کیمیا تاج نیا

کیمیا تاج نیا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

نگارش خودکار، جلوه ای از سوررئالیسم در آثار منظوم عرفانی (مورد مطالعه: سیرالعباد الی المعاد، منطق الطّیر و دفتر سوّم مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوررئالیسم نگارش خودکار متون منظوم عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۹
نگارش خودکار به عنوان یکی از اصول اساسی سوررئالیست ها، در آثار عرفانی که حاصل تجربه های شخصی و شهودی و لحظه های شور و هیجان شدید عاطفی است، از اهمیت خاصی برخوردار است. در چنین نگارشی، نویسنده مغلوب احوال خویش است و به جهت غلبه عواطف و هیجان های ناشی از تجربه عرفانی بر فرآیند خلق سخن تسلط ندارد. این شیوه نگارش در آثار کسانی چون سنایی، عطّار و مولوی که سخن آ ن ها معمولاً حاصل لحظات شور و جذبه و جنون عاشقانه است، نمود بارزی یافته است. لذا در این پژوهش، تلاش می شود تا به شیوه توصیفی - تحلیلی، مهم ترین اصل سوررئالیست ها یعنی نگارش خودکار در مثنوی های سیرالعباد الی المعاد سنایی، منطق الطّیر عطّار و دفتر سوّم مثنوی مولوی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. چنین می نماید که هر سه شاعر در لحظه های شور و جذبه و هیجان های تند عاطفی خویش، تحت تأثیر عشق و جذبه و الهام به بیان عواطف پرداخته اند که بیانگر تجربه هایی از نوع سوررئالیسم ناب به شمار می آید و گواه نبوغ راستین و عاطفه و نگرش عمیق آ ن هاست که با تمام گسستگی ها و آشفتگی هایشان، از روحی واحد و یگانه سرچشمه می گیرد.
۲.

بررسی شخصیت زنان در الهی نامه عطار، بر اساس آرای روانشناختی بولن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی و تحلیل شخصیت های زن مثنوی الهی نامه از عطار نیشابوری؛ بر اساس آراء روان شناختی بولن انجام گرفته است. عطار در این منظومه، به خوبی شخصیت زنان را تبیین کرده است. روش پژوهش: از لحاظ روش شناسی، شیوه تحقیق حاضر، کتابخانه ای و از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، ابتدا همه شواهدی که در آنها شخصیت های زن وجود دارد، مشخص گردیده و سپس با دسته بندی این شواهد، تحلیل ها بدان افزوده شده و بر اساس آرای روانشناختی بولن، مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته ها نشان داد که عطار نیشابوری برای پردازش شخصیت های زنان، از ابزارهای متفاوت بهره گرفته است. وی به دو شیوه مستقیم و غیر مستقیم، این شخصیت ها را معرفی کرده است. عطار در این منظومه، اصل و ریشه زنان را طهارت و پاکی دانسته و با معرفی هویت آنها، ارزش هایی نظیر عفت و پاکدامنی، راستگویی، قدرت تفکر و تعقل، چشم پوشی از مال و قدرت، قدرت تصمیم گیری صحیح و ... را در شخصیت زنان معرفی کرده و به جامعه مخاطبانش عرضه داشته است؛ که بی شک، کاربست این ارزش ها، در نظام خانواده، و توجه به آنها، نقش درمانی دارد و به بهبود رفتارهای انسانی منجر می شود. نتیجه گیری: از بررسی و نقد کهن الگویی الهی نامه عطار در زمینه ی زنان این نتیجه حاصل شد که جان آگاه عطار با ژرف نگری و جست وجو در حقایق ، توانسته کهن الگوی زنان را پیدا کند و آن ها را در اشعار خود به صورت ناخودآگاه به کار برد. داستان »زن صالحه « از جمله داستان های رمزی کهن الگویی است که در این میان عناصر ناخودآگاه جمعی دست به دست هم دادند و نقش ویژه ای در پیشبرد داستان و تجسم منبع اصلی داشتند.
۳.

بررسی چگونگی روابط گفتمان های مهری-زردشتی در دوران پادشاهی گشتاسپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه گشتاسپ گفتمان مهری زردشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۱۵۵
شاهنامه فردوسی به سبب وجود هم زمان نشانه ها و عناصری از ایدئولوژی، آیین ها و اساطیر گوناگون در آن، محل تداخل و تلاقی گفتمان های متعدّد و نظام های نشانه شناختی است. از بین این گفتمان ها، حضور دو گفتمان مهری و زردشتی در شاهنامه چشمگیر و قابل توجّه است؛ درواقع اهمیّت این دو ایدئولوژی در ایران باستان و اشتمال شاهنامه بر ویژگی ها و عناصر نظام فکری، اعتقادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ایران از یک سو و شکل گیری بسیاری از زمینه ها و وقایع ایرانِ پسازردشتی در بستر روابط این دو آیین از دیگر سو، موجب شده است که بسیاری از داستان های شاهنامه در ژرف ساخت یا روساخت خود منعکس کننده روابط گسترده و متنوّع دو گفتمان مهری و زردشتی باشند. بنا به نظری، گشتاسپ و تیره او پیش از روی آوردنِ زردشت به آن ها و درآمدن به دین زردشتی، مهری بوده و خدایان و سازمان های انجمن های مهری را داشته اند. پژوهش حاضر با بهره گیری از طیفی از رویکردهای انتقادی و به شیوه تحلیلی-انتقادی و روش کتابخانه ای، ضمن اثبات تعلّق گشتاسپ به آیین مهری، در پی آن است که روابط گفتمان های مهری-زردشتی را در داستان گشتاسپ در شاهنامه تحلیل کند و به این پرسش پاسخ دهد که روابط گفتمان های مهری و زردشتی در متن داستان گشتاسپ از کدام نوع تعامل، تقابل یا ترکیب است؟
۴.

تحلیل گفتار شخصیّت های زن و مرد در داستان پادشاهی گشتاسپ بر اساس نظریه گفتار جان سرل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: پادشاهی گشتاسپ شاهنامه کنش گفتار جان سرل گفتگوی زن و مرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۱۹۸
گفت وگو از مهم ترین شگردها در حوزه ادبیات داستانی به شمار می رود و نویسنده در پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای، با هدف تبیین گفتار شخصیّت های زن و مرد در داستان پادشاهی گشتاسپ در شاهنامه بر اساس نظریه کنش گفتار جان سرل، نظریه پرداز معاصر فلسفه زبان و ذهن، درصدد روشن نمودن این مطلب است که شخصیّت های زن و مرد داستان پادشاهی گشتاسپ، هنگام گفتگو با توجّه به جایگاه خود و مخاطب از کدام کنش گفتاری و به چه منظوری استفاده کرده اند؟ در نظریه کنش گفتار جان سرل، کلام به پنج کنش اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی تقسیم می شود که با توجّه به وجه فعل به کار رفته در کلام و نیز نحوه استفاده از جایگزین، شاخص ها و همچنین کاربرد مستقیم و غیرمستقیم کنش ها می توان، توانایی گوینده را بر تأثیرگذاری بر مخاطب سنجید. بر اساس این نظریه، جملات خبری تنها جملات اصلی و معنی دار زبان نمی باشد و ارزش صدق و کذب همه جملات ممکن نیست؛ زیرا هدف فردوسی از بیان جملات کنشی، توصیف عمل خود است نه توصیف یک وضعیت. نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از آن است که زنان در داستان گشتاسپ به دلیل نداشتن قدرت، بیشتر از کنش های گفتاری ترغیبی استفاده می کنند و کنش های اظهاری و عاطفی به کار برده شده نیز بیشتر در راستای ترغیب مخاطب هستند تا بدین وسیله به گونه غیرمستقیم، دیگران (بویژه مردان و شوهران)را برای رسیدن به خواسته های خود، ترغیب و تشویق کنند. همچنین، از کنش های اعلامی و تعهدی که نیاز به کنشگری مستقیم فرد دارد، کمتر استفاده شده است.
۵.

واکاوی فضیلت خرد و فرزانگی در شاهنامه براساس نظریه اخلاق فضیلت ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فردوسی ارسطو شاهنامه خردورزی نظریه فضیلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۲۴
ادب حماسی در تربیت اخلاقی جامعه، نقش مهمی بر عهده دارد و شاهنامه حکیم فردوسی، بزرگ ترین حماسه ملی ایران و جهان، در پرورش فضایل اخلاقی به ویژه در بین ایرانیان همواره نقش آفرین بوده است. یکی از این فضایل، خرد و خردورزی است. نمودهای فضیلت خردورزی در شاهنامه، ذیل دو عنوان تقسیم شده است: خرد فطری و غریزی؛ خرد اکتسابی. برای شرح و تبیین این دو خرد، از چارچوبی فلسفی و تئوریک استفاده شد که نظریه فضیلت اخلاقی ارسطو یا سه گانه دانش و عاطفه و اراده است؛ برای هرکدام از مواردِ سه گانه نیز شاهد و مثال از شاهنامه نقل شده است. نگارنده در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای به واکاوی فضیلت خرد و فرزانگی در شاهنامه براساس نظریه فضیلت ارسطو می پردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مفهوم خرد و خردورزی در هر دو حیطه بیان شده در شاهنامه به کار رفته است؛ بدین معنا که فردوسی در تعالیم اخلاقی و تعلیمی خود با آگاهی دادن، ایجاد انگیزه و نمود خرد و خردورزی، زمینه را در عمل برای ترویج و پرورش خردورزی، به مثابه کنشی اخلاقی، فراهم کرده است و کار او در این باره مبنایی فلسفی و تربیتی دارد.
۶.

مقایسه تطبیقی مردان اهورایی در شاهنامه و اوستا با تکیه بر خاندان پادشاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی اسطوره اوستا پادشاهان شاهنامه مردان اهورایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۲۵۵
کوشش فردوسی بر این بوده که با نگهداری نام پهلوانان و شهریاران باستانی، آن ها را با زبان حماسه به پیش چشم بکشد. فردوسی از روی دل بستگی ملی، درون مایه های اسطوره ای و هویت ایرانی را که در خطر فراموشی قرار گرفته بود، به حماسه تبدیل و وارد شاهنامه کرد. شاهنامه چکیده فرهنگ، دین، آداب و رسوم و آرزوهای ملتی در گذر سده ها و هزاره ها و تأثیر عمیق باورهای دینی، رویدادهای تاریخی و رسوم فرهنگی در تمامی ادوار تاریخی و اجتماعی آن آشکار است. عشق ها و نفرت ها، پیروزی ها و شکست ها، غم ها و شادی ها، خوشی ها و ناخوشی ها، جنگ ها، ستیزه ها و آشتی ها، همه و همه در حافظه جمعی یک ملت رسوب و ته نشین و دستمایه آفرینش اثری شده اند که بن مایه آن، رویارویی و نبرد اهورا و اهریمن، زشتی و زیبایی، تاریکی و روشنی و ستیز پیوسته نیکان و بدان در پهنه هستی و حماسه است. در شاهنامه و اوستا ما با دو نوع از مردان اهورایی و اهریمنی مواجه می شویم. البته عده ای از مردان در این دو اثر، چهره های متفاوت از یکدیگر دارند و در یکی اهورایی و در دیگری اهریمنی هستند و یا تعیین اهورایی و اهریمنی بودنشان دشوار است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی - تحلیلی و روش کتابخانه ای تنظیم شده است، نویسنده به مقایسه تطبیقی مردان اهورایی در شاهنامه و اوستا با تکیه بر خاندان پادشاهی پرداخته است. در این بررسی مشخص گردید که پادشاهان اشاره شده در شاهنامه و اوستا به جز گشتاسپ، همگی یکسان هستند و دید کلی فردوسی در شاهنامه نسبت به او با بیانات اوستا متفاوت است.
۷.

ملازمت «انسان» و «خرد» در شعر ناصرخسرو و ابوالعلاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناصرخسرو ابوالعلاء معری انسان خرد سخن علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۰
میان ناصرخسرو قبادیانی و ابوالعلاء معری مشابهت های فکری و گرایش های مشترک مذهبی بسیار است. توجه و شوق به تجربه زندگی عقلی و وجدانی که از آثار هر دو پیداست امکان واکاوی یک موضوع مشترک در اندیشه و شعر ایشان را ممکن می سازد؛ به ویژه آن که «انسان و ارتقای حیات روحی و باطنی آن» از محورهای اساسی فکر و شعر آن دو به شمار می آید. در این نوشتار کوشیده ایم تا ضمن تبیین جایگاه «خرد» در کارنامه انسان شناختی شعر ناصرخسرو و ابوالعلاء به طرح مواضع مشترک آن ها در مواجهه با موضوع خرد و استخراج زمینه های همسان فکری آن دو در این باب بپردازیم و به نظرگاه مشترک هر دو حکیم در باب ملزومات خرد یعنی سخن و علم هم اشاره کنیم.
۸.

رسن چنبرین پای آگیش (مرگ و ماجرای آن در شعر رودکی)

نویسنده:

کلید واژه ها: حکمت مرثیه مرگ رودکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۰ تعداد دانلود : ۱۰۳۴
بیتردید یکی از قدرت مندترین موضوعات شعر رودکی که به شکل ویژه و چند سویه رخ مینماید «مرگ» است. انگاره و تلقی رودکی از مرگ انگاره ای حکیمانه است. جدای از آنکه مسألة مرگ در مراثی با دریغ و بصراحت عنوان و تبیین میگردد، این نگاه به مرگ و یادکرد همارة آن در رودکی شکلی از تفکّر خیامی را پدید میآورد که در آن دعوت به شادخواری و خُردانگاشتن جهان و غمان، تم اصلی و تکرار شونده است. افزون بر آن تجلی مرگ در شعر تغزلی رودکی هم خلق تصویری از خود پس از مرگ شاعر در گفتمان با معشوق که در واقع نوعی استرحام از معشوق است و بعدها به شکلی بدیع تر و جدیتر در ادب غنایی پارسی موجودیت مییابد، از فرعیات موضوع مورد بحث خواهد بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان