هدف این پژوهش بررسی رابطهی شیوه های شناختی با ویژگیهای کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور در مرکز تهران است. این تحقیق از نوع توصیفی و هم بستگی بوده و مبتنی بر داده های جمع آوری شده از روش میدانی میباشد. جامعهی آماری این تحقیق شامل 5962 دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور مرکز تهران است. حجم نمونه با روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی، 361 نفر تعیین شد. پس از جمع آوری و تحلیل داده ها، الگوهای تحلیل مسیر توسط نرم افزار لیزرل برای بررسی رابطهی شیوه های شناختی گریگوریک با کارآفرینی و با شاخص های کارآفرینی ترسیم شد. آزمون فرضیه ها نشان داد که، شیوه های شناختی با ویژگیهای کارآفرینی رابطهی مثبت و معناداری دارد و از بین متغیرهای شیوهی شناختی بیش ترین تا کم ترین تأثیر به ترتیب به شاخص های شیوهی عینی- متوالی، شیوهی انتزاعی- تصادفی، شیوهی عینی- تصادفی و در نهایت انتزاعی- متوالی مربوط بوده است.
حوزه فکری سبک کارآفرینی، ظرفیت محیط و عملکرد سازمان ها با رویکرد پیکربندی یکی از محورهای اصلی پژوهشی در حوزه کارآفرینی می باشد. در این پژوهش چگونگی عملکرد سازمان های برخوردار از سبک کارآفرینی و سبک سازگاری در محیط های با ظرفیت مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که بکارگیری سبک کارآفرینی در محیط با ظرفیت نسبت به محیط های کم ظرفیت از اثربخشی بالاتر برخوردار است.
اخیرا مسائل زیست محیطی به عنوان یکی از چالشهای پیشروی کشورهای توسعه یافته و صنعتی مورد توجه میباشد و مدیریت زنجیره تامین سبز به عنوان رویکردی مهم در سازمانها به منظور دستیابی به اهداف مالی و کسب سهم بیشتر در بازار از طریق کاهش اثرات و ریسکهای زیست محیطی معرفی شده است. این پژوهش در راستای شناسایی و رتبه بندی موانع استقرار زنجیره تامین سبز در صنایع کوچک و متوسط در استان قزوین انجام پذیرفته است.روش پژوهش، توصیفی- اکتشافی از نوع پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. نمونه آماری تحقیق شامل خبرگان و صاحبنظران و همچنین فعالان شاغل در حوزه زنجیره تامین در صنایع کوچک و متوسط استان قزوین می باشد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری بر پایه نرم افزارهای Lisrel و SPSS استفاده شد. موانع شناسایی شده به ترتیب اهمیت، اولویت بندی گردیدند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد موانع تعیین شده به عنوان سطح اول شامل سازمانی، محیطی و فردی به ترتیب دارای رتبه اول تا سوم شدند و موانع شناسایی شده به عنوان سطح دوم به ترتیب اولویت شامل موانع مدیریتی، دولتی، تکنولوژیکی، آگاهی، رقابتی، اعتقادی و اقتصادی از موانع عمده در مسیر استقرار و پیاده سازی مدیریت زنجیره تامین سبز در صنایع کوچک و متوسط استان قزوین می باشند.
کارآفرینی را می توان فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر بفردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصتها دانست که در دو سطح فردی (مستقل) و سازمانی مورد توجه پژوهشگران علوم مختلف قرار گرفته است. در این مقاله، ابتدا مفهوم، انواع و ابعاد کارآفرینی بیان می شود و در ادامه، با تاکید بر کارآفرینی سازمانی، عوامل موثر بر موفقیت آن شناسایی می شوند. در این پژوهش آمادگی شرکت سهامی بیمه ایران به عنوان یک نمونه سازمانی برای ارتقا به یک سازمان کارآفرین مورد آزمون قرار گرفت. با توجه به اهمیت و اولویت عوامل موثر بر کارآفرینی سازمانی، پیشنهادی برای حصول به سازمانی کارآفرین در قلمرو مکانی پژوهش ارایه می شود.
فعالیت های کارآفرینانه در درون سازمان با عنوان«کارآفرینی سازمانی» از ملزومات بقا سازمان در جهان متغیر امروزی است و «سکوت سازمانی» به عنوان عاملی تاثیرگذار بر روند برنامه ها، اهداف و عملکرد سازمانی بشمار می رود. در این راستا، این مقاله به پیش بینی تاثیرگذاری مولفه های سکوت سازمانی (عوامل مدیریتی، عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی و عوامل فردی) بر ایجاد و تقویت فعالیت های کارآفرینانه در درون سازمان می پردازد. بدین منظور، با توجه به پیشنیه پژوهش، مدلی مفهومی برای تبیین روابط میان متغیرهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را 495 نفر کارشناسان، مدیران و اساتید دانشگاه آزاد نجف آباد تشکیل داده اند و با استفاده از روش تصادفی ساده، داده های مورد نیاز از 157 نفر ایشان گردآوری شد. ابزار گردآوری داده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای است که ضمن تایید روایی صوری و روایی سازه آن، از پایایی مطلوبی (ضریب آلفای 77 درصد) برخوردار بوده است. جهت پردازش داده ها از روش تحلیل معادله های ساختاری استفاده شد. نتایج بدست آمده ضمن تایید مدل برازش شده، تاثیرگذاری معکوس مولفه های سکوت سازمانی بر کارآفرینی سازمانی را مورد تایید قرار داده است. بدین معنا که نتایج نشان دهنده آن است که سکوت سازمانی به عنوان مانعی در ایجاد و تقویت کارآفرینی سازمانی بشمار می رود.