پژوهش ادبیات معاصر جهان(پژوهش زبان های خارجی)
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره 26 پاییز و زمستان 1400 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اوژن یونسکو در آثار نمایشی خود، با هدف نمایش خلاءهای هستی انسان و احتضار وجود آدمی، زبانی را برمی گزیند تا بتواند این حجم از شکست را هم در قالب گفتار و هم در بطن زندگی آدمی به روی صحنه بیاورد. در حقیقت، یونسکو از زاویه دیگری به زبان می نگرد و با ناکافی و ناتوان جلوه دادن زبان، زمینه فرسایش آن را در ذهن خواننده فراهم می آورد و توازن موجود بین زبان و اندیشه را متزلزل می کند. وی با بنمایه کردن خلاء و گسیخته نشان دادن کلام و هستی انسان، شخصیت هایش را در جهانی فاقد معنا رها می کند، آنگونه که هیچ جایگاه و گریزگاهی برایشان متصور نمی شود. با در نظر داشتن این رویکرد در نمایشنامه های یونسکو، در این پژوهش می کوشیم به مطالعه احتضار وجود انسان در این دنیای پرهیاهو، از ورای اضمحلال زبان بپردازیم. بدین منظور از انگاره های ارنو ریکنر در رابطه با تئاتر نو و پاره ای از نمایشنامه های یونسکو بهره خواهیم گرفت.
بازتاب هویت ایرانی در شعر معاصر تاجیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکنون بیش از 250 سال از جدایی تاجیکستان از ایران می گذرد از آن زمان تاکنون این کشور جنگ های خونین و حوادث تلخ بسیاری را از سر گذرانده است اما هویت ایرانی خود را با قوت حفظ کرده است. شعر معاصر تاجیکستان وارث ادبیات کهن فارسی و آیینه ای است که تجلی فرهنگ ایرانی را به وضوح در آن می توان دید. این مقاله شعر پنج شاعر برجسته تاجیک را از منظر عناصر و مولفه های فرهنگ ایرانی مورد مطالعه قرار داده است. در این بررسی مشخص شد شاعران تاجیک فراتر از مرزهای سیاسی به وطن تاریخی خود ایران نظر دارند و شیفته وار به میراث فرهنگی و ادبی مشترک خود با ایران می نگرند و به آن می بالند و دو عنصر زبان فارسی و گذشته تاریخی مشترک مهم ترین عناصر شکل دهنده هویت فرهنگی آنهاست. تجلی فرهنگ ایرانی را در شعر آنان می توان به صورت بزرگداشت زبان فارسی و نگرانی از سرنوشت آن در برابر هجمه های گوناگون، یادکرد گذشته مشترک، تعظیم اساطیر و شخصیت های ایرانی به ویژه شاعران مشاهده کرد.
اقتباس پسااستعماری، تقلید یا بومی سازی؟تجلی مرگ فروشنده اثر میلر در فیلم فروشنده فرهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ سینمای ایران فیلم های اقتباسی متفاوتی تولید شده است. ارتباط بین فیلم فروشنده اصغر فرهادی (1395)، به عنوان اقتباسی از مرگ فروشنده اثر آرتور میلر(1949) با نقدهای متفاوتی در ایران و غرب روبه رو شد. یافتن علت تنش بین گفتمان هایی که فیلم را نقد و بررسی کرده اند، هدف اصلی نگارش این مقاله است. با رویکردی پسااستعماری، بالاخص با عنایت به نظرات هومی بابا ( - 1949)، اثر فرهادی را در جهت روشن کردن رابطه میان غرب و شرق در سینمای ایران بررسی می کنیم. در این پژوهش، اقتباس فرهادی به عنوان تقلیدی از مرگ فروشنده میلر در نظر گرفته می شود؛ با مطالعه دقیق متن نمایشنامه و فیلم فرهادی، این نتیجه حاصل می شود که اقتباس فرهادی صرفاً تقلیدی هومی بابایی از یک نمایشنامه آمریکایی نیست و بین مفاهیم بومی سازی و فضای سوم، شناور است. عناصر فرهنگی و اجتماعی غربی و ایرانی در این فیلم به گونه ای در کنار هم قرار گرفته اند که هم برای مخاطب ایرانی ملموس باشد و هم برای بیینده غربی تداعی کننده مرگ فروشنده باشد.
نقد تطبیقی شعر «سگ ها و گرگ ها» از مهدی اخوان ثالث و شاندور پتوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات ایران طی دو دوره ترجمه، بالندگی و شکوفایی قابل توجهی را تجربه کرده است؛ نخست در تحول و انتقال زبان و ادبیات فارسی از دوره پهلوی به فارسی دَری است و دوره دوم با آغاز مشروطیت. از طریقِ ترجمه، تحولات چشمگیری در قلمرو فرهنگ، زبان و ادبیات ایران ایجادشد؛ آثار بدیع و ماندگاری به تأثیر ترجمه پدیدآمد. مهدی اخوان ثالث که شعرش تجلی بخشِ آرمان ها و آیینه دردمندی جامعه ایران(1320-1360)است بعضی از آثارش را تحت تأثیر ادبیات دیگر ملت ها پدید آورد، او شعر معروف «سگ ها و گرگ ها» به تأثیر از شعری با همین عنوان و مضمون از شاندر پتوفی، شاعر انقلابی مجارستان سرود. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی با رویکرد نقد تطبیقی، چگونگی اخذ و اقتباس اخوان از شاندورپتوفی را بررسی می کند. هدف این پژوهش، ضمن بررسی منشأ الهامِ شعراخوان، تاکید بر این نکته است که در قلمرو هنر (=ادبیات) با بهره گرفتن از نماد و بیان نمادین زبان مشترک ملت ها می توان اشتراکات فکری ملت هارا که برخاسته از ضرورت های اجتماعی در جهت آگاهی بخشی به انسان است به تصویرکشید.
مطالعه ی تطبیقی نمایشنامه ی تانیکو با نمایشنامه ها ی آنکه می گوید آری و آنکه می گوید نه، اثر برتولت برشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو نمایشنامه ی به هم پیوسته ی آنکه می گوید آری، آنکه می گوید نه ، از جمله ی آثار برتولت برشت است که خاستگاه آن ها به یک درام «نو» ژاپنی به نام تانیکو بازمی گردد. این نمایشنامه ابتدا توسط آرتور ویلی به زبان انگلیسی و سپس توسط الیزبت هاپتمن به زبان آلمانی ترجمه شد و همین ترجمه مبنای کار برشت برای اقتباس های او از تانیکو قرار گرفت. اما، هم دو ترجمه ی یاد شده و هم نمایشنامه های برشت تفاوت هایی اساسی با نمایشنامه ی اصلی داشتند. از همه مهم تر فضای مذهبی تانیکو، در ترجمه ها و نمایشنامه های بعدی به فضایی سکولار تبدیل شد و لاجرم در داستان و شخصیت ها تغییراتی جدی ایجاد کرد. مقاله ی حاضر می کوشد با بررسی آثار یاد شده، تفاوت های کلان بین تانیکو و آثار یاد شده ی برشت را تبیین کرده و از این طریق نگاه فلسفی، اجتماعی، مذهبی و زیباشناختی دو فرهنگ شرق و غرب را با استناد به این آثار مورد مقایسه و تطبیق قرار دهد.
در ورطه دگرگونی: تحلیل تغییرات احساس در رمان زن در ریگ روان با رویکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به تحلیل رمان زن در ریگ روان اثر کوبو آبه نویسنده پیشگام قرن بیستم ژاپن می پردازد. او نویسنده ای ست متعهد که تأثیرات جنگ، جامعه مدرن و سرگشتگی انسان در رویارویی با این مسائل را در آثارش گنجانده و از این رو با خوانش آثار او با مفاهیمی مانند بحران هویت و از خودبیگانگی برخورد می کنیم. او هر کدام از شخصیت هایش را در موقعیتی ناب و استثنایی قرار می دهد؛ تصمیماتی که توسط آن ها گرفته می شود و تغییراتی را که در زندگی شان تجربه می کنند، نمایانگر بحران های واقعی موجود در جامعه آن روزگار است که نویسنده می کوشد آن را در قالب رمان، شعر یا تئاتر بیان کند. حال آن که این تغییرات بر اثر چه عواملی صورت می پذیرد و چه روندی را طی می کند، در آثار گوناگون او با هم تفاوت دارد. در این مقاله تلاش کرده ایم تا با تحلیل اثر زن در ریگ روان روند تغییرات احساسی قهرمان داستان، نیکی جومپی را با رویکرد نشانه- معناشناسی عواطف بررسی کنیم تا بتوانیم در انتها به الگویی از این روند درونی تغییرات احساسی که در واقع نشأت گرفته از دنیای خارج و فشارهای بیرونی است دست یابیم.
نقش ایده ادبیات جهانی و تفکر ادبیات تطبیقی در تحقق تعامل فرهنگی ملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پذیرش ادبیات بیگانه در ادبیات خودی که در ایده ادبیات جهانی تثبیت و با ادبیات تطبیقی ابعاد گسترده ای یافته است، می تواند نقشی سترگ در تعامل فرهنگی ملت ها ایفا کند. گرچه دو جنگ مخرب جهانی اول و دوم در قرن بیستم و پدیده شوم "ترامپیسم" در قرن بیست و یکم که هر سه در ارتباط مستقیم با ناسیونالیسم افراطی قرار دارند، صفحات تاریکی را در تاریخ بشری رقم زده اند، اما از اهمیت تحقق آرمان "تعامل فرهنگی ملل" در نزد اندیشمندان و ادبای جهان هرگز کاسته نشد. اوج گیری جنبش های ناسیونالیستی در اوایل قرن بیست ویکم که با "ترامپیسیم" به بحرانی عظیم در جامعه بشری مبدل شده است، بار دیگر نقش مهم ایده ادبیات جهانی و ادبیات تطبیقی در جهان امروزی را هویدا ساخته است. جستار ذیل در صدد پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان با ابزار ادبیات به تعامل فرهنگی دست یافته و این تعامل را به تمامی حوزه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جهان امروزی بسط داد.
تحلیل جامعه شناختی کتاب ابن مشغلهاثر نادر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل جامعه شناختی در میان انواع نگرش های ادبی جایگاه ویژه ای دارد. این روش تحلیل با رویکردی محتوا محور به بررسی رابطه ی اثر ادبی با جامعه ای که متن از آن سرچشمه گرفته می پردازد. چنین تحلیلی از اثر ادبی می تواند به شناخت ساختارهای جامعه و مشکلات موجود در آن کمک کند. در این رویکرد، عوامل محیطی- تاریخی در بیرون از اثر و مؤلفه های اجتماعی بازتاب یافته در آن برجسته می شوند. مقاله ی حاضر سعی دارد با توجه به روش تحلیل جامعه شناختی کلود دوشه، کتاب ابن مشغله اثر نادر ابراهیمی را مورد مطالعه قرار داده و بازتابی که نویسنده از جامعه ی خود ارائه داده است را مورد مطالعه قرار دهد. ازاین رو، عناصرداستانی از جمله درونمایه و نشانه های مختلف اجتماعی و ردپای وقایع تاریخی با استفاده از روش تحقیق تحلیلی- توصیفی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرند.
ذهنیت گوینده در قصه های عامیانه صمد بهرنگی و شارل پرو بر اساس الگوی کربرات-اورکیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسان شناختی معتقدند که زبان ویژگی های بنیادی ذهن انسان را منعکس می کند. همچنین، می توان حضور کاربر زبان را از طریق شیوه های زبان شناختی در گفته هایش آشکار ساخت. همین مسئله زبان شناسان، از جمله کربرات-اورکیونی، را واداشته تا به تحلیل علائم فعالیت ذهنی گفته پرداز روی آورند. کربرات-اورکیونی، زبان شناس فرانسوی، معتقد است گفته پرداز در گفته های خود دو راه پیش رو دارد: گفتمانی عینی که در آن هیچ نشانی از او نباشد؛ و گفتمان ذهنی که حضور او بصورت تلویحی یا تصریحی در آن مشخص باشد. کاربرد صفات در گفته ها یکی از شیوه هایی است که به حضور یا عدم حضور گفته پرداز عینیت می بخشند. هدف ما در این مقاله بر آن است که ویژگی ذهنی صفات را در شش قصه عامیانه،که توسط صمد بهرنگی نویسنده ایرانی و شارل پرو ادیب فرانسوی قرن هفدهم میلادی گردآوری و بازنویسی شده اند، بررسی و مطالعه کنیم. برای نیل به این هدف، صفات بکار برده شده در این قصه ها را بر اساس طبقه بندی کربرات-اورکیونی مشخص کرده و به بررسی ماهیت ذهنی یا عینی آنها پرداخته ایم. نتایج بدست آمده از پژوهش صورت گرفته در سه قصه از هر کدام از نویسنده های مورد مطالعه، مبین این امر است که نه تنها این قصه ها از دیدگاه روایی با یکدیگر متفاوتند بلکه قصه های فرانسوی ذهنی و قصه های ایرانی عینی هستند.
تطبیق ادبی رساله زنده بیدار اثر ابن سینا با رمان هابیت تالکین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز ترجمه آثار علمی مسلمانان در قرن 12 و 13 میلادی توسط اروپاییان، سیل این ترجمه ها در زمانی که مسلمانان در قله شکوفایی علمی بودند، به اروپا وارد شد. در این میان یکی از شاخه های مهم ترجمه، ترجمه آثار فلسفی و ادبی مسلمانان از عربی به لاتین بود. ابن سینا، یکی از دانشمندان مشهور ایرانی بود که آثار علمی او در حوزه پزشکی و فلسفه مورد استقبال گسترده اروپاییان قرار گرفت. رساله زنده بیدار (حی بن یقظان) ابن سینا، از نمایشی ترین و کهن ترین رساله هایی است که در سال 1889 به زبان فرانسه ترجمه شده است، و شاید ترجمه انگلیسی رساله ابن طفیل آندلسی با همین نام، و اشاره مستقیم ابن طفیل در رساله خود به رساله زنده بیدار (حی بن یقظان) ابن سینا، منشاء آشنایی تالکین با رساله ابن سینا وتحت تاثیر قرار گرفتن او و الهام از آن برای نوشتن کتاب های رمان خود شده است. رمان هابیت نوشته جی آر آر تالکین یکی از جذاب ترین رمان های تخیلی فانتزی عصر حاضر است که توانسته طرفداران بیشماری را به خود جذب کند. در این پژوهش کوشش شده که به روش تحلیلی-توصیفی با نگاه به رویکرد ادبیات تطبیقی به سبک آمریکایی، اثرگذاری داستان «رساله زنده بیدار» ابن سینا بر پیکره داستان رمان هابیت ) تالکین ،1385) علیرغم تفاوت در محتوای آنها، بررسی و اثبات شود.
بازخوانی اسطوره «ایکاروس» و کارکرد ساختاری آن در داستان انیتشا نوشته ژان-ماری گوستاو لوکلزیو بر اساس آراء کلود لوی-استراوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لوکلزیو از نویسندگان قرن بیستم فرانسه با نوشتن رُمان اُنیتشا ماهیت و نظام اسطوره ایی را همچون رُمانهای دیگر خود در بستر روایت برجسته می کند. در نزد لوکلزیو اسطوره ایکاروس بصورت نهاد و نظامی اجتماعی ظاهر می شود تا تغییرات زمانی و تاریخی خود را در قالب معنایی برگشت پذیر ارائه دهد. در داستان اُنیتشا ، عناصر زمانی و مکانی بگونه ایی در کنار یکدیگر قرار می گیرند تا یک «خواب»، یک گذشته و یک هویت گُمشده را از ورای وقایع اجتماعی و عناصر طبیعی بازسازی کنند. خلق اسطوره در این داستان، مضامین و قواعد ساختاری را به همراه دارد. پیوند معانی اسطوره ایی نیز بگونه ای شکل می گیرد که پایداری و ویژگی «زبانیِ» خود را منعکس کند. از این رو، معنی اسطوره ایی ایکاروس در این داستان جزئی از زبان و نظامِ معنایی محسوب می شود که حاکی از تصاویر زمانی و مکانی، و برخوردار از ساختاری مشترک و همگانی است. و این ساختار زبانیِ اسطوره است که با اجزاء و لایه های گسسته و مستور به روایت ها و حوادث تاریخی شکل و اُلگو می دهد
ادبیات چیست؟ خوانشی ویتگنشتاینی از بازی زبانی ادبیات و نمود آن در صید قزل آلا در آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از چیستی ادبیات در تاریخ نقد ادبی همواره پاسخ هایی مناقشه برانگیز در پی داشته است. بسیاری از نظریه های ادبی کلاسیک تلاش کرده اند تا چیستی ادبیات را از رهگذر یافتن ویژگی متنیِ یگانه و مشترک در آثار ادبی فراچنگ آورند، اما این رویکردِ ذات باورانه همواره با چالشی اساسی مواجه بوده است: با ظهور آثار «آوانگارد»ی که آن «ویژگی» را نداشتند اما سرانجام به نحوی «ادبیات» به شمار می آمدند، کارآمدی نظریه های مذکور به چالش کشیده می شد. در پاسخ به این چالش، برنهاد مقاله ی حاضر این است که از نگاه ویتگنشتاین متأخر واکاوی قواعد حاکم بر نگارش ادبی نشان می دهد که ادبیات گونه ای بازی زبانی است که در آن «حرکت اشتباه» وجود ندارد. یک برتری تعریف پیشنهادی مقاله ی حاضر نسبت به سایر تعاریف و نظریه های پسا-ویتگنشتاینی این است که تعریف مذکور در عین ذات باورانه بودنْ در «ادبیات» انگاشتنِ آثار «آوانگارد» ادبی با چالش نسبتاً کمتری مواجه خواهد بود. در پایان، خواهیم دید که این تعریف ویتگنشتاینی از ادبیات چگونه به واکاویِ خوانشی جدید از معنای «خود-ارجاع» رمان صید قزل آلا در آمریکا یاری می رساند.
ویژگی های ادبیات داستانی آرتور شنیتسلِر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرتور شنیتسلِر، نویسنده و نمایش نامه نویس شهیر اتریشی، از بانیان ادبیات مدرن آلمانی زبان به شمار می آید. او که با تازه ترین و پیشروترین جریان های ادبی روزگار خود همگام و در پاره ای زمینه ها حتّی مبدع و پیشاهنگ بود تا امروز بر چندین نسل از نویسندگان و نمایش نامه نویسان شرق و غرب جهان اثر گذاشته است. شنیتسلِر به عنوان نویسنده ای روانشناس و روانکاو شهرت دارد و منتقدانْ هوشمندی کم نظیر وی در کاوش و کشف انگیزه های پنهان کنش انسانی را بسیار ستوده اند. امّا هنر داستان نویسی آرتور شنیتسلِر که موضوع این مقاله است جنبه های درخور توجّه دیگری نیز دارد که از آن جمله می توان به انسان دوستی مضمر در آن و پیوندش با ادبیاتِ زوال اشاره کرد. در این مقاله مهم ترین ویژگی های ادبیات داستانی آرتور شنیتسلِر – نویسنده ای که در ایران هرگز متناسب با اهمّیت و ﺷﺄن ادبی او شناسانده نشده است – بررسی می شوند. این بررسی خواننده را هم با بینش و مختصّات جهان فکری شنیتسلِر آشنا می کند هم با پاره ای خصوصیات فنّی هنر داستان نویسی او.
«ضد-زبان» و نقش آن در بازتعریف جغرافیای فرهنگی در نقشه عشق اهداف سویف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مقوله «ضد-زبان» و تاثیر آن بر بازنویسی «پیش نویس های هویتی» در عصر حاضر می پردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد شرق شناسانه و با بهره گیری از نظریات منتقدانی نظیر بیل اشکرافت و میخائیل باختین و تمرکز بر موضوعاتی نظیر «دگرسانی زبانی»، چندصدایی وکارناوال در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که چگونه نویسندگان اقلیت با استفاده از فرایند «ضد-زبان» در آثار ادبی می کوشند گفتمان جغرافیای فرهنگی حاکم را که بازمانده دوران استعمار است بازنویسی کنند؟ بدین منظور کتاب پرفروش نقشه عشق (1999) نوشته اهداف سویف ( Ahdaf Soueif)، نویسنده معاصر مصری-انگلیسی، بررسی می شود تا چگونگی تاثیر سبک زبانی را بر واشکنی پیش نویس های هویتی و بازتعریف مقوله های هویت و جغرافیای فرهنگی برجسته کند. چنین استدلال می شود که از آنجایی که جغرافیای فرهنگی معاصر مبتنی بر اصل «اصالت گرایی» و تفکر دوقطبی دوران استعمار و خیال پردازی های شرق شناسانه است، نویسندگان اقلیت می کوشند تا با بازی های زبانی و استفاده از واژگان بومی در آثار خود ساختار دوقطبی «ما/آنها» و «خشونت شناختی» غرب علیه گروه اقلیت را به چالش کشیده و بستری نوین برای بازتعریف جغرافیای فرهنگی فراهم کند.
بررسی تطبیقی مضامین «آگاهی» و «عصیان» در اشعار رمانتیک اجتماعی- انقلابی آندره شنیه و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این جستار هدف دارد به بررسی تطبیقی اشعار رمانتیک اجتماعی - انقلابی آندره شنیه (۱۷۶۲-۱۷۹۴) و احمد شاملو (1925_2000) بپردازد. این دو شاعر انقلابی که به دو قرن متفاوت تعلق دارند، دارای اشتراکات یکسانند و از لحاظ تفکر و درون مایه اجتماعی اشعارشان، به رمانتیسم گرایش دارد. به علاوه، «آگاهی» و «عصیان» در درک مفهوم انقلابی بودن دو موضوع اساسی اند و نقش رمانتیسم چند وجهی (احساس گرا، جامعه گرا، و انقلابی) آن ها را به اثبات می رسانند. هر دو شاعر در قبال ناملایمات جوامع خویش، زبان انتقادی مشترکی دارند و در غالب اشعارشان فقر، بی عدالتی و ظلم مضامینی اند که تأثیر رمانتیسم را در مناسبات سیاسی - اجتماعی غرب و شرق آشکار می سازد. بررسی تطبیقی اشعار شنیه و شاملو بیانگر اهمیت تأثیر شعر بر سرنوشت انسان اجتماعی است و در آمیختن احساس با تعهد از مظاهر شعر پویای هر دو شاعر است. دراین مقاله با بررسی اشعار شنیه و شاملو، از منظر مکتب آمریکایی (قرابت ها و شباهت ها)، نشان می دهیم که دو شاعر با نگرش های هم گرا در تکاپوی ساخت دنیایی تازه در ژرفای جامعه هستند.
واکاوی اسطوره شناختیِ زمان درشیوه روایتگری میرچا الیاده (مطالعه موردی: داستان دوازده هزار رأس گاو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرچا الیاده، اسطوره شناس و دین پژوه رومانیایی معاصر، در کشور خود به عنوان یک داستان نویس برجسته شناخته می شود؛ بیان مباحثی توسط او چون گذار از زمان خطی تاریخی به زمانِ قدسی و ورود به لحظه ازلی و نوزایی، بخش هایی ناشناخته از اساطیر کهن را برای بشر امروزی قابل درک کرد. وی نگارش و خوانش داستان را راهی برای گذر از زمانِ پراضطراب خطی تاریخی و ورود به زمانِ بی اضطراب و آرام قدسی می داند. بررسیِ یکی از آثار داستانی خود الیاده، دوازده هزار رأس گاو فرصتی است برای دست یافتن به یک شیوه روایتگری ویژه و تحلیل زمان در آن از دیدگاه پژوهش های اسطوره شناختی. در این شیوه روایتگری، داستان با یک زمانِ دَوَرانی در بخش هایی که اضطراب قهرمان به بالاترین حد می رسد به یاریِ گونه ای گذشته نگری، او را وارد زمان قدسی می کند. داستان در فضای پر اضطرابِ جنگ و بمباران بخارست رخ می دهد و نویسنده از خلال روایت این داستان می کوشد زمانِ اضطراب زای تاریخ را به بازی بگیرد و با تاریخ ستیزی در بستر درکی اساطیری از زمان، یأس را در میانه روایتی ویژه، به امید تبدیل کند.
تجزیه و تحلیل ِ تحول سبک زندگی مارسل، راوی قهرمان ِ در جستجوی زمان از دست رفته بر اساس الگوی سبک زندگی اریک لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همانگونه که از سوسور به بعد بر جای مانده است می دانیم که در دو سطح معنایی و واجی تفاوت بین واحدهای گوناگون می باشد که آن ها را در ارتباط با یکدیگر تعریف می کند، از این رو معنا اساسا ً از منظر او جنبه سلبی و افتراقی دارد. همین نگاه سلبی و افتراقی در خصوص سوژه و هویت او نیز صدق می کند، به این معنا که سوژه نیز برای داشتن هویتی مشخص به «دیگری»، که متفاوت از اوست، نیاز دارد. بر همین اساس، اریک لاندوفسکی نشانه شناس اجتماعی فرانسه، الگوی سبک زندگی خود را ارائه می دهد که بر اساس چهار سبک زندگی متفاوت در ارتباط با یک گروه مرکزی مرجع ِ هنجارمند و متعارف شکل می گیرد: این چهار سبک عبارتند از: سبک زندگی اسنوب، سبک زندگی خرس، سبک زندگی آفتاب پرست و سبک زندگی داندی. مقاله ی حاضر ضمن تشریح و تحلیل موشکافانه ی الگوی سبک زندگی لاندوفسکی، بر آن است که سبک رفتاری و نظام سلیقه و میل مارسل، شخصیت اصلی و راوی اثر سترگ مارسل پروست یعنی در جستجوی زمان از دست رفته را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و نشان دهد چگونه این شخصیت از سبک زندگی «انسان این جهانی ِ» هنجار و متعارف، به سبک زندگی «خرس» (انسان جنگلی)، و از سبک زندگی «خرس» به سبک زندگی« انسان نابغه» گذر می کند.
بررسی نقش ابزار بلاغی «توصیف» در خلق فضای پوچی حاکم بر داستان های مالون می میرد و زنده به گور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«توصیف» یکی از ویژگی های اصلی و جدانشدنی هر داستان است. در میان نویسندگان معاصر، افرادی همچون صادق هدایت نویسنده و پژوهشگر ایرانی و ساموئل بکت نویسنده و نمایش نامه نویس ایرلندی از ابزار بلاغی «توصیف» برای فضاسازی مناسب به صورت ویژه استفاده کرده اند. هدف نویسندگان در این مقاله، بررسی نقش «توصیف» در خلق فضای پوچی حاکم بر داستان های مالون می میرد اثر بکت و زنده به گور اثر هدایت است. نوع پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و فیش برداری است. مطالب مورد تحلیل نشان می دهد که بکت و هدایت برخلاف نویسندگان کلاسیک قصد دارند با استفاده از «توصیف»، جهان را پست تر از آنچه هست نشان دهند و فضای داستان ها را یأس آلود مجسّم کنند. آن ها برای این منظور از نقش های مقعرسازی توصیف، روایی، هومریک یا حماسی و میمتیک یا تقلیدی بهره جسته اند.
بررسی تطبیقی مولفه های رئالیسم جادویی رمان های قلمرو این عالم و قرن روشنفکری کارپانتیه و روزگار سپری شده مردم سالخورده دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاستگاه سبک رئالیسم جادویی، ادبیات آمریکای لاتین است. این شیوه داستان نویسی، تنها به این منطقه از جهان اختصاص نیافت و به ادبیات داستانی سایر کشورها از جمله ایران نیز راه پیدا کرد و آثار متعددی در این حوزه ارائه شد. اینکه به کارگیری سبک حاضر در ادبیات داستانی ایران تقلید محض است یا منطبق با رفتار فرهنگی و رشد اطلاعات ادبی متناسب سازی شده، جای تأمل دارد. به همین روی، بررسی مؤلفه های تشکیل دهنده آثار در کفه تطبیق، می تواند مؤثر در این بازیابی باشد. در این پژوهش، به بررسی تطبیقی مولفه های رئالیسم جادویی در رمان های قلمرو این عالم و قرن روشنفکری آلخو کارپانتیه و روزگار سپری شده مردم سالخورده محمود دولت آبادی با روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد که هر دو نویسنده در به کارگیری سبک رئالیسم جادویی بن مایه های مشترکی دارند که تنها در مصادیق با هم متفاوت هستند. در عین حال، بن مایه های منحصربه فرد نیز در آثار هر دو دیده می شود. بررسی ها نشان می دهد شرایط اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی هر دو نویسنده، در کیفیت خلق اثر و به کارگیری سبک رئالیسم جادویی تاثیرگذار بوده است.
نقد فمنیستی رمان نوجوان در خون آشام سیامک گلشیری و ترجمه ی خون آشام استفنی مه یر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد فمنیستی رویکردی است که از اواخر قرن بیستم فعالیت خود را آغاز نمود تا به بررسی وضعیت زنان و تجربیات آنها در متون ادبی بپردازد. منتقدین این شیوه برای تحلیل متون ادبی از دو شیوه ی نقد زنانه (زن به عنوان خالق اثر) و تحلیل نقش های جنسیتی (جلوه های زن به عنوان شخصیت) استفاده می کنند. در پژوهش حاضر سعی شده است با استفاده از هر دو گرایش موجود در این رویکرد دو مجموعه ی خون آشام استفنی مه یر و سیامک گلشیری بارویکرد زنانه مورد تحلیل قرار گیرد تا به این سؤال پاسخ داده شود که آیا دو اثر حاضر، تحت تأثیر گفتمان مردسالار قرار گرفته اند؟ و آیا گلشیری که شخصیت خون آشام خود را از افسانه های غربی وام گرفته است و با ورود خون آشام به کوچه های تهران سعی نموده به آن رنگ بومی بدهد، مباحث فرهنگی و اجتماعی مانند نگاه به زن را در اثر خود بومی ساخته است وآیا شخصیت های زن او متفاوت با شخصیت های زن مه یر نمایان شده اند یاخیر؟ مه یر اگرچه به عنوان یک زن سعی کرده است زن های داستان خود را شخصیت هایی قوی و مستقل ارائه نماید، امّا در بعضی از موارد نیز تحت تأثیر گفتمان مرد سالار قرار گرفته است. در خون آشام گلشیری نقش های جنسیتی بیشتر از مه یر تکرار شده است و در برخی موارد گلشیری تحت تأثیر فرهنگ سنتی ایران در نقطه ی مقابل مه یر عمل کرده است. تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار فیش برداری صورت گرفته است.
تحلیل تطبیقی روایت «کتیبه» اخوان ثالث و «افسانه سیزیف» آلبر کامو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل ساختار روایی در شعر «کتیبه» اخوان ثالث و افسانه «سیزیف» آلبر کامو صورت گرفته است. روش پژوهش، روایت شناسی تطبیقی و مبتنی بر بررسی پیرنگ دو اثر از حیث «روایت دنیای همسان» و «دنیای ناهمسان» است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که دو روایت از نظر رویدادِ اصلی روایت یکسان اند چراکه هر دو راوی، روایتگر پوچی و بیهودگی تلاش قهرمانان داستان خود هستند، امّا تفاوت های میان ساختار روایی این دو اثر، نشان دهنده تفاوت میان جهان بینی راویان دو اثر در دو موقعیّت زمانی، فرهنگی و اجتماعی است. تحلیل ساختار روایی این دو روایت نشان می دهد که در کتیبه حوادث زاید، وقایع متناقض و مبهم (عوامل ضعف پیرنگ) وجود ندارد و روایت از فرایند پایدار نخستین (مقدّمه چینی) آغاز و به گره گشایی داستان ختم می شود، امّا در افسانه سیزیف در کنار وجود عوامل ضعف پیرنگ، شروع روایت از فرآیند ناپایدار میانی (نقطه بحران) است. از این رو، روایت کتیبه در مقایسه با افسانه سیزیف از طرح و پیرنگ منسجم تری برخوردار است. هم چنین، شیوه روایت افسانه سیزیف به طرزی یکنواخت و با یک دیدگاه روایت بیان شده است، در حالی که در روایت کتیبه با دیدگاه های متفاوت روایی مواجه ایم و این تغییر در بندهای مختلف شعر کاملاً معنادار است.