گرفته شده است . از آن جا که نمادها بیان گر حالات روانی خاصّی از انسان هستند، با تأویل و تفسیر آن ها در آثار ادبی، می توان به جهان بینی شاعر و نویسنده اثر دست یافت. ساقی نامه ظهوری ترشیزی و سعادت نامه نظام الدّین استرآبادی از جمله آثاری هستند که تحقیقات کافی در مورد آن ها صورت نگرفته و بسیاری از زوایای ارزشمند آن ها پنهان مانده است. این مقاله با هدف بررسی نمادهای حیوانی در دو اثر فوق مورد ارزیابی قرار گرفته و پس از استخراج و بررسی آن ها در دو اثر مورد اشاره، این نتیجه به دست آمد که استرآبادی و ظهوری شناخت عمیق و دقیقی از انگاره های کهن الگویی به خصوص انگاره های نمادین داشته و آن ها را با استفاده از عنصرخیال در اشعار خود به طور ویژه ای به کار برده اند. همچنین به نظر می رسد، معانی به کار رفته از نمادهای حیوانی در این دو اثر بسیار به هم نزدیک هستند. نتیجه مطرح شده به روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی- توصیفی بیان شده است.
تحلیل نشانه- معناشناسی روایی گفتمان: بررسی موردی فیلم ملخ دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
9 - 32
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با بهره گیری از رویکرد تحلیلی نشانه- معناشناسی به بررسی حضور کنشگران در جریان شکل گیری معنا می پردازد تا شرایط تولید و دریافت معنا را در گفتمان نشان دهد. همچنین روابط معنایی موجود در داستان را، که علاوه بر نشانه های روایی، نشانه های گفتمانی نیز، در جهت دهی معنای داستان نقش دارد. از این رو در این پژوهش به بررسی فیلم «ملخ دریایی» بر اساس داستان «ماهی» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی از «قصه های مجید» و به کارگردانی کیومرث پوراحمد خواهیم پرداخت. این داستان حول محور شخصیت مجید و کنش های او در محیط پیرامونش شکل می گیرد؛ در واقع کنشگر در طول داستان دچار بحران هایی می شود که به ترک وضعیت قبلی و نفی آن برای رسیدن به موقعیتی جدید است. هدف این پژوهش بررسی زنجیره های نشانه- معناشناسی گفتمان، مربع معناشناسی گریماس ، فرآیند تنشی معنا، که با هدف نشانه- معناشناسی و روابط معنایی موجود در داستان که علاوه بر نشانه های روایی، نشانه های گفتمانی نیز در جهت دهی معنایی داستان نقش دارد.
دیوان طالب؛ طالبِ تصحیح: پیشنهادهایی برای تصحیح ابیاتی از کلّیات اشعار طالب آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طالب آملی از بزرگ ترین شاعران سبک هندی است و دیوان وی شایسته تحقیق و تدقیق. دیوان کلیات وی در سال 1346 و 1391 به تصحیح محمدطاهری شهاب منتشر شده است. برای سهولت بررسی، در نوشتار حاضر، خطاهای تصحیح این دیوان به هفت بخش تقسیم شده است: 1. تصحیف و تحریف (شامل 14 بیت)؛ 2. فاصله گذاری میان کلمات (2 بیت)؛ 3.اسقاط حرف یا حروف (4 بیت)؛ 4.افزایش حروف (1 بیت)؛ 5. تقدیم و تأخیر کلمات (1 بیت)؛ 6. بی توجهی به اصل موازنه و تقابل در تصحیح (1 بیت)؛ 7. غلط های چاپی و املایی (53 بیت). تصحیح ابیات با توجه به بررسی وزن، قافیه، معنی، شواهد از خود شاعر یا سبک هندی، سابقه در سنّت ادبی فارسی صورت گرفته و با نسخ موجود تطبیق و راستی آزمایی شده و عمده پریشانی های این متن از تصحیف و تحریف، سقط و فروافتادگی، زیادت و تکرار، تقدیم و تأخیر و خطای املایی است. این بررسی لزوم تصحیح مجدد اثر را آشکار می سازد.
دُرّی دَر صدف (نگاهی به زندگی و شعر شباب شوشتری)
حوزه های تخصصی:
ملاعباس قدکساز معروف به شباب یکی از صاحبدلان دیار عالِم خیز شوشتر و از شاعران گمنام دوره بازگشت ادبی است که علیرغم استادی در قالب های گوناگون شعری، به دلیل دوری از مرکز کشور و شعرای اصفهان، نامی از او در کتب تاریخ ادبیات دوره بازگشت نیامده است. دیوان او شامل مثنوی، قصیده، رباعی، غزل، قطعه و قالب های دیگر است. کلیات شباب حدود پانزده هزار بیت است که نخستین بار در زمان حیات شاعر به وسیله یکی از دوستان او به نام محمّد موسوی مرعشی جمع آوری شده و در بمبئی به چاپ رسیده است. شعر او ساده ، روان و مزیّن به آرایه های دلنشین لفظی و معنوی است. قصاید او از نوع قصاید مدحی است و موضوع بیش از هشتاد درصد آنها ذکر فضایل اهل بیت «ع» و به ویژه مولای متقیان علی بن ابیطالب «ع» است.هدف این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی صورت گرفته،معرفی شباب و بیان مختصاتی از سبک «قالب و موسیقی» شعری اوست.
خصوصیات زبانی و ادبی نثر تحلیلی در عصر ناصری و مشروطه
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
121 - 165
حوزه های تخصصی:
برجسته ترین خصوصیت هایی که نثر فارسی در دوره ی ناصری و مشروطه دارد عبارت است از: سادگی زبان، صراحت بیان، تعبیرات پرشمار جدید، مفاهیم و موضوعات مدرن ، و بیان استدلالی و تحلیلی. دو ویژگی اول برگرفته از فرهنگ عمومی مردم است که در این دوره خود را به عنوان یکی از ارکان قدرت در جامعه مطرح می کنند و ویژگی های بعدی متاثر از نقش روشنگرانه ی اندیشمندان و تحصیل کردگان و فرنگ دیدگان جامعه است که آن ها نیز رکن دیگر قدرت را تشکیل می دادند و نقش راهنما را در جامعه برعهده داشتند. اهمیت یافتن موضوع و مخاطب، پدید آمدن گونه های جدید نوشتاری، روی آوردن گروه های غیرحرفه ای چون سیاست مداران و مردمان عادی به نوشتن خاطره و سفرنامه و رساله های انتقادی، و کاهش شدید فاصله ی طبقاتی و نزدیک شدن طبقه ی متوسط شهری و عالمان دین و روشنفکران و روزنامه نگاران و اشراف زادگان به یک دیگر برای یک مبارزه ی مشترک، نقش مهمی در تکوین نثر ساده و صریحِ تحلیلی در دوره ی ناصری بازی می کند. بخش عمده ای از ویژگی های دیگر این نثر نیز ارتباط مستقیم به همین خصوصیات اصلی دارد.
نارسایی بیان سنتی در تحلیل تصویرهای شعر بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵(پیاپی ۹۰)
۲۶۹-۲۴۷
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی هندسه برخی تصویرها، به ویژه تصویرهای سبک هندی، که در ساحت دانش بیان سنتی دیده نمی شود و دانشمندان این حوزه در سنت تاریخی به آن اشاره ای نکرده اند، به اندازه ای است که برای تجزیه و تحلیل آنها باید از ابزاری متناسب و درخور استفاده کرد. در مطالعه حاضر، که با روش کمی آماری انجام شده است، نخست با بسامدگیری به بررسی و مقایسه شمار شگردهای منفرد و آمیغی در 500 بیت از غزلیات بیدل (که به صورت تصادفی از سراسر دیوان او انتخاب شده) پرداخته شده و در ادامه، سه شگرد آمیغیِ «استعاره کنایه»، «استعاره ایهامی کنایه» و «استعاره ایهامی کنایه تشبیهی» در سازه تصویرهای بیدل بررسی شده است. نتایج این جستار نشان می دهد که در هر دو بیت از اشعار بیدل، تقریباً، یک صناعت آمیغی وجود دارد؛ نیز یک سوم تصویرهای بیدل به دست یاری همین شگردها خلق شده است و این یعنی با بسنده کردن به عناصر چهارگانه بیان سنتی (تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز) و نادیده گرفتن ابزارهای ادبی آمیغی، تحلیل و تفسیر سازه های بیدل ناقص و نارسا خواهد بود.
سیره علوی در جنگ در آینه نهج البلاغه و شعر عبدالمسیح الانطاکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
593 - 615
حوزه های تخصصی:
شخصیت امام علی(ع) آنچنان رفیع است که وصف آن از دایره مذهب تشیّع فراتر رفته و علمای بزرگی از سایر مکاتب و ادیان را به إعجاب و تعظیم وا داشته است . از جمله آن ها ، عبدالمسیح انطاکی ، ادیب و شاعر مسیحیِ معاصر با منظومه ای در پنج هزار و ششصد بیت است. این پژوهش با کنکاش در نهج البلاغه و اشعار عبدالمسیح انطاکی ، سیره و رأی آن امام همام و دیدگاه این ادیب مسیحی را در برخی ابعاد و مصادیق مهم جنگ و جهاد از جمله شجاعت، جنگاوری، تدبیر، هوشیاری، صلح حکیمانه و رعایت اصول الهی و اخلاقی در جنگ، مورد بررسی قرار داده و آشکار می سازد. بر اساس قرآن، از آنجا که سبیل الله مسیر رشد آدمی است، جهاد فی سبیل الله نیز قرارگرفتن و قراردادن انسان ها در مسیر کمال و رشد است. بر خلاف سایر جنگ ها که غالباً با قصد منافع مادی افراد یا گروه های خاص است در سبک علوی یا اسلام حقیقی، نیت و هدف غایی درجنگ، تنها خشنودی پروردگار می باشد.
جایگاه اجتماعی و ویژگی زنان در هزارویک شب و کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آثار ادبی، متون کهن و قصه ها زنان به عنوان بخشی از جامعه نقش ها و ویژگی های گوناگونی داشته اند. تالیف و نوشته شدن این آثار توسط مردان و پرداختن به زن و جایگاه اواز دیدگاه آن ها از مهم ترین ویژگی های این متون است. هزارویک شب و کلیله و دمنه به عنوان دو اثرداستانی بازگو کننده بسیار خوبی برای بیان جایگاه زنان و موقعیت آنان در جوامع کهن هستند. زنان در قصه های این دواثر ویژگی، نقش و جایگاه گوناگونی داشته و بیان خصوصیات منفی و مثبت در مورد آن ها زیاد است. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی، به مقایسه و بیان خصوصیات، جایگاه و نقش اجتماعی زنان در قصه های هزارویک شب و کلیله و دمنه پرداخته شده است. نتایج این پژوهش گویای آن است که توجه هرچه بیشتر به خصوصیات منفی زنان در قصه های هزارویک شب و کلیله و دمنه نشان دهنده نوع نگاه نویسندگان مرد دریک جامعه مردسالار نسبت به زنان و جایگاه آن هاست. در قصه های هزارویک شب خیانتگری زنان حتی در برترین جایگاه و مقام یعنی ملکه و همسر پادشاه موضوع اصلی و آغاز کننده داستان ها بوده است، اما در داستان های کلیله و دمنه این ویژگی به زنان در طبقات دیگر جامعه اختصاص داده شده است. سایر خصوصیات مثبت و منفی همچون تدبیر، دانش، خرد، شجاعت، حیله گری و نیرنگ بازی همه از مواردی است، که در داستان های دو کتاب هزارویک شب و کلیله و دمنه به زنان نسبت داده شده است.
تاملی بر لقب «حکیم» در شعر فارسی (با تکیه بر شاعران مداح و هجو سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
219 - 244
حوزه های تخصصی:
واژه حکمت در متون فلسفی و ادبی معانی مختلفی دارد و لقب حکیم نیز در ادبیات، به افراد مختلف حتی به شاعران مدّاح و هجوسرا اختصاص یافته است در حالی که این لقب در ظاهر با فضای شعریِ این شاعران تناسب ندارد. در پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی و با تکیه بر داده های تاریخی، فلسفی و کلامی تلاش شده است تا علل انتساب لقب حکیم به شاعران ادب فارسی واکاوی شود، در همین معنی، مشاهده می شود که دوره تاریخی، سبک شعری، مناسبات درباری و میزان دانش و محتوای اشعار شاعران در انتساب لقب حکیم به آن ها حائز اهمیت بوده است. در مقاله حاضر ارتباط لقبِ حکیم با پند و اندرزسرایی، وقوف شاعر بر علوم متداول روزگار خود، اعتقاد عوام درباره تبحر در شاعری و همچنین علت حکیم نامیدنِ شاعرانِ مداح و هجوسرا که متاثر از مباحث فلسفی و کلامی است، تحلیل شده است. در واقع، حکیم نامیده شدنِ شاعران مداح و هجوسرا با مبحث هجو و مدح در فلسفه ارتباط دارد. هجو و مدح در فلسفه، ذیل منافرات که شاخه ای از سیاست مُدُن (حکمت عملی) است قرار می گیرد، اما در ادبیات وارد دنیای شعر شده است. در علم کلام نیز مبحث حکیمان مدّاح و هجوسرا بر پایه اعتقادات مربوط به اباحه و حرمت شعر، تفسیر آیه «اولی الامر» و انتساب حدیث «ان من الشعر لحکمه» به پیامبر شکل گرفته که باعث شده هجو و مدح نوعی حکمت تلقّی شود و شاعران مداح و هجوسرا حکیم نامیده شوند.
بررسی تطبیقی مولفه های رئالیسم جادویی رمان های قلمرو این عالم و قرن روشنفکری کارپانتیه و روزگار سپری شده مردم سالخورده دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
856 - 890
حوزه های تخصصی:
خاستگاه سبک رئالیسم جادویی، ادبیات آمریکای لاتین است. این شیوه داستان نویسی، تنها به این منطقه از جهان اختصاص نیافت و به ادبیات داستانی سایر کشورها از جمله ایران نیز راه پیدا کرد و آثار متعددی در این حوزه ارائه شد. اینکه به کارگیری سبک حاضر در ادبیات داستانی ایران تقلید محض است یا منطبق با رفتار فرهنگی و رشد اطلاعات ادبی متناسب سازی شده، جای تأمل دارد. به همین روی، بررسی مؤلفه های تشکیل دهنده آثار در کفه تطبیق، می تواند مؤثر در این بازیابی باشد. در این پژوهش، به بررسی تطبیقی مولفه های رئالیسم جادویی در رمان های قلمرو این عالم و قرن روشنفکری آلخو کارپانتیه و روزگار سپری شده مردم سالخورده محمود دولت آبادی با روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد که هر دو نویسنده در به کارگیری سبک رئالیسم جادویی بن مایه های مشترکی دارند که تنها در مصادیق با هم متفاوت هستند. در عین حال، بن مایه های منحصربه فرد نیز در آثار هر دو دیده می شود. بررسی ها نشان می دهد شرایط اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی هر دو نویسنده، در کیفیت خلق اثر و به کارگیری سبک رئالیسم جادویی تاثیرگذار بوده است.
بدل بلاغی؛ شگردی برای تلفیق تشبیه و استعاره در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
34 - 58
حوزه های تخصصی:
در کلام حافظ، حقیقت و مجاز، زشتی، زیبایی و... به هم آمیخته است. یکی از روش هایی که به حافظ امکان ترکیب حوزه های معنایی مختلف و متضاد را داده، جانشین کردن مفاهیم در دو مصراع از بیت با استفاده از بدل بلاغی است. یکی از انواع بدل بلاغی، جانشینی دو واژه یا دو مفهوم با رابطه تشبیه است. بدل یکی از طرفین تشبیه (مشبه یا مشبهٌ به) است که جانشین طرف دیگر می شود. حافظ در این ساختار امکانات تشبیه و استعاره را به هم می آمیزد و تصاویر بدیع و معانی شگفت می سازد. ارجاع مفاهیم به یکدیگر، گاه آشکار و روشن و گاهی پنهان و کنایی است. بدل در جمله ای مستقل از مبدلٌ منه قرار می گیرد؛ ازاین رو، استقلال معنایی خود را نسبت به مبدل منه تا حدودی حفظ می کند. این ویژگی سبب می شود که بدل در ارجاع به مبدلٌ منه معنای مجازی داشته باشد، اما بدون در نظر گرفتن رابطه جانشینی، معنی اصلی خود را حفظ کند. حافظ از این شگرد برای آفریدن مضامین شعری، ایجاد نمادهای عرفانی، ایجاز در بیان مفاهیم عرفانی، تصویری کردن مفاهیم انتزاعی، خلق ایهام، ایجاد طنز و آفرینش سایر شگردهای ادبی استفاده می کند.