آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

شاهنامه فردوسی به سبب وجود هم زمان نشانه ها و عناصری از ایدئولوژی، آیین ها و اساطیر گوناگون در آن، محل تداخل و تلاقی گفتمان های متعدّد و نظام های نشانه شناختی است. از بین این گفتمان ها، حضور دو گفتمان مهری و زردشتی در شاهنامه چشمگیر و قابل توجّه است؛ درواقع اهمیّت این دو ایدئولوژی در ایران باستان و اشتمال شاهنامه بر ویژگی ها و عناصر نظام فکری، اعتقادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ایران از یک سو و شکل گیری بسیاری از زمینه ها و وقایع ایرانِ پسازردشتی در بستر روابط این دو آیین از دیگر سو، موجب شده است که بسیاری از داستان های شاهنامه در ژرف ساخت یا روساخت خود منعکس کننده روابط گسترده و متنوّع دو گفتمان مهری و زردشتی باشند. بنا به نظری، گشتاسپ و تیره او پیش از روی آوردنِ زردشت به آن ها و درآمدن به دین زردشتی، مهری بوده و خدایان و سازمان های انجمن های مهری را داشته اند. پژوهش حاضر با بهره گیری از طیفی از رویکردهای انتقادی و به شیوه تحلیلی-انتقادی و روش کتابخانه ای، ضمن اثبات تعلّق گشتاسپ به آیین مهری، در پی آن است که روابط گفتمان های مهری-زردشتی را در داستان گشتاسپ در شاهنامه تحلیل کند و به این پرسش پاسخ دهد که روابط گفتمان های مهری و زردشتی در متن داستان گشتاسپ از کدام نوع تعامل، تقابل یا ترکیب است؟

تبلیغات