فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۴٬۱۴۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر عدم قطعیت و رقابت تجاری بیش از حد ،باعث تغییراتی در مدیریت زنجیره تامین منابع و موجودی مبتنی بر داده در صنایع مختلف شده است. با این حال ، تنها شرکت های بزرگ دارای منابع لازم برای بکارگیری داده ها در راستای تصمیم گیری و برنامه ریزی خود هستند. در مقابل ، شرکتهای کوچک و متوسط (SMEها) معمولاً منابع و دانش محدودی دارند ، که بر توانایی آنها در جمع آوری و استفاده از داده ها تأثیر می گذارد. بنابراین ، استفاده از ابزارهای تصمیم گیری پیشرفته برای کاهش اثرات عدم قطعیت بازار برای این شرکت ها یک چالش مهم می باشد. این مقاله یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری (DSS) برای مدیریت تامین منابع و موجودی را با هدف کمک به SME ها برای جمع آوری و بهره برداری از داده ها و پشتیبانی از تصمیمات آنها تحت ابهامات تجاری پیشنهاد می کند. DSS با استفاده از رویکرد بهینه سازی شبیه سازی با ترکیب شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک برای ارائه مسائل و بهینه سازی راه حل های پشتیبانی تصمیم گیری توسعه یافته است. بهره برداری از داده های شهودی و تجربی، بار جمع آوری داده های به دست آمده از منابع داده های سازماندهی نشده در عملیات SME را کاهش می دهد. علاوه بر این ، فاکتورهای عدم قطعیت مانند تقاضای مواد اولیه ، قیمت و زمان عرضه در نظر گرفته شده است.
ترکیب هیئت مدیره ، ساختار مالکیت و عملکرد شرکت
حوزه های تخصصی:
این مقاله تأثیر ترکیب هیئت مدیره و ساختار مالکیت بر حسابداری و همچنین عملکرد بازار شرکت های هندی را با وجود برخی مقررات قانونی منحصر به فرد مربوط به مدیران مستقل و محدودیت در تمرکز مالکیت بررسی می کند. این مطالعه نمونه ای از 265 شرکت غیر مالی ، غیر بانکی و غیر PSU هندی فهرست شده در شاخص S&P 500 را بکار می گیرد و در ابتدا از مدل های OLS استفاده می کند. این مطالعه پس از شناسایی شواهدی از یک حلقه بازخورد احتمالی ، از متغیرهای ابزاری و مدل های 2SLS برای بررسی این موضوع که چگونه عملکرد شرکت تحت تاثیر تمرکز مالکیت و ترکیب هیئت مدیره قرار می گیرد، پس از کنترل ویژگی های سطح شرکت و سطح صنعت استفاده می کند. مجموعه ای از آزمون های استواری برای اثبات یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل اصلی استفاده می شود. یک رابطه دو طرفه و "غیر خطی" بین عملکرد بازار و تمرکز مالکیت شناسایی شد. این مطالعه نشان می دهد که تمرکز مالکیت متوسط تا زیاد بین 25 تا 75 درصد عملکرد شرکت را بهبود می دهد و سطح بسیار پایین تمرکز بر عملکرد تأثیر منفی می گذارد.
تجزیه و تحلیل روند جهانی پژوهش های نسل چهارم بازاریابی: یک رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاریابی 4.0 پدیده ای راهبردی در دهۀ اخیر است که به دلیل تأثیر زیادی که بر عملکرد شرکت ها می گذارد، مدیران توجه بسیار زیادی به آن کرده اند؛ ازاین رو، هدف پژوهش حاضر ابتدا شناسایی تولید کننده ترین کشورها، نویسندگان، مجلات، کلیدواژه های پرتکرار و روند زمانی انتشار آنها درزمینۀ بازاریابی 4.0 و سپس شناسایی کاربردهای جدیدترین روند است. پژوهش حاضر برای رسیدن به هدف پژوهش از روش آمیخته (کمی-کیفی) استفاده کرده است. ابتدا در بخش کمی، یک تجزیه و تحلیل کتاب سنجی با داده های مرتبط با بازاریابی 4.0 انجام شده است. این داده ها از پایگاه اسکوپوس از سال 2011 (ظهور انقلاب صنعتی چهارم) تا سال 2021 جمع آوری و ازطریق نرم افزار VOSviewer تجزیه وتحلیل شدند. سپس، در بخش کیفی، کاربردهای هوش مصنوعی در بازاریابی به عنوان جدیدترین روند ظهوریافته ازطریق مرور نظام مند پیشینه شناسایی شد. براساس یافته های بخش اول، روند زمانی بر سه دورۀ بازاریابی رسانه های اجتماعی، بازاریابی دیجیتال و بازاریابی مبتنی بر هوش مصنوعی اشاره دارد. در بخش دوم نیز کابردهای هوش مصنوعی در بازاریابی در نُه مفهوم مکان، قیمت، ترویج، محصول، کارکنان، خدمت، فروش، مشتری و تصمیم گیری شناسایی و دسته بندی شدند. باتوجه به افزایش توجهات پژوهشگران و مدیران سراسر جهان به گسترش فناوری های تحول آفرین انقلاب صنعتی چهارم در فعالیت های بازاریابی که بازاریابی 4.0 نام گرفته است، این پژوهش توانسته است با شناسایی روند های نوظهور و درحال رشد این حوزه راهگشای پژوهشگران دیگر برای انجام پژوهش های کاربردی بیشتر و موفقیت مدیران بازاریابی در به کارگیری جدیدترین روند این حوزه باشد.
رتبه بندی موانع توسعه بازاریابی در مشاغل خانگی: مطالعه موردی استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مشاغل خانگی به عنوان راهکاری برای غلبه بر مشکلات بیکاری در جوامع در حال توسعه به شمار می آید و بر این اساس قانون حمایت از مشاغل خانگی در ایران تدوین و از سال 1389 عملیاتی گردیده است. یکی از موانع اساسی توسعه مشاغل خانگی عدم دسترسی به بازار و تقاضا برای محصولات مشاغل خانگی است. تدوین و بکارگیری راهبردهای بازاریابی به عنوان یکی از مهمترین راهکارهای غلبه بر این مشکل به شمار می آید. از اینرو هدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی موانع بکارگیر رویکردهای بازاریابی در مشاغل خانگی است. بدین منظور ضمن بررسی ادبیات موضع و استفاده از نظر خبرگان موانع و تنگناهای توسعه بازاریابی در حوزه مشاغل خانگی شناسایی و استخراج شده و از رویکرد تحلیل سلسله مراتبی برای اولویت بندی موانع استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عامل شرایط ناپایدار اقتصادی کشور با وزن 140/0 مهمترین مانع بازاریابی مشاغل خانگی بوده است. پس از آن متغیرهای بی ثباتی در قوانین و مقررات، فقدان فرهنگ پشتیبان تولید و محرک نوآوری، نبود ارتباط مستمر میان صاحبان مشاغل و متولیان به ترتیب با وزن های 102/0، 083/0 و 068/0 در رتبه های بعدی قرار دارند.
ارائه یک مدل کسب و کار دیجیتال در صنعت گردشگری
حوزه های تخصصی:
این مطالعه یکی از اولین پژوهش هایی می باشد که مدل های کسب و کار دیجیتال (BM) را در صنعت جهانگردی(صنعت سفر) بکار می گیرد. طبقه بندی سیستماتیک و جامعی از پیکربندی BM دیجیتال در صنعت جهانگردی ایجاد شده است که توسط نمونه هایی از شرکت های دنیای واقعی پشتیبانی می شوند. بر اساس تحقیقات کیفی ، ۵۳ کسب و کار دیجیتالی بر اساس عوامل کلیدی ایجاد ارزش شناسایی و طبقه بندی شده اند ، از جمله ۱۰ پیکربندی جدید که در مطالعات قبلی وجود نداشته اند. این مقاله به چارچوب بندی پیکربندی های BM دیجیتال در صنعت جهانگردی کمک می کند و از ایجاد یک درک مشترک بین محققان حمایت می کند. از نظر عملی ، این مطالعه مدل هایی برای ایجاد یا تغییر BM ها ارائه می دهد و می تواند به عنوان دستورالعملی برای کسب و کارهای جهانگردی دیجیتال فعلی عمل کند.
The Effect of Job Crafting on Patients Satisfaction: with The Role of Moderate of Quality of Health Services (Case Study: Persian Gulf Hospital in Bushehr)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
today the speed of changes in dispensation have involved all businesses. these changes include product/service, customer services, and consumer behavior. so the present research has examined the effects of job crafting with mediation health services on patient satisfaction. statistical population of the present research consists of two groups: the first group is the recipient of health services of Persian Gulf Martyrs Hospital and the second group of doctors, nurses, services staff, and employees of Persian Gulf Martyrs Hospital that provide medical and health services. to assess the variables of the study, a questionnaire was used. The statistical population of the second group passed 1000 people and 304 of them answered the questionnaire.the research method according to the nature of the research is descriptive-survey research. Cronbach's alpha coefficient was used to evaluate the reliability of the questionnaire questions that evaluate were obtained 888/0 for the job crafting questionnaire and content validity was used to measure the validity of the research data collection tool. the Questionnaire was the tool for collecting data in this research and Smart PLS software was used to test hypotheses.results of structural equations showed that the job crafting variable has positive and significant effects on patient satisfaction and health quality, and the health quality variable has positive and significant on patient satisfaction. Health quality variable plays a positive mediating role in the relationship between job crafting and patient satisfaction.
نقش قرارداد در تحقق داوری اجباری در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
181 - 215
حوزه های تخصصی:
اگرچه داوری اجباری در نظام های حقوقی مختلف، از جمله حقوق ایران، پدیده جدیدی نیست، اما اجبار به داوری از طریق الزام به درج آن در قرارداد نهادی است که طی سال های اخیر در نظام حقوقی ایران پدیدار شده و در نظام های حقوقی دیگر مسبوق به سابقه نمی باشد. یکی از مشخص ترین نمونه های این نوع الزام از طریق قرارداد را در ماده 20 قانون برنامه سوم توسعه (تنفیذی در ماده 30 قانون نحوه اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی مصوب 1387)، می توان یافت که تصریح می کند داوری موضوع این قانون باید به عنوان شرط در قرارداد واگذاری سهام و اموال دولت در فرایند خصوصی سازی درج شده و به امضای طرفین برسد. این الزام قانونگذار، علاوه بر تمامی پرسش های معمول در خصوص داوری اجباری، پرسش های دیگری را نیز در باب ماهیت و آثار این نوع داوری برمی انگیزد. در پژوهش حاضر، پس از بررسی پیشینه موضوع در نظام حقوقی ایران و مطالعه تطبیقی آن با چند نظام حقوقی دیگر و همچنین تلاش برای کشف دلیل یا دلایل این شیوه بدیع قانون گذاری، با تمرکز بر ماده 20 قانون برنامه سوم توسعه به عنوان فرد اجلی متضمن این شکل از داوری اجباری، به این پرسش مبنایی پرداخته می شود که آیا صلاحیت هیئت داوری موضوع قانون مورد بحث ناشی از اراده قانون گذار است یا آن را باید حاصل توافق طرفین تلقی نمود. پاسخ نگارندگان به این پرسش این است که بنا به دلایل متعدد داوری های اجباری از طریق الزام به درج در قرارداد را نباید قراردادی محسوب کرد و باید آن ها را در شمار داوری های اجباری معمول -از طریق قانون گذاری- به شمار آورد.
تحلیل حقوقی احکام تعدد متعهد در قانون تجارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۲
181 - 204
حوزه های تخصصی:
تحقیقاً قانون تجارت ضمانت عادی را اصل و ضمانت تضامنی را استثنا می داند. در این باره، گرچه هر ضمانتی مسئولیت است؛ هر مسئولیتی ضمانت نیست. ضمانت تضامنی مطلق یا نسبی بوده و اصولاً در روابط مضمون عنه و ضامنان همچنین میان ضامنان غیرترتبی است. ضمانت ترتبی (طولی) باشد یا غیرترتبی (عرضی)، با حال شدن دین مضمون عنه در اثر فوت یا ورشکستگی، دین ضامن حال نمی شود ولی او حق پیدا می کند مضمون له را وادار به دریافت طلب خود یا صرفنظر از آن نماید. قانون تجارت در اقدامی جسورانه ضمانت تعهد را مطرح و احکام آن را دقیقاً نظیر احکام ضمانت دین دانسته است. قرارداد ارفاقی در قانون تجارت و ضمان عهده در قانون مدنی مصادیق اجلای قانونی ضمانت تعهد به نظر میرسند. علیرغم ضمان عادی، در ضمان تضامنی وثیقه های دین یا تعهد با پرداخت بدهی یا انجام تعهد به ضامن منتقل می شود تا او با اتکاء به آن، پرداختی خود یا معادل تعهد انجام شده را از مضمون عنه وصول کند. این امر رهن رهن نیست بلکه انتقال رهن است و در آن انتقال به صورت خود بخود انجام می شود و مضمون عنه در این مورد موظف به همکاری است. در واقع، در بحث از ضمان تضامنی، قانون تجارت احکام تعدد متعهد را بیان کرده است.
عملکرد شغلی نوآورانه:نقش پیشایندهای اشتراک گذاری دانش و سرمایه اجتماعی (مورد مطالعه ادارات برق غرب استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی در محل کار منجر به تسهیل اشتراک گذاری دانش از طریق دسترسی به دانش مرتبط برای نوآوری تقویت شده در سازمان می شوند. هدف این پژوهش بررسی تاثیر اشتراک گذاری دانش و سرمایه اجتماعی بر عملکرد شغلی نوآورانه کارکنان می باشد. روش پژوهش به لحاظ ماهیت توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان ادارات برق غرب استان مازندران به تعداد 187 نفر تشکیل دادند که از این تعداد، تعداد 124 نفر بر اساس جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری شامل پرسشنامه های اشتراک گذاری دانش کانلی و همکاران (2012), سرمایه اجتماعی از پرسشنامه استاندارد پوتنام (1999) و عملکرد شغلی نوآورانه اسکات و براس (1994) بود. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss22 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که سرمایه اجتماعی و اشتراک دانش بر عملکرد شغلی نوآورانه تاثیر مثبت و معناداری دارند و مولفه اعتماد به سازمان بیشترین قدرت تاثیر را بر سرمایه اجتماعی و اشتراک گذاری دانش داشته است. نتایج پژوهش نشان داد که اشتراک گذاری دانش در تاثیرگذاری سرمایه اجتماعی بر عملکرد شغلی نوآورانه بطور فزاینده ای نقش میانجی داشته است.
استراتژی های مدیریت ریسک سازمان های بین المللی در اقتصادهای نوظهور
حوزه های تخصصی:
در اقتصادهای نوظهور که محیط سازمانی ضعیف است ، سطح ریسک در مواجهه با سازمان های چند ملیتی (MNEها) بالا باقی مانده است. ادبیات موجود چارچوب ریسک های پیش روی MNEها را تشخیص می دهند ، اما تنها مطالعات اندکی نحوه ی شناسایی و کاهش این ریسک ها توسط شرکت ها را بررسی کرده اند. این مطالعه به بررسی استراتژی های مدیریت ریسک تجاری MNE های فعال در ویتنام پرداخته است. ما دریافتیم که دولت همچنان یکی از ذینفعان اصلی می باشد و حفظ روابط فعال با آنها ، به موفقیت عملیاتی MNE ها کمک کرده است. استراتژی های کاهش ریسک به کار رفته توسط MNEها شامل مدیریت هوشیاری ، به تصویر کشیدن رفتار خوب ، هدایت بدون چالش و واسطه گری فعال ،می باشد.
خوشه بندی مشتریان در حوزه بانکداری الکترونیک با بهره گیری از تراکنش های الکترونیکی و اطلاعات دموگرافیک (مورد مطالعه: بانک رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت مشتریان و شناسایی سرویس های سودده با توجه به تنوع مشتریان بانک و گوناگونی سرویسها در نظام بانکی کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. مدیریت ارتباط با مشتری در حال حاضر هسته مرکزی را در دنیای تجارت به خود اختصاص داده است، امروزه درگاه های الکترونیکی بانک ها با استفاده از شبکه های تبادل گوناگون اطلاعات نظیر ساتنا، پایا، چکاوک، صیاد و . . . به یکدیگر متصل هستند. مهمترین شبکه بین بانکی مورد استفاده در ایران شبکه شتاب می باشد. دراین پژوهش با استفاده از فنون داده کاوی به بخش بندی و رتبه بندی مشتریان در شبکه شتاب با استفاده از یک مدل بهبود یافته داده کاوی مبتنی بر تازگی خرید، تناوب خرید و مبلغ خرج شده برای خرید پرداخته شده به نحوی که بانک ها بتوانند در این شبکه رفتار مشتریان خود را تحلیل و ارزیابی نموده و به تدوین سیاستهای موثر در برخورد با مشتریان بپردازند. به این منظور داده های مورد نیاز از پایگاه داده سوئیچ کارت بانک استخراج و با روش کریسپ تجزیه تحلیل های مورد نیاز و عملیات داده کاوی بر روی آن انجام شد. این داده ها در پایگاه داده های بانک رفاه موجود بوده و با استفاده از دستورات زبان دستکاری داده ها از پایگاه دادههای موسسه استخراج گردید. همچنین جهت بررسی مطالعات مشابه و افزایش اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی، اطلاعات مرتبط با مدل مورد نظر گردآوری شد. نهایتاً R+FMW مدلی جهت خوشهبندی مشتریان بانک و تراکنش های آنها ارائه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که مدل توسعه یافته R+FMW از دقت بالاتری نسبت به مدل RFM پایه برخوردار است و با استفاده از این مدل بانک ها می توانند مشتریان فعال در شبکه تبادل بین بانکی(شتاب) را شناسایی کنند و مشتریان و کانال های ارتباطی پرهزینه را از جنبه ی میزان کارمزد و اطلاعات دموگرافیک تشخیص دهند.
ارائه مدل پارادایمی بازاریابی دیجیتال در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکت های دانش بنیان به عنوان منابع مهم درآمد، اشتغال و در نهایت نیروی محرکه تأثیرگذار بر توسعه اقتصادی شناخته می شوند که با توجه به نقش قابل توجهی که در توسعه اقتصادی دارند و همچنین مشکلات حضور در بازار محصولات دانش بنیان، لزوم استفاده از مدلی کاربردی برای استفاده از بازاریابی دیجیتال در شرکت های دانش بنیان آشکار می شود که در این پژوهش مدل پارادایمی بازاریابی دیجیتال با استفاده از نظریه داده بنیاد استخراج شده است. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد نظام مند نظریه داده بنیاد انجام شده است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 16 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی دیجیتال در شرکت های دانش بنیان جمع آوری شده است. پس از تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، مدل پارادایمی بازاریابی دیجیتال ارائه گردید که نتایج پژوهش شامل شرایط علی(ماهیت سازمان، تکینک های بازاریابی دیجیتال، مدیریت زمان و هزینه، محیط رقابتی پیچیده)، شرایط زمینه ای(آمادگی فرهنگی، آمادگی تکنولوژیکی، آمادگی ساختاری)، شرایط مداخله گر(چالش های محیطی و فردی)، مقوله محوری(پیاده سازی بازاریابی دیجیتال)، راهبردها(گسترش ارتباطات همه جانبه، آموزش دیجیتال، نوآوری تکنولوژیکی، توسعه تاکتیک های بازاریابی آنلاین) و پیامدها(توسعه کارآفرینی و اقتصادی، توسعه رقابتی پایدار، هوشمندی محیطی و صنعتی، توسعه بهره وری، تصمیم گیری هوشمندانه) می باشد که شرکت های دانش بنیان با در نظرگرفتن مدل پارادایمی پژوهش، می توانند درک درست و جامعی نسبت به اجرای بازاریابی دیجیتال در این شرکت ها دست پیدا کنند و نسبت به اجرای صحیح و کاربردی آن اقدام نمایند و از این طریق به اهداف سازمانی خود دست پیدا کنند و شاهد کسب مزیت رقابتی نسب به دیگر شرکت های رقیب نیز باشند.
طراحی الگوی کنشگری ائتلاف راهبردی با کاربست رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ تابستان ۱۰ شماره ۱۰۳
155 - 178
حوزه های تخصصی:
کنشگری ائتلاف راهبردی واکنش مبتکرانه سازمان در شناسایی و پاسخگویی به فرصت های ائتلاف راهبردی است. پژوهش حاضر به دنبال آن است تا با کاربست تئوری داده بنیاد به ارائه مدل مفهومی کنشگری ائتلاف راهبردی پرداخته و بنگاه های اقتصادی را قادر سازد تا به عملکرد تجاری برتری نسبت به رقبای بالفعل حال و بالقوه آینده دست یافته و با فهم و درک برتر از محیط خود، به کسب مزیت رقابتی مناسب نائل گردند. این تحقیق از نظر نوع شناسی جزء پژوهش های کیفی است و در پارادایم تفسیرگرایی قرار گرفته و جهت گیری آن توسعه ای است. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند با 18 نفر از اساتید دانشگاهی، کارشناسان خبره و مدیران شرکت های تکنولوژی محور (هایتک) ایرانی که سابقه ائتلاف راهبردی در فعالیت های خود دارند، جمع آوری شد و از طریق نمونه گیری نظری و گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافت. پس از تحلیل مصاحبه ها، در مرحله کدگذاری باز تعداد 353 کد باز مفهوم سازی شد و در ادامه، مفاهیم فوق در کدگذاری محوری و انتخابی در قالب 93 مقوله فرعی و 29 مقوله اصلی طبقه بندی شدند و در نهایت مدل مفهومی کنشگری ائتلاف راهبردی با ابعاد شرایط علّی، پدیده محوری، راهبردها و اقدامات، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها و نتایج استخراج گردید. نتایج تحقیق می تواند در شناخت عوامل و موانع رفتارهای کنشگرا در ائتلاف های راهبردی، نقشه راه مدیران بوده و ابعاد گوناگون در حوزه های راهبردی، زمینه ای و مداخله ای را معرفی کرده و شناخت صحیحی نسبت به پیامدهای آن ارائه کند.
پیشایندهای وفاداری کاربران در پلتفرم ها از دیدگاه اثرات شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
63 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین چالش های اصلی کسب وکارهای پلتفرمی ازدست دادن مشتریان باارزش است و وفادارسازی مشتریان من جمله هدف هایی است که کسب وکارهای پلتفرمی به دنبال آن هستند؛ لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی پیشایندهای وفاداری کاربران در پلتفرم ها از دیدگاه اثرات شبکه است.
روش شناسی: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ راهبرد پژوهش، تحلیل تم یا مضمون است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده است. ویژگی این افراد استفاده و ترجیح یک پلتفرم تا کسی اینترنتی برای انجام فعالیت خود بوده است. جمع آوری داده ها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت و تعداد 19 مصاحبه عمیق انجام گرفت.
یافته ها: پس از اشباع نظری و پیاده سازی مصاحبه ها فرایند کدگذاری انجام شد و 250 کد خام استخراج گردید و درنهایت به دلیل کثرت کدهای مشابه از لحاظ معنایی و مفهومی، کدها تبدیل به 12 مضمون پایه و 6 مضمون سازمان دهنده شد. مضامین سازمان یافته شامل پاداش به مشارکت کنندگان، مشارکت با یک پلتفرم و یا صنعت دیگر، ارتقای زیر ساخت پلتفرم، مکانیسم بازخورد مثبت بین طرف تقاضا و عرضه، اعتماد در بازیگران سمت تقاضا و رقابت تهاجمی است و درنهایت مدل نهایی ارائه شد.
بررسی نقض قرارداد روانی و خیانت درک شده بر میل به انتقام و اجتناب در میان مشتریان هتل های لوکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله میل به انتقام و اجتناب مشتریان که ناشی از به وجود آمدن احساس خیانت درک شده است، در صنایع خدماتی بسیار اهمیت دارد. هتل هایی با خدمات ضعیف تر در مقایسه با هتل هایی با خدمات قوی تر، در مواجهه با رفتارهای منفی مشتریان زیان بیشتری متحمل می شوند. در واقع، هنگامی که مشتریان خدمات کمتری نسبت به انتظاراتشان دریافت می کنند، میل به انتقام و اجتناب در آنها ایجاد می شود؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقض قرارداد روانی و خیانت درک شده بر میل به انتقام و اجتناب در میان مشتریان هتل های لوکس است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت روش توصیفی-همبستگی است. همچنین، از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. جامعه آماری، 331 نفر از مشتریان هتل های لوکس است که با پرسشنامه نقض قرارداد روانی برگرفته از های مینگ و همکاران (2020)، خیانت درک شده برگرفته از های مینگ و همکاران (2020)، میل به انتقام و اجتناب برگرفته از رسولی و همکاران (2022) به سؤال های این پژوهش پاسخ دادند. برای آزمون داده ها از مدل سازی معادله های ساختاری با نرم افزار SMART-PLS استفاده شد. در نهایت، یافته ها نشان داد که نقض قرارداد روانی بر نفرت از برند تأثیر معنادار دارد. همچنین، در پژوهش حاضر نشان داده شد که نفرت از برند بر میل به انتقام و اجتناب تأثیر مثبت و معناداری دارد. بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که تمرکز بر ایجاد و توسعه قراردادهای روانی، پرهیز از خیانت و صادق بودن با مشتریان می تواند میل به انتقام و رفتارهای تلافی جویانه را کاهش دهد.
کاربرد سیاست های مدیریت منابع انسانی برای مدیران بازاریابی: تأکید بر راهبردهای بازاریابی و عملکرد سازمان در شرکت های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
146 - 129
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر سیاست های مدیریت منابع انسانی بر استراتژی های بازاریابی و عملکرد سازمان برای مدیران بازاریابی شرکت های کوچک و متوسط است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را شرکت های کوچک و متوسط خدماتی و تولیدی فعال در شهرک صنعتی شیراز (تعداد 368 شرکت) تشکیل داده اند که با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 188 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی پرسشنامه از نظر محتوایی و سازه بررسی و پایایی نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (2/85 درصد) محاسبه شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد؛ سیاست های مدیریت منابع انسانی بر استراتژی های بازاریابی و عملکرد سازمان تاثیر مثبت و معناداری می گذارند. همچنین، استراتژی های بازاریابی نیز بر عملکرد سازمان تاثیر مثبت و معناداری دارد. به علاوه، استراتژی های بازاریابی نیز در رابطه میان سیاست های مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان، نقش میانجی گری مثبت و معناداری را بازی می کند. سهم اصلی این پژوهش، تسهیل درک بهتر چگونگی اثرگذاری سیاست های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمان با توجه به نقش استراتژی بازاریابی در بستر شرکت های کوچک و متوسط است. یافته های حاصل از این پژوهش نه تنها دانش نظری این حوزه را گسترش می دهد بلکه می تواند برای مدیران شرکت های کوچک و متوسط نیز کارآمد باشد.
تبیین نقش بازاریابی دوسوتوان در ارتباط توسعه دانش بازار و سرمایه فکری با عملکرد شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
107 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین تأثیر سرمایه فکری و توسعه دانش بازار بر عملکرد سازمانی با تأکید بر نقش میانجی بازاریابی دوسوتوان است. این پژوهش ازنظر هدفْ کاربردی و ازنظر روش از نوع توصیفی همبستگی، به طور مشخص مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک های علم و فناوری دانشگاه های تهران است و ابزار اندازه گیری پرسشنامه ای استاندارد با 47 سؤال است که 93 شرکت به آن پاسخ دادند و برای بررسی روایی آن از روایی همگرا و واگرا و برای پایایی آن از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSmartPLS3 انجام شده است. نتایج نشان می دهد سرمایه فکری بر بازاریابی دوسوتوان اثرگذار نیست؛ اما بازاریابی دوسوتوان تأثیر توسعه دانش بازار بر عملکرد را میانجی می کند؛ بنابراین، پیشنهاد می شود این شرکت ها با تقویت اقدامات خود درزمینه کسب و انتشار اطلاعات بازار و نیز تحلیل و ایجاد درک مشترک از این اطلاعات که خود به افزایش توان بهره برداری از شایستگی های بازاریابی موجود و اکتشاف مهارت ها و روش های جدید بازاریابی منجر خواهد شد، عملکرد خود را بهبود دهند. باتوجه به نقش فرهنگ نوآورانه در شکل گیری بازاریابی دوسوتوان پیشنهاد می شود متغیر فرهنگ نوآورانه به عنوان متغیر تعدیل گر در این زمینه بررسی شود.
دیدگاه های مربوط به انگیزه رفتار مصرف کننده در مورد برندهای لوکس در محتوای رسانه های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
بازاریابان برندهای لوکس اخیرا توجه خود را به رسانه های اجتماعیِ مبتنی بر مشتریِ اختصاص داده شده به برندهای های خود معطوف کرده اند. مفاهیم کلیدی مشارکت، تعامل و انگیزه های رفتاری، مبنای نظری را برای بررسی برندهای لوکس ارائه می دهند. هدف این مطالعه، آزمون یک مدل است که رابطه بین مشارکت برند، تعامل برند با مصرف کننده و انگیزه ی رفتاری در زمینه فعالیت های مربوط به برند لوکس را در زمینه ی رسانه های اجتماعی تحلیل می کند. بر اساس نظریه ارزش محتوا، پژوهش حاضر، نقش تعدیلگر انگیزه های سودآور / لذت گرایانه بر روابط پیشنهادی را مشخص می کند. داده ها از 326 نفر از کاربران رسانه های اجتماعی که قبل از خرید یک برند خاص به دنبال اطلاعات بر روی اینترنت در مورد برند های لوکس هستند، جمع آوری شد. ما شواهدی را نشان می دهیم که نشان می دهد بین مشارکت برند، تعامل برند با مصرف کننده و انگیزه های رفتاری رابطه مثبت وجود دارد. نتایج همچنین تأیید کننده نقش تعدیلگر انگیزه های سودآور / لذت گرایانه می باشد. این مطالعه توصیه های مهمی به برند های لوکس برای درک ماهیت مشارکت مصرف کننده و ارتباط بین برند – مصرف کننده برای پیش بینی انگیزه های رفتاری مصرف کنندگان خود ارائه می دهد.
برند سازی هتل های لوکس با تمرکز بر رفتار مصرف کننده و ارزش ویژه برند
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر اثرات برند تجاری مبتنی بر مصرف کننده (CBBE) (یعنی وفاداری برند، آگاهی از برند، کیفیت درک شده و تصویر برند) از مارک های لوکس هتل ها در مورد نگرش برند مصرف کننده و قصد خرید با عملکرد برند به عنوان یک عامل محوری را بررسی می نماید . نتایج از طریق بررسی مشتمل بر 327 توریست که در هتل های لوکس در ماکائو انجام گرفته است نشان می دهند که همه چهار عنصر CBBE دارای رابطه مثبت با نگرش برند بوده اند و سه مورد به طور مستقیم بر تمایل به خرید تاثیر داشته اند . تمایل خرید واسط ارتباط بین چهار عنصر CBBE و قصد خرید می باشد و عملکرد برند ارتباط بین نگرش برند و قصد خرید را معتدل می سازد . تئوری CBBE در این بررسی توسعه می یابد تا برند های هتل های لوکس منظور گردند و با توضیح اثرات مستقیم، غیرمستقیم و کل هر عنصر CBBE در نگرش برند و قصد خرید، به ادبیات تحقیق کمک می کند. علاوه بر این، مطالعه حاضر عملکرد برند را به عنوان یک عامل مفهومی به جای پیامد ارزش ویژه برند و نگرش برند شناسایی می نماید .
برآورد مدیریت ریسک در بحث مدیریت پروژه شرکت های ساختمانی
حوزه های تخصصی:
برآورد و ارزیابی قابلیت مدیریت ریسک (RMC) پیمانکاران پیش از انتخاب پروژه تاثیر قابل توجهی در تحویل موفق پروژه دارد. در این مقاله قابلیت مدیریت ریسک پروژه های پیمانی بزرگراهی در نیجریه ارزیابی شده است. این پژوهش شامل مروری بر منابع موجود و بررسی پرسش نامه ای هجده پروژه نوسازی در نواحی جنوب غربی نیجریه می شود. میزان بلوغ پیمانکاران در چهار مقیاس مختلف و با استفاده از نظریه فازی ارزیابی شده است. نتایج بدست آمده نشانگر آن است که میزان بلوغ مدیریت ریسک کل پیمانکاران در سطح "مبتدی" قرار دارد. همچنین مشاهده شد که میزان بلوغ پیمانکاران در RMCهای مختلف، اطلاعات تکمیلی لازم برای تصمیم گیری و انتخاب پیشنهاد (مناقصه/مزایده) برنده را فراهم می سازد.