فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۶٬۶۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مطالعه پدیده رهبری در تیم ها با الگوی رهبری توزیع شده به خصوص در محیط های آموزشی در سال های گذشته مورد استقبال محققین این حوزه قرار گرفته است. تیم های موسس گرایش های بین رشته ای، تیم هایی با مسئولیت بروزرسانی برنامه های درسی و همچنین تیم هایی پژوهشی و آموزشی در حوزه های بین رشته ای از جمله تیم هایی بوده اند که موضوع تحقیقات در ادبیات رهبری توزیع شده بوده اند. گرچه نتایج این تحقیقات عموما بیانگر پیامدهای مثبت این شیوه رهبری بوده اند، اما نیاز به مطالعات اکتشافی برای شناسایی عوامل زمینه ای و موقعیتی اثربخشی این شیوه رهبری مورد تاکید قرار گرفته است. به عبارت دیگر، پیشنهاد شده است که اثربخشی رهبری توزیع شده در تیم ها تابع برخی عوامل زمینه ای و موقعیتی می تواند باشد. در این مطالعه موردی چندگانه، موضوع رهبری در سه تیم موسس گرایش های تحصیلی بین رشته ای در دانشگاه صنعتی شریف برای مطالعه عمیق تر انتخاب شد. بدین منظور داده های تحقیق از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری شد و با روش نظریه برخاسته از داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از مقایسه نتایج موردهای مطالعه شده با استفاده از رویکرد نظریه پردازی بر اساس مطالعات موردی، شواهدی مبنی بر اثرگذاری سه دسته عامل زمینه ای و موقعیتی مربوط به هدف، اعضا و همچنین محیط فعالیت تیم بر اثربخشی رهبری توزیع شده از دو مجرای تسهیل فرایند و تقویت رهبری توزیع شده در تیم، شناسایی شد. در انتها بر اساس یافته ها و بحث نظری انجام شده، گزاره هایی برای تحقیقات بعدی پیشنهاد شده اند.
تعهد به بهره وری مدیران، اثرات استقلال شغلی، توانمندسازی روان شناختی و عدالت توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال بررسی تاثیرات استقلال شغلی، توانمند سازی روان شناختی و عدالت توزیعی بر تعهد به بهره وری مدیران مدارس استان لرستان می باشد. جامعه آماری این تحقیق را مدیران قبلی و فعلی مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه استان لرستان تشکیل می دهند. از این جامعه تعداد 357 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از سه پرسشنامه و برای اندازه گیری تعهد به بهره وری از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. جهت اندازه گیری استقلال شغلی از پرسشنامه استقلال شغلی بریق(1985) و برای اندازه گیری توانمندسازی روان شناختی از پرسشنامه توماس و ولهوس(1990) استفاده شد. عدالت توزیعی با استفاده از پرسشنامه عدالت توزیعی پرایس و موولر(1986) اندازه گیری شد. کلیه سوالات هر چهار پرسشنامه در طیف 5 نقطه ای لیکرت قرار دارند. برای تحلیل داده ها روش معادلات ساختاری کوواریانس محور-تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS استفاده گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استقلال شغلی، توانمندسازی روان شناختی و عدالت توزیعی، بر روی تعهد به بهره وری تاثیرات مثبتی دارند. همچنین از میان تمامی متغیرهای وابسته، عدالت توزیعی بالاترین تاثیر را روی توانمندسازی روان شناختی دارد. به علاوه، از میان تمامی متغیرهای وابسته، عدالت توزیعی پایین ترین تأثیر را روی تعهد به بهره وری دارد.
الگوی استراتژی های مدیریت دانش متناسب با وظایف مدیریت منابع انسانی و نوع مشاغل (مورد مطالعه شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های منابع انسانی نقش مهمی در تولید و انتقال دانش ایفا می کند. با این وجود تاکنون مطالعات جامعی در خصوص هماهنگی بین وظایف مدیریت منابع انسانی و استراتژی های مدیریت دانش بطور همزمان انجام نشده است. هدف از انجام این پژوهش ارائه مدلی جهت تعیین استراتژی های مناسب مدیریت دانش و فعالیت های مدیریت منابع انسانی متناسب با هر دسته از مشاغل سازمانی می باشد. در این پژوهش مشاغل سازمانی مطابق با مدل ارائه شده توسط لپک و اسنل، به چهار دسته دانش محور، شغل محور، مشارکتی و قراردادی تقسیم شده و سپس رابطه بین نوع مشاغل واستراتژی های مدیریت دانش(کدگذاری و شخصی سازی) بر اساس نطریه هانسن با وظایف مدیریت منابع انسانی نطیر آموزش، برنامه ریزی، کنترل و پاداش سنجیده شده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جهت گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از مدیران و کارشناسان درحوزه معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران می باشد که به استناد جدول کوکران 196 نفر به عنوان نمونه تصادفی در تحقیق مشارکت داشته اند. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار smart pls, spss استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که رابطه معنی داری بین نوع مشاغل و استراتژی های مدیریت دانش و وظایف مدیریت منابع انسانی وجود دارد.بدین معنی که هر چقدر که مشاغل از سمت شغل محوری به سمت دانش محوری حرکت می کند، استراتژی مدیریت دانش نیز به موازات آن از کدگذاری به سمت شخصی سازی تمایل پیدا کرده و وظایف مدیریت منابع انسانی نیز به تبع آن تغییر پیدا می کند.
بررسی تاثیر جنبه های درونی استراتژی های جبران خدمات بر توسعه ابعاد نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت بانکداری، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند نوآوری و خلاقیت می باشد. عواملی چون رقابت شدید ، کمبود منابع مالی و ورود نسل جدیدی از رقبا، مانند بانک های خصوصی و موسسات مالی واعتباری ، بانک های دولتی را برآن داشته است تا بیش از پیش به اهمیت نوآوری در جنبه های مختلف اعم از فناورهای پیشرفته ، روشهای نوین مدیریتی و خدمات جدید بانکی توجه نمایند. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر جنبه های درونی جبران خدمات با توجه به مدل رابینز ودسنزو بر نوآوری کارکنان است. این پژوهش در جامعه آماری متشکل از تعداد 165 نفر از کارکنان بانک کشاورزی استان چهارمحال وبختیاری انجام شده است. نتایج آزمون نشان می دهد که 43 درصد توسعه نوآوری کارکنان توسط شاخص های استراتژی جبران خدمات قابل پیش بینی است. بیشترین تاثیر مربوط به ایجاد فرصت برای رشد و ارتقاء می باشد که به ازای یک واحد افزایش در متغیر مستقل، 34 درصد تغییر در متغیر وابسته(توسعه نوآوری ) ایجاد می شود درمرحله بعد آزادی و اختیارات شغلی با 26درصد و کارجذاب و گیرا با 22درصد تاثیر داشته وسایر متغیر های مستقل تاثیر چندانی درتغییرات نشان نمی دهند.
شناسایی و رتبه بندی شاخص های کارکنان کلیدی در راستای مدیریت استعدادهای سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اعتقاد بر این است که منابع انسانی مهم ترین مزیت رقابتی و سرمایه ی سازمانی است و به همین دلیل، بر نقش ارزشمند افراد در سازمان تأکید شده است و مدیریت مطلوب آن ها بسیار مهم و حساس تلقی می شود. مدیریت استعداد، نشان دهنده ی نوعی تغییر پارادایم از مدیریت منابع انسانی سنتی به مدیریت منابع انسانی نوینی است که دربرگیرنده ی توجه به نخبگان سازمانی است. یکی از گام های نخستین در مدیریت استعداد، شناسایی کارکنان کلیدی و استعدادهای سازمانی است. هدف از این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی مهم ترین مؤلفه ها و ویژگی های کارکنان کلیدی و استعدادهای سازمانی در دانشگاه تهران است.
پژوهش حاضر، به روش آمیخته، مبتنی بر تحلیل زمینه، با استفاده از ابزار مصاحبه و پرسش نامه انجام شده است. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری و با استفاده از فن گلوله برفی انجام شده که بر مبنای آن تعداد 15 مصاحبه با کارشناسان و مدیران دانشگاه تهران صورت گرفته است. نتایج این پژوهش، 49 شاخص را برای شناسایی کارکنان کلیدی این دانشگاه شناسایی کرده است که از بین آنها قدرت یادگیرندگی در رتبه ی اول اهمیت قرار دارد
شناسایی تأثیر به کارگیری سبک رهبری زهرآگین در سازمان بر نتایج و پیامدهای منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه در مطالعات مدیریت به مقوله ی رهبری و سبک های مختلف آن تأکید فراوانی شده است، اما برخی سبک ها کمتر مورد توجه قرارگرفته و این بخش به عنوان نیمه ی تاریک رهبری قلمداد می شود. یکی از سبک های یادشده، سبک رهبری زهرآگین است. هدف پژوهش فعلی، شناسایی اثرات به کارگیری این سبک بر نتایج و پی آمدهای منابع انسانی است. روش تحقیق، از نوع کیفی بوده و برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل استادان مدیریت دانشگاه های سراسری منتخب شهرِ تهران بوده و از این بین، تعداد 15 نفر با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها، روش تحلیل محتوا مورد استفاده قرارگرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از سبک یادشده، موجب کاهش سطح رضایت شغلی، اُفت سطح تعهد سازمانی در بلندمدت، افزایش نرخ ترک خدمت، افزایش میزان تنش و تسریع فرسودگی شغلی، کاهش میزان انگیزه ی شغلی، عدم تغییر میزان غیبت، کاهش احساس امنیت شغلی، کاهش میزان عملکرد و بهره وری، کار گروهی محدود، کاهش میزان رفتارهای شهروندی سازمانی واقعی و عدم تمایل رهبران به توانمندسازی کارکنان گردیده است.
الگوی استقرار و توسعه ی دورکاری با رویکرد پویاشناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با بهره گیری از رویکرد پویاشناسی سیستم به دنبال ارایه ی چارچوبی است که عوامل مؤثر بر دورکاری و تأثیر متقابل شان بر یکدیگر را شناسایی نموده و راهبردهای مناسب برای استقرار توسعه آن را پیشنهاد نماید.
پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه ی گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است و در آن از دو نوع پرسش نامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها از دو گروه جامعه ی آماری که شامل خبرگان دانشگاهی و صنعتی است، استفاده شده است.
از یافته های مهم آن، استخراج عوامل اصلی مؤثر در استقرار و توسعه ی دورکاری، آشکارشدن تأثیر و چگونگی رابطه ی متغیرهای عملیاتی مدل و تأیید اجزای حلقه ی علی و ارایه ی الگوی نهایی تحقیق می باشد
بررسی آثار خودباوری و عزت نفس بر شکل گیری تصویرپردازی درکارکنان بانک سپه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ها همیشه دوست دارند بدانند دیگران آنان را چگونه ارزیابی می کنند و در منظر دیگران چه جلوه ای دارند. فراگردی که طی آن افراد می کوشند واکنش دیگران نسبت به افکارشان، یا تصویر خود در ذهن دیگران را پیگیری کنند و مثبت جلوه دهند، تصویرپردازی دیگران نامیده می شود. در این زمینه شخصیت افراد در به کارگیری تصویرپردازی اهمیت زیادی دارد. عزت نفس و خودباوری دو بعد شخصیتی اند که نقش بسزایی در اجرای تصویرپردازی دیگران دارند. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش این دو متغیر شخصیتی در به کارگیری تصویرپردازی است. روش تحقیق کمی با به کارگیری پرسشنامه است. جامعة آماری را کارکنان ستادی بانک سپه تشکیل می دهند. یافته های تحقیق نشان می دهد عزت نفس رابطة مثبت معنادار با تصویرپردازی دارد در حالی که رابطة معنادار بین خودباوری و تصویرپردازی مشاهده نشد.
تحلیل وضعیت آموزش و بهسازی منابع انسانی بنگاه ها از منظر مسئولیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابع انسانی توانمند یکی از مهم ترین و پایدارترین توانمندسازهای سازمانی است. در همه الگوهای جامع تعالی سازمانی، سهم زیادی به دانش افزایی، آموزش و بهسازی کارکنان به عنوان یک توانمندساز مهم و اثربخش بر عملکرد و تعالی کارکنان و سازمان ها داده می شود. به دلیل اهمیت، سهم و نقش دانش، نگرش و توانایی منابع انسانی در عملکرد افراد و سازمان ها اکثر سازمان های پیشرو، سرمایه گذاری های گسترده ای برای دانش افزایی و بهسازی منابع انسانی انجام می دهند. تغییرات و چالش های محیطی بیانگر این واقعیت است که موفقیت در عرصه رقابت به ویژه رقابت جهانی، تا حدود زیادی متأثر از نقش منابع انسانی دانشی، ماهر و توانمند است. توسعه منابع انسانی در سازمان ها یک نوع تعهد متقابل بین افراد و سازمان هاست. در چارچوب این تعهد متقابل، افراد با انجام وظایف محوله، دارای حقوق معینی نظیر بهره مندی از فرصت توسعه و بهسازی مستمر می شوند. به رغم اهمیت و ارزش توسعه و بهسازی منابعانسانی در موفقیت بنگاه ها و جوامع، برخی از سازمان ها و بنگاه های کسب و کار بالاخص در شرایط رکود اقتصادی، از استخدام دراز مدت افراد و بهسازی آنها شانه خالی می کنند. در چنین موقعیتی، منابع انسانی در مقیاس ملی و بین المللی از ظرفیت های مناسب برای بروز توانمندی ها و استعدادهای خود محروم می شوند. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی کیفی، ماهیت توجه بنگاه های کسب و کار ایرانی به موضوع اساسی آموزش و بهسازی منابعانسانی از منظر مسئولیت اجتماعی بررسی و تبیین شده است. بر اساس این پژوهش، باید توسعه و بهسازی منابعانسانی در سطوح بنگاهی و ملی، یک مسئولیت با ارزش و اساسی در برابر صنعت، سازمان ها، دولت، سرمایه انسانی کشور و جامعه ملی و بین المللی، برای سازمان های مسئولیت پذیر امروزی باشد.
بررسی رابطه بکارگیری نظام مدیریت استعداد و کاهش تمایل به ترک خدمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین الگوی روابط ساختاری بین نظام مدیریت استعداد و تمایل به ترک خدمت با در نظر گرفتن نقش میانجی تاب آوری انجام شد. در واقع مساله این تحقیق بررسی روابط ساختاری بین سه متغیر بود. روش تحقیق از حیث هدف، توسعه ای-کاربردی و از حیث شیوه ی جمع آوری داده ها، توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کل کارکنان کارخانه ی سیمان خاش به تعداد 274 نفر در سال 1392 است که سرشماری شدند. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، توسط آزمون تحلیل مسیر در نرم افزار LISREL و از طریق آزمون یومن ویتنی و میانه در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که به کارگیری نظام مدیریت استعداد رابطه مثبت و معنی داری با تاب آوری دارد، همچنین تاب آوری رابطه منفی و معنی داری با تمایل به ترک خدمت دارد. بنابراین بر اساس یافته های تحقیق ، لزوم توجه به پیاده سازی فرایندهای نظام مدیریت استعدادها با رویکرد ارتقاء تاب آوری در سازمان ها و به خصوص در مراکز صنعتی بیش از پیش مشخص می شود.
شکاف جنسیتی درآمد: به چالش کشیدن توجیهات عقلانی، تساوی حقوق، تبعیض و محدودیت های مدل های سرمایه انسانی
حوزه های تخصصی:
شکاف جنسیتی درآمد به طور پیوسته و در سطح دنیا به اثبات رسیده است. این مقاله اساسأ بر مبنای داده های کشور آمریکا است، اما شکاف بین درآمد زنان و مردان در هر کشوری وجود دارد. بحث مداومی وجود دارد مبنی بر اینکه شکاف جنسیتی درآمد صرفأ اجتناب ناپذیر و به طور منطقی نتیجه منصفانه الگوهای کاری و رفتاری متفاوت زنان و مردان است و یا تاثیر تبعیض کارفرما در مقابل زنان، می باشد. رویکرد سرمایه انسانی که در آن متغیرهای توضیحی مختلفی برای کوچک شدن اندازه شکاف درآمدی به کار می رود، اغلب برای این استدلال استفاده می شود که بخش بیشتر شکاف ناشی از تبعیض نیست، بلکه ناشی از سرمایه گذاری های متفاوت زنان و مردان در کار است. به هرحال نه سرمایه گذاری ها و نه نتایج از راه های تساوی جنسیتی قابل ارزیابی نیستند و مفهوم زیربنای مدل انتخاب های منطقی که در مقابل پشت پرده بحث تساوی جنسیتی ایجاد شده است نیز دارای نقص است. به نظر می رسد تبعیض با الگوهای کاری و رفتاری جنسیتی پیچیده شده است. بسیاری از متغیرهای توضیحی سرمایه انسانی، خود نیاز به توضیح دارند. فهم شکاف مستلزم شناسایی محدودیت های مدل های سرمایه انسانی است. امید می رود رویکرد تکنیکی تری نسبت به چنین مدل هایی اتخاذ شود و همچنین در مورد موضوعاتی فراتر از این رویکرد نیز اندیشه شود.
رابطه ی مهارت های ارتباطی کارکنان با رضایت مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت های ارتباطی در سطوح مختلف سازمان از آن جهت اهمیت دارد که تنها ازطریق ارتباطات است که ما می توانیم اطلاعات مورد نیاز را در جهت تصمیم گیری های موفق برای سازمان خود فراهم کنیم. این مقاله، به دنبال آن است که رابطه ی مهارت های ارتباطی کارکنان با رضایت مشتریان را در نمایندگی های مجاز شرکت ایران خودرو تهران مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق «همبستگی» بوده و از یک نمونه ی 211 نفری از کارکنان بخش فروش نمایندگی های مجاز شرکت و مشتریان شان برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. داده های جمع آوری شده، ازطریق رگرسیون همزمان تحلیل شده است. نتایج نشان داد که به طور کلی وجود مهارت ارتباطی مناسب کارکنان با رضایت مشتریان آنها رابطه ای مثبت داشته است؛ همچنین، یافته های دقیق تر نشان دادند که مهارت های کلامی کارکنان عامل پیش بینی کننده ی قوی تری برای رضایت مشتریان بوده است.
الگوی هم ردیفی مفاهیم رفتار سازمانی (مفاهیم انگیزش، مشارکت و کنترل کارکنان) جهت توسعه یادگیری دوجانبه (مورد مطالعه: صنعت داروسازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای جدید پژوهشی که علاقه مدیران و پژوهشگران را به میزان فزاینده ای تحت تأثیر خود قرار داده است، دوجانبه گرایی و تأثیر آن بر جنبه های مختلف سازمانی است. بدین معنی که یک سازمان با بهره مندی از چه سازوکارهایی می تواند از هر دو بعد اکتشاف و انتفاع، کارایی و نوآوری به طور هم زمان استفاده نموده و موفق عمل نماید. این مقاله به بررسی ادبیات و مرور عمیق مبانی نظری موجود در حوزه یادگیری دوجانبه و نحوة] تعامل آن با بحث رفتار سازمانی در سه سطح: فردی، گروهی و سازمانی(انگیزش، مشارکت و کنترل) جهت سازگاری و توسعه یادگیری دوجانبه در سازمان ها می پردازد. مدل طراحی شده با منطق دوجانبه گرایی سازگار بوده و از حالت های عمود بر هم استفاده شده است.به منظور آزمون مدل، پرسشنامه ای با 7 پرسشِ باز طراحی و بین مدیران ارشد 26 شرکت فعال در صنعت دارو و بورس کشور توزیع شد. تعداد 91 پرسشنامه با پرسش های بازپاسخ جمع آوری و داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا و نرم افزار مکس کیو دی ای[1] تحلیل شد. نتایج نشان داد برای توسعه یادگیری دوجانبه در سازمان نیاز است، مفاهیم رفتار سازمانی نیز به صورت دوجانبه گرایی با مفهوم یادگیری هم ردیف شوند.
تحلیل تأثیر ابعاد مدل ویژگی های شغلی هاکمن و اولدهام بر بی تفاوتی سازمانی کارکنان (مورد مطالعه: شرکت گاز استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل تأثیر ویژگی های شغلی بر بی تفاوتی سازمانی کارکنان شرکت گاز استان اصفهان بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. نمونه مورد مطالعه شامل 340 نفر از کارکنان شرکت گاز استان اصفهان است که به روش طبقه ای(طبقه ها: مناطق گازی زیر نظر شرکت گاز استان اصفهان) نمونه گیری انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات تلفیقی از دو پرسشنامه استاندارد جان واگنر و دانایی فرد بود. نتایج نشان داد که مدل اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که تنوع شغلی، هویت شغلی و اهمیت وظیفه، دارای تأثیر مستقیم و منفی بر بی تفاوتی سازمانی می باشند. در این میان ُبعد هویت شغلی با ضریب مسیر 31/0- بیشترین تأثیر را بر بی تفاوتی سازمانی دارد و بعد از آن به ترتیب اهمیت وظیفه با ضریب مسیر 21/0- و تنوع شغلی با ضریب مسیر 18/0- بیشترین تأثیر را دارا می باشند و فرضیه های متناظر آن ها تائید شد. اما ابعاد آزادی عمل و بازخورد شغلی بر بی تفاوتی سازمانی کارکنان شرکت گاز استان اصفهان تأثیر معنی داری نداشته است. همچنین نتایج تحلیل واریانس نشان داد که زنان نسبت به مردان بی تفاوتی سازمانی بیشتری در شرکت گاز دارا بوده و بیشترین میزان بی تفاوتی سازمانی و بی تفاوتی به مدیر در میان کارشناس ها قابل مشاهده است. اما میان سطح تحصیلات کارکنان و رده ی سنی آنها با بی تفاوتی سازمانی؛ تفاوت معنی داری مشاهده نشده است.
بررسی میزان اجرای نظام جانشین پروری و تعیین رابطه آن با رضایت شغلی کارکنان در سازمان امور اقتصادی و دارایی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اجرای نظام جانشین پروری و تعیین رابطه آن با رضایت شغلی کارکنان در سازمان امور اقتصاد و دارایی استان کرمان می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی و همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان سازمان امور اقتصادی و دارایی استان کرمان می باشد و تعداد 240 نفر مطابق با جدول مورگان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های اجرای نظام جانشین پروری و رضایت شغلی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین اجرای نظام جانشین پروری و زیرمتغیرهای آن یعنی جذب و به کارگیری افراد مستعد، ارزیابی منابع موجود، آموزش و بهسازی افراد مستعد و رضایت شغلی رابطه معنادار گزارش شده است (P<0.01).
فرهنگ نوآوری برای کسب مزیت رقابتی در شرکت بنتون در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای حرکت و پویایی، خلاقیت و نوآوری در فرهنگ سازمان عاملی اساسی و تعیینک ننده است. با توجه به ای نکه نیروی انسانی به عنوان شاخ صترین سرمایه است، بدون خلاقیت و نوآوری کارکنان در امور مختلف سازمان، بقای سازمان نیز در خطر است. در این پژوهش، جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارکنان شرکت بنتون واقع در تهران است. پرس شنامه این پژوهش شامل 70 پرسش در مورد مولف ههای فرهنگ نوآوری در شرکت بنتون است. با توجه به نتیجه تحلیل عاملی روی 70 متغیر، هفت عامل به عنوان عوامل اصلی شناسایی و به صورت زیر نا مگذاری شدند: پیاد هسازی، آمادگی سازمانی، یادگیری سازمانی، جه تگیری بازار- محور، میل و گرایش به نوآوری، جه تگیری ارزشی و خلاقیت کارکنان و توانمندسازی. از میان این عوامل، بالاترین رتبه مربوط به عامل خلاقیت کارکنان و توانمندسازی و کمترین رتبه مربوط به عامل یادگیری سازمانی است
بررسی تطبیقی کارمندیابی الکترونیکی در ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۳ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
87 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تطبیقی کارمندیابی الکترونیک در ایران و ترکیه است و وبسایت 100 سازمان نمونه ایرانی با وبسایت 100 سازمان نمونه ترکیه ای مقایسه می شوند. در نگاهی دیگر، وبسایت های این سازمان ها مورد تحلیل محتوا قرار گرفته اند. این مقایسه براساس چند مقوله مانند (آگهی، پرکردن فرم، سیاست و اقدامات، چشم انداز و موارد دیگر) صورت گرفته است. نتایج این موضوع را آشکار می سازد که ترکیه بیش تر از ایران در زمینه کارمندیابی الکترونیک فعالیت دارد و تعداد بیش تری از سازمان های آن در وبسایت خود بخشی را تحت عنوان مدیریت منابع انسانی که شامل پر کردن فرم برای استخدام است را دارا می باشند. نتایج بیان گر این موضوع است که 64% سازمان های ایرانی دارای بخشی از کارمندیابی الکترونیک (از طیفی از کم تا زیاد) بودند و در مقابل 67% سازمان های ترکیه ای دارای بخشی از کارمندیابی الکترونیک (در طیفی از کم تا زیاد) بودند. این نکته قابل درک است که 36% سازمان های ایرانی و33% سازمان های ترکیه ای دارای هیچ بخشی از کارمندیابی الکترونیک نبودند. البته این آمار مربوط به وبسایت خود سازمان است.