چکیده

چرا در هر صنعتی، برخی از شرکتها در مقایسه با برخی دیگر سودآورترند و چرا عملکرد برخی از شرکتها مطلوب تر است؟ به سخن دیگر، مبنای مزیت رقابتی شرکتهای برتر چیست؟ از آنجا که در هر سازمانی، هدف غایی استراتژی رسیدن به مزیت رقابتی است، پاسخ به پرسشهای یاد شده، به تحلیل و بررسی فرایند برنامه ریزی استراتژیک نیاز دارد.بر اساس دیدگاه مبتنی بر منابع در عرصه مدیریت استراتژیک، همه منابع به مزیت رقابتی که در واقع کارکرد مورد انتظار برنامه ریزی استراتژیک است نمی انجامد. به عبارتی، اثربخشی منابع در کسب موفقیت سازمان یکسان نیستند. منابع در چارچوب زنجیره ارزش، به قابلیت، سپس به شایستگی محوری و سرانجام به مزیت رقابتی تبدیل می شوند. هدف این پژوهش طراحی الگویی برای شناسایی، ارزیابی و تعیین قابلیتهای استراتژیک است. قابلیتهای مورد نظر در پنج حوزه در صنعت خودروسازی شناسایی شده اند؛ سپس با تعیین معیارها و شاخصهای مرتبط با آنها، از رهگذر پژوهشهای میدانی و فن دلفی و با استفاده از فن تعیین رجحان ترتیبی با تشابه به پاسخ آرمانی (تاپسیس) ماتریس قابلیتها تشکیل شده است. این ماتریس وضعیت قابلیت هایی را که می توانند خاستگاه مزیت رقابتی شرکت باشند، نشان می دهد. همچنین این ماتریس نشان می دهد کدام قابلیتها باید برای پویایی و بهبود در اولویت قرار گیرند، یافته های این بخش مبنایی برای تعیین شایستگی های محوری صنعت خودرو و در نهایت مزیت رقابتی هستند.

تبلیغات