آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

خشونت علیه زنان از جمله مسائل مهم اجتماعی در غرب است که از دهه 1990 در دستورکار سیاسی و اجتماعی کشورهای توسعه یافته قرار گرفته است. روند روزافزون اَشکال گوناگون خشونت و تبعیض علیه زنان و پیامدهای زیانبار آن برای کشورهای غربی سبب شده است، این کشورها به طور جدّی در مقام مقابله با این پدیده برآیند. وضع کنوانسیون‌های بین‌المللی و تدوین راهبردها و تصویب و اجرای قوانین داخلی، در جهت مقابله با روند فزاینده این پدیده ارزیابی می‌شود. در این مقاله گزارشی مختصر از آخرین پژوهش‌های آماری منتشره درخصوص کم و کیف خشونت علیه زنان در دو کشور ایالات متحده آمریکا و فرانسه ارائه می‌گردد و معلوم می‌شود با وجود تمام مراقبت‌ها و راهکارهای مقابله با خشونت علیه زنان آمارهای خشونت علیه زنان همچنان روند صعودی دارد.

متن

اعمال خشونت علیه انسان‌ها در تمام ادوار تاریخ با شدت و ضعف وجود داشته است. اما زنان و دختران در مقابل خشونت آسیب پذیرتر می‌باشند، زیرا آنان دارای روحی لطیف و از نظر جسمانی نسبت به مردان ضعیف هستند. اثرات مخرب این آسیب‌ها بر زنان، از نظر روحی و روانی در خانواده و جامعه کاملاً محسوس می‌باشد. متأسفانه از قرن 19 به بعد که جو حاکم بر کشورها به سمت سکولاریستی و اومانیستی پیش رفت، آرام آرام خشونت علیه زنان بیشتر شد تا جایی که در کشورهای غربی به فکر مقابله با خشونت علیه زنان افتادند و مراکز متعددی برای حمایت از زنان آسیب‌دیده در غرب تشکیل دادند، اما طبق آمارهای که در این مقاله ارائه شده، معلوم می‌گردد که این مراکز از کارآیی لازم برخوردار نیستند؛ زیرا خشونت‌ها از نظر کمیت و کیفیت رو به فزونی است. در این نوشتار دو پژوهش که یکی در کشور فرانسه و دیگری در کشور امریکا جهت بررسی خشونت علیه زنان انجام شده، ارائه می‌گردد.
در سال 1993 برای نخستین بار جامعه بین‎المللی حقوق بشر رسماً خشونت علیه زنان حتی در زندگی خصوصی خانواده‎ها، را به عنوان یکی از موارد نقض بنیادین حقوق بشر به رسمیت شناخت. در طول سال 1993 در کنفرانس جهانی حقوق بشر در وین، حقوق زنان و دختران به عنوان جزء لاینفکِ حقوق بشر اعلام شد و خشونت جنسی و همه اشکال آزار و بهره‎کشی جسمی، جنسی و روانی ناشی از تبعیض، تعصب فرهنگی و قاچاق بین‎المللی زنان، مغایر با کرامت و حرمت انسان شناخته شد.[1]
اما با این وجود پژوهش‎های انجام شده در دهه گذشته نشان می‎دهند که خشونت جنسی در غرب و در کشورهای در حال توسعه شایع است و عاملان و قربانیان آن را در میان همه طبقات، ملیت‎ها و اقشار جامعه می‎توان یافت.
خشونت علیه زنان اعم از جنسی و روانی یکی از مسائل حقوق بشر است. خشونت جنسی در خانواده‌ها، مدارس و همسایه‌ها رخ می‌دهد؛ اگرچه ممکن است از چشم ما پنهان بماند. بنابراین می‌تواند خطرناک و زیانبار باشد. خشونت علیه زنان در طول دوران زندگی زنان به شش مرحله تقسیم می‌شود و در هر مرحله انواع خاص خشونت علیه زنان اِعمال می‌گردد:
الف)- مرحله پیش از زایمان: سقط جنین مبتنی بر انتخاب جنسیت[2] (چین، هند، جمهوری کره)؛ کتک زدن در خلال دوران بارداری (پیامدهای جسمی و روانی آن برای زن و جنین پس از تولد) و بارداری قهرآمیز و اجباری (مانند تجاوز جنسی جمعی علیه زنان در جنگ)؛
ب)- نوزادی: نوزادکُشی دختران؛ بدرفتاری عاطفی و جسمی؛ دستیابی تبعیض‌آمیز به غذا و مراقبت‌های درمانی برای نوزادانِ دختر؛
ج)- دوران کودکی: ازدواج کودکان دختر؛ نقص عضوِ (معلولیت) مربوط به اندام‌های تناسلی[3]؛ خشونت جنسی از سوی اعضاء خانواده و بیگانگان؛ دستیابی تبعیض‌آمیز به غذا و مراقبت‌های درمانی و روسپیگری کودکان؛
د)- دوران نوجوانی: ازاله بکارت[4]؛ خشونتِ معاشقه[5] (اسیدپاشی در بنگلادش، تجاوز به عنف در ایالات متحده)؛ فحشای ناشی از الزامات اقتصادی (دانش‌آموزان دختر در آفریقا مجبور می‌شوند، برای پرداخت شهریه مدرسه، با ثروتمندان پیر طرح رفاقت و دوستی بریزند)؛ سوء استفاده جنسی در محل کار؛ تجاوز به عنف؛ آزار جنسی؛ روسپیگری اجباری و قاچاق زنان؛
ه‍)- دوران باروری: سوء استفاده از زنان و بدرفتاری با آنان از سوی همسران مرد و دوست پسرهای آنها؛ تجاوز به عنف در زناشویی؛ سوء استفاده از جهیزیه دختر (عادت ناپسند جهیزیه)؛ نزاع‌ها و قتل‌های مربوط به آن؛ قتل زنان توسط شریک زندگی آنها؛ خشونت روانی؛ خشونت جنسی در محل کار؛ آزار جنسی؛ تجاوز به عنف و سوء استفاده از زنان معلول؛
و)- مرحله پیری: بدرفتاری با بیوه زنان و سوء استفاده از آنها و خشونت علیه زنان بزرگسال. [6]
خشونت علیه زنان در فرانسه
برای بسیاری از مردم، خشونت یک تجربه روزمره است. این تجربه حاصل رابطة مبتنی بر قدرت یا سلطه است که غالباً در چارچوب زندگی شخصی یا خصوصی فرد رخ می‎دهد. غالباً واقعیت‎های خشونت جنسی از سوی قربانیان کتمان یا انکار می‎شود. اما برای ارائه آماری درباره میزان وقوع سوء استفاده جنسی، این اعمال خشونت باید بیان شود و برای بیان آن ابتدا باید توصیف و نام‎گذاری شود. چنین کاری نیازمند یک متدولوژی مناسب است.
پژوهش ملی دربارة خشونت علیه زنان در فرانسه، نخستین پژوهش آماری است[7] که دربارة این موضوع در آن کشور انجام شد. برای فهم همه ابعاد این پدیده، در این پژوهش همة اشکال خشونت اعمال شده علیه زنان صرفنظر از هویت مرتکبین آن مورد بررسی قرار گرفته است. مصاحبه شوندگان در این پژوهش به پرسش‎هایی درباره خشونت لفظی، روانی، جسمی و جنسی در حوزه‎های عمومی، محل کار و نیز در روابط آنها با شریک (همسر)، خانواده و دوستان پاسخ داده‌اند.
فضای زن‎ستیزانة شهرهای بزرگ
در خیابان‌ها، وسایل حمل و نقل عمومی و اماکن عمومی، ناسزاگویی و توهین شایع‎ترین شکل رفتار پرخاشگرانه است. 13 درصد پاسخگویان معتقد بودند که در طول سال گذشته مورد خشونت لفظی قرار گرفته‎اند. در 25درصد موارد، زنان آشنایی شخصی با مرتکبین خشونت داشته‎اند. 75درصد کسانی که مرتکب خشونت لفظی علیه زنان شدند مرد بودند. پرخاشگری و بدرفتاری لفظی علیه زنان در شهرهای بزرگ به ویژه پاریس شایع‎تر است، دلیل این امر شاید استفاده گسترده‎تر ساکنین شهرهای بزرگ از وسایل نقلیه عمومی و اماکن عمومی است.
تعرض جسمی از قبیل لخت کردن، کتک زدن و اقدام به قتل که رقم آن 2 درصد است، بیشتر از سوی زنان جوانی گزارش می‎شود که در شرایط انزوای اجتماعی زندگی می‎کنند (زنانی که بیکار هستند، یا زنانی که تنها زندگی می‎کنند). بیشترِ متعرضین مردان هستند. (بیش از 80 درصد)
5درصد زنان جوان صرف‌نظر از موقعیت اجتماعی‎شان، مورد تعقیبِ جنسیِ معنادار قرار می‎گیرند و 3 درصد آنها نیز مورد آزار و اذیت تن‎نماها (جلوه‎فروشان) واقع می‎شوند. 2درصد زنان گفته‎اند که مورد سوء استفاده جنسی در اماکن عمومی شامل اغفال جنسی و لاس زدن «نوازش جنسی»[8] واقع شده‎اند. تجاوز جنسی، اقدام به تجاوز به عنف و تجاوز به عنف بسیار کمتر است. شاخص جهانی آزار جنسی همه نوع سوء استفاده جنسی را در بر می‎گیرد. این شاخص، فضای زن‎ستیزانه رایج در بسیاری اماکن عمومی به ویژه در پاریس را نشان می‎دهد (15درصد)، 8 درصد از پاسخ‎گویان که غالباً زنان جوان هستند (به این معنی که 22 درصد آنها زنان 20 تا 24 سال می‌باشند،) مورد این نوع آزار قرار گرفته‎اند.
خشونت علیه زنان در محل کار
در عرصه کار و فعالیت زنان، دو پدیده متمایز رایج است، نوع اول کارگران حقوق بگیر را شامل می‎شود و احتمالاً با اَشکال خاص مدیریت پرسنل در یک محیط رقابتی ارتباط دارند و نوع دوم به عوامل جنسیتی بستگی دارد. اهانت‎ و تهدید‎های لفظی که از سوی 8درصد زنان در فرانسه گزارش شده است، معمولاً از سوی مشتریان و استفاده کنندگان از خدمات شهری که غالباً مردان هستند، اعمال می‎شود. این اهانت‎ها، تنها شکلِ تحقیرِ شناخته شده در محیط کار نیست. در این رابطه شاخص فشار روانی تدوین شده است، پاسخ‎های مثبت، حداقل شامل یکی از سه وضعیت ذیل می‌شود:
الف)ـ سپردن کارها و مشاغلی که هیچ‎کس حاضر به انجام آنها نیست یا اختصاص ساعات کاری به زنان که هیچ کس خواهان آنها نیست. ب)ـ از کارگران زن غیرمنصفانه انتقاد متناوب می‌شود. ج)- زنان مورد بی‌اعتنایی قرار می‌گیرند. 17درصد زنان اظهار داشتند که دست‎کم یک‎بار در طول سال، فشار روانی در محل کار را تجربه کرده‎اند؛ بیشترین میزان این شاخص متعلق به دختران دبیرستانی است که شامل 29درصد می‌شود و کمترین آن متعلق به زنان بالای 45 سال که 20درصد است، می‌شود. با ملاحظه تأکید اخیر بر آزار و اذیت روانی، شاخص دوم اندازه‎گیری می‎شود و بدین‎ترتیب نقد و پرخاش‎های موضعی و تصادفی را از پرخاش‎گری‎های روزمره و دائمی (که میزان آن 4 درصد است) متمایز می‎سازد. خشونت جسمی از یک طرف، به ندرت در محل کار اتفاق می‎افتد (6 درصد) و از سوی دیگر شکل دیگر خشونت شامل ویران کردن محصول کار یا ابزار کار زنان از سوی همکاران آنها (اعم از زن یا مرد) شایع‎تر است (2 درصد).
در رابطه با تجاوز جنسی از سال 1992، در قوانین جزایی و قانون کار مفادی راجع به آزار جنسی گنجانده شده است، براساس این قوانین سوء استفاده از موقعیت شغلی در جهت بهره‎برداری‎های جنسی از طریق زور، تهدید یا اعمال سایر محدودیت‎ها ممنوع است و مرتکبین مجازات خواهند شد. اما به دنبال رویکرد عام مقوله آزار جنسی، تعریف آزار جنسی گسترش یافته و الزام شخص برای نگاه کردن به تصاویر مستهجن را نیز شامل می‎شود، بدین ترتیب مقامات عالی، همکاران، زیردستان، مشتریان و سایر افرادی که لزوماً صاحب موقعیت شغلی نیستند، نیز ممکن است مرتکب آزار جنسی شوند.
حدود 2درصد زنان در طول یک سال منتهی به آغاز این پژوهش، از پیشنهادات اغواگرانه و جنسی و نیز نوازش جنسی در محل کار رنج می‎برند، که در 5/1 موارد، فرد مهاجم، همکار (یا دستیار ارشد) آنها بوده است.
خشونت علیه زنان در خانه
اکثر خشونت‌ها علیه زنان غالباً در خلوت خانه، رخ می‎دهد. خشونت لفظی از قبیل توهین، تهدید و ارعاب، باج‎گیری احساسی (سوء استفاده از احساسات بچه‎ها، به این صورت که بر سر بچه‎ها فریاد می‎کشند و آنها را تهدید به خودکشی می‎کنند.) فشار روانی شامل اقدام به کنترل اَعمال و رفتارِ طرف مقابل (پافشاری بر لزوم آگاهی از اینکه زن کجا و با چه کسی بوده است)؛ ممانعت از ملاقات زن با دیگران (جلوگیری از ملاقات و گفتگو با دوستان یا اعضاء خانواده)؛ تحمیل نظرات (در مورد انتخاب نحوة لباس پوشیدن و سبک آرایش موها، یا سبک رفتار در ملأ عام) و برخورد نامناسب و نگرش‎های مشکوک با زنان و تحقیر آنها. شاخص آزار روانی به وضعیت‎هایی مربوط می‎شود که وقایع فوق بیش از سه بار در مورد یک زن تکرار شود. سرانجام، تعرض‎های جسمی، به جز اقدام به قتل، کتک زدن و سایر اعمال وحشیانه؛ حبس کردن زنان و بیرون کردن آنان از خانه را نیز شامل می‎شود. تعریف تعرض جنسی محدود به اعمال جنسی قهرآمیز و تجاوز به عنف است.
یافته‎های مربوط به خشونت خانگی، درباره زنانی است که مراوده و رابطه‌ای نزدیک با یک یار و شریک (همسر) طی سال گذشته داشته‎اند. در این مورد فشار روانی نقش مهمی ایفا می‎کند. اما تکرار و تناوب سوء ‌استفاده جنسی در پاسخ‎های پاسخگویان مشهود بود (1درصد). برای 3/2 زنانی که از سوی همسر سابق خویش به مقاربت جنسی یا اعمال جنسی ناخواسته وادار شده بودند؛ این پژوهش، نخستین فرصت بود، که این رویدادها را بیان کنند. زنانی که اکنون دیگر از همسرانشان طلاق گرفته‎اند و همراه با بچه یا به تنهایی زندگی می‎کنند، سه تا چهار برابر بیش از دیگران از خشونت داخلی به ویژه آزار روانی شکایت داشته‎اند. (27درصد در مقابل 7درصد)
میزان وقوع اهانت‎ها، باج‎گیری‎های عاطفی یا تهدید‎ها براساس موقعیت اجتماعی افراد فرق می‎کند: زنانِ برخاسته از طبقات فقیرتر بیش از دیگران از اهانت‎ها و سرزنش‎ها شکایت داشته‎اند، در حالی که تهدید و باج‎گیری احساسی در سطوح بالاتر جامعه اتفاق می‎افتد.
با ملاحظه همه اشکال خشونتِ خانگی، موارد بدرفتاری و خشونت علیه زنان جوان‎تر (بین20 تا 24 سال) بسیار بیش از مسن‎تر‎ها است؛ این شاخص در میان زنان بیکار نیز شایع‎تر از شاغلین است. خشونت جسمی در همه سطوح اجتماعی روی می‎دهد، اما در میان زنان بالای 25 سال، میزان وقوع سوء رفتار جسمی (آزار جسمی) در میان کارگران سطوح بالاتر بیشتر است، 4 درصدِ کارگران سطوح عالی دست‎کم یک‎بار مورد خشونت جسمی واقع شده‎اند و در میان کارگران سطوح میانی و سطوح پایین این میزان تنها 2درصد است. دانشجویان و زنان واجد تحصیلات بالا بسیار بیش از دیگران گهگاه از فشار روانی که به صورت اتفاقی و پراکنده روی می‎دهد، رنج می‎برند.
شاخص جهانی خشونت داخلی (خانگی) اکثراً از سوی مددکاران اجتماعی که به قربانیان خشونت کمک می‎کنند؛ مطرح می‎شود که خشونت لفظی و روانی نیز دقیقاًٍ به اندازه خشونت و بدرفتاری جسمی، ویرانگر است. از هر 10 نفر زن که با رفیق خود زندگی می‎کنند، یک نفر در این وضع به سر می‎برند و 3/1کسانی که اخیراً از رفیق خود جدا شده‎اند، نیز این وضع را تجربه کرده بودند. روی‌هم رفته، خشونت داخلی فراگیر است و 9درصد زنان اعم از کسانی که بیرون از خانه به کار اشتغال دارند و آنها که خانه‎دار هستند، از این امر رنج می‎برند. برعکس، زنان بیکار و دانش‎آموزان ـ که جوان‎تر هستند و غالباً در شرایط بی‎ثبات‎تر یا مخاطره‎آمیزتر به لحاظ اقتصادی زندگی می‎کنند، بسیار بیش‎از دیگران از خشونت در روابط با شریک و رفیق خود شکایت دارند که به ترتیب شامل 14 درصد و 12 درصد می‌باشد.
این پژوهش نشان می‌دهد، در سال 2000 حدود 50 هزار زن بین20 تا 59 ساله مورد تجاوز به عنف قرار گرفته‌اند. شاخص جهانی حملات جنسی براساس محاسبة موارد تجاوز جنسی طی 12 ماه گذشته، نشان می‎دهد که 2/1 درصد پاسخگویان مورد حمله جنسی قرار گرفته و اقدام به تجاوز به عنف را تحمل کرده یا مورد تجاوز به عنف قرار گرفته‎اند و 3 درصد از پاسخگویان واقعاً مورد تجاوز به عنف قرار گرفته بودند.
اگر این شاخص را برای 9/15 میلیون زن بین20 تا 59 سال که در مرکز فرانسه زندگی می‎کنند، حساب شود، معلوم می‌گردد که 48000 زن در سنین فوق طی سال 2000 مورد تجاوز به عنف قرار گرفته‌اند. مقایسه بین این ارزیابی و آمار پلیس دولتی نشان می‌دهد که در سال 1993 تعداد 7828 نفر مورد تجاوز به عنف، قرار گرفته‌اند که از میان آنها 3350 نفر بالاتر از 18 سال سن دارند و حال آنکه تنها 5درصد از موارد تجاوز به عنف علیه زنان، به پلیس گزارش شده است.
یافته‎های اولیة نخستین پژوهش دربارة خشونت علیه زنان در فرانسه نشان می‎دهد که زنان بیش از همه در زندگی خصوصی خود متحمل خشونت روانی، جسمی و جنسی می‎شوند. زنان غالباً از سوی شریک زندگی‎شان مورد ضرب و شتم واقع می‎شوند و سایر خشونت‎های جسمی نیز در مورد آنها اعمال می‎شود؛ اما از آنجا که آزار روانی شایع‎ترین شکل خشونت داخلی (خانگی) است، اصطلاح «زنان درب و داغون» که همواره مورد استفاده قرار می‎گیرد، این پدیده را به درستی توصیف نمی‎کند.
یکی از مهمترین یافته‎های این پژوهش گسترة کتمان حقایق از سوی زنان قربانی خشونت است. در واقع، این پژوهش به آشکار شدن برخی زوایای پنهان خشونت علیه زنان کمک کرده است.
جدول ش1: درصد خشونت علیه زنان دراماکن عمومی برحسب گروه‌های سنی در سال 1998.
جمع کل    59-45    44-35    34-25    24-20    انواع خشونت
6970    2197    2122    1934    717    نمونه آماری
2/13    6/8    7/11    2/15    9/24    توهین‎ها و تهدیدهای لفظی
7/1    7/1    2/1    6/1    8/2    تعرض جسمی
2/5    8/2    4    8/5    4/12    مورد تعقیب واقع شدن
9/2    2/1    7/1    3/3    9/8    تن‎نمایی[9]

9/1    5/0    9/0    6/2    5/6    پیشنهادات اغواگرانه جنسی و یورش‌های جنسی
3/8    9/3    9/5    9/9    9/21    شاخص جهانی آزار جنسی
جدول ش2: درصد خشونت علیه زنان در محل کار برحسب گروه‌های سنی در سال 1998.
جمع کل    59-45    44-35    34-25    24-20    انواع خشونت
4748    1408    1596    1409    335    نمونه آماری
5/8    2/6    8/8    1/10    7/11    توهین‎ها و تهدیدهای لفظی
7/16    7/15    2/15    6/18    2/20    فشار روانی
9/3    1/3    6/3    7/4    2/5    آزار روانی
2/2    3/1    3/2    8/2    6/3    تخریب ابزار کار و محصول کار زنان
6/0    5/0    6/0    6/0    6/0    تعرض جسمی
9/1    7/0    9/1    8/2    3/4    آزار جنسی
جدول ش3: درصد خشونت خانگی علیه زنان برحسب گروه‌های سنی در سال 1998.
جمع کل    59-45    44-35    34-25    24-20    انواع خشونت
5908    1865    1872    1707    464    نمونه آماری
3 /4    9/3    3/4    1 /4    1/6    اهانت‎ها و تهدید‎های لفظی
8/1    6/1    3/2    4/1    7/2    باج‎گیری عاطفی
37    6/32    4/35    1/40    2/51    فشار روانی
7/7    5/6    5/7    3/8    1/12    آزار روانی
5/2    2/2    5/2    5/2    9/3    تعرض جسمی
9/0    6/0    0/1    9/0    2/1    تجاوز به عنف و سایر رفتار جنسی اجباری
10    8    10    11    3/15    شاخص جهانی خشونت داخلی (خانگی)
جدول ش4: درصد خشونت خانگی علیه زنان برحسب استمرار و عدم استمرار همسری (شراکت جنسی) در سال 1998
جمع کل    زندگی بدون
شریک جنسی    زندگی با
شریک جنسی    مصادیق خشونت    انواع خشونت
5908    115    5793    نمونه آماری    عاطفی
3/4    8/14    4    اهانت‎های لفظی و تهدید‎ها   
8/1    1/8    6/1    تکرار اهانت‎ها و تهدید‎ها   
8/1    2/8    7/1    باج‎گیری عاطفی   
0/37    4/59    5/36    فشار روانی    روانی
2/24    4/52    5/23    تکرار فشار روانی   
7/7    3/27    3/7    فشار روانی همراه با آزار روانی   
5/2    2/10    3/2    تعرض جسمی    جسمی
4/1    9/6    3/1    تعرض جسمی همراه با تکرار   
9/0    8/1    8/0    تجاوز به عنف و سایر رفتارهای جنسی قهرآمیز    جنسی
10    7/30    5/9    شاخص جهانی خشونت داخلی (خانگی)

 
خشونت علیه زنان در آمریکا
گسترش و دامنه شیوع خشونت علیه زنان
نخستین[10] بار در اوایل دهه 1970 خشونت علیه زنان به عنوان یک معضل اجتماعی در ایالات متحده مطرح شد. علت اصلی این امر ظهور مجدّد جنبش زنان بود. شمار زیادی از پژوهشگران حوزه‌های مختلف علمی نظیر فلسفه، علوم اجتماعی، ادبیات و حقوق، خشونت علیه زنان را در چارچوب ایدئولوژی فمینیستی بررسی کرده‌اند. علیرغم تحقیقات فراوان دربارة این موضوع، به ویژه در حوزه‌های مربوط به تجاوز به عنف و خشونتِ خانگی، هنوز خلأهای فراوانی به چشم می‌خورد.
تاکنون داده‌های تجربی در این رابطه بین گونه‌های خاص خشونت علیه زنان، مانند قربانی شدن دختران خردسال و متعاقباً تجاوز علیه زنان بزرگسال، ناچیز بوده است. اطلاعات مستند دربارة خشونت علیه زنانِ اقلیت‌های قومی و مذهبی و داده‌های مستند راجع به پیامدهای خشونت علیه زنان، از جمله آسیب‌های جسمی و روانی و استفاده از خدمات درمانی نیز محدود و اندک هستند. به منظور تقویت و بررسی مسأله خشونت علیه زنان، مؤسسه ملی دادگستری و مراکز پیشگیری و کنترل بیماری‌ها در سال 1998مشترکاً یک پژوهش ملی دربارة خشونت علیه زنان انجام دادند. در این طرح که از طریق تلفن انجام شده، از پاسخ دهندگان خواسته می‌شد به سؤالات ذیل پاسخ دهند:
- تجربه حمله فیزیکی در دوران کودکی از سوی بزرگسالان؛
- تجربه حمله فیزیکی در دوران بزرگسالی؛
- تجربه تجاوز به عنف و اجبار به ارتکاب اعمال جنسی و ارعاب.
از پاسخگویانی که در مرحله اول فاش می‌کردند که قربانی تجاوز جسمی یا جنسی بوده‌اند، پرسش‌های دقیق‌تری دربارة ویژگی‌ها و پیامدهای تجاوز به عمل می‌آمد.
در این پژوهش 8000 هزار زن و 8000 هزار مرد مورد پرسش قرار گرفته‌اند.[11] در این بررسی داده‌های تجربی دربارة درصد شیوع تجاوز به عنف، تعرض فیزیکی، ارعاب، میزان شیوع آسیب‌های جسمی و روانی در میان قربانیان و استفاده قربانیان این نوع اعمال از خدمات بهداشتی و درمانی بیان شده است. نتایج تحلیلِ یافته‌های اصلی این پژوهش به قرار ذیل است:
الف)- تعرض فیزیکی
با استفاده از تعریف تعرض فیزیکی که طیف وسیعی از رفتارهای خشونت‌آمیز، اعم از سیلی زدن و لطمه زدن، تا استفاده از سلاح گرم را شامل می‌شود. پژوهشگران دریافتند که تعرض فیزیکی در میان زنان آمریکایی بسیار شایع است؛ 52 درصد پاسخگویانِ زن اظهار داشتند که در دوران کودکی یا بزرگسالی مورد تعرض فیزیکی قرار گرفته‌اند؛ 9/1 درصد گفتند که طی 12 ماه گذشته (منتهی به این پژوهش) مورد تعرض قرار گرفته‌اند. بر اساس این برآوردها، تقریباً سالانه 9/1 میلیون زن آمریکایی مورد تعرض فیزیکی قرار می‌گیرند.
بر اساس برآوردهای این پژوهش، زنان قربانی تعرض فیزیکی به طور میانگین سالانه 1/3 بار مورد تعرض قرار می‌گیرند. بر این اساس، شمار زنان مورد تعرض فیزیکی به تفکیک موارد تعرض، به 9/5 میلیون مورد بالغ می‌شود.
ب)- تجاوز به عنف
اگر تجاوز به عنف را به گونه‌ای تعریف کنیم که همه انواع مقاربت جنسی را شامل شود، بر اساس داده‌های پژوهش حاضر، تجاوز به عنف، جرمی است که پیش از بقیه خشونت‌ها علیه دختران و زنان جوانان اِعمال می‌شود، 18 درصد زنان گفته‌اند که در طول زندگی خود یک تجاوز جنسی کامل یا اقدام به تجاوز را تجربه کرده‌اند و 30 درصد گفتند که در طول 12 ماه گذشته یک تجاوز جنسی کامل یا اقدام به تجاوز را تجربه کرده‌اند. از مجموع زنانی که اذعان داشتند در طول زندگی خود مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند، 22 درصد آنها کمتر از 12 سال و 32 درصد آنها بین 12 تا 17 سال سن داشتند. با توجه به این یافته‌ها راهبردهای پژوهشی باید بر تجاوز به عنف علیه کودکان و نوجوانان متمرکز بشود.
ج)- تجاوز جنسی
زنان بسیار بیش از مردان از سوی شریک زندگی خود مورد تجاوز قرار می‌گیرند، 25 درصد زنان و 8 درصد از مردان اظهار داشتند که در طول زندگی خود از سوی همسر فعلی یا همسر سابق، دوست دختر یا دوست پسر، یا هم خانة خود مورد تعرض فیزیکی قرار گرفته‌اند؛ 9/1درصد زنان مورد بررسی و نیز 9 درصد مردانِ مورد بررسی گفتند که در طول 12 ماه گذشته مورد تعرض فیزیکی قرار گرفتند. بر اساس برآوردهای فوق، سالانه حدود 5/1 میلیون زن و 834700 مرد در ایالات متحده، از سوی شریک زندگی خود مورد تعرض فیزیکی یا تجاوز جنسی قرار می‌گیرند. 18 درصد زنانی که پیش از سن 18 سالگی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند اظهار داشتند که پس از 18 سالگی نیز مورد تجاوز قرار گرفته‌اند. در حالی که این رقم در مورد زنانی که بیش از 18 سالگی مورد تجاوز قرار نگرفته بودند، 9 درصد است.
یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهند که از هر 6 زن در ایالات متحده 1 نفر و از هر 33 مرد یک نفر، یک تجاوز جنسی کامل یا اقدام به تجاوز جنسی را در کودکی یا بزرگسالی تجربه کرده‌اند؛ مشخصاً 18 درصد زنان و 3 درصد مردان گفتند که در طول زندگی خود یک تجاوز جنسی را تجربه کرده‌اند. این یافته‌ها مشابه یافته‌های مرکز پژوهش زندگی اجتماعی و بهداشت اجتماعی است که بر اساس آن 22 درصد زنان و 2 درصد مردان در طول زندگی خود به زور وادار به انجام عمل جنسی شده بودند.
همچنین بر اساس این تحقیقات، 3 درصد زنان و 1 درصد مردان در 12 ماه گذشته یک تجاوز جنسی کامل یا اقدام به تجاوز جنسی را تجربه کرده‌اند. بر اساس این برآوردها، در ایالات متحده سالانه 100/302 زن و 700/92 مرد، مورد تجاوز به عنف قرار می‌گیرند.
از آنجا که برخی قربانیانِ تجاوز جنسی، در طول 12 ماه منتهی به این پژوهش، بیش از یک بار مورد تجاوز قرار گرفته‌اند. درصد شیوع تجاوز به عنف (یعنی شمار قربانیان تجاوز به تفکیک تعداد تجاوز جنسی) از شمار قربانیان تجاوز فراتر می‌رود. بر این اساس، هر زن به طور متوسط 9/2 بار در طول 12 ماه گذشته مورد تجاوز قرار گرفته است. این رقم برای مردان، 3/1 است. براساس برآوردهای این پژوهش، در طول 12 ماه منتهی به این پژوهش، حدود 100/876 مورد تجاوز به عنف علیه زنان و 300/111 مورد تجاوز به عنف علیه مردان در ایالات متحده صورت گرفته است.
خشونت از طرف یار صمیمی (همسر، دوست پسر، دوست صمیمی، هم خانه)، شایع‌ترین شکلِ خشونت علیه زنان است: 76 درصد زنانی که از سن 18 سالگی مورد تعرض فیزیکی یا تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند، از سوی همسر فعلی یا سابق خود، هم خانه خود یا دوست پسرِ خود مورد تعرض قرار می‌گیرند، این رقم در مورد مردان 18 درصد است.
د)- آسیب دیدگی زنان
احتمال آسیب‌دیدگی در خلال تعرض جسمی و جنسی در میان زنان بسیار بیش از مردان است.32 درصد زنان و 16 درصد مردانی که از سن 18 سالگی به بعد مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بودند در آخرین تجربه تجاوز جنسی خود دچار آسیب‌دیدگی شده‌اند؛ 39 درصد زنان و 25 درصد مردانی که از سن 18 سالگی مورد تعرض فیزیکی قرار گرفته‌اند، دچار آسیب‌دیدگی شده‌اند. حدود 3/1 زنانی که در خلال تجاوز جنسی یا تعرض فیزیکی آسیب دیده‌اند، نیازمند مراقبت‌های پزشکی بودند.
ه‍)- ترس و ارعاب
اگر ارعاب[12] به معنی احساسِ ترسِ شدید تعریف شود؛ بر اساس نتایج این پژوهش 8 درصد زنان و 2 درصد مردانِ مورد بررسی اظهار داشتند که در طول زندگی خود مورد ارعاب قرار گرفته‌اند، 1 درصد زنان و 4 درصد مردان گفتند که طی 12 ماه گذشته مورد ارعاب قرار گرفته‌اند. بر اساس این برآوردها، سالانه حدود 1 میلیون زن و 371 هزار مرد در ایالات متحده مورد ارعاب قرار می‌گیرند.
نتایج این پژوهش بر این نکته تأکید می‌کند که زنان در ایالات متحده بیش از همه مورد تجاوز نزدیکان، خویشاوندان، دوستان و همسایگان خود قرار می‌گیرند. 76 درصد زنان از سن 18 سالگی مورد تعرض جسمی یا تجاوز جنسی از سوی همسر یا دوست پسر در خانه قرار گرفته‌اند؛ 17 درصد از سوی یک فرد آشنا مانند دوست، همسایـه یـا همکار مـورد تعرض قـرار گرفته‌انـد و 9 درصد نیـز قربانیِ تجاوزِ سـایر خویشاوندان (به جز همسر) بوده‌اند. 93 درصد زنان بالای 18 سال و 86 درصد مردان بالای 18 سال، از سوی مردان مورد تعرض فیزیکی یا تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند.

 
جدول ش 5: درصد قربانیان تعرض جسمی و تجاوز به عنف در طول زندگی بر حسب جنس
شمار افراد در جمعیت آمریکا    درصد    نوع تعرض    ردیف
مردان    زنان    مردان    زنان       
92748000    100697000    8000    8000    حجم نمونه   
2782440    17722672    3    6/17    کل موارد تجاوز به عنف    1
1947708    14903156    1/2    8/14    تجاوز به عنف کامل    2
834732    2819516    9/0    8/2    صرفاً اقدام به تجاوز جنسی    3
61584672    52261743    4/66    9/51    یورش (تعرض) جسمی    4
20775552    14097580    4/22    -/14    پرتاب شیء    5
40345380    30813282    5/43    6/30    هل دادن، چنگ زدن و به گوشه‌ای پرت کردن    6
16601892    19132430    9/17    19    کشیدن مو    7
49.805.676    43299710    7/53    43    سیلی زدن، ضربه زدن    8
14097696    8962033    2/15    9/8    لگد زدن و گاز گرفتن    9
3617172    7753669    9/3    7/7    یقه چسبیدن و تلاش برای پرت کردن    10
32183556    21347764    7/34    2/21    ضربه زدن با جسم خارجی    11
14375940    14198277    5/15    1/14    کتک زدن و لَت‌وپار کردن    12
12149988    6243214    1/13    2/6    تهدید با تفنگ    13
14932428    5840426    1/16    8/5    تهدید با چاقو    14
4730148    2618122    1/5    6/2    استفاده از تفنگ    15
8903808    3524395    6/9    5/3    استفاده از چاقو    16
61955664    55383350    8/66    55    تجاوز به عنف یا تعرض جسمی    17
جدول ش 6: تعداد و درصد قربانیان تجاوز جنسی و تعرض فیزیکی بر حسب جنسیت در افراد بالای 18 سال
تعداد جمعیت زنان و مردان بالاترا ز 18 سال    مردان    زنان    نوع خشونت
مردان    زنان           
92748000    100697000    8000    8000    حجم نمونه
92748    302091    1/0    3/0    تجاوز به عنف
3153432    1913243    4/3    9/1    تعرض فیزیکی
3246180    2114637    5/3    1/2    تجاوز به عنف و یا تعرض فیزیکی
جدول ش 7: تعداد و میانگین (سرانه) قربانیان تجاوز جنسی و تعرض فیزیکی بر حسب جنس در 12 ماه گذشته
مجموع موارد تجاوز یا تعرض فیزیکی    میانگین سرانه تجاوز یا تعرض فیزیکی به ازاء هر فرد    شمار قربانیان    نوع خشونت
876064    9/2    302091    تجاوز    زنان
5931053    1/3    1913243    تعرض فیزیکی   
111298    2/1    92748    تجاوز    مردان
7883580    5/2    3153432    تعرض فیزیکی   
جدول ش 8: درصد زنان قربانی تجاوز جنسی و تعرض فیزیکی در طول زندگی بر حسب نژاد و قومیت
نژادهای‌دورگه    سرخپوستان    آمریکایی‌های آسیایی تبار    آمریکائیان سیاه‌پوست    نژاد سفید    کل زنان
397    88    133    780    6452    7850    حجم نمونه
4/24    1/34    8/6    8/18    7/17    2/18    تجاوز به عنف
7/57    4/61    6/49    1/52    3/51    8/51    تعرض فیزیکی
2/61    8/64    9/51    1/55    5/54    55    تجاوز به عنف یا تعرض فیزیکی
جدول ش 9: درصد زنان اسپانیایی و غیراسپانیایی تبار در قربانی تجاوز جنسی و تعرض جسمی در طول زندگی
غیر اسپانیایی تبارها    اسپانیایی تبارها    7945    حجم نمونه
نوع خشونت
7317    628       
4/18    6/14    1/18    تجاوز به عنف
8/51    2/53    9/51    تعرض جسمی
1/55    9/54    1/55    تجاوز به عنف و یا تعرض جسمی
جدول ش10: درصد و تعداد زنان قربانی تعرض جسمی و جنسی توسط شریک جنسی در طول زندگی
تعداد زنان و مردان بالای 18 سال در آمریکا    درصد    در طول زندگی
مردان    زنان    مردان    زنان   
92748000    100697000    8000 نفر    8000 نفر    نوع خشونت
278244    7753669    3/0    7/7    تجاوز به عنف
6863352    22254037    4/7    1/22    تعرض جسمی
7048848    24972856    6/7    8/24    تجاوز جنسی یا تعرض جسمی
جدول ش11: درصد و تعداد زنان قربانی تعرض جسمی و جنسی توسط شریک جنسی در طول 12 ماه گذشته
جمعیت زنان و مردان بالای 18 سال در آمریکا    درصد    نوع خشونت
حجم نمونه
مردان    زنان    مردان    زنان   
92748000    100697000    8000 نفر     8000 نفر    
ـــ    201394    ـــ    2/0    تجاوز به عنف
834732    1309061    9/0    3/1    تعرض جسمی
834732    1510455    9/0    5/1    تجاوز به عنف و یا تعرض جسمی
جدول ش 12- درصد قربانیان تجاوز جنسی و تعرض جسمی از سوی همسر یا دوست صمیمی در طول زندگی بر حسب جنس
مردان    زنان    حجم نمونه
نوع خشونت
8000    8000   
4/7    1/22    تعرض جسمی از سوی شریک جنسی یا همسر صرف‌نظر از نوع آن
4/4    1/8    پرتاب شئ خارجی
4/5    1/18    هل دادن، چنگ زدن و به گوشه‌ای پرت کردن
3/2    1/9    کشیدن موها
5/5    16    سیلی زدن، ضربه زدن
6/2    5/5    لگد زدن و گاز گرفتن
5/0    1/6    یقه چسبیدن و تلاش برای پرت کردن
2/3    5    ضربه زدن با جسم سخت
6/0    5/8    کتک زدن و لت و پار کردن
4/0    5/3    تهدید با تفنگ
6/1    8/2    تهدید با چاقو
1/0    7/0    استفاده از تفنگ
8/0    9/0    استفاده از چاقو

 
جدول ش 13: تعداد و درصد قربانیان تجاوز به عنف و تعرض جسمی بر اساس کیفیت آسیب‌دیدگی، نوع خدمات درمانیِ دریافتی به تفکیک جنس قربانیان
تعرض فیزیکی     تجاوز جنسی    مراقبت‌های درمانی
آسیب‌دیدگی
مرد    زن    مرد    زن   
2972    1862    62    734    حجم نمونه    قربانیان آسیب‌دیده
8/24    39    1/16    5/31    درصد   
736    722    ـــ    236    حجم نمونه    دریافت خدمات درمانی از سوی آسیب‌دیده
1/37    2/30    ـــ    6/35    درصد   
306    218    ـــ    84    حجم نمونه    انواع خدمات درمانی
7/85    1/76    ـــ    9/81    درصد    بیمارستان
1/42    8/52    ـــ    8/54        پزشک
6/10    6/9    ـــ    9/16        دندانپزشکی
5/23    5/17    ـــ    19        آمبولانس و دیگر خدمات پزشکی
8/12    2/9    ـــ    7/16        فیزیوتراپی
234    166    ـــ    68    حجم نمونه    انواع مراقبت بیمارستانی
7/66    4/61    ـــ    50    درصد    اورژانس
6/22    3/22    ـــ    8/36        معالجه سرپایی
3/10    1/15    ـــ    2/13        بستری شبانه

 
جدول ش 14: میانگین دریافت انواع خدمات درمانی از سوی قربانیان تجاوز جنسی و تعرض جسمی به تفکیک جنس
قربانیان تعرض جسمی (فیزیکی)    قربانیان تجاوز جنسی    نوع خدمات درمانی
مردان    زنان    زنان   
4/1    7/1    2/3    اطاق اورژانس
8/2    5    2/2    سرپایی
3/13    5/8    6/3    بستری شدن در بیمارستان
2/7    3/3    8/4    معاینه توسط پزشکان
7/5    8/3    5    معاینه توسط دندانپزشکان
1    11    2/1    آمبولانس / پیراپزشکی
8/10    5/18    13    مراجعه به فیزیوتراپی
جدول ش 15: تعداد آسیب‌دیدگان تجاوز جنسی و استفاده آنها از مراقبت‌های درمانی به تفکیک جنس
قربانیان تعرض جسمی     قربانیان تجاوز به عنف    آسیب‌دیدگان
مردان    زنان    زنان   
7883580    5931053    876064    قربانیان خشونت جنسی
1970895    2313111    275960    آسیب‌دیدگان خشونت جنسی
729231    693933    98242    دریافت مراقبت‌های درمانی توسط آسیب دیدگان خشونت جنسی

 
جدول ش16 : تعداد استفاده کنندگان خدمات درمانی از بین قربانیان تجاوز و تعرض فیزیکی به تفکیک جنس
قربانیان تعرض جسمی     قربانیان تجاوز به عنف    نوع مراقبت    نوع خدمات دریافتی
مردان    زنان    زنان       
627139    527389    80460    مراقبت‌های بیمارستانی    معالجعه پزشکی
306277    367784    53837    مراقبت پزشکی   
80215    69393    16603    مراقبت دندانپزشکی   
175015    124908    18666    مراقبت پیراپزشکی   
94800    62454    16406    فیزیوتراپی   
420183    321707    40230    مراقبت در بخش اورژانس    دریافت معالجات بیمارستانی
144242    116026    29609    مراقبت‌های سرپایی   
62714    79108    10621    مراقبت بستری در بیمارستان   
588256    546902    128736    ویزیت اورژانس    ویزیت و بستری شبانه
403878    580130    65140    ویزیت سرپایی   
834096    672418    144828    بستری در بیمارستان   
2205194    1213687    258418    ویزیت پزشکان   
457226    263694    83015    ویزیت دندانپزشکان   
175015    137399    22399    ویزیت پیراپزشکان   
1023840    1155399    213278    ویزیت فیزیوتراپیست‌ها   
جدول ش 17: درصد و تعداد قربانیان ارعاب[13] در طول زندگی و طی 12 ماه گذشته به تفکیک جنسیت
جمعیت کشور    حجم نمونه    قربانیان ارعاب
مردان    زنان    مردان    زنان    جنس   
97784000    100697000    8000    8000    تعداد   
2040460    8156460    2/2    1/8    مرعوبین در طول دوران زندگی
370990    1006970    4/0    1    مرعوبین 12 ماه اخیر
نتایج تحقیق
1)- خشونت علیه زنان باید به عنوان یک معضل مهم اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که بیش از نیمی از زنان جامعه آماری، در دوران کودکی یا بزرگسالی مورد تعرض جسمی قرار گرفته‌اند و حدوداً 20 درصد زنان دست کم یک بار تجاوز جنسی در طول زندگی خود را تجربه کرده‌اند، 2 درصد زنان نیز گفتند که طی 12 ماه منتهی به این پژوهش مورد تعرض، تجاوز به عنف یا هر دو بوده‌اند. برآوردها حاکی از آن است که سالانه 1/2 میلیون زن مورد تجاوز به عنف یا انواع تعرض جسمی قرار می‌گیرند. از آنجا که برخی قربانیان تجاوز جنسی یا تعرض جسمی سالانه چند بار مورد تجاوز قرار می‌گیرند، در ایالات متحده سالانه 876 هزار مورد تجاوز به عنف و 9/5 میلیون نفر مورد تعرض فیزیکی قرار می‌گیرند.
2)- تجاوز به عنف به عنوان جرمی تلقی شود که بیش از همه علیه کودکان اتفاق می افتد. از مجموع 18 درصد زنانی که تجاوز جنسی یا اقدام به تجاوز به عنف را در طول زندگی خود تجربه می‌کنند، 54 درصد پیش از سن 18 سالگی مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرند.
3)- باید تحقیقاتی انجام شود که نشان دهد، چرا میزان شیوع خشونت جنسی در میان زنانِ دارای پیشینه قومی و نژادی مختلف، متفاوت است.
4)- زنان بیش از مردان در معرض خطر خشونت همسران خود هستند.
5)- خشونت علیه زنان غالباً از طرف خشونت همسران (هم‌خانه) آنها است.
6)- جامعه بهداشتی و درمانی آمریکا باید آموزش‌های فراگیر دربارة نیازهای پزشکی و درمانی قربانیان جرائم خشونت علیه زنان، دریافت کند. همچنین ارعاب باید به عنوان یک معضل مهم اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.

 
فهرست منابع
 Population et SOCIETES, violence against women: the first french national survey, Maryse jaspard and the EMVEFF Team, 364, January 2001
 The intimate Enemy: Gender Violence and Reproductive Health.
? U.S. Department of Justice, National Institute of Justice centers for Disease control and Prevention; Prevalence, Incidence and consequences of violence Against women: Findings from the National violence Against women survey. By: patricia Tgaden and Nancy Thoennes, November 1998.
 
 
پی نوشتها:

 [1] - The intimate Enemy: Gender Violence and Reproductive Health
[2]- Sex-selective abortion
[3]- Genital mutilaion
[4] - Dating
[5] - courtship
[6] - The intimate Enemy: crener violence and Reproductive Health.
[7]- The first french national survey.
[8]- petting
[9]- Exhibitionism.
[10]- Findings from the National violence Against women survey.
11- برای آشنایی بیشتر با روش تحقیق این پژوهش، نک.
Findings from the National violence Against women survey, p.14.
[12] - Stalking
[13] - Stalking

تبلیغات