فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۳ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
425 - 449
حوزه های تخصصی:
اندرزها و تعالیم اخلاقی، همواره جزو مفاهیم برجسته شعر بوده و سنایی و سعدی از جمله شاعران اخلاق مدار و اخلاق گرا هستند. ما در این پژوهش به بررسی تطبیقی مضامین اخلاقی در «حدیقه الحقیقه» سنایی و «بوستان» سعدی با رویکرد تحلیل محتوا پرداخته ایم. نگارنده پس از مقدمه ای در اخلاق و مضامین اخلاقی، عمده توجه را با در نظر گرفتن اندیشه های سنایی و سعدی در دو اثر مذکور بر اساس مبارزه با نفس معطوف داشته و در این زمینه ها از آیات قرآن، احادیث و اشعاری که گواه اثبات این مطلب بوده، استفاده شایانی کرده و در نتیجه گیری ملحوظ داشته است. در نهایت این دستاورد حاصل شد که محور مشترک تعالیم اخلاقی «حدیقه الحقیقه» سنایی و «بوستان» سعدی ، سعادت انسان بوده است. سنایی با زبانی روان و با بیانی عرفانی و نگاه شریعت مدارانه، مخاطبانش را به رعایت فضایل اخلاقی و پرهیز از رذایل اخلاقی در جهت اصلاح جامعه دعوت می کند. سعدی هم انسان آرمانی خود را در هر مرتبه اجتماعی که باشد به مبارزه نفسانی و اخلاق مداری فرا می خواند.
بررسی گفتمان روایی داستان «پادشاه و کنیزک» در مثنوی مولوی بر اساس نظریه ریخت شناسی پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
505 - 529
حوزه های تخصصی:
حکایت و قصه، گونه ای از اشکال روایی است که بین مردم سینه به سینه نقل شده اند. در این میان حکایت های «مثنوی» دریایی بیکران از تجربه های ناب بشری است. در پژوهش حاضر، کاربرد دیدگاه پراپ در داستان «پادشاه و کنیزک» مورد بررسی قرار می گیرد تا شیوه ارائه حکایت ها و تفاوت ها و شباهت های آن ها با روایت های معمول معلوم گردد. تحلیل داستان «پادشاه و کنیزک» و قابلیت تطبیق این روایت با الگوی پراپ است. این روایت یک روایت دوحرکتی شامل 21 خویشکاری است. حرکت اول 16 خویشکاری دارد که با شرارت آغاز و با پیروزی پایان می یابد. حرکت دوم شامل پنج خویشکاری است که با نیاز کنیزک شروع و با وصال پایان می پذیرد. خویشکاری نیاز با سه بار تکرار، بالاترین بسامد را داشته و پس از آن خویشکاری های میانجیگری، اقدام یاریگر و خبردهی دوبار تکرار شده اند. یافته های این نوشتار گویای این است که با اندک جابه جایی در خویشکاری ها و حذف برخی دیگر می توان نظریه پراپ را در مورد داستان های «مثنوی» بسط داد.
المنهج الثوری والاحتجاجی فی قصائد یحیی السماوی ومعروف الرصافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
45 - 70
حوزه های تخصصی:
یحیی السماوی و معروف الرصافی (1875-1945م) من شعراء العراقیین المعاصر الذین جعلوا الأولویه القصوی فی أشعارهم المواجهه مع الطغیان الداخلی والعداء الخارجی فی کافه المجالات السیاسیه والإجتماعیه والثقافیه والإقتصادیه. إنهما طالبا المواجهه ضد التیارات المناهضه للحریه. وقد لعبت ظروف المجتمع العراقی دوراً هاماً فی شعرهما. السماوی و الرصافی کلاهما یبحثان عن لغه للحوار مع جمیع شعوب العالم والتعبیر عن المعاناه الإنسانیه فی قصائدهم الثوریّه. إن الثقافه الثوریه هی بمثابه قصیده احتجاجیه وانتقادیه تعبر عن الآلام والمعاناه الاجتماعیه. إنها مثل المحکمه التی تحاول لإدانه وتدمیر الفساد والإفصاحات ومکافحه الظلم. فی هذه المقاله، نحاول وصف الآثار الثوریه بأسالیب وصفیه وتحلیلیه دراسه الآثار الثوریه وانعکاسها فی قصائد هذین الشاعرین العراقیین.
أسباب انتشار المقامه فی الأدب العربی و اندثارها فی العصر الحدیث وانحصارها فی الأدب الفارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
31 - 50
حوزه های تخصصی:
لقد کان العصر العبّاسی یمثّل ثوره ثقافیّه کبیره کانت نتاجاً حتمیّاً لما أصاب الحیاه العربیّه الإسلامیّه الجدیده بسبب التطوّر الکبیر فی الشکل و المضمون معاً، و الّذی کان تعبیراً عن تثاقف العرب مع الأمم الّتی اتّصلوا بها. وکان الأدب ولا یزال هو التّاریخ الحقیقی للتّغیّرات الکبیره الّتی تطرأ علی المجتمعات البشریّه، وتکون المقامه فی الأدبین العربی والفارسی مدخلاً للحوار الثّقافی الّذی هو فی النهایه جذر الحضاره وأغصانها وأثمارها الباقیّه علی مر العصور. وکانت المقامه فی شکلها ومضمونها تعبیراً دقیقاً عن المتغیّرات الکبری فی الحیاه الاجتماعیّه ودلیلاً علی الانصهار الحضاری بین العرب والفرس. یحاول هذا المقال تسلیط الضّوء علی الأسباب الکامنه وراء انحسار فنّ المقامه فی الأدب الفارسی، الأمر الّذی قد یشیر لدی بعض الباحثین إلی عدم رغبه الفرس بلغه المقامه وفنّها، مع ملاحظه انتشار فنّ المقامه فی الأدب العربی وصولاً إلی مطلع القرن العشرین المیلادی، وانقراضه فی العصر الحالی.
انعکاس الثقافه الشعبیه فی نصوص الأدب الفارسی النثریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱
79 - 102
حوزه های تخصصی:
تخصص ثقافه الفولکور الإیرانیه جزء کبیر من الأدب بین المجموعات العرقیه الإیرانیه المختلفه واحتلت مکانه واسعه فی الأدب الإیرانی الواسع. الثقافه الشعبیه الإیرانیه لم تطور بعد علی نطاق واسع، بل تنتقل المعتقدات والمشاعر والأفکار الفولکوریه من جیل إلی جیل ومن صدر الی صدر آخر بدون تعقیدات لفظیه أو روحیه ومازالت العدید من هذه المعتقدات شفهیه وبدون الحجیه المنطقیه. تشیر الثقافه الشعبیه إلی مجموعه من الطقوس والمعتقدات والعادات والأساطیر والحکایات والأمثال والأغانی والقصائد الشعبیه. ونتیجه لذلک، تضاف قیمه الأمثال والطب التقلیدی والقصص والاحتفالات والأعیاد والعادات المختلفه بین المجموعات العرقیه المختلفه التی تتکون منها الثقافه الشعبیه وتعتبر واحده من أکثر الثقافات شیوعًا للأقوام البشریه. الهدف من کتابه هذا المقال هو انعکاس الثقافه الشعبیه فی أعمال الأدب الفارسی النثریه حسب مذکرات الرحلات المتعلقه بعصر القاجار. تظهر نتائج البحث بأن الأمثال والمعتقدات والحکایات الشعبیه والطب التقلیدی والألعاب والاحتفالات والأعیاد والعادات والأساطیر و التقالید المحلیه موجوده فی الأعمال الأدبیه المنثوره فی الأدب الفارسی والتی تعتبر من بین المجموعات الفرعیه للثقافه الشعبیه وقد استخدمها المؤلفون لإنشاء الموضوعات والرسوم التوضیحیه.
دراسه مقارنه للمفاهیم التربویه فی دیوان الأطفال لکل من أحمد شوقی وسلیمان العیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
9 - 32
حوزه های تخصصی:
فی إطار الأدب المقارن، یسعی هذا البحث إلی مقارنه وشرح بعض المفاهیم التربویه الشائعه فی دیوان الأطفال لکل من أحمد شوقی و سلیمان العیسی من خلال دراسه قصائدهما. وبما أن أدب الأطفال یعد من الجوانب المهمه فی أدب أی شعب وبلد، لذلک من الأهمیه بمکان معالجته؛ وهنا تتبادر هذه الأسئله إلی الذهن: ما هی المفاهیم التربویه المشترکه فی دیوان الأطفال لأحمد شوقی و سلیمان عیسی ، وما هو سبب الاختلافات المفهومیه فی قصائد الشاعرین؟ تتمثل فرضیتنا فی أن کلا الشاعرین تأثرا بمجتمعهما، وأن الآثار التربویه المشترکه لقصائدهما تنبع من الاهتمامات المقترنه بتربیه الأطفال. بسبب الأسبقیه الزمنیه لأحمد شوقی وتأثره الأکبر بالثقافه الغربیه، ونظراً لتأثر سلیمان العیسی بالتیارات الأدبیه الجدیده والأحداث السیاسیه فی عصره، فقد تعامل کل منهما مع موضوع التربیه الأخلاقیه والاجتماعیه. تظهر نتائج البحث أن کلاً من الشاعرین قد أولی فی قلب ومحتوی قصائده اهتماماً کبیراً بالمفاهیم التربویه التی تعتبر قیّمه من کل النواحی. وهکذا، وعلی الرغم من الاختلافات، یمکننا اعتبار المفاهیم المشترکه بینهما علی أنها الاهتمام بالقیم الأخلاقیه والاجتماعیه، والحریه، والوطنیه، والاستقلال عن الاستعمار الأجنبی.
دراسه تطبیقیه للصوره الاجتماعیه للمرأه فی أشعار جامی وملک الشعراء بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
101 - 124
حوزه های تخصصی:
فی فتره حکم التیموریان فی القرن التاسع الهجری فی تاریخ إیران لم یکن للمرأه مکانه إجتماعیه إیجابیه. جامی ، أحد الشعراء البارزین فی هذا القرن، فی أحد أعماله الشعریه المسمی «هفت اورنگ» وفی إشاره إلی النساء فی مثنویاته قدم نهجاً مزدوجاً وسلبیاً فی کثیر من الأحیان تجاه المرأه؛ فی المقابل، من ناحیه أخری، تغیر الوضع خلال الفتره الدستوریه حیث یمکن رؤیه هذا التغییر فی المواقف الموجوده تجاه المرأه وتحسین وضع المرأه بوضوح فی قصائد ملک الشعراء بهار . یمکن أن یکون هذا الموضوع مرتبطاً بالظروف السیاسیه والاجتماعیه فی عهد الشاعر ونظرته الشخصیه تجاه المرأه. تظهر دراسه التحلیلیه الوصفیه أن الجامی فی لیلی ومجنون یقدم صوره إیجابیه عن صفات الأنثی مثل الجمال والولاء والتعقل وما إلی ذلک، وفی سلامان وابسال ویوسف وزلیخا، قدم المرأه علی أنها مخلوق ناقص، وتابع الشهوه. لوحظ هذا النهج المزدوج أیضاً فی قصائد ملک الشعراء بهار ، مع وجود اختلاف فی أن الموقف الإیجابی تجاه المرأه هو الأکثر بروزاً. فی قصائد بهار ، لم تُذکر المرأه فقط علی أنها عشیقه، ولکن رکز أیضاً علی عقلانیه المرأه وشخصیتها وإنسانیتها.
مشارکه الصّابئین فی نشر الثّقافه والعلوم من القدیم حتی المعاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
125 - 148
حوزه های تخصصی:
لعب الصابئه، رغم کونهم طائفه دینیه صغیره، دوراً ملحوظاً فی تطور الحیاه الروحیه والفکریه فی بلاد مابین النهرین والبلاد التی کانوا یسکنون فیها خلال ظهور المسیحیه وانتشارها أو بعد ظهور الإسلام، ولا سیما بعد إزدهار الحضاره العربیه والإسلامیه أیام العباسیین، ولمعت من بینهم شخصیات علمیه أسهمت بقسط وافر فی إعلاء شأن الحضاره العربیه والإسلامیه. مع الأسف إنّ المؤرخین ذکروا فقط سیرهم وأدبهم وعلومهم، دون ذکر الدیانه التی کانوا ینتسبون إلیها لبعض الشعراء وأدباء آخرین. لکن هذا الأمر وارد بسبب حرص أولئک الصابئه علی سرّیه دیانتهم أو الخوف علیها أو عدم وضوح فلسفتها. وقد توصّل البحث إلی أن کانت هناک شخصیات من الصابئه لهم نصیب قیّم فی الحضاره والثقافه الإسلامیه وبعضهم أسلم فیما بعد، التی لم یتم تناولها فی الأبحاث السابقه. الغرض من هذه الدراسه التی منهجها یکون الوصفی- التحلیلی وطریقه تجمیع البیانات هی الطریقه المکتبیه، هو معرفه تأثیر ودور بعض علماء هذه الطائفه المنسیه فی نشر الثقافه والعلوم المختلفه والأخلاق من أجل تطور الحیاه الروحیه والفکریه فی البلاد.
بازتاب باورهای نجومی در اشعار عماد فقیه کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درهم تنیدگی دانش نجوم با احکام و باورهای نجومی، در گذشته، عامل گرایش عامۀ مردم به این دانش و کاربرد فراوان آن در زندگی روزمرۀ آنان بوده است. توجه ایرانیان به باورهای نجومی، در شعر فارسی به خوبی بازتاب یافته است؛ زیرا شاعران پارسی گوی، افزون بر این که خود اغلب با نجوم آشنایی داشته اند، از درون جامعه ای سر برآورده اند که به اعتقادات نجومی سخت پایبند بوده اند. بنابراین تأمل در شعر پیشینیان تا حدی ما را با سیر تغییر و تحول باورهای نجومی در فرهنگ و زندگی ایرانی آشنا می سازد. عماد فقیه کرمانی از گویندگان نامی قرن هشتم هجری است که در قالب های گوناگون شعری طبع آزمایی کرده و اشعار فراوانی از وی در دیوان و مثنوی هایی پنج گانه، موسوم به پنج گنج ، بر جای مانده است. در این پژوهش که رویکردی توصیفی تحلیلی دارد و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته، اشعار عماد فقیه کرمانی از نظر کاربرد و کارکرد باورهای نجومی بررسی و تحلیل شده است. نتیجۀ پژوهش گواه این است که در شعر این شاعر، باورهای نجومی تنوع و بازتاب بسیار دارد که از میان آن ها اعتقاد به آباء علوی و اُمهات سفلی، تأثیر افلاک در سرنوشت آدمیان، گردش و مدور بودن آسمان، طالع و کوکب بخت و خنیاگری اختر زهره (ناهید) پُربسامدتر است. عماد در شعر خود از این باورها برای مضمون پردازی در قصاید مدحی، تحمیدیه ها، نعتیّه ها، شکواییه ها و... بهره برده است. کاربرد فراوان باورهای نجومی در شعر عماد نشانگر نفوذ و رواج آن ها در عصر وی و توجه او به فرهنگ و باورهای عامه است.
بررسی تناسب زبان و محتوای شعر عرفانی عهد تیموری بر اساس نظریۀ تمثیل آگویناس (مطالعۀ موردی: ابزار بیان وحدت وجود در هفت اورنگ جامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
77 - 97
حوزه های تخصصی:
عرفان نوعی از شناخت فراحسی و فراعقلی و مسیر و طریقی در معرفت است که عارف با سیر و طی مراحل سلوک، صاحب دریافت و تجارب و معرفتی خاص می شود که انتقال حقیقت این تجارب، با زبان عبارت و معمول، غیرممکن است. عارف با استفاده از ابزارهایی ویژه، به ابداع زبان جدید می پردازد که آن را «زبان اشارت» می گویند. عرفان تعلیمی ایجاب می کند تا امور انتزاعی و مفاهیم متناقض نما در قالب حکایت ها، قصه ها، رمزها، تمثیل و دیگر گونه های زبان اشاری ملموس و محسوس شود که این کارکرد، سبب گسترش زبان عرفان به ویژه حکایت و تمثیل شد و عرفان از حیث زبان و محتوا تحول پذیرفت. تحول محتوایی و زبانی عرفان، کاهش جذبات، تلفیق شریعت و طریقت، رونق و تأثیر اندیشه های شیعی و مکتب ابن عربی در عرفان دورۀ تیموری برجسته و هویداست. این اثربخشی، عرفان ذوقی را به تعلیمی و زبان رمزی را به زبان تصویری و تعلیمی تبدیل کرد و آثار شعری جامی، از این منظر از شاهکارهای ادب تعلیمی دورۀ موردمطالعۀ این تحقیق محسوب می شوند. این مقاله با تکیه بر نظریۀ تمثیل به روش توصیفی تحلیلی، به این نتیجه دست یافته است که شاخص ترین ابزار بیان اشاری در این دوره، تمثیل است؛ زیرا حکایت های تمثیلی با تمام ظرفیت ها و ظرافت ها، توان محسوس سازی امور معقول را دارند. برای محدودکردن دامنۀ تحقیق، به موضوع وحدت وجود و شاخه ها و وابسته های آن در هفت اورنگ جامی بسنده کرده ایم.
تحلیل گفتمان غزلیات حافظ با محوریت مفهوم گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
99 - 114
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی (CDA)، گرایش مطالعاتی بین رشته ای است که از اواسط دهۀ۱۹۶۰ تا اواسط دهۀ ۱۹۷۰ در پی تغییرات گستردۀ علمی و معرفتی در رشته های علوم اجتماعی و انسانی علاقه مند به بررسی و مطالعۀ ابعاد گفتمانی پرکتیس های اجتماعی به وجود آمد. این رهیافت از نظریات جامعه شناختی کارل ماکس، آنتونیو گرامشی، لویی آلتوسر و... در بررسی ایدئولوژی های اجتماعی بهره گرفته است. در پژوهش پیش رو، با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی، مفهوم گناه در غزلیات حافظ با استفاده از این رهیافت، تحلیل و چگونگی نگرش شاعر به این مفهوم ایستا از خلال اشعارش استخراج شده است. نتیجۀ پژوهش نشان می دهد که با انطباق نظریۀ تحلیل گفتمان با شواهد استخراج شده از اشعار حافظ، می توان با نگرشی متفاوت، به این شاعر شاخص نگریست. چون به دست آوردن حقایق تاریخی اگرچه غیرممکن نیست، اما بسیار دشوار است، باید متون به جامانده را با دیدی همه جانبه بررسی کرد. بدین ترتیب، این پژوهش در صدد است با نظریۀ انتقادی گفتمان به تحلیل داده های موجود بپردازد و در کنار انبوه تفاسیر به طبع رسیده، تفسیر و تبیین متمایزی را ارائه دهد.
تحقیق در اندیشه های مولوی و ابن عربی و تحلیل دیدگاه آنان در باب مراتب ابراهیم (ع) (با تکیه بر فصوص الحکم و آثار منظوم مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بیان دیدگاه های مشترک مولوی و ابن عربی دربارۀ باب مراتب حضرت ابراهیم (ع) در حوزۀ عرفان اسلامی می پردازد؛ ابن عربی و مولوی، به سبب داشتن منابع مشترک اعتقادی و فکری، دیدگاه ها و اندیشه های مشترک فراوانی دربارۀ این پیامبر الهی دارند و دلیل این موضوع، بن مایه های فکری مشترک آن ها به خصوص قرآن مجید، به عنوان سرچشمه و منبع اصلی معرفت و سپس احادیث و معارف اسلامی و تقریرات و تعلیمات عرفای سلف بوده است؛ بنابراین هر دو عارف به تعاریفی جامع دربارۀ جایگاه ابراهیم در نظام آفرینش پرداخته اند. در این نوشتار با روشی توصیفی تحلیلی به بیان مبانی اندیشه های مولوی و ابن عربی در باب مراتب و جایگاه وجودی ابراهیم با تمثیلات همانندی از سوی ایشان با پنج محورِ: مقام خلّت، آتش نمرود، شکسته شدن بت ها، استدلال گری و یقین ابراهیم پرداخته ایم و پس از تشریح و تطبیق مفاهیم و مؤلفه های مشترک و متفاوت، به نتایج یکسانی رسیده ایم.
تفاوت هشت دست نویس کهن دیوان انوری با تصحیح استاد مدرس در تعداد قصاید و قطعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
15 - 37
حوزه های تخصصی:
نخستین گام برای شناخت، بررسی و نقد یک شاعر، در دست داشتن اثری از اوست که کمترین تغییر و تصرفی در آن رخ داده باشد. در نوشتۀ پیش رو پس از معرفی چند نسخۀ کهن و ارزشمند از اشعار انوری، تفاوت قصاید و قطعات در دیوان انوری تصحیح استاد مدرس با این نسخ نفیس بررسی می شود. اهمیت توجه به این تفاوت ها وقتی آشکار می شود که جایگاه ادبی و زبانی اشعاری که در نسخ کهن درج شده اند، اما در دو تصحیح نام برده وجود ندارند، بررسی می شود. این اشعار با توجه به ویژگی های سبکی از آن انوری هستند و ثبت نشدن آن ها در چاپ های موجود موجب ناقص ماندن دیوان انوری می شود. ضبط نشدن این اشعار (حتی به دلیل رعایت اخلاق) و از سوی دیگر ثبت اشعاری که طبق ویژگی های سبکی و نسخ کهن از آن انوری نیستند، هرگونه مطالعه در مورد شعر انوری، سبک، ویژگی ها و نقد آن را غیرممکن می کند. از این رو، پس از بررسی کامل هشت دست نویس کهن و اصیل اشعار انوری، فهرستی جامع از تمام قصاید و قطعات مندرج در این نسخ تهیه شد و در نهایت تفاوت این فهرست با قصاید و قطعات مندرج در دیوان انوری تصحیح استاد مدرس به تفکیک در جدول هایی ارائه گردید تا با توجه به تعداد دفعاتی که یک قصیده یا قطعه در نسخ ثبت شده اند و نیز بررسی ویژگی های سبکی آن ها صحت انتساب آن ها به انوری تأیید شد تا از این رهگذر اظهارنظر دربارۀ شعر انوری، ویژگی ها و نقد آن میسر شود.
تحلیل ساختاری همایون نامه عماد فقیه کرمانی با رویکرد تقابل های دوگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه پردازان از آغاز با توجه به اصل موجودیت آثار ادبی و ساختار لفظی مستقل آن، به بررسی حیات آثار ادبی از منظرهای گوناگون پرداخته اند. در این میان، ساختارگرایان به عملکرد اجزاء و عناصر و سازمان یافتگی آن ها در تشکیل یک اثر، به منظور کشف شباهت ها و تقابل ها، توجه ویژه ای داشته اند. چون فهم یک اثر هنری به یافتن درک درست واژه ها و مطالعۀ نظام زبان آن وابسته است و شعر، عرصۀ مناسبی برای ظهور این تقابل هاست تا از رهگذر این ویژگی اندیشۀ شاعر نمایان شود، این پژوهش بر آن است تا به روش تحلیل کیفی ضمن معرفی اجمالی عمادفقیه کرمانی، عارف قرن هشتم، به بررسی مثنوی همایون نامه با محوریت تقابل های دوگانه بپردازد. چون نوشتار، بازتاب اندیشه های فرد است، با توجه به تقابل های متن به اندیشۀ عماد راه می یابیم و به شناخت بیشتر همایون نامه دست پیدا می کنیم. برایند این پژوهش نشان می دهد که هفت نوع تقابل (مدرج، مکمل، دوسویه، جهتی، واژگانی، معنایی و شخصیتی) در همایون نامه با قالب های دستوری اسم، صفت و فعل وجود دارد. در این میان، چهار تقابل، شاه/ درویش، شاه/ فقیر، شاه/ گدا و شاه/ رعیت بیشترین بسامد را در همایون نامه دارد. این تقابل ها نشان دهندۀ تفکر عارفانۀ عماد و توجه او به منزل فقر و دنیاگریزی است، تا آن جا که فقر با فنای فی الله نزد او یک منزل است. همچنین بازگوکنندۀ دیدگاه عرفانی تعلیمی عماد است تا از این طریق، راه حقیقت را از مسیر طریقت به سالکان بیاموزد. این نتیجه درآمدی برای نشان دادن ظرفیت های مختلف خوانش های متفاوت متن است.
تأثیرپذیری سنایی از قرآن در موضوع ریا و ریاستیزی (در دیوان اشعار و حدیقۀ الحقیقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنایی غزنوی، عارف سد ۀ ششم ه .ق.که یکی از شاعران برجستۀ ادبیات تعلیمی فارسی نیز به شمار می رود که در آثار خود به موضوع ریا به عنوان یکی از بیماری های مهم اخلاقی اجتماعی توجه کرده و کوشیده است با ریاستیزی به رفع و اصلاح این معضل بپردازد. وی در این راه به آموزه های قرآن کریم، به عنوان یکی از منابع اندیشگانی و فکری اندرزهای خود توجه ویژه دارد. شناسایی و معرّفی تأثیرپذیری های سنایی از قرآن مجید در دیوان اشعار و حدیقۀ الحقیقه با استناد به شواهد شعری و نقد و تحلیل آن ها مسئلۀ اصلی این مقاله است. مقالۀ حاضر به روش توصیفی تحلیلی به رشتۀ تحریر درآمده است. سنایی ریاکارانی از گروه ها و اقشار مختلف اجتماع همچون فقها، علما، وعّاظ، زهّاد، قاریان، صوفیان، حاجیان و... را مورد نکوهش قرار می دهد و انگیزه های مادّی و معنوی مختلفی برای روی آوردن آن ها به ریا و تظاهر برمی شمارد؛ مانند کسب مال و ثروت، مقام، احترام، شهرت و... او با الهام از تعالیم قرآن، معتقد است که ریاکاران هم نشینان شیطان اند، در اعمال عبادی خود اخلاص ندارند و با ریاکاری و تظاهر در پی رسیدن به مطامع دنیوی هستند. وی به آنان راه کارهایی نیز پیشنهاد می کند؛ مانند روی آوردن به دنیای خرسندی و قناعت، پرهیز از هوای نفس، داشتن اخلاص و صداقت، فریب ظواهر را نخوردن، دوری از نفاق و دورنگی و... سرانجام ورود به خُم وحدت و خروج از آن با یکرنگی را توصیه می نماید.
جلوه های عرفان ایرانی در شعر محمد آدم
حوزه های تخصصی:
عرفانِ ایرانی به واسطه غنا و قدمت دیرینه اش توانسته است که همگان را مجذوب خود سازد. در عرفانِ ایرانی، غایتِ هدفِ سالک، آن است که با طی مراحل سلوک به معرفت دست یاید و در جهت پاکی نفس خویش بکوشد. ادبیّات تطبیقی در این راستا نقش بسزایی ایفا می کند. در این میان محمّد آدم، شاعر نوگرا، خوش قریحه و در قید حیاتِ مصری که جان مایه دیوان شعری وی با عرفان و تصوّف گره خورده است؛ در بخشی از سروده هایش از اندیشه های عرفانی - ایرانی یاد می کند که از آنها تأثیر پذیرفته است. از این رو جستار حاضر با روش توصیفی - تحلیلی در پی نشان دادن چگونگی تأثیرپذیری شعر محمّد آدم از عرفانِ ایرانی است. این پژوهش به طور کلی به سه بخش اصلی تقسیم شده است. در قسمت اول عرفای ایرانی که محمّد آدم از آنان تأثیر پذیرفته، در بخش دوم مضامین مشترک عرفانی و در قسمت پایانی نمادهای عرفانی مشترک با این عرفا در شعر وی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن دارد محمّد آدم از سرچشمه جوشان عرفای ایرانی بهره جسته است که از جمله آن ها: مولوی، سهروردی، حلاّج و غزّالی است. هم چنین از جلوه های تأثیرپذیری محمّد آدم از عرفانِ ایرانی، مضامین عرفانی مشترک از قبیل : ۱) وجود و عدم ۲) عشق ۳) ستایش پروردگار ۴) روح ۵) وحدت ۶) سفر و نیز نمادهای مشترک عرفانی با عرفای ایرانی شامل : ۱- نور ۲- شمع ۳- ماهی ۴- شب است.
شگردهای روایی تأثیرگذار بر آشفتگی پیرنگ در رمانهای پست مدرن: بررسی تطبیقی «مملکه الغرباء» از الیاس خوری و «من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم» از محمدرضا صفدری
حوزه های تخصصی:
پیرنگ داستان از عناصری همچون شروع، گسترش، تعلیق، نقطه اوج، گره گشایی و پایان تشکیل می شود. در داستانهای سنتی تأکید بر توالی منطقی این عناصر است؛ این در حالی است که رمان پست مدرن با نوعی برهم ریختگی عناصر پیرنگ و هنجارشکنی بافت هنری روایت همراه است. رمانهای پست مدرن «مملکه الغرباء» از الیاس خوری و «من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم» از محمدرضا صفدری به دلیل دارابودن پیرنگی آشفته و بافتی نامنظم مشابهت زیادی با یکدیگر دارند. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی شگردهای روایی تأثیرگذار بر آشفتگی پیرنگ این دو رمان را بررسی نماید. نتایج نشان می دهد شیوه پیرنگ سازی در دو رمان به گونه ای است که ترتیب تقویمی توالی وقایع در آن کنار گذاشته می شود و رخدادها پس و پیش روایت می شوند و بسیار پیش می آید که روایت رخدادهای هر دو داستان بر اساس تداعیهای ذهن آشفته شخصیتهای داستان و با تأکید بر تک گوییهای درونی راوی داستان صورت می پذیرد. همچنین صداهای متکثّر حاکم بر هر دو رمان سبب می شود تسلسل منطقی رخدادهای خرده روایتها برهم بریزد و پیرنگ داستان از آشفتگی بیشتری برخوردار گردد.
مطالعه تطبیقی حکایت «شهر مس» در بستر تاریخ و افسانه
حوزه های تخصصی:
بین دستاوردهای فکری انسان و ادبیات، ارتباطی ژرف وجود دارد. این مؤلفه، در ارتباطی که بین علوم انسانی عموما و تاریخ به طور خاص با ادبیات وجود دارد چشمگیرتر است. نوشته حاضر بر آن است تا با مطالعه تطبیقی حکایت «شهر مس» در بستر تاریخ و افسانه، این همگرایی را نشان دهد. حکایت شهر مس در هزار و یک شب، نقل شده و علاوه بر آن در پاره ای از آثار جغرافیدانان عربی نیز به عنوان یک متن تاریخی- واقعی آمده است. مأموریت موسی بن نصیر به آفریقا، علاوه بر این که وقایع تاریخی را وارد جهان افسانه می کند از او نیز شخصیتی افسانه ای می سازد. به همین علت او دارای دو بعد شخصیتی است: تاریخی و افسانه ای. چنان که برای شهر مس نیز می توان چنین وجهه ای قائل شد. مسلم است که هر روایت و شخصیت تاریخی وارد پهنه افسانه نمی شود. از این رو این پژوهش قصد دارد نشانه های افسانه ساز طرح تاریخی مأموریت موسی برای فتح مغرب و اندلس را استخراج و آن را در روایت شهر مس در هزار و یک شب مورد بررسی قرار دهد. نتیجه نشان می دهد مجموعه ای از عوامل از قبیل شخصیت ممتاز موسی بن نصیر، غرابت و شگفت زدگی منطقه مغرب و اندلس، فتوحات پیاپی و غنایم هنگفت فتح مغرب توسط موسی بن نصیر، سبب دگرگشت این رویداد و انتقال سریع آن از متن تاریخی به متن افسانه ای شده است. روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی است.
واکاوی عرف زبانی در تفسیر ادبی قرآن به قرآن کشاف زمخشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای گوناگون مفسران قرآن به پیدایش انواع تفسیرها از قبیل تفسیر مأثور، تفسیر عرفانی و تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر ادبی انجامید در تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر ادبی، مفسر بر مستندات ادبی و شواهدی از آیات قرآن تکیه دارد و تفسیر یک آیه به کمک آیات دیگر صورت می گیرد؛ در این جستار به واکاوی تفسیر الکشاف زمخشری که صبغه ادبی آن شهرت دارد،پرداخته می شود و از رهگذر توصیف و تحلیل، شیوه این مفسر بررسی می گردد، از رهاورد های این پژوهش آن است که زمخشری در تفسیر ادبی الکشاف به تبیین نکات زبانی نهفته در متن آیات می پردازد و گذشته از استناد به مبانی لغوی و قواعد صرفی و نحوی و بیانی به سراغ زبان عرف خاص قرآن می رود و نظر خویش را مستند می سازد؛ در نیل یه این هدف به همانند آوری مصادیق مشابه در آیات دیگر قرآن اهتمام می ورزد و به این ترتیب از تفسیر ادبی قرآن به قرآن پرده برمی دارد.
بررسی حسن تعابیر برگزیده نهج البلاغه بر اساس سطح دوم مدل گارسس (مطالعه موردی: ترجمه فیض الاسلام، شهیدی، دشتی، جعفری، انصاریان، مکارم شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبی متون اسلامی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
117 - 135
حوزه های تخصصی:
ارزیابی ترجمه یکی از روش های نقد است که به منظور تشخیص سطح کیفی متون ترجمه به کار گرفته می شود. این پژوهش بر آن است تا با شیوه توصیفی، تحلیلی و تطبیقی آشکار سازد ترجمه های منتخب فارسی از حسن تعابیر نهج البلاغه با استفاده از سطح دوم الگوی ارزیابی ترجمه کارمن گارسس- سطح نحوی واژه شناختی- چگونه ارایه شده است. ارزیابی ترجمه این تعابیر در شش ترجمه معروف از ترجمه های تحت اللفظی و تفصیلی فارسی، یعنی فیض الاسلام، شهیدی، دشتی، جعفری، انصاریان و مکارم شیرازی به ویژه درکاربرد نمونه های دال بر نقصان عقل، بخل و غضب، حاکی از آن است که تفاوت های فرهنگی موجود بین دو زبان فارسی و عربی، معادل یابی در سطح واژگانی و دستوری از مهم ترین چالش های این حوزه بوده و در ترجمه تحت اللفظی، بلاغت ساختار این تعابیر سلب می شود و با تکیه بر این نوع ترجمه، معنای مورد نظر امیر المؤمنین علی7 پنهان مانده است و مشابهت های لفظی به زبان فارسی را محدود و کفایت و مقبولیت را کاهش می دهد. نویسندگان می کوشند در بررسی و سنجش و نقد این ترجمه ها دیدگاه پیشنهادی خود را در معرض داوری مخاطبان قرار دهند.