فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۵۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین بازاریابی داخلی ورفتار کارافرینانه کارکنان است. روش پژوهش از نوع همبستگی از شاخه میدانی به شیوه پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد . جامعه آماری این تحقیق کارکنان بخش پژوهش و فناوری شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب است، که جمعا 48 نفر می باشند . به دلیل کوچک بودن جامعه آماری از روش سرشماری استفاده شده است . داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه جمع اوری گردید .برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج ازمون فرضیه اصلی با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که ضریب همبستگی با مقدار 43/0 و سطح معنا داری 01/0p = رابطه معنا داری را بین بازاریابی داخلی و رفتار کارافرینانه کارکنان و فرضیه اصلی تایید می کند.
طراحی مدلی برای شناسایی فرصت های کارآفرینی در مناطق بندری
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار امروزه دارای نقش کلیدی است. به عبارت دیگر در یک اقتصاد پویا، ایده ها، محصولات و خدمات همواره در حال تغییر می باشند و در این میان کارآفرین است که الگویی برای مقابله و سازگاری با شرایط جدید را به ارمغان می آورد. وضعیت اقتصادی کشور و ترکیب جمعیتی امروزه بیش از پیش مارا نیازمند یافتن زمینه های پیشرو در صحنه اقتصادی می کند و در این راستا ضرورت داشتن مدل، الگوها و راهکارهای مناسب جهت آموزش، تربیت و استفاده بهینه از نیروی فعال و کارآفرین بیشتر می شود. در این تحقیق به دنبال شناسایی و اولویت بندی فرصت های کارآفرینانه در مناطق بندری هرمزگان پرداخته شده است که بدین منظور با توجه به مرور ادبیات و تجزیه و تحلیل نظرات کارشناسان، خبرگان و مدیران و استفاده از روش دلفی چهار معیار صنعتی، بازرگانی، تولیدی و خدماتی به عنوان شاخص های کلان در ایجاد فرصت های کارآفرینانه شناسایی شدند و همچنین زیر معیارهای هربخش نیز بر همین اساس نهایی شد و در انتها مدل نهایی ترسیم گردید.
تبیین قابلیت نوآوری با توجه به نقش قابلیت های اشتراک دانش و اخلاق کاری اسلامی در بین کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان گیلان
حوزه های تخصصی:
قابلیت اشتراک دانش استراتژی مهمی است که سازمان، آن را در جهت ایجاد ارزش و افزایش بقاء در محیط پیچیده و متغیر امروزی به کار می گیرد. قابلیت نوآوری مهم ترین مشخصه تعیین کننده عملکرد است. زمینه ارتقای نوآوری را می توان از طریق تمرکز بر قابلیت نوآوری فراهم کرد. از طرفی ابداعات و اقدامات نوآوری به میزان زیادی به دانش، تخصص و تعهد کارکنان وابسته است. پس بنابراین دانش منبعی ارزشمند برای سازمان ها محسوب شده و اقدامات در جهت اشتراک دانش آن قابل اهمیت است. لذا سازمان ها باید با تکیه بر کارکنان سازمان بعنوان مهم ترین سرمایه سازمان، آنها را به درک، فهم و ارایه دانسته ها و ایده های جدید و استفاده عملی از آن ایده ها در پیشبرد مقاصد سازمان تشویق نمایند. پس کارکنان در قلب فرآیند خلق دانش قرار دارند که می توانند دانش را خلق کرده و آن را به اشتراک بگذارند. علاوه بر این، بیشتر اعمال و اقدامات در محیط کاری بر اساس ارزش ها و باورهای دینی کارکنان شکل گرفته و تقویت می شود. پس بنابراین توجه به اخلاق کاری اسلامی به عنوان اقدامی ضروری مطرح است. این تحقیق، روابط کمی بین توانمندسازهای اشتراک دانش، قابلیت اشتراک دانش و قابلیت نوآوری را مورد آزمون قرار داده و همچنین به بررسی نقش تعدیل گر اخلاق کاری اسلامی بر اساس رابطه بین قابلیت اشتراک دانش و قابلیت نوآوری می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی محسوب شده و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان گیلان تشکیل می دهند. روش نمونه گیری بر اساس نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس انجام گرفت. روایی صوری پرسشنامه به وسیله روایی محتوا و تحلیل عاملی تاییدی سنجیده شد و همچنین پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ برابر 93/0 مورد تایید قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که اول اینکه مدل به کار گرفته شده، مدل نظری مناسبی برای اندازه گیری متغیرها می باشد. دوم اینکه نتایج حاکی از آن است که توانمند سازهای اشتراک دانش (به جز دانش هنجارهای مشترک و خودشناسی) بر قابلیت اشتراک دانش تاثیر دارد و قابلیت اشتراک دانش بر قابلیت نوآوری نیز تاثیر دارد. همچنین نقش تعدیل گر اخلاق کاری اسلامی بر رابطه بین قابلیت اشتراک دانش و قابلیت نوآوری تایید شد.
مدلی نوین برای مدیریت پیامدهای بدبینی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان
منبع:
شاخص کارآفرینی سال دوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵
75-91
حوزه های تخصصی:
بدبینی سازمانی از پدیده های رفتاری نامطلوب بر عملکرد کاری کارکنان در سازمان هاست و بررسی و طراحی مدلی برای شناسایی عوامل موثر بر بدبینی سازمانی از اهمیت مضاعفی برخوردار است. اهمیت بررسی این موضوع اینست که فضایی سرشار از بی اعتمادی تولید کرده و عملاً انگیزه حرکت و مشارکت فعال در اقدامات و تغییرات سازمانی را از بین می برد. چنین بدگمانی ممکن است درباره یک مدیر به صورت کلی و یا درباره نیت مدیران ارشد یک سازمان در اجرای اقدامات و تغییرات سازمانی باشد . هدف اصلی مطالعه حاضر طراحی مدلی نوین برای تبیین عوامل موثر بر بدبینی سازمانی و پیامد های آن در وزارت ورزش و جوانان بوده است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها ،آمیخته یا ترکیبی (Mixed Method) بوده و ابتدا روش کیفی و سپس روش کمی مورد استفاده قرار گرفته است . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان وزارت ورزش و جوانان بوده و حجم نمونه با روش تمام شماری تعداد 370 نفر برآورد گردیده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته ویژگی های فردی و استاندارد ( با الهام از پرسشنامه های رابینسون و موریس؛ چیابورو؛ موس و هولدیز استفاده گردیده است . برای روایی صوری و محتوایی از نظرات متخصصین، روایی سازه تحلیل عاملی تاییدی و تعیین پایایی از آلفای کرونباخ وبرای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تاییدی ، همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای Spss و Amoss استفاده شده است. با استفاده از این نرم افزارها مشخص شد که مدل تحقیق از برازش مناسبی برخوردار بوده و شاخص ها و عوامل موثر بر بدبینی سازمانی از 16 مقوله و 97 زیر مقوله تشکیل شده اند. یافته های بخش کمی نیز نشان داده که تفاوت های فردی، تجربیات کاری مثبت، حمایت سازمانی درک شده و تجربیات کاری منفی، فشار روانی و نقض قراردادهای روانشناختی بر بدبینی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان اثر داشته اند. همچنین بدبینی سازمانی بر پیامدهای نگرشی و ابعاد آن و بر پیامدهای رفتاری و عملکرد شغلی اثر داشته و عوامل تاثیر گذار بر بدبینی سازمانی و بدبینی به وجود آمده در سازمان منجر به پیامدهای نگرشی و رفتاری مهمی در سازمان شده است.
ارائه مدل توسعه اقتصاد شهری با رویکرد مراکز رشد کار آفرینی (مطالعه موردی شهر زنجان)
منبع:
شاخص کارآفرینی سال دوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵
102-119
حوزه های تخصصی:
افزایش نرخ بیکاری یکی از شاخص های اقتصاد در شهراست بر اساس آمار به دست آمده نرخ بیکاری در شهر زنجان بیشتر از کل استان است و افزایش نرخ بیکاری در شهر زنجان و به ویژه در میان تحصیل کرده های شهری ،باعث ایجاد معضلات اجتماعی و آسیب های فراوانی شده است. این روند منحصر به شهر زنجان نیست و بسیاری از شهرای دیگر با آن دست به گریبان هستند.از طرفی شهرداری ها نیز پتانسیل بی شماری برای توسعه کسب و کار و حمایت از کارآفرینی دارند که از جمله آنها می توان به امکان بر قراری تعاملاتی کارآمد با بخش های دولتی خدمات رسان در حوزه شهر و محوریت و جهت دهی ارائه خدمات آنها به سمت کارآفرینی ،داشتن دفاتر اداری در تمام مناطق ،نواحی و محلات شهر ،حمایت از کسب و کار کوچک شهری ،تبدیل بافت های فرسوده به مکانی تولیدی، دسترسی به بازارچه های مختلف و زمین ها و املاک بلاتکلیف ،آشنایی با کسب و کار نواحی ومحلات شهر اشاره کرد. از این رو ،این مقاله سعی دارد با روش کیفی – استقرایی و به کار گیری تحلیل کیفی وتحلیل نمونه های جهانی ،چارچوبی مفهومی برای توسعه اقتصاد شهری تحت تاثیر رویکر های شهر کارآفرین بیابد. طرحی جدید و در کسب و کار در جامعه شهری خود در اندازند ،و زمینه اشتغال را فراهم آورند. مراکز رشد کار آفرینی شهری یکی از ایده های جدید می تواند در حال حاضر مشکل بیکاری در جامعه شهری حل نماید و اشتغال یکی ازمولفه های بعد اقتصادی زیست پذیری شهری است که زمینه کیفیت زندگی در شهر را تقویت خواهد نمود . نتیجه این مقاله نشان می دهد با به کارگیری چنین فرایندی در کشور ما بخصوص شهر زنجان زمینه رشد کسب و کار را با به کارگیری مدیریت کارا فراهم آورد.
بررسی تأثیر تعارض سازمانی بر عملکرد کارکنان
منبع:
شاخص کارآفرینی سال دوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶
10-31
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی رفتارهای انسان از یک سو و تفاوت های ذاتی و اکتسابی انسان ها از نظر علایق، ارزش ها، اولویت ها، تمایلات فردی و تفاوت های دیدگاهی ناشی از سوابق تحصیلی، تجربه های کاری و توانایی های شغلی و تخصصی از سوی دیگر، وجود تعارض و بروز اختلاف در روابط فی مابین افراد در محیط کاری را به امری طبیعی و احیاناً غیرقابل اجتناب مبدل کرده است. در این پژوهش رابطه بین تعارض و عملکرد شغلی یک شرکت بازرگانی مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش مورد استفاده در آن همبستگی می باشد و از رگرسیون جهت تجزیه وتحلیل داده ها بهره گیری شده است. با توجه به تحلیل انجام شده، فرضیه کلی تحقیق تأیید می گردد بدین معنی که بین تعارض با عملکرد شغلی کارکنان رابطه معنادار وجود دارد، این رابطه به صورت معکوس است و با افزایش تعارض عملکرد شغلی کارکنان کاهش می یابد. با توجه به نتایج حاصله پیشنهاد می گردد مدیران برای مدیریت تعارض و ارتقاء سطح عملکرد شغلی کارکنان در حوزه تحت مدیریت خود، بایستی با ایجاد بستر فرهنگی لازم جهت مشارکت کارکنان، استفاده از نظرات و آراء کارکنان در ارزیابی کار، حمایت از طرح ها و ایده های خلاق و نوآورانه، پیروی از سبک رهبری تفویضی، اعطای امتیازات لازم به کارکنان و بهبود وضعیت ارتباطی میان واحدها، زمینه های کاهش تعارض و افزایش کارایی، اثربخشی و بهبود عملکرد کارکنان را فراهم آورند.
معرفی روش همگرایی شهودی به عنوان یک روش آینده پژوهی
منبع:
شاخص کارآفرینی سال اول پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱
42-43
حوزه های تخصصی:
این دسته شامل تکنیک های پیمایش دلفی، کنفرانس گروهی اسمی، مصاحبه های ساختار یافته و غیر ساخته یافته و مدیریت مزیت فناوری است. بر خلاف برون یابی و تحلیل چرخه ای در این دسته فرض بر آن است که نمی توان آینده را بر اساس هیچ رویکرد "عقلانی" )یعنی مبتنی بر خرد متعارف( یا کاملاً آگاهانه و هدایت شده، درک و پیش بینی کرد. در واقع آینده از همگرایی بسیار پیچیده و متغیر روندهای نیرومند، اقدامات فردی و بخت و اقبال سر بر می آورد. از این رو بهترین شیوه برای تسلط بر آینده عبارت است از گردآوری گسترده اطلاعات و سپس تکیه بر فرآیندهای ناخودآگاه و شهودی پردازش اطلاعات توسط انسان ها و در نتیجه دستیابی به بینش ها و راهکارهایی برای عمل. در هر یک از این تکنیک ها روش های مشخصی برای شبکه بندی فرآیند گردآوری اطلاعات و پردازش شهودی توسط گروه های خبرگان و کارشاسان وجود دارد. برای مثال در تکنیک پیمایش دلفی، خبرگان از حوزه های مختلف گرد آمده و در دوره های متوالی و به صورت گمنام می کوشند پیشرفت های آینده را در حوزه های مد نظر پیش بینی کنند. نتیجه این تعامل فکری نخبگان ممکن است به سمت یک آینده محتمل همگرا شود، یا شاید برخی پیشرفت های بسیار مهم را برجسته سازد و یا تفاوت های بنیادی بین دیدگاه های مختلف را آشکار کند. در اشکال پیچیده تر و طولانی تر برنامه ریزی بر پایه سناریو، از مصاحبه با نخبگان و خبرگان بسیار استفاده می شود. برخی از مصاحبه شوندگان جزو سهامداران هستند.
از ایده و خلاقیت تا نوآوری و تغییر
منبع:
شاخص کارآفرینی سال اول پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱
17-41
حوزه های تخصصی:
امروزه تحولات روز افزون زندگی بشر در ابعاد مختلف سیاسی. اقتصادی. اجتماعی. تکنولوژیکی موجب گردیده است که ضرورت ایجاد ایده های نو و خلاق. نسبت به گذشته افزایش یابد و مباحث مربوط به تحول و تغییر پارادایم ها وروند ورخدادها وتصویرها در ابعاد مختلف زندگی جدی تر گرفته شود. پیچیدگی. عدم اطمینان. تغییرات گسترده. پایداری ها و ناپایداری ها. احتمال وقوع رخدادهای جدید وآشوبناکی از مشخصات سازمان ها و کشورها محسوب می شود. لذا الگو های پویا و غیر خطی برای تحلیل و شناخت مسائل و تنگناها و فرصت ها و چالش های پیش رو وآشوب ها مورد نیاز است. تا از این رو جوامع وسازمان ها جهت طراحی الگوهای پویا ی مناسب خود در راستای کسب مزیت رقابتی پایدار نیاز مبرم به منابع انسانی توسعه یافته که خلاقیت و نوآوری از ویژگیهای اصلی آن است. دارند. بنابراین. تنها راه کسب رتبه اول اقتصادی و علمی درمنطقه )ایران 1404 (. توسعه منابع انسانی نوآور کشور است. تا بتواند راههای نرفته و میان برسایر کشورها را برود و طرحی نو دراندازد.
شناسایی و رتبه بندی موانع استقرار زنجیره تامین سبز در صنایع کوچک و متوسط(مطالعه موردی استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخیرا مسائل زیست محیطی به عنوان یکی از چالشهای پیشروی کشورهای توسعه یافته و صنعتی مورد توجه میباشد و مدیریت زنجیره تامین سبز به عنوان رویکردی مهم در سازمانها به منظور دستیابی به اهداف مالی و کسب سهم بیشتر در بازار از طریق کاهش اثرات و ریسکهای زیست محیطی معرفی شده است. این پژوهش در راستای شناسایی و رتبه بندی موانع استقرار زنجیره تامین سبز در صنایع کوچک و متوسط در استان قزوین انجام پذیرفته است.روش پژوهش، توصیفی- اکتشافی از نوع پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. نمونه آماری تحقیق شامل خبرگان و صاحبنظران و همچنین فعالان شاغل در حوزه زنجیره تامین در صنایع کوچک و متوسط استان قزوین می باشد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری بر پایه نرم افزارهای Lisrel و SPSS استفاده شد. موانع شناسایی شده به ترتیب اهمیت، اولویت بندی گردیدند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد موانع تعیین شده به عنوان سطح اول شامل سازمانی، محیطی و فردی به ترتیب دارای رتبه اول تا سوم شدند و موانع شناسایی شده به عنوان سطح دوم به ترتیب اولویت شامل موانع مدیریتی، دولتی، تکنولوژیکی، آگاهی، رقابتی، اعتقادی و اقتصادی از موانع عمده در مسیر استقرار و پیاده سازی مدیریت زنجیره تامین سبز در صنایع کوچک و متوسط استان قزوین می باشند.
مدیریت و کاهش بهای تمام شده، بامحوریت طبقه بندی طبیعی هزینه ها در کسب کارهای کارآفرینانه با رویکرد ارزش آفرینی
حوزه های تخصصی:
کنترل و کاهش هزینه را می توان مقوله ای متاثر از دوعامل دانست. یکی در سطح کلان قابل بررسی است که به مدیریت کشور و ساختار ها و سایر عوامل آن مربوط می شود ولی دیگری به مدیریت خود کسب و کار و عملکرد صاحبان کسب کار مربوط می شود این مقاله با پرداختن به مورد دوم یعنی عملکرد صاحبان کسب و کار ابتدا با بررسی مبانی نظری و مطالعات گذشته صورتحساب ارزش مشتری شناسائی و معرفی گردید وبعدا با معرفی موداهای موجود در زنجیره ارزش و روش شناسائی موداها که با بررسی تک تک فعالیتهای زنجیره ارزش یک واحد تولیدی امکان پذیر است تکنیکهایی برای مدیریت بر آنها ارائه و معرفی گردید و بعدا دستورالعمل های ویژه ای هم برای هر یک از اجزا طبقه بندی طبیعی هزینه ها ( مواد– دستمزد - سربار- هزینه های توزیع و فروش و اداری تشکیلاتی) ذکر گردید که بدین وسیله، رویه و الگویی برای حسابداران جهت شروع عملیات مدیریت و کاهش هزینه ارائه گردید.
بررسی کار آفرینی در کارکنان شرکت های دولتی
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی کار آفرینی در کارکنان شرکت های دولتی در شهرستان بهبهان می باشد . به این ترتیب که از بین جامعه آماری که مشتمل بر 1200 نفر بوده ، نمونه 450 نفری با روش خوشه ای و ابزار پژوهش پرسشنامه کارآفرینی اقایی(1386) برای سنجش میزان کارافرینی انتخاب شد ، که پس از بررسی و محاسبه روایی و پایایی آنها به اجرا در آمد . نتایج کلی این تحقیق نشان داد که : کارکنان شرکت های بخش دولتی اگر چه از میانگین متوسط به بالایی برخوردارند ولی از میانگین خیلی بالایی برخوردار نیستند. همچنین نتایج حاصل از آزمون مقدار آزمون F و سطح معناداری با توجه به کمتر بودن سطح معناداری از مقدار 05/0 بین دو متغیر کارآفرینی کارکنان با سطح تحصیلات و کارآفرینی با جنسیت آنها از نظر اماری تفاوت معناداری وجود دارد.
آسیب شناسی برنامه های حمایتی دولت از رشد کسب وکارهای خانگی از دیدگاه زنان صاحب کسب وکارهای خانگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جوامع درحال توسعه و حتی اقتصادهای توسعه یافته، کسب وکارهای خانگی به عنوان یکی از ابزارهای رشد اقتصادی و حل مشکل بیکاری به ویژه برای زنان به کار گرفته شده است. نقش این نوع از کسب وکارها در توسعه منطقه ای و ملی سبب توجه بیش ازپیش دولت ها به این مقوله و تدوین خط مشی های حمایتی خاص از این نوع از کسب وکارهاست. در ایران نیز با توجه به معضل بیکاری فزاینده به خصوص برای زنان، اقداماتی در راستای حمایت از کسب وکارهای خانگی و رشد آن ها صورت گرفته است اما مشکلات این نوع از کسب وکارها همچنان به قوت خود باقی است. پژوهش حاضر به آسیب شناسی برنامه های حمایتی دولت از کسب وکارهای خانگی پرداخت. در این راستا از روش پژوهش کیفی و انجام 20 مصاحبه عمیق با صاحبان کسب وکارهای خانگی استفاده شد. همچنین تحلیل مصاحبه ها از طریق تحلیل تماتیک صورت گرفت. نتایج پژوهش در دودسته اصلی آسیب های مربوط به تدوین برنامه ها و آسیب های مربوط به اجرای برنامه ها ارائه و در پایان راهکارهای سیاستی مفیدی برای ارتقاء برنامه های حمایتی دولت از کسب وکارهای خانگی پیشنهاد شد.
طراحی مدل دولت کارآفرین برای سازمان های اداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجودی که واژه کارآفرینی نخستین بار در ادبیات کسب و کار و تجارت شکل گرفته و پرورش یافته است، اما امروزه شاهد ورود آن به فضای خدمات عمومی هستیم.. یکی از نتایج اشاعه این نگرش، ایجاد نظریه باز آفرینی دولت است. پژوهش حاضر بر آن است تا اثر تزریق تئوری بازآفرین دولت را بر محیط اداری بخش دولتی کشور مورد بررسی قرار دهد. این امر از طریق یک رویکرد تحقیقی بنیادی و روش توصیفی پیمایشی دلفی و نیز مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل عاملی تاییدی و سنجش روایی سازه انجام گردید. پانل دلفی از دو بخش اداری با 15 نفر مدیر اجرایی جامعه آماری و علمی شامل 15 نفر عضو هیات علمی دانشگاه تشکیل یافت. برای طراحی پرسشنامه اولیه، متغیّرهای 10 گانه مدل دولت کارآفرین به همراه ابعاد استخراجی آنها وارد و پس از 3 دور اجرای دلفی، با حذف 5 متغیّر از این 10 متغیر و نیز افزوده شدن 3 متغیّر بومی، 8 متغیّر نهایی مدل شناسایی و مجموعا 67 شاخص بومی برای این 8 متغیّر تعریف گردید. متغیّرها عبارتند از: تعلق به مردم، بازارگرایی، رسالت محوری، مشتری مداری، تمرکز زدایی، اشاعه اخلاق حرفه ای، توسعه مدیریت جهادی و برقراری عدالت اجتماعی.
پویش فناوری در نگهداری و تعمیرات شبکه گاز رسانی شهر اصفهان با رویکرد کارآفرینی
منبع:
شاخص کارآفرینی سال اول زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
60-70
حوزه های تخصصی:
هدف : تبیین وضعیت موجود فناوری از طریق پویش فناوری در شرکت گاز اصفهان با رویکرد کار آفرینی . روش : مطالعه با روش پیمایش توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری ونمونه آماری این مطالعه کلیه مدیران ارشد و کارشناسان شرکت گاز در شهر اصفهان می باشند. این پرسشنامه با توجه به ابزار پویش محیطی دی و شومیکر (2005) با رویکرد کارآفرینی توسط محققان با توجه به اهداف مطالعه ساخته شده است. یافته ها :در مجموع پس از تحلیل یافته های توصیفی در تعیین ابعاد نیاز و ظرفیت پویش برای تبیین وضع موجود پویش، شرکت گاز شهر اصفهان در 7 حیطه اصلی در ناحیه «متمرکز» ماتریس دی و شومیکر قراردارد. بر این اساس در رابطه با این هفت حیطه (شامل پیچیدگی تکنولوژی، نوسانات محیط، نگرش مدیریتی، تیم های مدیریت دانش، شیوه طراحی استراتژی، ساختار سازمانی و فرهنگ حاکم) نیاز ندارد رویه کاری متفاوتی در زمینه پویش پی بگیرد.نتایج : براساس نتایج به دست آمده از آزمون رتبه بندی فریدمن در این مطالعه مشخص گردید شرکت گاز شهر اصفهان بیشترین نیاز را به پویش محیطی مربوط به پیچیدگی تکنولوژی نگهداری و تعمیرات گاز رسانی داردو مدیران شرکت گاز در راستای تحقق مطلوب اهداف سازمانی خود، پیشنهاد شود که دیده بانی محیط را در دستور کار خود قرار دهند و برای آن اهمیت و اولویت بالایی قائل گردند، از طریق پایش مستمر اطلاعات بدست آمده در حوزه تکنولوژی های مرتبط با تعمیرات و گازرسانی، و در سایه همکاری بین بخشی، تصمیمات کارا و اثربخشی در رابطه با تطابق با پیچیدگی تکنولوژی اتخاذ نمایند.
آموزش کارآفرینی در شرق آسیا: در آسیا چه چیز درباره آموزش کارافرینی یاد گرفته ام!
منبع:
شاخص کارآفرینی سال اول پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱
83-90
حوزه های تخصصی:
گرچه دولت ها در سراسر دنیا اهمیت کارآفرینی و آموزش کارآفرینی را فهمیده اند، اما تبلیغات و تلاش های آنها برای توسعه، تفاوت زیادی با هم داشته که بیانگر اولویت های ملی، عوامل جمعیتشناختی و ارزشهای فرهنگی است. به همین نحو، بخش های کارآفرینی در هر کشور و مشارکت کنندگان آنها عوامل فرهنگی و تاریخی مختلفی و نیز تفاوت های زیاد در آموزش و خط مشی عمومی را نشان می دهند. همچنین، هنجارهای اجتماعی اثرگسترده ای بر کارآفرینی و آموزش کارآفرینی و توسعه آن دارد. در ادامه، چارچوب تفاوت های اصلی در آموزش کارآفرینی و توسعه کشورهای مختلف در منطقه آسیا را شرح خواهیم داد. همچنین روش های خاص و منحصربفرد توسعه کارافرینی و آموزش آن را بحث خواهیم کرد که به خوبی در هر یک از این کشورها جواب داده، مشکلاتی که توسعه کارآفرینی را از کشوری به کشور دیگر محدود کرده و اقدامی که در تلاش برای حل این مشکلات انجام شده است. برای بسیاری از کشورهایی که ما در زیر شرح می دهیم، اکنون مشخص است که توانایی تولید ثروت، مهمتر از برخورداری از موهبت منابع طبیعی است. اما تولید ثروت نیازمند موسسات و تلاش های افراد است. بسیاری از این کشورها کم کم اهمیت کارآفرینی در توسعه اقتصاد خود را درک کرده و گامهایی برای ایجاد فرهنگ موفقیت کارآفرینانه برداشته اند.با این حال بسیاری از کشورها کار زیادی برای انجام دادن دارند.
آموزه های 16 دوره ارزیابی فصلی محیط کسب و کار در ایران طی پاییز 1389 تا تابستان 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، نتایج 16دوره پیمایش فصلی با ابزار پرسشنامه است که از پاییز 1389 تا تابستان 1393، به طور مستمر با مشارکت حدود 900 تشکل اقتصادی سراسر کشور اجرا شده است. در این مطالعه از تشکل های اقتصادی خواسته می شد ارزیابی خود را از مؤلفه های محیط کسب وکار در ایران، ارائه کنند. نتایج این مطالعه نشان می دهد مشکل اصلی اداره بنگاه ها در ایران از نظر تشکل های اقتصادی، مسائل زیر ساختی نظیر راه و برق نیست، بلکه مسائل نهادی و نرم افزاری است نظیر تأمین مالی تولید و نیز تضمین های حقوق مالکیت. تشکل های اقتصادی سراسر کشور که در این مجموعه پیمایش ها مشارکت کرده اند، مجموعاً محیط کسب وکار ایران را در دوره مورد بررسی بدتر از متوسط (04/6 از 10) ارزیابی کرده اند. ارزیابی تشکل های بخش صنعت و معدن بدتر از متوسط (15/6) و ارزیابی تشکل های بخش کشاورزی نسبتاً بهتر از متوسط (95/5) بوده است.
در این شانزده دور پیمایش فصلی مجموعاً، بدترین ارزیابی را تشکل های اقتصادی استان همدان و بهترین ارزیابی را تشکل های اقتصادی استان گیلان ارائه کرده اند.
عوامل موثر بر سکوت سازمانی، مانع ایجاد کارآفرینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های کارآفرینانه در درون سازمان با عنوان«کارآفرینی سازمانی» از ملزومات بقا سازمان در جهان متغیر امروزی است و «سکوت سازمانی» به عنوان عاملی تاثیرگذار بر روند برنامه ها، اهداف و عملکرد سازمانی بشمار می رود. در این راستا، این مقاله به پیش بینی تاثیرگذاری مولفه های سکوت سازمانی (عوامل مدیریتی، عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی و عوامل فردی) بر ایجاد و تقویت فعالیت های کارآفرینانه در درون سازمان می پردازد. بدین منظور، با توجه به پیشنیه پژوهش، مدلی مفهومی برای تبیین روابط میان متغیرهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را 495 نفر کارشناسان، مدیران و اساتید دانشگاه آزاد نجف آباد تشکیل داده اند و با استفاده از روش تصادفی ساده، داده های مورد نیاز از 157 نفر ایشان گردآوری شد. ابزار گردآوری داده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای است که ضمن تایید روایی صوری و روایی سازه آن، از پایایی مطلوبی (ضریب آلفای 77 درصد) برخوردار بوده است. جهت پردازش داده ها از روش تحلیل معادله های ساختاری استفاده شد. نتایج بدست آمده ضمن تایید مدل برازش شده، تاثیرگذاری معکوس مولفه های سکوت سازمانی بر کارآفرینی سازمانی را مورد تایید قرار داده است. بدین معنا که نتایج نشان دهنده آن است که سکوت سازمانی به عنوان مانعی در ایجاد و تقویت کارآفرینی سازمانی بشمار می رود.
تحلیل موانع فراروی آموزش های کارآفرینی در مراکز آموزش علمی کاربردی کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله معضلاتی که در دهه اخیر در کشور با آن روبه رو هستیم، بیکاری جوانان بویژه دانش آموختگان دانشگاهی می باشد که این معضل در بخش کشاورزی بسیار حادتر به نظر می رسد. با وجود این چالش ها، بسیاری از سیاست گذاران، کارآفرینی در محیط های دانشگاهی را امری ضروری و اجتناب ناپذیر می دانند. هدف از آموزش کارآفرینی، تربیت افرادی است که بتوانند پس از تکمیل تحصیلات خود، افرادی مؤسس باشند و کسب و کاری را ایجاد کنند. بر این اساس، این پژوهش به بررسی موانع فراروی در برگزاری دوره های کارآفرینی در مراکز علمی کاربردی کشاورزی استان فارس پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از لحاظ کنترل متغیرها از نوع توصیفی همبستگی بوده که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه شامل 1018 نفر از دانشجویان شاغل به تحصیل در چهار مرکز علمی کاربردی کشاورزی استان فارس (شیراز، جهرم، علی آباد کمین و مرودشت) در سال تحصیلی 90-1389 بودند. از بین این افراد، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی تعداد 178 دانشجو به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای بود که روایی آن با کسب نظرات اساتید دانشگاه تأیید شد و پایایی آن نیز بر پایه ضریب آلفای کرونباخ 89/0 بدست آمد. بر اساس نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی، ضعف خدمات مشاوره ای و حمایتی (با میزان واریانس 50/19 درصد)، ناکافی بودن آموزش های کاربردی (با میزان واریانس 89/17 درصد)، ضعف شناخت قوانین مالی و مدیریتی (با میزان واریانس 94/11 درصد) و ضعف برنامه ریزی آموزشی (با میزان واریانس 67/11 درصد) موانع فراروی آموزش های کارآفرینی در مراکز علمی کاربردی کشاورزی استان فارس می باشند. مجموع این چهار عامل، 01/61 درصد از واریانس موانع آموزش های کارآفرینی را تبیین کرده اند
سخنی کوتاه در باب کارآفرینی یا اشتغال
منبع:
شاخص کارآفرینی سال اول زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
84-85
حوزه های تخصصی:
مبحث اشتغال (Jobs & Employments) یکی از پیچیده ترین و پر جوینده ترین و جذاب ترین وظایف دولت هاست. بیشتر دولت هایی که پس از چند سال با عدم رأی مردم خود مواجه شده و سرنگون میشوند، علت عمده شکست آن ها عدم توانایی لازم در ایجاد اشتغال می باشد. با یک نگاه کوتاه و گذرا بر بافت جامعه می توان نتایج زیر را استنتاج نمود:
بررسی رابطه هوش رقابتی مدیران با نوین سازی صنایع کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور فن آوری های جدید انفورماتیک، تحولاتی در توانایی های واحدهای صنعتی، روش های تولید و توزیع و ساختار تشکیلاتی بنگاه ها ایجاد شده که بر اهمیت رشد و توسعه صنایع کوچک و متوسط در ساختار صنعتی کشورها افزوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش رقابتی مدیران با نوین سازی صنایع کوچک استان آذربایجان شرقی می باشد. در این پژوهش، ابعاد هوش رقابتی بر اساس نظریه دانشکده مدیریت فرانسه (GTILAB) شامل آگاهی های تجاری، وضعیت رقبا، فن آوری تکنیکی و راهبردی- اجتماعی با شاخص های نوین سازی صنایع کوچک تعیین شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیران صنایع کوچک سازمان مورد مطالعه به تعداد 2713 نفر می باشد. حجم نمونهآماری با استفاده از رابطه کوکران 337 به دست آمده است. روش نمونهگیری به صورت تصادفی طبقه ای می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته می باشد. مدل ارائه شده با استفاده از معادلات ساختا ری (SEM) با حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج حاصل از داده های جمع آوری شده از مدیران صنایع کوچک استان آذربایجان شرقی نشان می دهد که هوش رقابتی بر ابعاد چهارگانه آن با نوین سازی صنایع کوچک مورد مطالعه، تأثیر مثبت و معناداری وجود دارد.