فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۸۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
گمرک جمهوری اسلامی ایران، یکی از سازمان های مؤثر در حوزه تجارت و اقتصاد است. از طرفی تعدد و پراکندگی واحدهای گمرکی موجب شده تا از سرمایه های فیزیکی و انسانی، به طور مطلوب استفاده نگردد. لذا مطابق ماده ۱۰۶ قانون برنامه پنجم توسعه،مقرر شد تا پایان سال سوم برنامه، حداقل سی درصد از گمرکات کم فعال کشور کاهش یابد، در این خصوص بحث عملکرد و کارایی واحدهای گمرکی حائز اهمیت است. هدف این تحقیق، تعیین میزان کارایی و تحلیل علت نا کارایی واحدهای گمرکی غیرمرزی است. براین اساس ۲۳واحد گمرکی از میان ۱۴۲ واحد، از حیث تشابه فعالیت، انتخاب و سه متغیر ورودی و چهار متغیر خروجی تعیین و ابتدا با استفاده از مدل BCC تحلیل پوششی داده ها، کارایی واحدها، اندازه گیری می شود. سپس مدل اصلی تحقیق با در نظر گرفتن دو مؤ لفه اساسی برای هر گمرک بر مبنای DEA چند مؤ لفه ای ایجاد و کارایی مؤ لفه ها برای هر واحد محاسبه و تحلیل می گردد. نتایج نشان می دهد، گمرکات سمنان، شهرکرد و همدان با لاترین رتبه کارایی و گمرکات اهواز، شیراز و زاهدان پایین ترین رتبه را کسب نمودند. همچنین دو متغیر تعداد پروانه های صادره و میزان درآمد وصولی بیشترین تأثیر را بر کارایی واحدهای گمرکی دارند.
ارائه یک مدل برنامه ریزی سفارشات- موجودی با استفاده از الگوریتم ژنتیک؛ مطالعه موردی: صنایع فولاد آلیاژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های صنایع فولاد، برنامه ریزی تولید مناسب است که با توجه به سفارشی بودن این صنعت، برنامه ریزی سفارش ها بخش عمده ای از آن را شامل می شود. همچنین، با توجه به لزوم استفاده حداکثری از ظرفیت ماشین آلات در این صنعت، پرداختن به برنامه ریزی موجودی ها نیز امری ضروری است. در این راستا، مدل ارائه شده در این مقاله با در نظر گرفتن توام برنامه ریزی سفارش ها و برنامه ریزی موجودی، توانایی تصمیم گیری در انتخاب سفارش ها، تعیین زمان تکمیل سفارش ها و تعیین تولیدات مازاد از آنها را در هر فرایند داراست. این مدل در عمل می تواند نقش کلیدی در بهبود برنامه ریزی تولید صنایع فولاد از طریق تحویل بموقع سفارش ها، کاهش موجودی و استفاده مناسب از ظرفیت، دارا باشد. در ادامه، یک الگوریتم حل ابتکاری بر پایه الگوریتم ژنتیک برای مدل فوق ارائه شده و کارایی آن در یک مطالعه موردی و عملی در شرکت فولاد آلیاژی ایران ارزیابی شده است.
ترکیب الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات و تکنیک شبیه سازی در حل مسئله جانمایی پویای تسهیلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از ضروریات رویارویی با تغییرات مستمر در بازار مصرفی، استفاده از طرح جانمایی پویای تسهیلات است. مسئله جانمایی پویای تسهیلات[1] (DFLP)، مسئله ای بهینه سازی است که در جستجوی مناسب ترین موقعیت تسهیلات تولیدی برای افقی چنددوره ای است، به گونه ای که مجموع کل هزینه های طرح جانمایی کمینه گردد. این پژوهش، برای نخستین بار، رویکرد شبیه سازی و الگوریتم فراابتکاری بهینه سازی ازدحام ذرات[2] (PSO) را برای حل DFLP ترکیب کرده و با اعمال اصلاحاتی در الگوریتم ازدحام ذرات در فضای صفر و یک[3] (BPSO)، الگوریتمی جدید به نام الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات گمارش شده[4] (APSOA) را ارائه داده است، که نتیجه آن
اثربخشی بیشتر PSO در حل DFLP است. نتایج به دست آمده حاصل از آزمون APSOA روی مسائل مختلف DFLP با اندازه های کوچک، متوسط و بزرگ، حکایت از عملکرد بسیار خوب آن دارد.
جانمایی تسهیلات، مسئله جانمایی پویای تسهیلات (DFLP)، الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات گمارش شده (APSOA)، شبیه سازی.
تبیین ارتباط شاخص های ارزیابی عملکرد و رتبه عملکردی با رشد شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین ابزارهای تعیین نقاط قوت و ضعف عملکرد، رتبه بندی شرکت ها است. این مهم با بررسی شاخص های ارزیابی عملکرد شرکت ها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. پژوهش حاضر رابطه ی شاخص های مختلف ارزیابی عملکرد و رتبه ی آن ها با رشد شرکت ها را مورد بررسی قرار داده است. برای رتبه بندی شرکت ها مبتنی بر شاخص های ارزیابی عملکرد از روش «تاپسیس (TOPSIS)» استفاده می شود. نمونه ی تحقیق شامل ۱۰۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۱۳۸۵-1390 است که ازطریق غربالگری انتخاب شدند. آزمون فرضیه ها از طریق رگرسیون چندگانه با چیدمان دادهای تابلویی صورت پذیرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین شاخص های ارزیابی عملکرد مالی شرکت ها با رشد آن ها رابطه ی معناداری وجود دارد. در ضمن بین رتبه ی کلی شرکت از شاخص های ارزیابی عملکرد و رشد شرکت ها نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
شناسایی عوامل کلیدی در پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان (ERP)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
توسعه روشی جامع برای تصمیم گیری چندشاخصه غیرقطعی مبتنی برتحلیل رابطه ای خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مواجهه با مسائل پیچیده دنیای امروز که دربرگیرنده شاخص های متعدد کمّی و کیفی با جنس های متفاوت است، مستلزم بکارگیری روش های جامعی است که حالات مختلف این گونه مسائل را دربرگیرند. «تصمیم گیری چندشاخصه» بیش از پنج دهه است که در فرآیند تصمیم سازی، مدیران را یاری نموده است و مطمئناً در دهه های آینده نیز با بهبودهایی که در آن متصور است در حوزه های مختلف عمومی و تخصصی مدیریت کاربرد خواهد داشت. روش های مختلفی برای ارزیابی و رتبه بندی گزینه ها و بهینه سازی تصمیم از منظر شاخص های چندگانه در ادبیات تئوری تصمیم گیری توسعه یافته است. بکارگیری روش های عدم قطعیت مانند تئوری فازی و تئوری سیستم های خاکستری، امکان درنظرگرفتن شاخص های کیفی یا غیرقطعی را در مسائل تصمیم گیری چندشاخصه فراهم ساخته است. روش های مختلف نرمال سازی ماتریس تصمیم نیز به منظور بی بُعد سازی شاخص های مثبت(هرچه بیشتر بهتر) و منفی (هرچه کمتر بهتر) به کار گرفته شده اند. این پژوهش با استفاده از «تحلیل رابطه ای خاکستری» به عنوان یکی از تکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه و از طریق بکارگیری اعداد خاکستری در کنار اعداد قطعی در ماتریس تصمیم گیری، امکان درنظرگرفتن هم زمان شاخص های کیفی و کمّی را فراهم می سازد؛ و از سوی دیگر با ارائه بهبودهایی در روش های نرمال سازی موجود، بی بُعدسازی شاخص های بهینه (دارای مقدار مطلوب از پیش تعیین شده) در کنار شاخص های مثبت و منفی را امکان پذیر می نماید. بنابراین در این پژوهش، روشی جامع برای تصمیم گیری چندشاخصه ارائه شده است که امکان در نظر گرفتن اولاً شاخص های کمّی و کیفی و ثانیاً شاخص های بهینه، مثبت و منفی را به طور هم زمان داراست. در پایان به منظور تشریح روش ارائه شده، یک مثال کاربردی گام به گام پیاده سازی و نتایج آن ارائه شده است.
تحلیل شبکه ای مرحله تصمیم گیری در سیاستگذاری نانو تکنولوژی ایران: مطالعه موردی سند توسعه فناوری نانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل و روش ویژه سیاستگذاری نانو تکنولوژی در جمهوری اسلامی ایران، اولین تجربه ملی برای توسعه به موقع یک فناوری نوظهور است. سند راهبردی توسعه فناوری نانوی ایران که سیاستگذاری این حوزه را طی افق 10 ساله (93-1384) در بردارد با تلاش های ستاد توسعه فناوری نانو در سال 1384 تصویب شد. این سند شامل 53 برنامه اجرایی است که سازمانهای مختلف به عنوان متولی، مسئولیت اجرای هر برنامه را برعهده دارند. این مقاله قصد دارد تا با تمرکز بر سند توسعه فناوری نانو و با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه ای، ضمن بررسی ارتباطات میان سازمانی و میان برنامه ای؛ مراکز قدرت را در شبکه ارتباطی سند شناسایی کرده و مورد تحلیل قرار دهد. بنابراین مرحله تصمیم گیری یا طراحی سیاست ها در فرایند سیاستگذاری نانو تکنولوژی کشور با محوریت سند مذکور مورد بررسی قرار می گیرد.
تعیین ارزش دارایی های نامشهود با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک عوامل موثر بر ارزش شرکت برای سرمایه گذاران و اعتباردهندگان پیش از اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری یا اعطای تسهیلات، امری حیاتی است. از آن جایی که اقتصاد دانش محور در حال تکامل یافتن است، روش ایجاد ارزش شرکتی از شیوه سنتی مبتنی بر دارایی های فیزیکی به دانش نامشهود منتقل شده است. از این رو در آینده نه چندان دور، ارزش گذاری دارایی های نامشهود به موضوع مهمی در اقتصاد مبدل خواهد شد. این مطالعه بر آن است تا با استفاده از مدل مبتنی بر شبکه عصبی مصنوعی به شناسایی عوامل موثر در تعیین ارزش دارایی های نامشهود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازد. هدف اصلی از مدل کردن عوامل موثر بر ارزش دارایی های نامشهود با استفاده از شبکه های عصبی، بررسی میزان تأثیر پانزده متغیر ورودی (شامل تعداد اعضای هیات مدیره، استقلال هیات مدیره، اندازه شرکت، اهرم، دارایی های ثابت، رشد فروش، سودآوری، پرداخت سود، سن شرکت، تعداد کارکنان، متنوع سازی، ساختار مدیریت، صادرات، مخارج تحقیق و توسعه و هزینه های بازاریابی و تبلیغات) بر متغیر ارزش شرکت می باشد. یافته های حاصل از پژوهش حاکی از اهمیت ویژگی های خاص شرکتی در وهله نخست، حاکمیت شرکتی در رتبه دوم، ساختار مالکیت در رتبه سوم و سرمایه نامشهود در رتبه چهارم در تعیین ارزش دارایی های نامشهود است.
بکارگیری سیستم بهینه استنتاج فازی-عصبی تطبیقی به منظور پیش بینی کارایی پرسنل (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابهام و عدم قطعیت موجود در ماهیت و محدودیت شناختی ذهن انسان، همواره پیش بینی رفتار و مشخصات ناشناخته سیستم هایی که با انسان سروکار دارند را دشوار می سازد. درنتیجه، پیش بینی در این حوزه، نیازمند ساخت مدل هایی است که ابهام را به عنوان بخشی از سیستم درنظر گرفته و مدل سازی کند. هدف از این مقاله بهره-گیری از هوش مصنوعی و الگوریتم های بهینه سازی پیشرفته برای مدل سازی کارایی پرسنل است که در این بررسی از متغیرهای هوش هیجانی و ویژگی های فردی به عنوان ورودی و از سه بعد وظیفه شناسی، دقت در کار و سرعت در کار به عنوان خروجی مدل پیش بینی کارایی امدادگران وگازبانان شرکت گاز استفاده گردیده است. درنهایت، به منظور مدل سازی کارایی، با ترکیب الگوریتم ژنتیک و روش تجزیه مقادیر منفرد با سیستم استنتاج فازی عصبی، سیستم بهینه ی استنتاج عصبی-فازی تطبیقی بر اساس داده های واقعی بکار گرفته شد. این سیستم قادر است با وجود پیچیدگی و ناشناخته بودن رفتار در حوزه منابع انسانی، کارایی پرسنل را با حداقل خطای آموزش، حداقل خطای پیش بینی و حداکثر انطباق پذیری با کارایی واقعی پیش بینی نماید به طوری که بر اساس الگوریتم معرفی شده، درمورد 84% تا 96% از رکوردهای مورد بررسی، ابعاد کارایی دقیقا برابر با مقدار واقعی پیش بینی می شوند.
مکان یابی پویای چند تسهیلاتی در یک زنجیره تأمین در شرایط فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به ارائه رویکردی یکپارچه برای طراحی خاصی از شبکه های توزیع در فضای زنجیره تأمین پرداخته شده که در آن تصمیمات مرتبط با مکان یابی پویای تسهیلات، برآورده سازی تقاضای مشتریان با رویکردی یکپارچه اتخاذ می گردد. در این راستا ، یک مدل ریاضی جدید مکان یابی پویا چند تسهیلاتی به منظور کمینه سازی مجموع هزینه های مرتبط بر مکان یابی اولیه هر یک از تسهیلات در سطح ظرفیتی خاص، مکان یابی مجدد تسهیلات و حمل و نقل اقلام از کارخانه به محل مراکز توزیع و سپس به مشتری نهایی، ارائه شده است. همچنین از آنجائیکه در دنیای واقعی برخی از پارامترهای مدل پیشنهادی، همچون هزینه حمل و نقل هر واحد محصول از کارخانه به مرکز توزیع مستقر شده، هرینه استقرار مکان اولیه به مرکز توزیع، هزینه اولیه برای استقرار مجدد به مرکز توزیع و تقاضای تخصیص یافته به مراکز توزیع برای هر یک از محصولات، دارای ماهیت غیر قطعی می باشند. لذا پارامترهای مذکور، متعیر فازی در نظرگرفته شده و در این راستا، مدل در شرایط فازی نیز توسعه داده شده است. از جنبه های نو آورانه، تحقیق می توان به ارائه مدلی جهت مکان یابی پویای چند تسهیلاتی در یک زنجیره تامین در شرایط قطعی و فازی و ارائه الگوریتمی جدید برمبنای روش خیمنز اشاره کرد. نتایج خروجی، نشان از کارایی الگوریتم توسعه داده شده و صرفه جویی در هزینه های مسأله پیشنهادی در مقایسه با شرایط قطعی دارد.
ارائه مدلی برای ارزش ویژه مشتری: مورد مطالعه بانک کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پاسخگویی به این سؤال اساسی صورت گرفته است که مدل مناسب ارزش ویژه مشتری و ارتباط بین متغیرهای مدل چگونه است؟ این پژوهش برای جمع آوری داده از روش پیمایش و جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی استفاده کرده است. جامعه آماری پژوهش، مشتریان تمام شعب بانک کشاورزی شهر تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی نسبی و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 384 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شدند.
نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل ارزش ویژه مشتری در جامعه مورد مطالعه در بر گیرنده سه متغیر مستقل ارزش ویژه برآوردی، ارزش ویژه برند و ازش ویژه ارتباط و دو متغیر وابسته ارزش ویژه مشتری و قصد خرید مشتری می باشد که به ترتیب، ارزش ویژه ارتباط و ارزش ویژه برآوردی بیشترین تأثیر را روی ارزش ویژه مشتری دارند و ارزش ویژه برند تأثیر قابل ملاحظه مستقیمی بر ارزش ویژه مشتری نداشت. همچنین محرک های ارزش ویژه مشتری هیچ تأثیر قابل ملاحظه ای بر قصد خرید مشتری نداشتند. بنابراین پیشنهاد می شود بانک کشاورزی به منظور حداکثر کردن ارزش ویژه مشتری، بیشتر، بودجه بازاریابی خود را به ترتیب اولویت، صرف فعالیت های بازاریابی رابطه مند، مدیریت ارزش درک شده مشتری و برندسازی کند.
ترسیم نقشه استراتژی در کارت امتیازی متوازن با استفاده از روش دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهمترین موضوع در اجرای استراتژیها به روش کارت امتیازی متوازن، ترسیم نقشه استراتژی برای مشخص نمودن ارتباط علت و معلولی میان اهداف استراتژیک می باشد. در فضای تجربی سازمانها، ترسیم نقشه استراتژیک بصورت شهودی در روش ارزیابی متوازن انجام میشود و با این روش ارتباط بین اهداف استراتژیک در لایه های مختلف کاملا واضح و روشن نیست و مشخص نیست که کدام اهداف استراتژیک با هم ارتباط دارند و کدامیک از شاخصهای کلیدی عملکرد مربوط به اهداف استراتژیک تاثیر گذار بر دیگر شاخصها هستند . لذا نیاز به ارائه روشی قضاوتی بر پایه ریاضیات برای ترسیم نقشه استراتژی مبرم می باشد. در این پژوهش پس از استخراج اهداف استراتژیک شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران و تقسیم آنها در چهار وجه کارت امتیازی متوازن و تعریف شاخصهای کلیدی عملکرد برای اهداف استراتژیک، ارتباط علت و معلولی میان اهداف استراتژیک با استفاده از روش دیمتل ترسیم میگردد. سپس ارتباط میان شاخصهای کلیدی عملکردی پیشرو که بدون تاخیر زمانی و شاخصهای کلیدی عملکردی پسرو که با تاخیر زمانی به وقوع میپیوندد، مشخص میشود. با مشخص شدن ارتباط میان شاخصهای کلیدی عملکرد پیشرو و پسرو، در صورت وجود ضعف هر یک از شاخصهای پسرو اهداف استراتژیک، با تقویت شاخصهای کلیدی پیشرو مربوطه، نارسایی به صورت ریشه ای مرتفع میگردد.
پیش بینی سود هر سهم(EPS) با استفاده از شبکه های عصبی پرسپترون چند لایه(MLP) و توابع شعاعی بنیادین(RBF) در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سود هر سهم یکی از فاکتورهای مالی بسیار مهم است که مورد توجه مدیران، سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می باشد و اغلب برای تصمیم گیری در خصوص سرمایه گذاری، ارزیابی سودآوری و ریسک مرتبط با سود و نیز قضاوت در خصوص قیمت سهام استفاده می شود، از این رو پیش بینی آن برای مدیران و ذینفعان حائز اهمیت اساسی است. هدف این تحقیق ارائه ی مدلی به منظور پیش بینی سود هر سهم با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون چند لایه(MLP) و شبکه ی عصبی توابع شعاعی بنیادین(RBF) و تعیین مدل برتر با استفاده از معیار های ارزیابی عملکرد است. بدین منظور، شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه آماری تحقیق در نظر گرفته شدند و 630 سال-شرکت در قالب 24 صنعت فعال بورس در محدوده ی زمانی 1388-1382 به عنوان نمونه ی تحقیق انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که شبکه ی MLP خطای پیش بینی کمتری نسبت به شبکه ی RBF دارد و همبستگی بین داده های واقعی و داده های پیش بینی شده توسط این شبکه نیز از RBF بیشتر است؛ در نتیجه دقت پیش بینی شبکه یMLP بیشتر از شبکه ی RBF است.
ارایه چارچوبی برای ارزیابی اثربخشی دفتر مدیریت پروژه سازمانی بر مبنای رویکردBSC-ANP (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از سازمان های پروژه محور در راستای نظام بخشی مدیریت پروژه ها، به استقرار دفتر مدیریت پروژه در سطوح راهبردی سازمان روی آورده اند. تأثیر استقرار چنین واحدی فراتر از محیط پروژه ها بوده و دیگر ابعاد عملکرد کسب و کار سازمان را نیز در بر می گیرد. به رغم ضرورت پژوهش در حوزه ارزیابی اثربخشی دفتر مدیریت پروژه سازمانی، تاکنون چنین پژوهشی در سطح ملی و بین المللی انجام نشده است. در این راستا، پژوهش کاربردی حاضر با رویکرد موردپژوهی انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و نظرخواهی از خبرگان در قالب پرسش نامه و جلسات هم اندیشی بهره گیری شد. همچنین برای پیشبرد اهداف پژوهش از یک رویکرد ترکیبی بر مبنای روش فرآیند تحلیل شبکه ای و کارت امتیازی متوازن استفاده شد. یافته های حاصل از اجرای این رویکرد در سازمان مورد مطالعه، به صورت یک نقشه استراتژی و یک چارچوب کمّی ارزیابی ارایه شده است. نقشه استراتژی، در واقع ارتباط بین اهداف دفتر مدیریت پروژه سازمانی را از چهار منظر مالی، مشتریان و ذی نفعان، فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری نشان می دهد و چارچوب کمی، اثربخشی آن را از منظر ابعاد مذکور و بر مبنای شانزده شاخص کمّی که با روش فرآیند تحلیل شبکه ای وزن دهی شده اند، اندازه-گیری می کند. برای انجام ارزیابی، ابتدا هدف گذاری کمّی سالیانه در راستای تحقق اهداف اصلی صورت گرفت و پس از سپری شدن یک سال از استقرار دفتر مدیریت پروژه در شرکت مورد مطالعه، میزان دست یابی به آنها با کمک شاخص ها ارزیابی شد. یافته ها حاکی از اثربخشی کلی به میزان 76 درصد و با بیشترین اثربخشی در حوزه فرآیندهای داخلی به میزان 81 درصد بود. در مجموع این پژوهش راهکارهایی عملی برای سازمان ها در ارزیابی اثربخشی دفتر مدیریت پروژه سازمانی ارایه و بستری مناسب برای انجام پژوهش های بیشتر در این زمینه فراهم می کند.
پیش بینی بازده آتی بازار سهام با استفاده از مدل های آریما، شبکه عصبی و نویززدایی موجک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع شناخت و بررسی رفتار قیمت سهام، همواره یکی از موضوع های مهم و مورد توجه محافل علمی و سرمایه گذاری بوده است. اخیراً تعداد زیادی از پژوهشگران در پژوهش های خود بازار سهام را به عنوان یک سیستم پویای غیرخطی در نظر گرفته اند. در این پژوهش، تلاش شده است با استفاده از تبدیل موجک و شبکه عصبی مدلی ارایه شود که پیش بینی دقیق تر و با خطای کمتری از بازده شاخص بورس اوراق بهادار داشته باشد. در این مدل ترکیبی، از خاصیت هموارسازی تبدیل موجک برای کاهش سطح نویز داده ها استفاده و سپس به وسیله شبکه عصبی پیش بینی شده است. مقایسه خطای پیش بینی مدل های آریما، شبکه عصبی و شبکه عصبی موجکی نشان می دهد که کاهش نویز عملکرد پیش-بینی بازده شاخص را بهبود می بخشد. به بیان بهتر، مدل شبکه عصبی موجکی (نویززدایی سیگنال) عملکردی بهتر از مدل های آریما و شبکه عصبی دارد. همچنین، مدل های شبکه عصبی قدرت پیش بینی کنندگی بهتری را نسبت به مدل های آریما نشان می دهد. مقادیر مربوط به آزمون دایبولد – ماریانو نیز این نتایج را تایید می نماید.
اولویت بندی عوامل تولید ناب با رویکرد ساختاری _ تفسیری مورد مطالعه:زنجیره تامین صنعت خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بازارهای پویا و رقابتی امروز صنایع و خدمات نیازمند روشهایی هستند که بتوانند به کمک آن بر چالش های محیطی فائق آمده و محصولات و خدمات بدون اتلاف به مشتریان ارائه دهند.چنین ابزاری با شیوه تولید ناب حاصل می شود. از این رو با مطالعه ادبیات و پیشینه مدل های تولید ناب در زنجیره تامین 14 عامل اصلی شناسایی در قالب پرسشنامه ای در اختیار خبرگان و مدیران زنجیره تامین صنعت خودرو قرار گرفت تا ارتباط و توالی این عوامل با روش ISM مشخص شده و سپس با تکنیک تحلیل مسیر تائید شود. در این راستا این عوامل درپنج سطح قرار گرفتند. سطح اول شامل :اتلافات و رضایت مشتری ، سطح دوم شامل : کنترل منابع و بهبود مستمر ، سطح سوم شامل : ساختار جریان مواد، توسعه تامین کننده و انتخاب تامین کننده ، سطح چهارم : آموزش و توانمند ساز ، ارتباط با مشتری، ارتباط با تامین کننده و ساختار جریان اطلاعات ، سطح پنجم شامل : رفتار مدیریت ، روشهای مدیریت و مهارت کارکنان می باشد. این ترتیب عوامل به مدیران کمک کرده تا در صورت پیاده سازی این عوامل برای بهبود روشهای تولید و نزدیک شدن به تولیدی ناب از کدام عوامل شروع کنند.
طراحی چند هدفه شبکه زنجیره تأمین با رویکرد الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی شبکه زنجیره تأمین از اساسی ترین مسائل مطرح در سازمان هاست، به خصوص سازمان هایی که در سطح بین المللی فعالیت می کنند. بهینه سازی این شبکه منجر به مدیریت کارا و مؤثر عملیات کل زنجیره تأمین می شود. طراحی شبکه تعداد، موقعیت، ظرفیت، نوع تسهیلات شبکه، مسیرهای توزیع، حمل مواد و محصولات از تأمین کننده تا مشتری و برعکس را مشخص می کند. این پژوهش روش حل جدیدی براساس الگوریتم های فرا ابتکاری MOGA و NSGAII برای یافتن مجموعه ای از جواب های پارتو بهینه ارائه می دهد. مسئله طراحی دو هدفه شبکه لجستیک یکپارچه، مجموعه ای از جواب های جایگزین را جهت توانمند ساختن تصمیم گیرندگان پیشنهاد می کند. نظر به اینکه در این تحقیق، سطح سرویس از اهمیت بالایی برخوردار می باشد، از این رو مدلسازی بر اساس برآورده شدن تمام تقاضای مشتریان انجام شده است.
اهداف مورد نظر برای بهینه سازی شبکه شامل کمینه سازی هزینه کل و بیشینه سازی استفاده متوازن از ظرفیت تسهیلات شبکه است که منجر به کاهش زمان در سرویس دهی به مشتریان (افزایش سطح سرویس) می شود. به این ترتیب نه مسئله آزمایشی از کوچک تا بزرگ طراحی شد و برای مقایسه کیفیت جواب های پارتو به دست آمده از الگوریتم ها، هفت معیار مطرح در فضای چند هدفه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که جواب های تولیدی به وسیله الگوریتم NSGAII از کیفیت بالاتری برخوردارند.