فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۳ مورد.
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
35-63
حوزه های تخصصی:
پاره مهمی از ادبیات شفاهی به قصّه های عامیانه اختصاص یافته است. نسخه یگانه «قصّه مَدهُمالت» ذیل شماره 803 در مجموعه نسخ خطی ایندیاآفیس لندن نگهداری می شود. با توجه به قرائن درون متنی و سبک شناسی نسخه، این قصّه در عصر صفوی و در دربار گورکانیان نگاشته شده است. این قصّه دلکش -که نمونه زیبای نثر پارسی شبه قاره است- سرنوشت مَنوهر، شاهزاده شهر کنکر، را روایت می کند که با وساطت پریان، عاشق مَدهُمالت، شاه دخت شهر مهارس، می شود و سرانجام پس از دشواری های بسیار، به وصال وی دست می یابد. قصّه مدهمالت در عین حال که یک رمانس عامیانه است، اما نثر آن از صنایع و ظرایف بلاغی آکنده است. پژوهش حاضر با تکیه بر شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی این نسخه پرداخته تا ویژگی های زبانی و فکری، و ظرافت های سبکی، ادبی و بلاغی آن را تبیین و تحلیل کند. نثر موسیقایی قصّه به همراه کاربرد صنایع لطیف ادبی، موجی از جذابیت های زبانی را در سراسر این اثر جاری ساخته است. فضای فکری و فرهنگی سرزمین هند و نیز عناصر بومی و اقلیمی این سرزمین در قصّه آشکارا بازتاب یافته است. از رهگذر این پژوهش، و در خلال معرفی یک نسخه منحصربه فرد، نقش کلیدی زبان و ادب پارسی در شبه-قاره در دوره تیموری و صفوی جلوه و بروز بیشتری می یابد.
نمود مؤلّفه های ناتورالیستی در آثار داستانی دفاع مقدّس (مطالعۀ موردی: «زمستان 62» و «سفر به گرای 270 درجه»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
117-139
حوزه های تخصصی:
ناتورالیسم، مکتبی ادبی است که رفتارها، گرایش ها و افکار انسان ها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی می داند. طبق نظریه ناتورالیست ها، تمام واقعیّت ها و پدیده های موجود در طبیعت در دایره معارف علمی قرار دارد و با قوانین علوم طبیعی قابل توجیه است. به عبارت دیگر ناتورالیسم، فرمول کاربرد علم جدید در ادبیّات است. ناتورالیسم در ادبیّات بر جنبه های توارث، محیط، تقدیر محتوم، مشاهده زندگی به دور از آرمان گرایی و نفی مسائل ماورایی تأکید دارد و در این راه به ترسیم جزئیات -عموماً- زشت و ناخوشایند می پردازد. ناتورالیسم ادبی از طریق ترجمه آثار ادبی صدر مشروطه به این طرف در حوزه داستان نویسی فارسی وارد شد و نویسندگانی مانند صادق چوبک، صادق هدایت، احمد محمود، محمد مسعود، اسماعیل فصیح و... را تحت تأثیر قرار داد. بررسی آثار ادبیّات داستانی دفاع مقدّس، حاکی از وجود برخی از مؤلّفه های برجسته ناتورالیسم مانند عینیّت گرایی، بدبینی، سیاه اندیشی، شرح مبسوط فجایع جنگ، کاربرد کم سابقه برخی از تعابیر غیر مرسوم درباره رزمندگان، توجّه به علم فیزیولوژی و... در شماری از اینگونه آثار است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با کمک منابع کتابخانه ای، برخی از شاخصه های ناتورالیسم را در دو رمان «زمستان 62» از اسماعیل فصیح و «سفر به گرای 270 درجه» از احمد دهقان واکاوی نموده است. نتیجه بررسی با توجّه به شواهد متنی نشان می دهد که در این دو اثر، برخی از مؤلّفه های ناتورالیستی نمود بارزی دارد. می توان گفت که آنچه آثار ناتورالیستی را از سایر نوشته ها متمایز می نماید، در این دو رمان قابل شناسایی است.
معاصرسازی اشعار کهن در رمان جزیرۀ سرگردانی و ساربان سرگردان سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
141-168
حوزه های تخصصی:
معاصرسازی، ناظر بر کاربرد ادبیات اعصار پیشین در ادبیات معاصر و هماهنگ کردن این نوع ادبیات، با روحیات و ذهنیات انسان امروز است که این امر، نقش مهمی در خلق آثار ادبی، غنی کردن آنها و ارتباط بینِ فرهنگی در دوره های مختلف دارد. سیمین دانشور از جمله داستان نویسانی که از این شیوه، در آفرینش آثار داستانی خود استفاده کرده است. در رمان «جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان» شعر شاعران مختلفی مانند حافظ، مولوی، سعدی و خیام معاصرسازی شده است. هدف این پژوهش بررسی نقش این اشعار و شیوه معاصرسازی آنها، در رمان مذکور بر اساس روش توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد دانشور در رمان مذکور، بیشتر از شعر حافظ استفاده کرده و در خوانش نو از اشعار کهن و هماهنگ کردن آنها با فضای جامعه امروز ایران، بیشتر به آنها مفهوم و معنایی اجتماعی سیاسی داده است. همچنین این اشعار جزو ساختار رمان او شده اند و نقش بسیار مهمی در شخصیت پردازی ها، نشان دادن نوع اندیشه و وابستگی های ذهنی شخصیت های رمان، طرح ریزی پیرنگ، تقویت درونمایه ها، توصیف مکان، حقیقت مانندی و ایجاد ارتباط بین گذشته فرهنگی و اجتماعی ایران با امروز آن دارند.
تحلیل انتقادی رمان «شطرنج با ماشین قیامت» بر اساس نظریه تئودور آدورنو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان شطرنج با ماشین قیامت نوشته ی حبیب احمدزاده به واسطه ی روایتی دوم شخص که پیوندی میان راوی و مخاطب در عین ایجاد فاصله ایجاد می کند، به بازنمایی جامعه ی جنگ زده می پردازد. راوی روایتی متفاوت و گاه متناقض از جنگ _از گزارش واقعیت انضمامی تا فراهم نمودن بستری برای اندیشیدن انتقادی در رابطه با آن_ به مخاطب ارائه می دهد. این امر نشان می دهد که توجه به انواع و ابعاد روایات متن و قرار دادن آنها در کنش متقابل با یکدیگر، چگونه منجر به دریافت های متفاوت و نوین می گردد. در خوانش های ارائه شده از رمان شطرنج با ماشین قیامت پرداختن به جزئیات، منجر به نقد فردگرایانه ی متن و قرار گرفتن مسائل اجتماعی در ساحتی فردی شده است. در مواجهه ی حاضر با متن سعی بر آن است تا با توجه به درهم تنیدگی روایات و در نظر داشتن روایت شطرنج با ماشین قیامت در کنش با خرده روایات، وضعیت فرهنگی – اجتماعی به تصویر کشیده شده ی زمان جنگ مورد بررسی و نقد قرار گیرد. این نگاه به متن، در واقع فراخوانی مخاطب به تأمل در شکل روایت جهان توسط شخصیت ها و کنش و واکنش آنها نسبت به واقعیت القایی و در نتیجه چگونگی بازتفسیر آن است.
روایت شاهنامه از گفتمان قدرت در داستان بهرام چوبینه و خسروپرویز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
147 - 166
حوزه های تخصصی:
روایت خیزش بهرام چوبین علیه سلطه دو تن از پادشاهان بزرگ ساسانی یعنی هرمز و پسرش خسروپرویز، تنها نمونه ای از مواردی متعدد است که فردوسی از سرشت سیری ناپذیر آدمی برای ارضای غریزه قدرت طلبی و ستیز پیوسته او در جهت دست یابی به قدرت مطلقه حکایت می کند. رابطه بهرام با شاهان ساسانی از طولانی ترین تعامل های میان شاه و پهلوان است که بخشی بزرگ از آن به مجادله پرشور میان بهرام و خسرو اختصاص یافته است. واکاوی گفت وگوی آنان شیوه ای شایسته است جهت تحلیل مناسبات قدرت در دربار سیاسی ایران. ضرورت انتساب به تبار پادشاهان، بزرگان و پهلوانان از یک سو و لزوم مقبولیت ملی و مردمی از سویی دیگر در کسب حاکمیت مشروع، نوع خاصی از گفتمان را میان خسرو و بهرام رقم زده است که در نوع خود در شاهنامه بی نظیر است؛ به ویژه آن که تاریخ نیز بر آن صحّه می گذارد. در مقاله حاضر ضمن سودجستن از برخی مؤلّفه های کاربردشناسی زبان، به ارتباط تنگاتنگ دو نوع ویژه زبان یعنی قدرت و ایدئولوژی پرداخته ایم.
بررسی شناختی استعاره در غزل: مطالعه ای تطبیقی و پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی تطبیقی غزل از دیدگاه استعاره مفهومی (لیکاف، ۱۹۸۰) می پردازد. پیکره زبانی این پژوهش شامل ۲۴ غزل (۱۸۹ بیت) از زبان های فارسی، ترکی آذربایجانی و انگلیسی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پربسامدترین حوزه مقصد در نظام مفهومی شعرا در غزل حوزه «عشق» است. همچنین، استعاره های مفهومی غالب در حوزه عشق، با توجه به دیدگاه لیکاف، در زبان های فارسی، ترکی و انگلیسی بدین قرار است: الف) زبان فارسی: عشق سفر است، عشق شراب است، عشق پیوند است، عشق آتش است، عشق بیداری است، عشق معامله است. ب) زبان ترکی: عشق ظلم است، عشق ضرر است، عشق انتظار است، عشق چرخش/طواف است، عشق بهار است، عشق شراب است، عشق واعظ است. ج) زبان انگلیسی: عشق زنده است، عشق ناپایدار است، عشق تضاد است. از دیگر یافته های مطالعه حاضر این است که در برخی از غزل ها صورت زبانی شعر در بسامد وقوع استعاره مؤثر می باشد. به عبارت دیگر، فرم زبانی در غزل می تواند بر نوع و میزان استفاده شاعر از استعاره تاثیر مستقیم داشته باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استعاره مفهومی غالب در غزل همان هسته تشکیل دهنده و ایجادکننده شعر می باشد. استعاره مفهومی مذکور از ابتدای تشکیل غزل به عنوان نیروی محرک شاعر بوده و احتمالا شاعر را به گفتن شعر واداشته است.
نقش روضه الشّهدای کاشفی در گسترش تحریفات تاریخ عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روضه الشّهدای ملّا حسین واعظ کاشفی (د. 910ق) تصویرگر واقعه عاشورا با بیانی ادیبانه و جذّاب و یکی از اوّلین مقاتل فارسی و از تأثیرگذارترین آثار پیرامون واقعه کربلاست. این اثر پس از نگارش تا به امروز، به سبب گسترش اخبار مجعول و تحریف وقایع، مورد انتقاد جدّی قرار گرفته است، به شکلی که آن را از جمله مهمترین دلایل اشاعه اخبار دروغین و ضعیف تاریخی در مورد حادثه عاشورا دانسته اند. در این مقاله ادبی- تاریخی با بهره جویی از روش تحلیلی – توصیفی، پس از توضیحات مختصری پیرامون ویژگی های اجتماعی- فرهنگی پایانِ عصرتیموری و آثار و زندگانی کاشفی، ضمن بیان و نقد نظریات مختلف در مورد این اثر و نویسنده آن همچنین ذکر انواع تحریف در واقعه عاشورا، به دلایل ورود مجعولات و تحریفات تاریخی به این کتاب و علل اقبال عمومی به آن پرداخته شده و منابع مورد استفاده و شیوه روایت کاشفی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش مبیّن این حقیقت است که مسائلی مانند ضعف منابع مورد استفاده کاشفی، شیوه های روایت داستانی و صوفیانه او؛ تکیه بر حافظه مؤلّف به دلیل اشتغال وی به امر وعظ و توجّه به انشاءپردازی به جای دقّت در نقل وقایع و قصد کاشفی به عنوان واعظی شیعی در ایجاد ارتباط عاطفی مردم روزگارش با اهل بیت (ع)، از مهمترین دلایل ورود تحریفات به این کتاب است. همچنین می توان گفت تیموریان خراسان فضایی ایجاد کردند که نتیجه اش پذیرش تشیّعی شد که بعدها صفویّه به تبلیغ و رسمیّت بخشی به آن همّت نمودند.
المضامین الوطنیّه فی أشعار محمّد تقی بهار وحافظ إبراهیم؛ دراسه مقارنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
25 - 43
حوزه های تخصصی:
ملک الشعراء بهار و حافظ إبراهیم من جمله الأدباء الذین تطرّقوا إلی الوطن والوطنیّه فی أشعارهم بصوره مکثّفه. من هذا المنطلق نسعی فی هذا المقال أن ندرس أشعارهما الوطنیّه دراسه مقارنه تقوم علی أساس المدرسه الأمریکیه فی الأدب المقارن؛ أی المدرسه الّتی لا تبحث فی مواطن التأثیر والتأثّر فحسب؛ بل تخوض فی مجال التشابه والخلاف أیضاً. یظهر لنا من خلال المقارنه القائمه بین الشاعرین، بأنّ: الوطنیّه وحبّ الوطن من أهمّ أفکارهما فی الشعر؛ فالاتّجاه الوطنی بارز جدّاً فی أشعارهما؛ بحیث تحوّل هذا المضمون إلی عنصر أسلوبی وحاسم فی المستوی المضمونی واللغوی فی شعرهما. أمّا أهمّ الموضوعات المشترکه الّتی تطرّق إلیها الشاعران حول الوطن والوطنیّه؛ فهی عباره عن: الحبّ والرغبه إلی الوطن، شوق الإنسان إلى الوطن البعید الّذی أصبح مغترباً عنه، مکافحه الاستعمار، الفخر بالتأریخ والأمجاد الوطنیّه الماضیه والاجتهاد لإحیاء العزّه والعظمه السابقه وهجاء الحکّام الّذین لا یلقون بالاً بأمور الملک والشعب.
مسرحیات بهرام البیضاوی بین التاریخ والأدبینِ العربی والفارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
117 - 136
حوزه های تخصصی:
بهرام البیضاوی کاتب لأفضل المسرحیات وشخصیه لامعه فی النثر الفارسی ومخرج مسرحی وسینمائی ومحب للثقافه الإیرانیه وحضارتها، حیث استخدم مکنزه الأساطیر وأدب الفولکور والأدب الشعبی والأدب الشفوی بأحسن الوجوه فی مسرحیاته. مسرحیاته ذات أهمیه کبیره بسبب العدید من التضمینات التی قام بها من هذه المکنزات القدیمه. یمکن القول إن البیضاوی بدوره یستمر طریقه الفردوسی فی إعاده قراءه التاریخ والأساطیر والملحمات وإعاده صیاغتها، وقد ألهم مسرحیاته، سواء فی شکل المسرحیات أو فی شکل السیناریوهات، من المصادر القدیمه. یحاول هذا المقال تصنیف الجذور الرئیسه للمسرحیه مع البیضاوی من خلال طریقه نقد «موجهه للقراءه» بطریقه وصفیه تحلیلیه، من أجل الختام بملخص مناسب لمصادر مسرحیه المؤلف والمعالجه الخاصه للمؤلف ونهج التعامل مع هذه الجذور. تظهر النتیجه أن بهرام البیضاوی لا یتعامل مع فتره محدده من التاریخ، ولکن فی أعماله یمکن رؤیه العدید من التضمینات التاریخیه مثل التاریخ الأسطوری والملحمه وعاشوراء وتاریخ إیران قبل الإسلام وبعده. وفی معظم هذه القراءات، ربط أعماله بالتیارات والأفکار المعاصره.
بررسی اصالت و قدمت برخی روایات مربوط به رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بن مایه های سازنده حماسه ها، اسطوره ها هستند. در روایت های حماسی، نشانه هایی از اساطیر و الگوهای اساطیری دیده می شود. بعضی از شخصیت ها، روایت ها، مکان ها و دیگر عناصر ممکن است ریشه در اساطیر داشته باشند. یکی از شخصیت هایی که درباره اساطیری یا غیراساطیری بودن او و روایت های مربوط به او، بسیار سخن گفته شده، رستم است. روایت ها و داستان هایی که درباره رستم در حماسه های ایران وجود دارد، درباره بعضی پهلوانان دیگر نیز آمده است؛ مانند نوع زاده شدن رستم، آوردن پادشاه از سرزمینی بیگانه یا شیوه مرگ او. در این روایت های مشابه روایت های رستم، بن مایه هایی دیده می شود که نشان می دهد نسبت به داستان های رستم اصیل تر یا کهن تر است. در این مقاله، با بررسی چند گونه از این روایت ها، نشان داده شده که داستان های دیگر نسبت به داستان های مربوط به رستم از بن مایه های اساطیری قدیم تر یا ابتدایی پیروی می کنند و بن مایه مربوط، در روایت های مربوط به رستم یا دیده نمی شود، یا رنگ باخته است یا شکلی جدیدتر و منطقی تر دارد و بنابراین، روایت های دیگر، نسبت به روایت های رستم اصیل تر یا حداقل کهن تر هستند و روایت های مربوط به رستم باید روایت هایی جدیدتر یا به دلیل تبدیل او به پهلوان اول حماسه ملّی، بر اساس دیگر روایت ها ساخته شده باشد.
تطور بیان تمثیل در داستان رستم و سهراب شاهنامه حکیم فردوسی
حوزه های تخصصی:
در نگاه طولی ومطالعه ی مکرر در داستان رستم و سهراب ونظر به اهمیت این داستان از شاهنامه ی فخیم فردوسی حکیم انجام این مهم پژوهشی لازم آمد که انواع تمثیل در جوف این داستان معین و متبین وتفسیر و آشکار گردند. پژوهنده پس از مطالعه طولی اثر با دیدگاه فنی و لفظی به این نتیجه رسیده است که داستان رستم وسهراب که از دیالوگ های طولانی میان قهرمانان تشکیل شده، تابلویی از صنایع بدیعی، بیانی و زیباشناختی مخصوصاً در زمینه ی تمثیل به شکل های گوناگون در بستری از کاربردهای استعاری آنیمیسم و فورگراندیک، (کاربرد همه ی صنایع بدیعی وبیانی برای بهتر بیان کردن اثر ادبی در داستان های شاه نامه در این داستان مشهود است) و تشبیه، کنایه، مجاز، حس آمیزی، لف و نشر و ارسال المثل است. آنچه در این داستان بروز وحضور بیشتری دارد گونه های مختلف اغراق مبالغه وتبلیغ است البته در داستان های دیگر شا هنامه هم حضور این صنایع جزو شاکله ی اصلی داستان های حماسی شاهنامه هست ونیز تشبهات مرکب توصیفی برگرفته از مشهودات از نوع حسی به حسی آمیزی به وفور کاربرد دارد که در داستانهای دیگر شاهنامه به این کثرت وگستردگی نیست. ضرورت این تحقیق فهم و درک بهتر تمثیل های بکار رفته در داستان رستم و سهراب برای پژوهندگان با بهره بردن از صنایع بدیعی و بیانی بمنظور درک بهتر محتوایی این رزم نامه شاهنامه است. این جستار بصورت کتاب خانه ای و توصیفی-تحلیلی و با توجه به ابیات شاهنامه فردوسی حکیم در طول داستان رستم وسهراب صورت پذیرفته است و هدف تنوع این کاربردهای گسترده نشانه پرورده بودن مطلب و عمق بخشیدن به آن در بازخوانی های مکرری است که فردوسی حکیم در مدت بیش از سی سال از سال 369 تا 402 انجام داده است.
تحلیل بن مایه های اسطوره ای در آثار نویسندگان معاصر (رمان درخت انجیرمعابد، داستان های کوتاه کاج های مورّب، باغ اناری و جایی دیگر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
201 - 232
حوزه های تخصصی:
حیات و مرگ گیاهان و درختان از دیرباز مورد توجه بشر بوده است. بشر هر چهارفصل را با دوران زندگانی خود یکی دانسته و داستان هایی از پرستش و شفابخشی گیاهان ساخته است. او به درختان دخیل بسته و علاج درد خود را از آنها جُسته است. در پَسِ این نگاهِ بشر نخستین، حقیقتی نهفته است و آن، استمداد از تجلّیِ شفابخشی است نه پرستش درخت! نیاکان ما در جست وجوی جوانی و جاودانگی محو پدیده هایی شده اند که به گمان خود منبع جاودان این نیروها هستند؛ پس باید اسطوره ها را کاوید تا به حقیقت آنها رسید. رمان ها و داستان ها بهترین مجال برای درخشش اسطوره ها هستند. در این مقاله به بررسی بن مایه های گیاه پیکری در درخت انجیر معابد ، باغ اناری ، جایی دیگر و کاج های مورّب پرداخته ایم. روش پژوهش ما به شیوه توصیفی تحلیلی است و بعد از استخراج داده ها به تحلیل بن مایه ها پرداخته ایم. هدف بررسی نحوه حضور بن مایه های گیاه پیکری در این آثار است؛ اینکه آیا آنها به شکلی نمادین حضور دارند یا به صورت روایت اسطوره ای؟ در آثار بررسی شده، این بن مایه ها هم به شکل نمادین و تلویحی حضور دارند و هم به صورت روایت اسطوره ای. ضروری است با نگاهی اسطوره پردازانه زوایای این داستان ها را بکاویم تا بن مایه های اساطیری را در آنها برای تشخیص ابتذال و خرافه از حقیقت اسطوره ای باز شناسیم.
مرصاد العباد؛ کهنه گرایی در زبان و شعریّت در آهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
277 - 306
حوزه های تخصصی:
کتاب مرصاد العباد، از متون تعلیمی عرفانی بوده و نجم رازی در این اثر، نثری شیوا و رسا دارد. مولّف تلاش کرده است تا اصول تعالیم صوفیّه را به زبانی ساده و آهنگین بیان کند و سبک بیانی خاص خود را دارد؛ در این اثر، ویژگی های نثر مُرسل و نثر فنّی به هم آمیخته است و نویسنده، از لحاظ زبانی، متأثّر از زبانِ سبک نثر مُرسل است و زبانی کهنه گرا دارد. در کنار این، او از آهنگ و موسیقی که کارکردی شعری poetic function دارد، بسیار استفاده کرده و از این لحاظ نثر خود را به نثر فنّی نزدیک کرده است. مقاله حاضر به بررسی ویژگی های زبانی و موسیقیایی مرصاد العباد می پردازد و تلاش بر آن است تا کهنه گرایی زبانی مرصاد العباد و کیفیّت موسیقیایی آن با تکیه بر تناسبات لفظی، سجع و جناس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. کاربرد واژگان به شکل قدیمی، استفاده از واژگانی که در دوره مؤلّف کاربرد نداشته، کاربردهای دستوری کهنه همچون: افعال پیشوندی، استعمال جزء پیشین «ب» (باء تأکید) در افعال ساده (مثبت و منفی)، استفاده از یاء شرطی و... کهنه گرایی زبانی نویسنده را نشان می دهند. کاربرد انواع سجع و جناس نیز توجّه نویسنده به تناسبات لفظی و موسیقیایی را در این اثر می نمایاند. کاربرد گسترده سجع متوازی، تلاش مؤلّف برای خلق زبانی آهنگین در این اثر را تصدیق می کند. روش پژوهش حاضر، تحلیلی-توصیفی است و نتیجه پژوهش نشان از آن دارد که زبان این کتاب، زبانی کهنه گراست و سجع و موسیقی و جناس و انواع تناسبات لفظی در این کتاب، پُر کاربرد بوده و از اصلی ترین ویژگی های ادبی این اثر است.
Analyse Structurale du Roman les Yeux Baissés de Tahar Ben Jelloun d’après Roland Barthes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Dans cet article, nous essayons d'analyser d’une manière descriptive-analytique le roman Les yeux baissés de Ben Jelloun en nous appuyant sur les deux méthodes de Barthes, afin de montrer la compatibilité et la connexion des composants et des infrastructures du texte par une analyse structurale, et également de chercher les codes épars dans le roman en reposant sur la théorie de cinq codes pour faire face aux complexités et aux implications étendues du roman. À cet effet, après avoir introduit les préparatifs de Barthes et décrit son analyse structurale à trois niveaux, fonctionnel, actionnel et narrationnel, ainsi que la recherche de différents codes (herméneutiques, proaïrétiques, culturels, sémiques symboliques), le résultat indique que dans ce roman, presque le même nombre de fonctions et d'indices a été utilisé. Mais l'existence des informants est relativement faible. Concernant les personnages, psychologiquement la catégorie de lutter est dominante et l’instance personnelle singulière est la plus colorée. Les cinq codes apparaissent à des fréquences différentes en prédominant les codes proaïrétiques et sémiques. En choisissant une femme comme narratrice à la première personne, symbolisant de la classe opprimée de la société marocaine, l'auteur aborde des questions telles que l'exil, la misère, le scepticisme, le statut de la femme, l'immigration, l'humiliation et la discrimination. En mettant en évidence une collection des contrastes culturels dans son ouvrage, l’écrivain démontre les contradictions sémantiques de liberté / captivité et de modernité / tradition. Toutes les données qui en résultent confirment l'hypothèse de pluralité de sens.
La relecture et l’évolution de mythe Robinson dans Vendredi ou les Limbes du Pacifique de Michel Tournier(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Dans ses romans, Michel Tournier, L'écrivain français (1924-2016), utilise des mythes et des symboles mythologiques. Sa relecture vise à un objectif particulier, qui est d’exprimer ses idées philosophiques et historiques et de dépeindre la condition de l’homme vivant dans un monde turbulent et chaotique. Dans cette recherche, une tentative a été faite pour traiter l'une de ces relectures, qui a lieu dans le roman Vendredi ou les Limbes du Pacifique et donne une relecture du mythe de Robinson, tirée du roman de Daniel Defoe. Le but de cette recherche est de montrer l'influence de la vision du monde de l’écrivain sur le mythe et d'examiner comment celui-ci apparait dans ce roman et quelles sont ses différences, malgré les similitudes formelles, avec le roman original. La recherche débute par une introduction sur la définition du mythe et son importance dans l’œuvre de Tournier. Ensuite, nous traiterons des principaux aspects du mythe dans le roman ainsi que sa relation avec la vision du monde de l'auteur. L'approche utilisée dans cette recherche est une approche analytique basée sur le concept de mythe et sa place dans la pensée moderne. Le regard de Tournier donne au mythe de Robinson un aspect profond, philosophique et multidimensionnel très différent de l'aspect unidimensionnel et chronologique du roman de Defoe. L'univers mythique que Tournier crée dans son roman lui permet d'exprimer des problématiques liées à la situation de l'homme moderne, notamment sa solitude et son rapport à l'autrui.
De la phobie à la manie, le regard imagologique de Myriam Harry à l’égard de l’Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Cette recherche porte sur l’œuvre littéraire de Myriam Harry et sa représentation de l’étranger, en l’occurrence l’Iran, dans le cadre duquel on analysera ses spécificités. Notre attention se concentre tout particulièrement sur ses récits de voyage en Iran publiés au début du XXe siècle . En se penchant sur les présupposés méthodologiques de l’imagologie , particulièrement ceux préconisés par Daniel-Henri Pageaux, ce travail prétend tâtonner dans l’approche analytique des images littéraires de l’Autre. Cela faisant, nous avons tenté d’apporter une réponse aux questionnements concernant l’altérité tout en suivant de près le parcours de celle-ci au travers des lieux, des personnages, des coutumes et de la littérature qui constituent en somme le matériel de l’œuvre de Harry. C’est en appliquant la méthodologie de Pageaux sur les ouvrages choisis de Harry que ce travail mettra la lumière sur le fonctionnement du regard imagotypique de l’auteure et les attitudes de celle-ci désignées par les suffixes « manie », « phobie » ou « philie ».
Lʼétude de l'analyse des souvenirs de l'enfance, l'autobiographie et la narration dans Enfance de Nathalie Sarraute(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Cet article examine l'analyse des souvenirs d'enfance, l'autobiographie et la narration à travers Enfance de l'écrivaine française du XXe siècle, Nathalie Sarraute. Parmi ces écrivains, Nathalie Sarraute peut être mentionnée comme une chercheuse des profondeurs inconnues de l'existence humaine appartenant à ce siècle. Elle a consacré toute sa vie littéraire à découvrir les phénomènes intérieurs et cachés médiateurs entre le subconscient humain et l'esprit conscient, les appelant tropismes . Un auteur qui tente d'analyser l'atmosphère complexe et indicible au-delà de ces intrigues et de certains personnages et actualités contractuelles. Dans cet article, nous examinons comment l'auteur âgé regarde avec méfiance vers le passé en faisant résonner une voix narrative apparentée telle que l'amitié téméraire, et nous étudions également les procédures utilisées dans la préparation de cet ouvrage, avec une lecture psychanalytique et en s'appuyant sur des théories Freud, nous examinerons le travail pour accéder aux couches cachées. En utilisant les théories de Philippe Leujeune et Monique Gosslin pour examiner la structure du texte, nous cherchons à montrer pourquoi une autobiographie, qui devrait être essentiellement à une voix, est à deux voix, la fonction de la seconde voix, le rôle de l'imagination dans le difficile processus de récupération des souvenirs et quel est l'explication de l'écriture ? Dans cette recherche, nous essayons d'aborder le nouveau mode de narration dans Enfance de Sarraute, qui a utilisé le dialogue in-texte entre le narrateur et le personnage pour raconter ses souvenirs d'enfance dont le rôle apparaît clairement. Enfin, nous examinerons les deux voix du récit et de la perspective à partir de la théorie de Gérard Genette..
بررسی شیوه های کانونی سازی روایت در رمان«عاشقانه های یونس در شکم ماهی جمشید خانیان» براساس نظریۀ ژرار ژنت
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با شناخت تحلیل مهارت های خانیان در ساخت و پرداخت روایت و بررسی شیوه های آن از منظر کانونی سازی براساس نظریه ژرار ژنت، این پرسش مطرح می شود که: راوی، از چه زاویه دیدی به افراد و حوادث داستان نگاه می کند؟، روایت داستانی مقید به زاویه دید است؟، با توجه به جنبه های کانونی سازی، رمان عاشقانه های یونس دارای طرح مکرر، متناوب و مارپیچی است که برای مخاطب نوجوان کشش و جذابیت خاصی ایجاد می کند، و کانون دید شکل گرفته در این رمان زمانی، مکانی، روان -شناختی و ایدئولوژیکی است و راوی مرکز توجه می باشد، که روایت گری و چندصدایی بودن روایت را توجیه می کند. بسامد، دیرش، و زمانبندی به شکل معناداری در متن، و عشق و جنگ دو نقطه کانونی و محور اصلی می باشند که با توجه به خشونت و بیرحمی جنگ، در عشق پاک دو نوجوان جریان دارد. جمشیدخانیان از نویسندگان مطرح حوزه کودک و نوجوان ایران با گرایش به سبک رئال در آثار خود در سال های اخیر، خصوصاً در رمان «عاشقانه های یونس در شکم ماهی» منجر به جذب مخاطب نوجوان گردیده است.
بازخوانی شخصیت توس از منظر فروید (خوانشِ فرویدیِ شخصیت توس در شاهنامه)
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
123 - 132
حوزه های تخصصی:
یکی از حوزه های بنیادی مطالعات ادبی معاصر، خوانش متون ادبی کهن، از دیدگاه نظریه پردازان معاصر است که مایه پویایی این متون و بینش نوینِ خواننده می گردد. از مهم ترین این نظریه پردازان زیگموند فروید( 1939 - 1865 ) است. فروید مهم ترین دستاورد خود درباره ذهن و نحوه کارکرد آن را که در برگیرنده لایه های مختلف روان است، ارائه می دهد. شاهنامه ابوالقاسم فردوسی ( 411- 329) از جمله آثار گرانسنگی است که شخصیت های برجسته و گونه گون در بخش های مختلف آن حضور دارند به گونه ای که می توان با تکیه بر نظریه فروید به تحلیل و بررسی شخصیت ها پرداخت. توس شاهزاده – پهلوانی است که فردوسی به چندگانگی شخصیت وی اشاره نموده و جدال درونی و بیرونی وی را به خوبی به تصویر می کشد. در این مقاله به نقد و تحلیل شخصیت این شاهزاده ایرانی بر اساس نظریه ساختاری فروید و مکانیسم های دفاعی پرداخته ایم. کلیدواژه : شاهنامه، فروید، توس، کارکرد روان، مکانیسم دفاعی، شخصیت
تحلیل سبکی خاطره نگاری شاعران و نویسندگان در مقایسه با رجال دیوانی وسیاسی از عصر مشروطه تا انقلاب اسلامی
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
133 - 143
حوزه های تخصصی:
خاطره نگاری یکی از منابع ارزنده برای شناخت ساختار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی دوره های مختلف تاریخی است. این پدیده بعداز انقلاب مشروطه، مورد توجه دو گروه جامعه ؛ رجال سیاسی، درباری - رجال ادبی، فرهنگی قرار گرفت و دستاوردی متفاوت برای تصویر مسائل و حقایق جامعه شد. برهمین اساس نگارندگان این پژوهش برآنند تا با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی و مقایسه سبک خاطره نگاری در آثار رجال سیاسی و ادبی ، از عصر مشروطه تا انقلاب اسلامی بپردازند. نگارش خاطرات از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی بر اساس مقام وموقعیت نگارنده، تأکید بیشتری بر روی حوادث سیاسی و یا اوضاع اجتماعی دارند. خاطره نویسانی که تأکید بر نگارش خاطرات سیاسی دارند، آنگاه که از مسائل شخصی وخانوادگی خود می نویسند، اطلاعات سودمندی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی یک ملت به دست می دهند. آداب ورسوم، پوشش، هنجارهای اجتماعی، اعتقادات و نکاتی این چنینی را می توان تا حد بسیاری در خاطرات یافت و این نکات چه بسا از جهاتی مهمتر از دستآوردهای مسأله مربوط به تاریخ سیاسی یک جامعه باشد؛ زیرا به دست دادن الگویی از اوضاع فرهنگی ای است که مورخان تواریخ رسمی به آن کمتر توجه می کنند. یافته های پژوهش حاکی از تفاوتهای سبکی خاطرات شاعران و نویسندگان در قیاس با رجال سیاسی –درباری است. آثار خاطره نگار این دو گروه جامعه از جنبه های مختلف بررسی شد و تفاوت های آشکاری در زمینه های زبان شناسی، ادبیات (شیوه بیان، کلمات گویشی و محاوره ای، کلمات رکیک ودور از ادب)، مسأله صحت خاطرات، تفاوت مخاطبان و انگیزه نگارش خاطره ها و فضای حاکم بر خاطره نگاشته ها وجود دارد.