فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۰۱ تا ۵٬۸۲۰ مورد از کل ۹٬۶۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
The impetus for conducting the present study came from Thornbury's (2005) approach to teach speaking in which he claimed that awareness-raising techniques, along with appropriation strategies, facilitate the process of teaching and learning speaking. Therefore, the present study attempted to explore the impact of the appropriation-based syllabus to teach speaking by using chunks-on-card activity. Accordingly, 60 female and male Iranian advanced EFL learners were selected from a private language institute and were assigned to four groups. The four groups were male experimental and control groups as well as female experimental and control groups. To examine the effect of the treatment, the participants were pre- and post-tested on speaking skill. They took part in 14 treatment sessions in which the experimental group practiced the chunks-on-card method through drilling while the control group practiced the conventional approach. The results of one-way ANOVA revealed significant differences among the posttest scores of the four groups. According to the findings, the mean score for male learners in the experimental group differed significantly from female and male learners in the control groups. Similarly, the mean score of female learners in the experimental group differed significantly from female and male learners in the control groups. The results of paired-samples t-test for each group also indicated that the appropriation-based teaching of lexical chunks had significant impacts on both genders’ speaking skills.
نقش عوامل صوتی در ایجاد تمایز معنایی بین افعال ماضی ساده و ماضی نقلی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عوامل صوتی مؤثر در ایجاد تمایز آوایی بین افعال ماضی ساده و ماضی نقلی فارسی را بررسی کردیم. صورت آوایی افعال ماضی ساده و نقلی فارسی در گفتار محاوره ای به لحاظ ساختِ زنجیری کاملاً شبیه یکدیگر است و فقط از نظر محل وقوع تکیه با یکدیگر متفاوتند. در مطالعه ای آزمایشگاهی الگوی توزیع مقادیر پارامترهای صوتی مهمِ نوای گفتار مانند دیرش، شدت انرژی و فرکانس پایه را در صورت آوایی افعال ماضی ساده و نقلی در پیکره ای شامل 24 جمله بررسی کردیم. نتایج به دست آمده نشان داد هیچ کدام از پارامترهای انتخاب شده نمی تواند به طور منظم و پایدار الگوی نوایی افعال ماضی ساده و نقلی را از یکدیگر متمایز کند. پس از هنجارسازی مقادیر فرکانس پایه و محاسبه میانگین تغییرات زیروبمی در سطح تمامی داده ها به ازای هر گوینده دریافتیم آنچه اساساً باعث تمایز صوتی صورت آوایی افعال ماضی ساده و نقلی می شود مقادیر محلی قله و دره F0 در سطح هجاهای هدف این افعال است. نتایج تحلیل های آماری با تأیید این واقعیت نشان داد فرکانس پایه محلی (ارتفاع قله) پارامتر صوتی معتبر و باثباتی است که صورت آوایی افعال ماضی ساده و ماضی نقلی را بر روی هر دو محور جانشینی و هم نشینی از یکدیگر متمایز می کند.
جایگاه گروه اسمی سنگین در زبان فارسی: شواهدی از شم زبانی گویشوران بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های پیشین در زمینه جایگاه گروه اسمی سنگین نشان می دهد که در زبان های «فعل مفعول» همانند انگلیسی، سازه های بلند تر پس از سازه های کوتاه تر (پسایند سازی) ظاهر می شوند؛ ولی در زبان های «مفعول فعل» همانند ژاپنی و کره ای، سازه های بلند قبل از سازه های کوتاه (پیشایند سازی) قرار می گیرند. در این گستره پژوهشی، بررسی زبان فارسی می تواند جالب باشد؛ زیرا این زبان دارای توالی کلمه ای نسبتاً آزاد است و از نظر موقعیت هسته در گروه ها، هم هسته آغاز و هم هسته پایان است. پژوهش هایی که این پدیده را در فارسی بررسی کرده اند شواهدی مبنی بر پیشایند سازی گروه اسمی سنگین در این زبان یافته اند؛ ولی غالب آن ها از داده های پیکره ای و عملکردی استفاده کرده اند که بیشتر نشان دهنده استفاده زبان در دنیای واقعی است. پژوهش حاضر علاوه بر بررسی داده های عملکردی، با استفاده از آزمون قضاوت دستوری، شم زبانی فارسی زبانان را نیز تحلیل کرده است. نتایج حاصل از یک آزمون تولیدی عملکرد محور و یک آزمون قضاوت دستوری که به 37 فارسی زبان داده شد نشان می دهد با اینکه فارسی زبانان در آزمون قضاوت دستوری هم پیشایند سازی و هم پسایند سازی را قابل قبول می دانند، در آزمون تولیدی غالباً مفعول مستقیم را که دارای نشانگر «را» است بدون توجه به سنگینی آن قبل از مفعول غیرمستقیم قرار می دهند. این یافته ها از دو جنبه اهمیت دارند: 1. استفاده هم زمان از داده های تجربی و شم زبانی در پژوهش های زبانی تصویر دقیق تری از پدیده مورد بررسی فراهم می کند، و 2. در زبان فارسی میزان مشخص یا معین بودنِ مفعولِ مستقیم تناوب مفعول ها را تعیین می کند نه سنگینی یا سبکی آن ها.
بررسی هماهنگی واکه ای و واکه ای - همخوانی در زبان فارسی در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هماهنگی واکه ای همانند همگونی فرایندی با بسامد بالاست که در بسیاری از زبان های دنیا قابل مشاهده است. این فرایند در بسیاری از نظریه های واج شناسی نظیر زایشی، خود واحدی و بهینگی بررسی و تحلیل شده است و به نوعی فرایندی است که به ارزیابی نظریه های مختلف واج شناسی می پردازد. مقاله حاضر به بررسی هماهنگی واکه ای و هماهنگی واکه ای هم خوانی در زبان فارسی در چارچوب نظریه بهینگی می پردازد. هماهنگی واکه ای به مشخصه های مختلفی در زبان نظیر ارتفاع، پسین بودن واکه، گردی، ریشه زبان پیش آمده و خیشومی شدگی وابسته است. روش تحقیق مقاله حاضر تحلیل محتواست و داده های آن به شیوه تمام شماری و نیز هدفمند از فرهنگ فارسی معین (1388) گردآوری شده است. چارچوب نظری این پژوهش نظریه بهینگی است. هدف مقاله حاضر، بررسی هماهنگی واکه ای و واکه ای هم خوانی در زبان فارسی و طبقه بندی انواع آن از نظر مشخصات واجی است. بررسی دادها نشان می دهد که در زبان فارسی هماهنگی واکه ای به مشخصاتی نظیر پسین بودن، ارتفاع و گردی واکه مرتبط است. همچنین، برخی مشخصات هم خوان ها از جمله کامی شدگی در هماهنگی واکه ای هم خوانی دخیل هستند. نتایج بررسی داده ها نشان می دهد که در زبان فارسی برای تبیین هماهنگی ها، جایگاه قوی به لحاظ واجی و صرفی عامل مهمی به شمار می رود. همچنین، محدودیت های مجاز بودن، تطابق و همانندی در این هماهنگی ها گزینه بهینه را به دست می دهند.
Effects of Cooperative Learning on Vocabulary Achievement of Reflective/Impulsive Iranian EFL Learners
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۶, Winter ۲۰۱۶
11 - 24
حوزه های تخصصی:
This study examined the effects of cooperative learning techniques (CLT) on vocabulary achievement of reflective/impulsive Iranian EFL Learners. From among 130 students at Fajr institute in Dehdasht, Kohkiloyeh and Boyer Ahmad Province, Iran, 90 participants were selected based on their performance on the Oxford Placement Test (OPT). The participants were then divided into two experimental groups (comprising reflective learners and impulsive learners) and one control group labeled as conventional instruction (CI) group. The instrument used to divide the participants into reflective and impulsive groups was the Eysenck’s (1990) Impulsivity Questionnaire. The experimental groups were taught with the student team achievement division (STAD) technique, while the control group was taught through the traditional method for ten weeks. To measure the vocabulary knowledge of the learners in different groups at the beginning and at the end of the experiment, a pretest and a posttest, each consisting of 40 items on new English words based on their book were used. Independent-Samples and paired-samples t tests were used to determine whether there were significant inter- and intra-group differences. The statistical analysis of the results showed that the experimental groups (reflective and impulsive) performed better on vocabulary achievement posttest than the control group (CI), and also it was revealed that reflective learners performed better on vocabulary achievement than impulsive learners. In sum, cooperative learning enhanced learners’ vocabulary performance, especially the reflective ones.
بررسی خطاهای زبان آموزان ایرانی در کاربرد حروف اضافه مکانی و زمانی در زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان آموزان ایرانی هنگام فراگیری دستور دشوار زبان روسی با مشکلات متعددی مواجه می شوند. یکی از این مشکلات، تعدد و پیچیدگی حروف اضافه به خصوص حروف اضافه مکانی و زمانی روسی در مقایسه با فارسی است. زبان آموزان هنگام کاربرد این حروف اضافه با مشکلات مختلفی روبه رو می شوند. از آنجا که وظیفه معلم، تسهیل شرایط یادگیری، بهبود روند آموزش و دسته بندی مطالب بر اساس روال منطقی است، می بایست در مرحله نخست خطا های زبان آموزان را استخراج و مشکلات مورد نظر را بررسی و دلایل بروز آن ها را کشف کرد تا بتوان در گام بعد راهی برای جلوگیری و یا کاهش آن ها اندیشید. مهم ترین هدف این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر تحقیق میدانی بر روی 150 زبان آموز ترم چهار یا «سطح متوسط» دانشگاه علامه طباطبائی (ره) طی دو سال و در فرایند «تدریس»، «آزمون» و «نظرسنجی» انجام گرفته است، این است که با تجزیه و تحلیل داده ها، خطا های پر بسامد زبان آموزان در کاربرد حروف اضافه مکانی و زمانی روسی طبقه بندی و دلیل بروز آن ها تعیین و راهکارهایی برای کاهش آن ها ارائه شود. از نتایج پژوهش بر می آید که پربسامد ترین خطا ها در کاربرد حروف اضافه مکانی و زمانی روسی مربوط به تداخل زبان مادری و چند معنایی حروف اضافه روسی و قابلیت کاربرد حروف اضافه ساده روسی با چند حالت دستوری است. راهکارهایی نیز برای کاهش خطاها ارائه شده که مهم ترین آن ها، قرار دادن درس حروف اضافه در سرفصل آموزشی دوره کارشناسی زبان روسی در ایران و آموزش اندیشیدن به زبان روسی به جای ترجمه اندیشه های فارسی است.
نمود دستوری در فارسی بر پایه نظریه صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
249 - 276
حوزه های تخصصی:
نمود، نظامی دستوری است که با زمان در پیوند است و بر اساس آن، گوینده می تواند چگونگی توصیف ماهیت زمانی یک موقعیت را برگزیند. جایگاه ساختاری نمود و تعامل آن با فرافکن های نقش نمایِ دیگر بر پایه نظریه نحوبنیاد صرف توزیعی، موضوعی است که در این پژوهش به آن پرداخته می شود. با فرض اینکه گروه فعلی در زبان فارسی، دارای ساختاری سه لایه ای است و گروه ریشه، گروه فعلی کوچک و گروه جهت را در بر دارد، و با استناد به فرایندهای پسانحوی ادغام صرفی و هم جوشی که صرف توزیعی به آن قائل است، نشان خواهیم داد که فرافکن نمود بر فراز فرافکن جهت و ذیل فرافکن زمان قرار دارد. افزون بر این، همین فرایندهای پسانحوی نشان می دهند که فرافکن نمود ناقص نسبت به نمود کامل، رابطه نزدیک تری با فعل دارد.
The Effect of Critical Thinking-Oriented Dynamic Assessment on Iranian EFL Learners' Learning Potential: A Study of Reading Comprehension Skill(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۰, Issue ۲, Spring ۲۰۲۱
193 - 227
حوزه های تخصصی:
The present study is part of a Ph.D. program that explores the possible effect of critical thinking-oriented dynamic assessment (CT-DA) on learners' learning potential in reading comprehension skills. 21 Iranian language learners who were homogenized in terms of their language proficiency, reading comprehension, and critical thinking abilities participated in this study. Learners were divided into three groups of CT-DA, dynamic assessment (DA), and Control group. While learners in CT-DA received mediation loaded with critical thinking techniques, learners in DA group received dynamic assessment mediation, and learners in the Control group did not receive any mediation. The analysis of the results revealed that DA and CT-DA significantly improve learners' reading potential scores. Moreover, significant differences between the Learning Potential Score (LPS) of DA and CT-DA groups were found, denoting the better performance of participants who received a critical thinking-oriented dynamic assessment. Finally, the qualitative analyses led to the detection of eleven mediational strategies which nurtured the development of the reading comprehension ability of L2 learners during CT-DA. The article concludes with suggestions for further research on dynamic assessment and critical thinking in second/foreign language development.
بازنمایی تصویر 'انگلستان' در وب سایت یادگیری زبان انگلیسی BBC: ترویج استعمار الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، اینترنت یک عنصر ضروری در نظام آموزشی کشورهای پیشرفته است. به سبب پیشرفت سریع فناوری، سهولت برقراری ارتباطات و قابلیت اجتماعی این رسانه، اهمیت آن در آموزش رشته های گوناگون آموزشی، از جمله زبان انگلیسی در سراسر جهان رو به افزایش است. پژوهش های گسترده ای در پیوند با تأثیرات مثبت بهره گیری از اینترنت در آموزش زبان انگلیسی انجام شده است. با این وجود، بررسی انتقادی آن، مبحث جدیدی است که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از مدل چهاروجهی ایدئولوژیک ون دایک (Van Dijk, 2004) به بررسی انتقادی بازنمایی تصویر انگلستان در درس های بخش «LingoHack» وب گاه یادگیری زبان انگلیسی بی بی سی، طی دو سال پرداخته است. بر پایه تحلیل گفتمان انتقادی درس هایی که دربرگیرنده واژه کلیدی مرتبط با انگلستان بودند، یافته هایی به دست آمد. بر پایه این یافته ها، بی.بی.سی با استفاده از دست کاری های زبانی ویژه ای که گرایش به بازنمایی مثبت و مطلوب اعضای گروه خودی دارند، به ترویج هنجارهای اجتماعی و ارزش های اعتقادی، القاء برتری علمی و فناوری و تبیین سیاست های نظام انگلستان می پردازد. پرورش چنین ذهنیتِ ایده آلی از نظام و تفکر انگلیسی، در بین زبان آموزان سراسر جهان از برنامه درسی پنهان وب سایت یادگیری زبان انگلیسی بی.بی.سی سرچشمه می گیرد که سعی در ترویج شکل جدیدی از استعمار را دارد. بر پایه پیش بینی نظریه استعمار الکترونیک مک فیل(McPhail, 2006) ، قرار گرفتن در معرض چنین درس هایی در دراز مدت، از سویی درک زبان آموزان از هویت و فرهنگ خودشان را به خطر انداخته و از سوی دیگر ارزش ها و هنجارهای انگلیسی را رواج می دهد.
نام شناسی حیوانات در قرآن کریم: کاربرد واژه های شتر و خوک در آیات مکرمه
منبع:
پازند سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۶ و ۵۷
97 - 109
حوزه های تخصصی:
از دید انسان موحد، اجزای جهان هستی جلوه هایی از قدرت، حکمت و جمال الهی اند، از این رو، حیوانات مختلف با گستردگی و تنوع اعجاب آور، همگی نشانه ها و آیات آفرینش الهی محسوب می شوند. بنابراین، از جمله ویژگی های قرآن کریم کاربرد کلمات معمول و مأنوس همچون اسامی جانوران و حیوانات است. کاربرد نام ۴۰ حیوان در بیش از ۱۹۰ آیه و نامگذاری برخی سوره ها بدین نام ها، بیانگر اهمیت کاربرد این دسته از نام ها در قرآن است. اما در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، از میان این حیوانات شتر و خوک بررسی می شود. هدف از این بررسی، عوامل کاربرد شتر و خوک در آیات حاوی نام آن دو به لحاظ دلالت معنایی و موضوعیت است. بدین منظور پس از استخراج کلیه آیاتی که نام آن حیوانات در آنها اشاره شده بود، دلالت معنایی و موضوعیت این آیات بررسی می شود. همان طوری که نتایج تحلیل داده، نشان می دهد، شتر به همان اندازه که در قرآن و اعراب از جایگاه ویژه ای برخوردار بود و به دفعات با نام های مختلف از این حیوان در قرآن کریم اشاره شده است، در مقابل از خوک به پلیدی و نجاست با یک نام «الخنزیر» یاد شده است.
سبک شناسی نشانه معنایی؛ سبک بوشی حضور در داستان کودکانة کلاغ سفید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اینکه موضع صریح نشانه معناشناسی را که آفرینش ادبی در درون فرهنگ جمعی صورت می پذیرد، مانعی دانسته اند در «دریافت هویت اصلی سبک و منحصربه فرد بودن متن و فردیت نویسنده»، در پژوهش حاضر می کوشیم نقاط قوت نشانه معناشناسی را در مطالعات سبک شناسی نشان دهیم. برای رسیدن به این هدف، داستان «کودک» را به عنوان گونه ای که کمتر مورد مطالعة سبک پژوهان قرار گرفته است، برگزیدیم و به عنوان نمونة موردی در داستان کلاغ سفید(وطن پرست، 1380) مؤلفه های سبکی را طرح کردیم. در این پژوهش، معنایی از سبک را درنظر گرفتیم که با توجه به رویکرد نشانه معنایی به آن رسیده ایم؛ سبک به معنای «انتخاب جریان های معنایی در فرآیند تعاملی گفته پردازی». نظام معنایی برنامه مدار و فرآیند معنایی مبتنی بر تصادف را مبنایی مناسب در تشخیص انواع سبک درنظر گرفتیم و برپایه فرآیند معنایی مبتنی بر تصادف، ابتدا سبک بوشی حضور را تعریف کردیم و سپس احساس خلاء و نقصان، خطرپذیری، نفی و ایجاب، استعلای نشانه و گسست و چالش را به عنوان مؤلفه های سبک بوشی برشمردیم. یکی از دستاورد های مطالعة سبک بوشی در داستان کودک را عبارت می دانیم از اینکه سبک بوشی می تواند عاملی مؤثر در پرورش تخیل و به تبع آن، خلاقیت کودک باشد. عواملی (در این داستان، ننه سرما و کلاغ باهوش) که جهان بودگی سوژه را ناگهان تغییر می دهند، در تقویت وجه فانتزی داستان مؤثرند و خروج از جهان بودگی به شریک گفتمانی این امکان را می دهد که خود را از حضور بسته، ارجاع نگر و واقعیت جو رها کند و گام هایی فراتر از حال زیستی خود بردارد. دستاورد نهایی پژوهش حاضر این است که در تعیین گروه سنی کتاب کودک، ضروری است که به ویژگی های سبکی نیز به عنوان یک عامل مؤثر توجه شود تا فرآیندهای معنایی، عرصه های خاص تجربه و سادگی یا پیچیدگی ساختار متن آشکار و تعیین گروه سنی کتاب کودک با دقت بیشتری انجام شود.
An Investigation of Assessment Literacy Among Native and Non-Native English Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The current study aimed at examining the relationship between English language teachers’ assessment literacy and their teaching experience. In other words, it intended to inspect the relationship between native and non-native English language teachers’ assessment literacy and their teaching experience. To achieve such goals, 100 native and non-native English teachers from ESL and EFL contexts were picked out on the basis of a combination of availability sampling and snowball sampling procedures. They were asked to take part in the study by filling out Classroom Assessment Literacy Inventory developed by Cynthia Campbell and Craig Mertler (2004). The results revealed that there was a positive relationship between native English language teachers’ perspectives regarding assessment literacy and their experience. Besides, 32 percent of shared variances between native teachers’ perspectives regarding assessment literacy and their experiences. However, there was not any significant relationship between non-native English language teachers’ perspectives regarding assessment literacy and their experience.Keywords: Assessment Literacy, Native Teachers, Non- Native Teachers, Teaching Experience
بازخوانی نظریه میشل شارُل در باب نقش عناصر همنشین مبتدا در انسجام گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همان طور که در مورد ادبیات، «ادبیت» را لازمه داشتن یک متن ادبی دانسته اند، «متنیت» نیز می تواند شرط لازم برای داشتن متن باشد. مفهوم «انسجام» که به نوعی ضامن وجود متنیت است از سوی زبان شناسان و نظریه پردازان زیادی مانند میشل شارُل به خصوص در حوزه تحلیل کلام مطالعه شده است. یکی از ابزارهای برقراری این انسجام که شارُل در پژوهشی جداگانه به آن پرداخته، مبحث عناصر همنشین اضافه است. اگرچه محقق به درستی بر کارکرد ویژه این عناصر در استقرار انسجام تأکید داشته است، به نظر می رسد چشم اندازی که مسئله را در آن قرار می دهد، قابل نقد است. در این مقاله می کوشیم تا با جایگزینی نگاه صوری و دستوری نظریه پرداز به مسئله با یک رویکرد معنا محور که مستلزم در نظر گرفتن نقش فعال خواننده در شکل گیری انسجام است، کاستی های این نظریه را اصلاح کنیم و نشان دهیم استدلال شارُل دارای دامنه مطلوبی که بتواند مصادیق دیگر این نوع انسجام را نیز پوشش دهد نیست. برای نیل به این هدف، در بخش نخست، با استفاده از نظریه شارُل عملکرد ویژه عناصر همنشین اضافه را که زبان شناس «قیدهای چارچوب ساز» می خواند تبیین می کنیم و قسمت دوم را به تعدیل دیدگاه او از طریق رفع انحصاری که زبان شناس برای این عناصر قائل است اختصاص می دهیم. همچنین، امیدواریم از ورای این موارد، ابعادی از موضوع انسجام را که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است، روشن کنیم.
Impact of Teacher Motivational Practice on Iranian EFL Learners’ Request and Refusal Speech Acts Production
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۶, Issue ۲۱, Spring ۲۰۱۸
97 - 106
حوزه های تخصصی:
The purpose of the study was to examine how teacher motivational practice might influence Iranian EFL Learners’ Request and Refusal Speech Acts Production. To this end, five instruments were used to provide appropriate responses to research questions: (a) Quick Placement Test (b) the Motivational Orientation of Language Teaching classroom observation scheme, (c) the Post-Lesson Teacher Evaluation scale, (d) student motivational state questionnaire and (e) Discourse Completion Task administered to 300 male students from 12 classes (upper intermediate senior high schools of 6 districts in Isfahan, Iran. The research indicates that, there is statistically significant difference between the students in high motivation index teachers’ (HMIT) classes and low motivation teachers’ (LMIT) classes with respect to their request speech act posttest scores. There was also a statistically significant difference between the students in HMIT and LMIT classes concerning their refusal speech act posttest scores. So it seems a must for the EFL curriculum developers at Iranian ministry of education and training to think about remedies for improving motivation among their EFL teachers for persuading their students to provide more practical and real opportunities to use English in a class and so on.
Language Learners' Imagined Communities: Model and Questionnaire Development in the Iranian Context(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۹ , N. ۲ , ۲۰۲۰
155 - 182
حوزه های تخصصی:
This study aimed to overcome the researchers' extreme attention to essentially qualitative methods in research on language learners' imagined communities and move towards quantification in order to achieve a more tangible image of this construct. To do so, the present researchers followed three main phases. First, a hypothesized model of language learners' imagined communities with eight components was developed for the Iranian context based on the wide-ranging readings of the literature on imagined communities, consultations with experts and interviews with language learners. Second, a questionnaire was developed and validated based on the model to represent its components. Finally, the data collected through the questionnaire were fed into the model to see to what extent the model fit the data. The initial results showed poor values; however, the model was trimmed by removing one item from the questionnaire, and final statistical indices showed that the model was fit.
Proposing a Cognitive EFL Writing Model Based on Personality types and Narrative Writing Intelligence: A SEM Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۸, No. ۲, ِDecember ۲۰۱۹
163 - 185
حوزه های تخصصی:
The aim of this paper was to investigate the role of two cognitive factors, namely, personality traits and narrative writing intelligence (NWI) in L2 writing. The total of 416 English learners participated in this study in two different phases.<br /> For the purpose of this study, a narrative writing intelligence scale (NWIS) was designed and used to score the writings of the first group of participants which included 200 Iranian learners of English in an EFL institute. The first writing task, which was a film recounting, contributed to designing this scale. Randall’s (1999) definition of narrative intelligence was the guideline to design the primary draft of NWIS. All 200 written film recounting were scored by this scale. The scores were transferred to SPSS 18.0. and Exploratory Factor Analysis was run. NWIS’ construct validity and reliability were confirmed. Moreover, the underlying dimensions causing correlation among the observed variables were reduced in three factors which account for 57.47% of the variance of the scale. The factors were named as Unity of the plot, Identification (of characters, objects, and ideas), and Voice and Rhetoric. <br /> The second group, who were female university students of EFL, were given two tasks, namely, writing a memory and filling Big-Five Personality test. Their writings were evaluated twice; once by employing the NWIS and once by a tailor-made writing scoring guide taken from Weigle’s (2002) guideline. Transferring all scores to Amos. 20, a SEM model was proposed by the researchers. The result shows the proposed model has good fit indices.
سازوکارهای مفهومی دخیل در خوانش های گوناگون شعر از منظر شعر شناسی شناختی: موردِ کامران رسول زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر آن است تا با استفاده از نظریه هم آمیزی مفهومی، فرایند معنی سازی را در یکی از اشعارِ کامران رسول زاده مورد بررسی قرار دهد، و از این رهگذر، به تجزیه و تحلیل امکاناتی می پردازد که این چارچوب در باب چگونگیِ فرایندِ خوانش و تفسیر و محدودیت های حاکم بر آن در شعر در اختیار منتقدان قرار می دهد. تحلیلِ شعرِ برگزیده در چارچوب نظریه هم آمیزی مفهومی به عنوان نظریه ای در بابِ شرایط و چگونگی فرایند خوانش، با مکانیسم هایی چون انتقالِ طرح واره ای، فرافکنی گزینشی، برقراری پیوندهای حیاتی و فشرده سازی آن ها، در کنارِ بهره گیری از چند مفهوم در نظریه حوزه های مفهومیِ لانگاکر مانندِ رخ نمایی، نشان می دهد که مخاطب چگونه و بر پایه چه عملکردها و فرایندهایی شناختی به خوانش های مختلفی از متنی یکسان دست می یابد. در این میان، مخاطب ممکن است با انجام یا عدمِ انجام عملکردی در طولِ فرایند بازسازی (مثلاً فشرده سازی پیوندهای حیاتی یا فرافکنیِ گزینشیِ ساختارهای مفهومیِ متفاوت) شبکه های ادغامی به خوانشی متفاوت از متن برسد. در نتیجه، از یک منظر، به این نظریه می توان در حکمِ روایتی شناختی از نظریه خوانشِ پساساخت گرایانه دریدا نگریست که برای مفهومِ نسبیت در خوانش توصیف و تبیینی مبتنی بر یافته های تجربیِ زبان شناسی شناختی فراهم می آورد. از طرف دیگر، پژوهشِ حاضر آشکار می کند که متونِ شعری بررسی شده واجدِ ابهام، چندمعنایی و امکانِ خوانش های مختلف هستند، و از آن جا که این ویژگی ها،جزو ویژگی های متنی شعری هستند،شعرِ مزبور یکی از معیارهای مهمِ شعریت را احراز می کند.
واژه ها و اصطلاحات مربوط به خوراکی ها در گویش دشستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Nominalization in Academic Writing: A Cross-disciplinary Investigation of Physics and Applied Linguistics Empirical Research Articles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
<span>The present study aimed to explore how nominalization is manifested in a sample of Physics and Applied Linguistics research articles (RAs), representing hard and soft sciences respectively. To this end, 60 RAs from discipline-related professional journals were randomly selected and analyzed in light of Halliday and Matthiessen’s (1999) taxonomy of nominalization. Comparing the normalized frequencies indicated that articles in Applied Linguistics differ significantly from their counterparts in Physics as they include more nominalized expressions. Moreover, the analysis brought out the findings that deployment of nominalization Type Two is significantly different from the other three types of nominalization in each discipline. Subsequently, the obtained expressions were put into their context of use in order to extract the most prevalent patterns of nominalization in the RAs. The investigation into the embedded patterns introduced 15 common patterns for Physics and Applied Linguistics RAs. Chi-square analyses suggested statistically significant differences in using only four patterns. Finally, implications accrue to the findings in reference to academic writing teachers and course designers.</span>