بهروز رحیمی

بهروز رحیمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

آسیب شناسی و احصای نقاط بهبود آموزش های مهارتی کارکنان وظیفه نیروهای مسلح براساس مدل وایزبورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب شناسی آموزش مهارتی کارکنان وظیفه نیروهای مسلح مدل وایزبورد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 383 تعداد دانلود : 338
پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی و احصای نقاط بهبود آموزش های مهارتی کارکنان وظیفه براساس مدل وایزبورد انجام شده است. این تحقیق ازمنظر هدف در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد که با استفاده از رویکرد کیفی و کمی (آمیخته اکتشافی) انجام شد. مجریان و متصدیان لشکری و کشوری مشارکت کننده در طرح جامع مهارت آموزی کارکنان وظیفه، جامعه پژوهش حاضر را تشکیل داده اند. نمونه گیری پژوهش در بخش کیفی (21 نفر) و کمی (40 نفر) به صورت هدف مند و به شیوه ملاکی صورت پذیرفت. داده های بخش کیفی با انجام مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته و داده های بخش کمی نیز با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی گردآوری شد. تحلیل یافته های بخش کیفی طی سه گام تولید داده ها، تجزیه وتحلیل داده ها و تلفیق موردها مبتنی بر مدل هفت بعدی وایزبورد انجام و داده های بخش کمی پژوهش نیز با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. یافته ها حاکی از آن بود که آموزش های مهارتی کارکنان وظیفه ذیل طرح جامع مهارت آموزی در 7 بعد با 108 نقطه بهبود معنادار مواجه است. در هر یک از ابعاد مرتبط با 1. اهداف و مأموریت ها (22 نقطه بهبود)، 2. ساختار (32 نقطه بهبود)، 3. پاداش (9 نقطه بهبود)، 4. ارتباطات (9 نقطه بهبود)، 5. راهبری (11 نقطه بهبود)، 6. مکانیسم های مفید (14 نقطه بهبود) و 7. تعامل با محیط (11 نقطه بهبود) آسیب هایی شناسایی شد که در این میان، مشارکت کنندگان بیشترین میزان آسیب را در دو بعد پاداش و تعامل با محیط و کمترین میزان آسیب را در دو بعد مکانیسم های مفید و راهبری ذکر کرده اند.
۲.

شناسایی و رتبه بندی موانع اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی در بازار کار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موانع اشتغال دانش آموختگان دانشگاه بازار کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 336 تعداد دانلود : 422
هدف پژوهش حاضر، هدف شناسایی و رتبه بندی موانع اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی در بازار کار ایران است. این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی قرار می گیرد که با رویکرد آمیخته اکتشافی (کیفی-کمّی) انجام شده است. بخش کیفی با بهره گیری از روش فراترکیب صورت گرفت و درنتیجه طی یک فرایند هفت مرحله ای، درمجموع 52 سند به عنوان نمونه بخش کیفی انتخاب و تحلیل شد. بخش کمّی پژوهش نیز به روش توصیفی و بهره گیری از شیوه پیمایش صورت گرفت. نمونه گیری با استفاده از تکنیک نمونه گیری ملاکی انجام شد و 80 نفر از خبرگان در پژوهش مشارکت داشتند. داده های بخش کیفی به روش تحلیل محتوا، با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای مضمونی و به کمک نرم افزار MAXQDA20 و داده های بخش کمّی با استفاده از آماره های توصیفی و استنباطی و با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار Smart PLS تحلیل شد. یافته های بخش کیفی در قالب 7 عامل شامل عوامل اقتصادی، آموزشی، ساختاری، سیاسی، محیط کسب وکار، فرهنگی و نیروی انسانی احصا گردید. همچنین نتایج بررسی نظر خبرگان نشان داد به جز عامل نیروی انسانی، می توان سایر عوامل را به عنوان موانع اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی در بازار کار ایران در نظر گرفت که در بین آن ها عامل اقتصادی مهم ترین و عامل فرهنگی کم اهمیت ترین اولویت را دارند.
۳.

مطالعه تطبیقی برنامه های درسی هدایت شغلی به منظور ارائه رهنمودهایی برای نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی برنامه درسی شغلی ویکتوریا استرالیا مشاغل و آموزش کار-محور انگلستان هدایت شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 569 تعداد دانلود : 790
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و بررسی برنامه های درسی هدایت شغلی در کشورهای جهان است. روش پژوهش توصیفی و تحلیل مستندات با رویکرد تطبیقی است. جامعه آماری شامل برنامه درسی هدایت شغلی در کشورهای جهان و نمونه ی مورد بررسی برنامه درسی مشاغل و آموزش کار-محور انگلستان و برنامه درسی شغلی ویکتوریا استرالیا بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. الگوی مورداستفاده روش توافق و تفاوت جان استوارت میل و ابزار گردآوری اطلاعات، فیش برداری و تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از روش تحلیل محتوا صورت گرفته است، همچنین برای قضاوت درباره اعتبار اسناد و مدارک به نقد بیرونی و درونی منابع توجه شده است. نتایج تحلیل و مقایسه ی تفاوت و شباهت های عناصر اصلی برنامه درسی (هدف، زمان، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری –ارزشیابی) نشان داد جهت گیری هر دو برنامه درسی، آموزش با رویکرد شغل محوری است اما برنامه درسی مشاغل و آموزش کار-محور نسبت به برنامه درسی شغلی ویکتوریا اهداف و زمان اجرای متنوع و گسترده تری را شامل می شود. نتایج بررسی عنصر محتوا در هر دو برنامه درسی حاکی از سه مرحله توسعه فردی، اکتشاف شغلی و مدیریت شغلی بود. بررسی عناصر راهبردهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی نشان داد آنچه در هر دو برنامه درسی هدایت شغلی حائز اهمیت است استفاده از روش های نوین و فعالانه در کنار روش های سنتی است. با توجه به یافته های تحقیق به سیاست گذاران نظام آموزشی کشور ایران پیشنهاد می گردد، طراحی برنامه درسی هدایت شغلی را با توجه به ویژگی های عناصر برنامه درسی هدایت شغلی کشورهای موفق را در دستور کار قرار بدهند.
۴.

واکاوی ماهیت عناصر الگوی برنامه درسی جامعه محور در نظام آموزش عالی بر اساس رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی جامعه محور نظام آموزش عالی رویکرد فراترکیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 432 تعداد دانلود : 265
هدف این پژوهش واکاوی ماهیت عناصر الگوی برنامه درسی جامعه محور در نظام آموزش عالی است. در این راستا، از روش فراترکیب (سنتز پژوهی) و گام های هفت گانه سندلوسکی و باروس (2006) بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل مبانی نظری و پژوهشی داخلی و خارجی (بدون بازه زمانی) بود که با کلیدواژه های مرتبط و با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی جستجو و بازیابی شدند. پس از گرداوری مبانی، با استفاده از معیارهای پذیرش و عدم پذیرش مبانی نامرتبط حذف و در نهایت 70 مبانی (53 مقاله و 17 کتاب) از طریق برنامه ی مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP) به عنوان نمونه نهایی انتخاب و با استفاده از فرم چک لیست محقق ساخته و روش تحلیل محتوای مضمونی (TCA) تحلیل شدند. همچنین جهت بررسی قابلیت اعتبار یافته ها از معیارهای خود بازبینی محقق و به منظور بررسی قابلیت اعتماد یافته ها از روش مرور همتا بهره گرفته شد که نتیجه ضریب پایایی ارزیابی ها (84/.) اعتبار یافته ها را تایید کرد. طبق یافته های پژوهش، مفاهیم برنامه درسی جامعه محور در نظام آموزش عالی را می توان در هشت طبقه کلی دسته بندی نمود که در ادامه این مفاهیم و کدهای نهایی مستخرج از مبانی، ماهیت عناصر الگوی برنامه درسی را نمایان کرد.
۵.

فراتحلیل چالش های محیط آموزش عالی در قرن بیست و یکم به عنوان الگوی جهت گیری برنامه های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: چالش های محیطی آموزش عالی قرن بیست ویک جهت گیری برنامه های درسی سنتزپژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 913 تعداد دانلود : 589
هدف این پژوهش شناسایی چالش های محیط آموزش عالی در قرن بیست ویک و الزام جهت گیری های برنامه درسی بر اساس آن ها بود. در پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و از روش تلفیقی (سنتز پژوهی) استفاده شد. جامعه ی آماری شامل مبانی نظری و پژوهشی داخلی و خارجی مرتبط و در دسترس که از شروع قرن بیست ویک تاکنون (2016-2001) در حیطه موضوع مورد مطالعه به انجام رسیده و همچنین مطالعاتی که قبل از شروع قرن 21 در راستای هدف پژوهش بودند در دو مرحله جمع آوری و از طریق نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری داده ها، انتخاب گردیدند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق تحلیل محتوا با استفاده از رویکرد جامع (کمی، کیفی) انجام گرفت. در بخش کمی از روش توصیفی و قالب مضامین و در بخش تحلیل محتوای کیفی از روش قیاسی و با استفاده از شبکه مضامین داده ها تحلیل گردید. همچنین جهت بررسی اعتبار داده ها از تحلیل مقایسه ای، بازبینی و تطابق داده ها با منابع اطلاعاتی و جهت برآورد قابلیت اعتماد داده ها و الگوی پیشنهادی از روش مرور همتا و نظرسنجی متخصصین استفاده گردید. درنهایت، یافته ها هشت مؤلفه ی بحران زیست محیطی، کیفیت، یادگیری مادام العمر، فناوری اطلاعات و ارتباطات، آموزش توده، خصوصی سازی، جهانی شدن و بین المللی سازی، عناصر برنامه درسی آموزش عالی را به عنوان چالش های محیطی آموزش عالی در قرن بیست یکم معرفی و در چهار بٌعدکلی شامل،1- بُعد دسترسی 2- بُعد پاسخگویی 3- بٌعد یادگیری فناورانه 4-بٌعد برنامه درسی پویا، ترکیب نموده و ابعاد الگوی جهت گیری های برنامه درسی آموزش عالی با توجه به این فراترکیب توسط شبکه ی مضامین ترسیم گردید.
۶.

رتبه بندی مؤلفه های برنامه درسی پنهان از دیدگاه دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیدگاه دانشجویان برنامه درسی آموزش عالی هویت علمی مؤلفه های برنامه درسی پنهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 60 تعداد دانلود : 24
هدف از پژوهش حاضر رتبه بندی مؤلفه های برنامه درسی پنهان (روش تدریس، روش ارزشیابی، تعاملات استاد و دانشجو، فضای کالبدی و فیزیکی، جو اجتماعی دانشگاه، روحیه علمی دانشجویان، محتوای دروس، قوانین و مقررات) ازنظر اهمیت شان در شکل گیری هویت علمی از دیدگاه دانشجویان دانشکده علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 1395-1394 بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری کلیه دانشجویان زن و مرد رشته علوم تربیتی دانشکده علوم تربیتی (95=N) که با استفاده از جدول مورگان تعداد 76 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته شامل 32 گویه با مقیاس پنج گانه لیکرت بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط کارشناسان و اساتید تأیید و پایایی آن از طریق روش ضریب آلفای کرونباخ (84/0) محاسبه گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از (فراوانی، میانگین، درصد) و در سطح آمار استنباطی از (ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون خطی ساده، آزمون من- ویتنی، آزمون فریدمن) استفاده شد. طبق نتایج به دست آمده از دیدگاه دانشجویان میان تمامی مؤلفه های برنامه درسی پنهان و شکل گیری هویت علمی شان رابطه و همبستگی مثبت معنا داری وجود دارد. علاوه بر این ازنظر دانشجویان تمامی مؤلفه ها قدرت پیش بینی هویت علمی را داشته و مؤلفه ی «جو اجتماعی دانشگاه» نسبت به بقیه مؤلفه ها ازلحاظ تأثیرگذاری بر هویت علمی بااهمیت تر و مؤلفه ی «روحیه ی علمی» کم اهمیت تر رتبه بندی گردید. در رابطه با اختلاف میانگین مؤلفه ها در بین دانشجویان زن و مرد هیچ گونه تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان