فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف اصلی مراکز مطالعاتی راهبردی و سیاست پژوهی، مساعدت به نظام تصمیم گیری از حیث طراحی اهداف مطلوب و هدف گذاری است. این نوع از پژوهش های راهبردی در حوزه تحقیقات و سیاست پژوهی قرار می گیرد. بنابراین پرسش اصلی این مقاله فرایند یا مراحل روش شناختی تدوین الگوی مطلوب یا همان هدف گذاری یا تدوین سیاست های کلی است. از نظر روش شناسی، این مقاله درصدد ارائه یک چارچوب روش شناختی نسبتاً دقیق برای نحوه انجام تحقیقات راهبردی با مضمون هدف گذاری و طراحی الگوی مطلوب می باشد. در اینجا تأکید شده است که غرض از طراحی و تدوین الگوی مطلوب تدقیق آرمان ها و انتظارات و انسجام بخشی میان اهداف است که با الگوی جاری یا رایج متفاوت است. به عبارتی الگوی مطلوب معادل آینده نگاری در نظر گرفته شده است که مشتمل بر خروجی های ملموس، سیاست های کلی راهبردهای برنامه ها است. فرایند تدوین الگو دارای یازده مرحله است که از توصیف وضع موجود، بررسی تجارب، تدوین ارزش های ورودی، محاسبه شکاف یا ناهمخوانی وضع موجود و وضع مطلوب محیط شناسی بررسی منابع، تعیین خروجی ها، پیشنهاد نظام ارزیابی یا پایش و در نهایت نگاشت نهادی می باشد. در ادامه روش های پژوهشی و گردآوری اطلاعات در هرکدام از مراحل یازده گانه آمده است که شامل روش های کمّی و کیفی است. به نظر می رسد این مقاله بتواند زمینه مساعدت لازم را به محققان جوان در مقاطع تحصیلات تکمیلی در رشته های مدیریت استراتژیک، علوم امنیتی، نظامی، دفاعی و راهبردی ارائه کند.
طراحی الگوی فرایندی تدوین راهبردی پابرجا در شرایط عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله طراحی الگوی فرایندی تدوین راهبرد پابرجا با استفاده از نظریه شبکه و تکنیک الگوسازی
ساختاری تفسیری است. الگوی پابرجا، نوع خاصی از راهبرد است که در برابر حالات مختلف محیطی همچنان
مقبول و معنادار است و هر کدام از حالات ناپایدار محیطی که رخ دهد، این راهبرد پایدار است. این الگو ترکیبی از
نُه تکنیک دیگر است. تکنیکهای نُه گانه عبارت اند از تصمیمگیری پابرجا، تحلیل ذینفعان و برنامهریزی
راهبردی ذینفع محور، برنامهریزی برپایه مفروضات، تحلیل حالات و اثرات خطا، تحلیل درخت خطا، تحلیل مسایل
بالقوه، تحلیل اثرات جانبی راه حل، برنامهریزی حساس به عدم قطعیت، برنامهریزی بر مبنای سناریو. علیرغم
نقاط قوت قابل توجه در هر کدام از فنون شناسایی شده، هیچ کدام از فنون کامل و جامع نیستند و این فنون می-
توانند به وسیله دیگر فنون تکمیل شوند. برای دستیابی به راهبرد پابرجا این فنون به صورتی نظام مند با یکدیگر
ترکیب شدهاند. ترکیب این فنون توسط الگوسازی ساختاری تفسیری صورت گرفته است. روش نمونه گیری،
هدفمندِ غیرتصادفی است. انتخاب نمونه آماری از میان خبرگان و متخصصین به گونهای صورت گرفته است که
صلاحیت آنان بر اساس هفت شاخص و جامعیت دیدگاههای مختلف از طریق پنج شاخص احراز شود. نتیجه
پژوهش به صورت الگوی فرایندی تجویزی تنظیم و ترسیم شده است. این الگوی فرایندی، مسیر دستیابی به
راهبرد پابرجا را به صورت گامبهگام نشان میدهد. این الگو شامل پانزده فرایندفرعی است که توالی )تقدم و تاخر(
آنها و همچنین ورودی، خروجی و بازخوردهای هر کدام از فرایندهای فرعی در این الگو مشخص شدهاند.
تدوین نقشه راه اجرای استراتژی در سازمان های عمومی با رویکرد مداخلات سیستمی جامع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به افزایش پیچیدگی و تنوع مسائل استراتژیک در سازمان های امروز، لاجرم مدل های تحلیل و تصمیم گیری نیز بایستی جهت مواجهه با این پیچیدگی توسعه پیدا کند. نظر به این مسئله، این مقاله درپی بهره گیری از روش های جامع نگر سیستمی که دارای قابلیت خوبی در حل مسائل پیچیده و پویا هستند، برای جاری سازی استراتژی های سازمانی و پاسخگویی به برخی از نارسایی های موجود در روش ها و مدل های اجرای استراتژی می باشد. باتوجه به اینکه هریک از متدلوژی های سیستمی دارای محدودیت هایی هستند، متامتدلوژی «مداخلات سیستمی جامع» به دلیل تمامیت آن و قابلیت بهره گیری از ترکیب متدلوژی ها، برای تدوین نقشه راه اجرای استراتژی انتخاب شده است. نقشه راه پیشنهادی، بابکارگیری متدلوژی های سیستمی، ضمن بسترسازی فرهنگی و یادگیری استراتژی در سازمان ، فرآیند اجرا و بخشی از تدوین و ارزیابی استراتژی ها را روش مند ساخته است. همچنین این نقشه راه از طریق برقراری اجماع میان ذی نفعان و مجریان استراتژی به آرامی توانسته فاصله میان لایه های استراتژیک و عملیاتی را در سازمان کاهش دهد. برطبق مراحل پیاده سازی متامتدلوژی، ابتدا موانع اجرای استراتژی در سازمان های عمومی بررسی شده، سپس دو متدلوژی پویایی های سیستم و متدلوژی سیستم های نرم به عنوان متدلوژی های غالب انتخاب شده، بدین صورت که با استفاده از متدلوژی سیستم های نرم، استراتژی های عملیاتی استخراج شده و با کمک متدلوژی پویایی های سیستم، اولویت بندی استراتژی ها و تخصیص منابع انجام شده ، در مرحله آخر با پیاده سازی متدلوژی سیستم های نرم در یک سازمان عمومی، متامتدلوژی اجرا و گام های اولیه نقشه راه استخراج شده است. درپایان نقشه راه اجرای استراتژی در طی ده گام و دو اقدام اصلی ارائه و به اعتبارسنجی آن پرداخته شده که بکارگیری این نقشه راه در سازمان های عمومی منجربه تدوین برنامه عملیاتی و دستیابی به سیستمی از شاخص های عملکردی خواهدشد.
بررسی رابطه بین سازگاری استراتژی کسب و کار با استراتژی تولیدی و عملکرد شرکت ساپیا دیزل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
صنعت خودرو با توجه به وسعت دامنه عمل و توانمندی در زمینه اشتغال زایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ توان بالقوه کشور برای رشد و پیشرفت و حضور در بازارهای جهانی به زیر بخش خودروی سنگین در صنعت خودروسازی کشور جایگاه خاصی بخشیده است که این توان بالقوه را می توان ناشی از توان سازندگان داخلی در ساخت بدنه و به صرفه نبودن صادرات کامل خودرو برای تولیدکنندگان برتر دنیا دانست. پیچیده شدن روزافزون رقابت و متغیر و متلاطم بودن محیط کسب و کار در جهان امروز کوچک ترین غفلت شرکت های بزرگ را به مشکلات عدیده ای منتهی می سازد؛ لذا جهت بقای حضور در یک صنعت نیاز به داشتن راهکارهای عملی و استراتژی های مشخص و مدون ضروری به نظر می رسد در حالی که برای صنعت خودروی سنگین کشورمان تاکنون جهت گیری مشخص، مدون و علمی ای تعیین نشده است؛ به همین خاطر پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه بین سازگاری استراتژی های کسب و کار تولیدی و عملکرد شرکت سایپادیزل زیر مجموعه گروه تولیدی سایپا می باشد.استراتژی کسب و کار شرکت بر اساس مدل مایکل پورتر (1980) و در دو بخش اصلی استراتژی رهبری هزینه و استراتژی تمایز و از طریق مصاحبه با تعدادی از مدیران و کارشناسان بررسی شده و محتوای استراتژی تولید که دربر گیرنده تعدادی از متغیرهای کلیدی تصمیم شامل منابع انسانی، برنامه ریزی تولید، کنترل مواد، ادغام عمودی و سازمان و مدیریت است نیز از طریق پرسشنامه ای که بین مدیران و کارشناسان شاغل در شرکت توزیع گردیده، سنجیده شده و نتایج حاصل از پرسشنامه هم از طریق بررسی اسناد و مدارک سازمانی مورد تایید واقع گردیده است.عملکرد شرکت نیز بر اساس دو معیار کلیدی سود و فروش طی سال های 1375 تا 1381 از اسناد مالی شرکت استخراج گردیده تا نسبت به بررسی رابطه سازگاری استراتژی های کسب و کار تولیدی و عملکرد مورد استناد قرار گیرد. روش تحقیق حاضر از نوع روش تحقیق غیرآزمایشی یا توصیفی و نیز به شکل مطالعه موردی بوده و نتایج حاصل از آن برای استفاده در جامعه آماری مورد مطالعه به کار گرفته شده است.
جهت گیری استراتژیک و موفقیت شرکت های صادراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند جهانیسازی و شکل گیری فضاهای رقابتی جدید منجر شده است که صادرات نه تنها برای اقتصاد ملی امری ضروری باشد، بلکه برای بقا و رشد بسیاری از شرکت¬ها نیز امری حیاتی تلقی شود. نوع جهت¬گیری استراتژیک شرکت به عنوان یکی از مهم ترین عوامل اثر گذار بر موفقیت صادرات مشهود است. یکی از چارچوب¬های جهت گیری استراتژیک، فعال بودن در مقابل انفعالی بودن است. فعال بودن با درک مدیریتی مبنی بر این که سازمان میتواند از طریق تحلیل نظام مند فرصت¬ها و تهدیدها، مقصدش را تحت تأثیر قرار دهد، تعریف میشود و در مقابل انفعالی بودن بیانگر سطوح پایین تحلیل تقاضا و تحقیق بازار در سازمان است. انتظار میرود که شرکت های صادراتی با جهت گیری استراتژیک فعال، موفقیت بیشتری را در امر صادرات تجربه کنند و همچنین داشتن جهت گیری استراتژیک انفعالی موفقیت صادرات شرکت را مخدوش کند. بر این اساس مدل مفهومی تحقیق تبیین شد و 4 فرضیه مبتنی بر آن شکل گرفت. از طریق اطلاعات جمع آوریشده به وسیلة پرسشنامه ای 34 نمونه ای از جامعة شرکت¬های صادراتی واقع در شهر مشهد و با استفاده از روش تحلیل رگرسیون، نتایجی حاصل شد که نشان میدهد جهت گیری استراتژیک فعال بر موفقیت صادرات و انتظار موفقیت آتی صادرات تأثیر مثبت دارد. از طرف دیگر، تأثیر منفی جهت¬گیری استراتژیک انفعالی بر موفقیت صادرات و انتظار موفقیت آتی صادرات رد شد.
هوشمندی رقابتی و تصمیمگیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر، ""هوشمندی رقابتی"" به یکی از مفاهیم مهم مدیریت تبدیل شده و با شرکتهای بزرگ عجین شده است؛ اما باید پرسید، تأثیر هوشمندی رقابتی بر تصمیمگیری استراتژیک شرکت چیست؟ نوع آرمانی هوشمندی رقابتی ویژگیهایی دارد؛ از قبیل پویش و جستوجوی دقیق در منابع اطلاعاتی مختلف و دادهکاوی؛ تشخیص زودهنگام خطرات و فرصتها؛ ارایة مؤثر به هنگام و چندرسانه ای اطلاعات؛ فشردهسازی دادهها و اطلاعات؛ تسهیم دانش و اطلاعات، توانایی ایجاد گزارشها در برابر پرسوجوها در لحظه و ذخیرهسازی اطلاعات و محافظت از آنها. نتایج تحقیق نشان میدهد که این ویژگیها بر فرآیند تصمیمگیری استراتژیک مؤثرند، اما هوشمندی رقابتی بیشترین تأثیر را بر مراحل اولیه فرآیند تصمیمگیری استراتژیک دارد و کمترین تأثیر را بر توسعه گزینههای استراتژیک و انتخاب و ارزیابی گزینهها (مراحل انتهایی تصمیمگیری استراتژیک) دارد. روش تحقیق در این مقاله استخراج نوع آرمانی بر مبنای مطالعات موردی چندگانه بوده است.
تدوین استراتژی های پورتفولیو کسب و کارهای بیمه موسسه فرهنگیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی و تدوین استراتژی های پورتفولیو کسب و کارهای بیمه موسسه فرهنگیان صورت گرفته است. تحقیق حاضر بر مبنای نتیجه یا دستاورد تحقیق از نوع کاربردی بوده که داده های لازم به صورت پیمایشی با استفاده از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شده اند. همچنین جهت تدوین استراتژی های پورتفولیو، از روش شناسی ماتریس جذابیت بازار و موقعیت رقابتی استفاده گردید.
نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به موقعیت رقابتی و جذابیت بازار کسب و کارهای بیمه موسسه فرهنگیان استراتژی اصلی رشد و توسعه، استراتژی مناسب می باشد که در قالب استراتژی فرعی رسوخ در بازار، توسعه محصول، یکپارچگی افقی و تنوع پیشنهاد می گردند.
طراحی مدل شناسایی، ارزیابی و تعیین قابلیت های استراتژیک: پژوهشی در شرکت ایران خودرو
حوزه های تخصصی:
چرا در هر صنعتی، برخی از شرکتها در مقایسه با برخی دیگر سودآورترند و چرا عملکرد برخی از شرکتها مطلوب تر است؟ به سخن دیگر، مبنای مزیت رقابتی شرکتهای برتر چیست؟ از آنجا که در هر سازمانی، هدف غایی استراتژی رسیدن به مزیت رقابتی است، پاسخ به پرسشهای یاد شده، به تحلیل و بررسی فرایند برنامه ریزی استراتژیک نیاز دارد.بر اساس دیدگاه مبتنی بر منابع در عرصه مدیریت استراتژیک، همه منابع به مزیت رقابتی که در واقع کارکرد مورد انتظار برنامه ریزی استراتژیک است نمی انجامد. به عبارتی، اثربخشی منابع در کسب موفقیت سازمان یکسان نیستند. منابع در چارچوب زنجیره ارزش، به قابلیت، سپس به شایستگی محوری و سرانجام به مزیت رقابتی تبدیل می شوند. هدف این پژوهش طراحی الگویی برای شناسایی، ارزیابی و تعیین قابلیتهای استراتژیک است. قابلیتهای مورد نظر در پنج حوزه در صنعت خودروسازی شناسایی شده اند؛ سپس با تعیین معیارها و شاخصهای مرتبط با آنها، از رهگذر پژوهشهای میدانی و فن دلفی و با استفاده از فن تعیین رجحان ترتیبی با تشابه به پاسخ آرمانی (تاپسیس) ماتریس قابلیتها تشکیل شده است. این ماتریس وضعیت قابلیت هایی را که می توانند خاستگاه مزیت رقابتی شرکت باشند، نشان می دهد. همچنین این ماتریس نشان می دهد کدام قابلیتها باید برای پویایی و بهبود در اولویت قرار گیرند، یافته های این بخش مبنایی برای تعیین شایستگی های محوری صنعت خودرو و در نهایت مزیت رقابتی هستند.
مدل سازمانی برای تفکر راهبردی: (مطالعه تجربی)
حوزه های تخصصی:
تفکر راهبردی حوزه ای است که به نظریه پردازی و مفهوم سازی نیاز دارد. در این مقاله تلاش شده است، مدلی از تفکر راهبردی در سطح سازمانی ارائه و آزمایش شود. این مدل بیانگر مشارکت افراد گوناگون در سطوح سازمانی در فرایند تفکر راهبردی و عوامل گوناگون اثرگذار بر این سطح از مشارکت است. مدل تحقیق با استفاده از نمونه ای آماری مورد سنجش و بررسی قرار گرفت و میزان اثرگذاری هر یک از عوامل با استفاده از داده های گردآوری شناسایی شد. مدل آزمون شده بیانگر نقش هر یک از عوامل یادشده در مدل برای تفکر راهبردی در سطح سازمانی است.
بررسی میزان تأثیر هوشمندی رقابتی در ایجاد مزیت رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوشمندی رقابتی، ابزاری تجاری است که به فرایندمدیریت راهبردی درسازمانهاکمک کرده وعملکرد کسب وکاررا ازطریق افزایش دانش، ارتباطات داخلی وکیفیت برنامههای راهبردی افزایش میدهد. هوشمندی رقابتی سمت وسوی رقابت را نشان داده وبه شرکتها این امکان رامیدهد که ازطریق تجزیه وتحلیل حرکات رقبا بتوانند قبل ازآنکه تحت تأثیرمحیط پیرامون قرار بگیرند، نسبت به پیش بینی وتوسعه بازارخود اقدام کنندکه این امردر بلندمدت منجر بهکسب مزیت رقابتی پایدار میشود. دراین مقاله با ارائه یک الگوی پیشنهادی، به بررسی میزان تأتیر هوشمندی رقابتی و اجزای آن برمزیت رقابتی درشرکتهای موجود درشهرک علمی تحقیقاتی شهر اصفهان پرداخته شده است . اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و از طریق نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. نتایج حاکی ازآن است که استفاده از یک برنامه هوشمندی رقابتی سبب دستیابی به مزیت رقابتی نسبت به رقبا می شود و تضمینکننده بقای سازمان است. به عبارت دیگر برنامهریزی وتمرکز، جمعآوری، تجزیه و تحلیل و انتشار و ارزیابی اطلاعات سبب تقویت قدرت رقابتی شرکت به منظورکسب موقعیت برتردر بازار میشود.
آسیب شناسی توان استراتژیک شرکت سایپا برای ورود به بازارهای جهانی: بررسی عوامل درون سازمانی
حوزه های تخصصی:
عوامل متعدد درون سازمانی به عنوان ویژگی ها و شرایط یک شرکت برای افزایش توان استراتژیک آن برای ورود به بازارهای جهانی وجود دارد که از میان آن ها چهار عامل به عنوان عوامل درون سازمانی مؤثر بر توان استراتژیک صنعت خودرو برای ورود به بازارهای جهانی که در «الگوی استراتژیک ورود به بازار جهانی برای صنعت خودروی ایران» تایید شده، اهمیت بیشتری دارد. هدف این تحقیق آن است که با مقایسه و بررسی وضع کنونی و وضع مطلوب به آسیب شناسی درونی شرکت و ارائه راهکارهای کاربردی در ابعاد مختلف آن از جمله «فناوری و دانش فنی»، «تجربه بین المللی»، «توانایی کارکنان» و «سیستم های اطلاعاتی» شرکت پرداخته شود. به عبارت دیگر، تحقیق حاضر سعی دارد تا عوامل درون سازمانی مؤثر را در ورود شرکت خودروسازی سایپا به بازارهای جهانی شناسایی کند و میزان تاثیرگذاری آن را اندازه گیری نماید.
شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی های توسعه بازار شرکت صنعتی زر ماکارون
حوزه های تخصصی:
در بین صاحبنظران بازاریابی بین الملل این اعتقاد وجود دارد که برخورداری شرکت ها از نوع مناسب استراتژی به منظور افزایش عملکرد صادراتی و دستیابی به سطح مطلوبی از آن یک مقوله مهم و حیاتی در بازار رقابتی امروز محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی های توسعه بازار صادراتی در شرکت زر ماکارون انجام گرفت. برای این منظور، از مدل آلباوم و همکارانش (۲۰۰۲) استفاده شد. نتایج مطالعات این پژوهشگران نشان داده است که برای ارتقاء عملکرد صادراتی، بایستی بین نوع استراتژی توسعه بازار و عوامل درونی و بیرونی شرکت انطباق وجود داشته باشد.
برای شناسایی این عوامل، مصاحبه ای با یکی از نمایندگان جامعه آماری پژوهش انجام گرفت. نحوه گردآوری داده ها، روش توصیفی از نوع مطالعه موردی بود. در این پژوهش حجم فروش بیشتر، دیدارهای منظم از بازارهای صادراتی و ریسک پذیری زیاد مدیریت به عنوان عوامل مشوق استراتژی گسترش بازار و قیمت گذاری رقابتی، دیدگاه بین المللی مدیریت، توانمندی های بازاریابی، انطباق محصول، هزینه بالای دسترسی به بازار هدف به عنوان عوامل مشوق استراتژی تمرکز بازار شناسایی شدند. در پایان این پژوهش، پیشنهادها و راهکارهایی نیز برای بهبود و ارتقای وضعیت صادرات در حوزه مورد پژوهش ارائه گردید.
تدوین راهبردهای توسعة منابع انسانی با رویکرد توسعة دانش کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابع انسانی، مهمترین سرمایه و مزیت رقابتی هر سازمان بوده و بی شک توسعة منابع انسانی از محوریترین فرآیندها در مدیریت منابع انسانی است. توسعة منابع انسانی در هر سازمان، نیازمند راهبرد و راهکارهای اجرایی خاصی است. این تحقیق در یک مرکز تحقیق و توسعة محصول صنعتی انجام شده است که توسعة منابع انسانی و توسعة دانش کارکنان در موفقیت راهبرد و مأموریت آن، نقش مهمی ایفا میکند. هدف اصلی تحقیق تدوین راهبردهای توسعة منابع انسانی با محوریت توسعة دانش کارکنان است. ابتدا، وضعیت موجود حوزه های تأثیرگذار در توسعة منابع انسانی بررسی و تحلیل شده و سپس شکاف دانش کارکنان شناسایی و علل اصلی وجود شکاف ریشهیابی گردیده که در انتخاب مناسب راهبردها، مدنظر قرار گرفته است. در نهایت راهبردهای توسعة منابع انسانی در راستای راهبرد اصلی سازمان و راهبرد مدیریت منابع انسانی تدوین گردیده است. این تحقیق، از نوع تحقیقات کاربردی و توسعه ای است و از نظر روش گردآوری داده ها، تحقیق توصیفی- پیمایشی است.
رفتار مصرف کننده و تدوین استراتژی بازاریابی
منبع:
برند ۱۳۸۷ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
الگوی ارزیابی عملکرد شرکت های زیرمجموعه در هلدینگ ها بر مبنای کارت امتیازی متوازن مورد مطالعه: هلدینگ صنایع غذایی سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدوین راهبرد سازمان از طریق یکپارچگی SWOT، BSC و با استفاده از ابزارهای QFD و MBNQA و ارزیابی عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت راهبردی٬ هنر و علم تدوین٬ اجرا و ارزیابی تصمیم های وظیفه ای چندگانه است که سازمان را قادر می کند به اهداف بلندمدت خود دست یابد. فرایند مدیریت راهبردی، سه مرحله را شامل می شود: تدوین٬ اجرا و ارزیابی راهبرد. در پژوهش حاضر٬ تدوین راهبرد برای شرکت فراهم کننده خدمات اینترنتی1 X2، از طریق تحلیل SWOT3 و چگونگی اجرای راهبرد و ارزیابی عملکرد، با روش BSC4 انجام شده و در مرحله بعد، پس از تلفیق دو روش مذکور٬ ارتباط آنها با جایزه کیفیت مالکوم بالدریج (MBNQA)5، برای تعالی عملکرد همراه با روش QFD6 انجام شده است. درباره بخش هایی نظیر تدوین راهبردها و امتیازدهی به عوامل و سایر مسایل مشابه جامعه آماری٬ گروه راهبردی شرکت را شامل می شود. برای کسب آراء گروه مذکور، از روش مصاحبه تدوین شده حضوری با اعضای گروه راهبردی و روش طوفان فکری استفاده شده است. جامعه آماری برای تکمیل پرسشنامه های مربوط، مدیران و کارشناسان شرکت به تعداد 211 را شامل می شود. برای حصول اطمینان از جمع آوری پرسشنامه به تعداد مناسب، 150 پرسشنامه بین کارشناسان و مدیران توزیع گردید که در نهایت، 138 پرسشنامه جمع آوری شد و مبنای تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که برای اجرای مؤثر راهبردها، به گونه ای که با تعالی شرکت نیز همسو باشد، باید به مدیریت فرایند، مشتری و بازارمداری و رهبری، بیش از سایر اجزای جایزه کیفیت مالکوم بالدریج توجه گردد.
ضرورت استفاده از الگوی مدیریتی «SWOT» در حل چالش های فرهنگی بین سنت و مدرنیته در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به رابطه میان مولفه های فرهنگی سنت و مدرنیته در ایجاد چالش میان این دو پارادایم از زمان و رورد مدرنیته به متغیر مکانی ایران پرداخته شده است. همچنین رویکردهای متفاوتی که در قبال این چالش و جود داشته به طور مختصر بیان و در آخر رویکرد تعامل فرهنگی مدیریت مدار با استفاده از الگوی مدیریتی «SWOT» به منظور تعدیل چالش فرهنگی میان سنت و مدرنیته در ایران مطرح شده است. در ادامه ضمن معرفی پژوهش انجام شده اهداف، چارچوب نظری، سوالات و فرضیه ها مطرح و در خاتمه نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها ارایه شده است. نتایج به دست آمده از پژوهش بیانگر این هستند که میان چالش های فرهنگی سنت با مدرنیته رابطه و جود دارد. همچنین بین مولفه های فرهنگی سنت و مدرنیته در ایجاد چالش میان آنها رابطه مثبت و معنی دار موجود است.