خشونت علیه زنان در فرانسه و آمریکا
آرشیو
چکیده
خشونت علیه زنان از جمله مسائل مهم اجتماعی در غرب است که از دهه 1990 در دستورکار سیاسی و اجتماعی کشورهای توسعه یافته قرار گرفته است. روند روزافزون اَشکال گوناگون خشونت و تبعیض علیه زنان و پیامدهای زیانبار آن برای کشورهای غربی سبب شده است، این کشورها به طور جدّی در مقام مقابله با این پدیده برآیند. وضع کنوانسیونهای بینالمللی و تدوین راهبردها و تصویب و اجرای قوانین داخلی، در جهت مقابله با روند فزاینده این پدیده ارزیابی میشود. در این مقاله گزارشی مختصر از آخرین پژوهشهای آماری منتشره درخصوص کم و کیف خشونت علیه زنان در دو کشور ایالات متحده آمریکا و فرانسه ارائه میگردد و معلوم میشود با وجود تمام مراقبتها و راهکارهای مقابله با خشونت علیه زنان آمارهای خشونت علیه زنان همچنان روند صعودی دارد.متن
اعمال خشونت علیه انسانها در تمام ادوار تاریخ با شدت و ضعف وجود داشته است. اما زنان و دختران در مقابل خشونت آسیب پذیرتر میباشند، زیرا آنان دارای روحی لطیف و از نظر جسمانی نسبت به مردان ضعیف هستند. اثرات مخرب این آسیبها بر زنان، از نظر روحی و روانی در خانواده و جامعه کاملاً محسوس میباشد. متأسفانه از قرن 19 به بعد که جو حاکم بر کشورها به سمت سکولاریستی و اومانیستی پیش رفت، آرام آرام خشونت علیه زنان بیشتر شد تا جایی که در کشورهای غربی به فکر مقابله با خشونت علیه زنان افتادند و مراکز متعددی برای حمایت از زنان آسیبدیده در غرب تشکیل دادند، اما طبق آمارهای که در این مقاله ارائه شده، معلوم میگردد که این مراکز از کارآیی لازم برخوردار نیستند؛ زیرا خشونتها از نظر کمیت و کیفیت رو به فزونی است. در این نوشتار دو پژوهش که یکی در کشور فرانسه و دیگری در کشور امریکا جهت بررسی خشونت علیه زنان انجام شده، ارائه میگردد.
در سال 1993 برای نخستین بار جامعه بینالمللی حقوق بشر رسماً خشونت علیه زنان حتی در زندگی خصوصی خانوادهها، را به عنوان یکی از موارد نقض بنیادین حقوق بشر به رسمیت شناخت. در طول سال 1993 در کنفرانس جهانی حقوق بشر در وین، حقوق زنان و دختران به عنوان جزء لاینفکِ حقوق بشر اعلام شد و خشونت جنسی و همه اشکال آزار و بهرهکشی جسمی، جنسی و روانی ناشی از تبعیض، تعصب فرهنگی و قاچاق بینالمللی زنان، مغایر با کرامت و حرمت انسان شناخته شد.[1]
اما با این وجود پژوهشهای انجام شده در دهه گذشته نشان میدهند که خشونت جنسی در غرب و در کشورهای در حال توسعه شایع است و عاملان و قربانیان آن را در میان همه طبقات، ملیتها و اقشار جامعه میتوان یافت.
خشونت علیه زنان اعم از جنسی و روانی یکی از مسائل حقوق بشر است. خشونت جنسی در خانوادهها، مدارس و همسایهها رخ میدهد؛ اگرچه ممکن است از چشم ما پنهان بماند. بنابراین میتواند خطرناک و زیانبار باشد. خشونت علیه زنان در طول دوران زندگی زنان به شش مرحله تقسیم میشود و در هر مرحله انواع خاص خشونت علیه زنان اِعمال میگردد:
الف)- مرحله پیش از زایمان: سقط جنین مبتنی بر انتخاب جنسیت[2] (چین، هند، جمهوری کره)؛ کتک زدن در خلال دوران بارداری (پیامدهای جسمی و روانی آن برای زن و جنین پس از تولد) و بارداری قهرآمیز و اجباری (مانند تجاوز جنسی جمعی علیه زنان در جنگ)؛
ب)- نوزادی: نوزادکُشی دختران؛ بدرفتاری عاطفی و جسمی؛ دستیابی تبعیضآمیز به غذا و مراقبتهای درمانی برای نوزادانِ دختر؛
ج)- دوران کودکی: ازدواج کودکان دختر؛ نقص عضوِ (معلولیت) مربوط به اندامهای تناسلی[3]؛ خشونت جنسی از سوی اعضاء خانواده و بیگانگان؛ دستیابی تبعیضآمیز به غذا و مراقبتهای درمانی و روسپیگری کودکان؛
د)- دوران نوجوانی: ازاله بکارت[4]؛ خشونتِ معاشقه[5] (اسیدپاشی در بنگلادش، تجاوز به عنف در ایالات متحده)؛ فحشای ناشی از الزامات اقتصادی (دانشآموزان دختر در آفریقا مجبور میشوند، برای پرداخت شهریه مدرسه، با ثروتمندان پیر طرح رفاقت و دوستی بریزند)؛ سوء استفاده جنسی در محل کار؛ تجاوز به عنف؛ آزار جنسی؛ روسپیگری اجباری و قاچاق زنان؛
ه)- دوران باروری: سوء استفاده از زنان و بدرفتاری با آنان از سوی همسران مرد و دوست پسرهای آنها؛ تجاوز به عنف در زناشویی؛ سوء استفاده از جهیزیه دختر (عادت ناپسند جهیزیه)؛ نزاعها و قتلهای مربوط به آن؛ قتل زنان توسط شریک زندگی آنها؛ خشونت روانی؛ خشونت جنسی در محل کار؛ آزار جنسی؛ تجاوز به عنف و سوء استفاده از زنان معلول؛
و)- مرحله پیری: بدرفتاری با بیوه زنان و سوء استفاده از آنها و خشونت علیه زنان بزرگسال. [6]
خشونت علیه زنان در فرانسه
برای بسیاری از مردم، خشونت یک تجربه روزمره است. این تجربه حاصل رابطة مبتنی بر قدرت یا سلطه است که غالباً در چارچوب زندگی شخصی یا خصوصی فرد رخ میدهد. غالباً واقعیتهای خشونت جنسی از سوی قربانیان کتمان یا انکار میشود. اما برای ارائه آماری درباره میزان وقوع سوء استفاده جنسی، این اعمال خشونت باید بیان شود و برای بیان آن ابتدا باید توصیف و نامگذاری شود. چنین کاری نیازمند یک متدولوژی مناسب است.
پژوهش ملی دربارة خشونت علیه زنان در فرانسه، نخستین پژوهش آماری است[7] که دربارة این موضوع در آن کشور انجام شد. برای فهم همه ابعاد این پدیده، در این پژوهش همة اشکال خشونت اعمال شده علیه زنان صرفنظر از هویت مرتکبین آن مورد بررسی قرار گرفته است. مصاحبه شوندگان در این پژوهش به پرسشهایی درباره خشونت لفظی، روانی، جسمی و جنسی در حوزههای عمومی، محل کار و نیز در روابط آنها با شریک (همسر)، خانواده و دوستان پاسخ دادهاند.
فضای زنستیزانة شهرهای بزرگ
در خیابانها، وسایل حمل و نقل عمومی و اماکن عمومی، ناسزاگویی و توهین شایعترین شکل رفتار پرخاشگرانه است. 13 درصد پاسخگویان معتقد بودند که در طول سال گذشته مورد خشونت لفظی قرار گرفتهاند. در 25درصد موارد، زنان آشنایی شخصی با مرتکبین خشونت داشتهاند. 75درصد کسانی که مرتکب خشونت لفظی علیه زنان شدند مرد بودند. پرخاشگری و بدرفتاری لفظی علیه زنان در شهرهای بزرگ به ویژه پاریس شایعتر است، دلیل این امر شاید استفاده گستردهتر ساکنین شهرهای بزرگ از وسایل نقلیه عمومی و اماکن عمومی است.
تعرض جسمی از قبیل لخت کردن، کتک زدن و اقدام به قتل که رقم آن 2 درصد است، بیشتر از سوی زنان جوانی گزارش میشود که در شرایط انزوای اجتماعی زندگی میکنند (زنانی که بیکار هستند، یا زنانی که تنها زندگی میکنند). بیشترِ متعرضین مردان هستند. (بیش از 80 درصد)
5درصد زنان جوان صرفنظر از موقعیت اجتماعیشان، مورد تعقیبِ جنسیِ معنادار قرار میگیرند و 3 درصد آنها نیز مورد آزار و اذیت تننماها (جلوهفروشان) واقع میشوند. 2درصد زنان گفتهاند که مورد سوء استفاده جنسی در اماکن عمومی شامل اغفال جنسی و لاس زدن «نوازش جنسی»[8] واقع شدهاند. تجاوز جنسی، اقدام به تجاوز به عنف و تجاوز به عنف بسیار کمتر است. شاخص جهانی آزار جنسی همه نوع سوء استفاده جنسی را در بر میگیرد. این شاخص، فضای زنستیزانه رایج در بسیاری اماکن عمومی به ویژه در پاریس را نشان میدهد (15درصد)، 8 درصد از پاسخگویان که غالباً زنان جوان هستند (به این معنی که 22 درصد آنها زنان 20 تا 24 سال میباشند،) مورد این نوع آزار قرار گرفتهاند.
خشونت علیه زنان در محل کار
در عرصه کار و فعالیت زنان، دو پدیده متمایز رایج است، نوع اول کارگران حقوق بگیر را شامل میشود و احتمالاً با اَشکال خاص مدیریت پرسنل در یک محیط رقابتی ارتباط دارند و نوع دوم به عوامل جنسیتی بستگی دارد. اهانت و تهدیدهای لفظی که از سوی 8درصد زنان در فرانسه گزارش شده است، معمولاً از سوی مشتریان و استفاده کنندگان از خدمات شهری که غالباً مردان هستند، اعمال میشود. این اهانتها، تنها شکلِ تحقیرِ شناخته شده در محیط کار نیست. در این رابطه شاخص فشار روانی تدوین شده است، پاسخهای مثبت، حداقل شامل یکی از سه وضعیت ذیل میشود:
الف)ـ سپردن کارها و مشاغلی که هیچکس حاضر به انجام آنها نیست یا اختصاص ساعات کاری به زنان که هیچ کس خواهان آنها نیست. ب)ـ از کارگران زن غیرمنصفانه انتقاد متناوب میشود. ج)- زنان مورد بیاعتنایی قرار میگیرند. 17درصد زنان اظهار داشتند که دستکم یکبار در طول سال، فشار روانی در محل کار را تجربه کردهاند؛ بیشترین میزان این شاخص متعلق به دختران دبیرستانی است که شامل 29درصد میشود و کمترین آن متعلق به زنان بالای 45 سال که 20درصد است، میشود. با ملاحظه تأکید اخیر بر آزار و اذیت روانی، شاخص دوم اندازهگیری میشود و بدینترتیب نقد و پرخاشهای موضعی و تصادفی را از پرخاشگریهای روزمره و دائمی (که میزان آن 4 درصد است) متمایز میسازد. خشونت جسمی از یک طرف، به ندرت در محل کار اتفاق میافتد (6 درصد) و از سوی دیگر شکل دیگر خشونت شامل ویران کردن محصول کار یا ابزار کار زنان از سوی همکاران آنها (اعم از زن یا مرد) شایعتر است (2 درصد).
در رابطه با تجاوز جنسی از سال 1992، در قوانین جزایی و قانون کار مفادی راجع به آزار جنسی گنجانده شده است، براساس این قوانین سوء استفاده از موقعیت شغلی در جهت بهرهبرداریهای جنسی از طریق زور، تهدید یا اعمال سایر محدودیتها ممنوع است و مرتکبین مجازات خواهند شد. اما به دنبال رویکرد عام مقوله آزار جنسی، تعریف آزار جنسی گسترش یافته و الزام شخص برای نگاه کردن به تصاویر مستهجن را نیز شامل میشود، بدین ترتیب مقامات عالی، همکاران، زیردستان، مشتریان و سایر افرادی که لزوماً صاحب موقعیت شغلی نیستند، نیز ممکن است مرتکب آزار جنسی شوند.
حدود 2درصد زنان در طول یک سال منتهی به آغاز این پژوهش، از پیشنهادات اغواگرانه و جنسی و نیز نوازش جنسی در محل کار رنج میبرند، که در 5/1 موارد، فرد مهاجم، همکار (یا دستیار ارشد) آنها بوده است.
خشونت علیه زنان در خانه
اکثر خشونتها علیه زنان غالباً در خلوت خانه، رخ میدهد. خشونت لفظی از قبیل توهین، تهدید و ارعاب، باجگیری احساسی (سوء استفاده از احساسات بچهها، به این صورت که بر سر بچهها فریاد میکشند و آنها را تهدید به خودکشی میکنند.) فشار روانی شامل اقدام به کنترل اَعمال و رفتارِ طرف مقابل (پافشاری بر لزوم آگاهی از اینکه زن کجا و با چه کسی بوده است)؛ ممانعت از ملاقات زن با دیگران (جلوگیری از ملاقات و گفتگو با دوستان یا اعضاء خانواده)؛ تحمیل نظرات (در مورد انتخاب نحوة لباس پوشیدن و سبک آرایش موها، یا سبک رفتار در ملأ عام) و برخورد نامناسب و نگرشهای مشکوک با زنان و تحقیر آنها. شاخص آزار روانی به وضعیتهایی مربوط میشود که وقایع فوق بیش از سه بار در مورد یک زن تکرار شود. سرانجام، تعرضهای جسمی، به جز اقدام به قتل، کتک زدن و سایر اعمال وحشیانه؛ حبس کردن زنان و بیرون کردن آنان از خانه را نیز شامل میشود. تعریف تعرض جنسی محدود به اعمال جنسی قهرآمیز و تجاوز به عنف است.
یافتههای مربوط به خشونت خانگی، درباره زنانی است که مراوده و رابطهای نزدیک با یک یار و شریک (همسر) طی سال گذشته داشتهاند. در این مورد فشار روانی نقش مهمی ایفا میکند. اما تکرار و تناوب سوء استفاده جنسی در پاسخهای پاسخگویان مشهود بود (1درصد). برای 3/2 زنانی که از سوی همسر سابق خویش به مقاربت جنسی یا اعمال جنسی ناخواسته وادار شده بودند؛ این پژوهش، نخستین فرصت بود، که این رویدادها را بیان کنند. زنانی که اکنون دیگر از همسرانشان طلاق گرفتهاند و همراه با بچه یا به تنهایی زندگی میکنند، سه تا چهار برابر بیش از دیگران از خشونت داخلی به ویژه آزار روانی شکایت داشتهاند. (27درصد در مقابل 7درصد)
میزان وقوع اهانتها، باجگیریهای عاطفی یا تهدیدها براساس موقعیت اجتماعی افراد فرق میکند: زنانِ برخاسته از طبقات فقیرتر بیش از دیگران از اهانتها و سرزنشها شکایت داشتهاند، در حالی که تهدید و باجگیری احساسی در سطوح بالاتر جامعه اتفاق میافتد.
با ملاحظه همه اشکال خشونتِ خانگی، موارد بدرفتاری و خشونت علیه زنان جوانتر (بین20 تا 24 سال) بسیار بیش از مسنترها است؛ این شاخص در میان زنان بیکار نیز شایعتر از شاغلین است. خشونت جسمی در همه سطوح اجتماعی روی میدهد، اما در میان زنان بالای 25 سال، میزان وقوع سوء رفتار جسمی (آزار جسمی) در میان کارگران سطوح بالاتر بیشتر است، 4 درصدِ کارگران سطوح عالی دستکم یکبار مورد خشونت جسمی واقع شدهاند و در میان کارگران سطوح میانی و سطوح پایین این میزان تنها 2درصد است. دانشجویان و زنان واجد تحصیلات بالا بسیار بیش از دیگران گهگاه از فشار روانی که به صورت اتفاقی و پراکنده روی میدهد، رنج میبرند.
شاخص جهانی خشونت داخلی (خانگی) اکثراً از سوی مددکاران اجتماعی که به قربانیان خشونت کمک میکنند؛ مطرح میشود که خشونت لفظی و روانی نیز دقیقاًٍ به اندازه خشونت و بدرفتاری جسمی، ویرانگر است. از هر 10 نفر زن که با رفیق خود زندگی میکنند، یک نفر در این وضع به سر میبرند و 3/1کسانی که اخیراً از رفیق خود جدا شدهاند، نیز این وضع را تجربه کرده بودند. رویهم رفته، خشونت داخلی فراگیر است و 9درصد زنان اعم از کسانی که بیرون از خانه به کار اشتغال دارند و آنها که خانهدار هستند، از این امر رنج میبرند. برعکس، زنان بیکار و دانشآموزان ـ که جوانتر هستند و غالباً در شرایط بیثباتتر یا مخاطرهآمیزتر به لحاظ اقتصادی زندگی میکنند، بسیار بیشاز دیگران از خشونت در روابط با شریک و رفیق خود شکایت دارند که به ترتیب شامل 14 درصد و 12 درصد میباشد.
این پژوهش نشان میدهد، در سال 2000 حدود 50 هزار زن بین20 تا 59 ساله مورد تجاوز به عنف قرار گرفتهاند. شاخص جهانی حملات جنسی براساس محاسبة موارد تجاوز جنسی طی 12 ماه گذشته، نشان میدهد که 2/1 درصد پاسخگویان مورد حمله جنسی قرار گرفته و اقدام به تجاوز به عنف را تحمل کرده یا مورد تجاوز به عنف قرار گرفتهاند و 3 درصد از پاسخگویان واقعاً مورد تجاوز به عنف قرار گرفته بودند.
اگر این شاخص را برای 9/15 میلیون زن بین20 تا 59 سال که در مرکز فرانسه زندگی میکنند، حساب شود، معلوم میگردد که 48000 زن در سنین فوق طی سال 2000 مورد تجاوز به عنف قرار گرفتهاند. مقایسه بین این ارزیابی و آمار پلیس دولتی نشان میدهد که در سال 1993 تعداد 7828 نفر مورد تجاوز به عنف، قرار گرفتهاند که از میان آنها 3350 نفر بالاتر از 18 سال سن دارند و حال آنکه تنها 5درصد از موارد تجاوز به عنف علیه زنان، به پلیس گزارش شده است.
یافتههای اولیة نخستین پژوهش دربارة خشونت علیه زنان در فرانسه نشان میدهد که زنان بیش از همه در زندگی خصوصی خود متحمل خشونت روانی، جسمی و جنسی میشوند. زنان غالباً از سوی شریک زندگیشان مورد ضرب و شتم واقع میشوند و سایر خشونتهای جسمی نیز در مورد آنها اعمال میشود؛ اما از آنجا که آزار روانی شایعترین شکل خشونت داخلی (خانگی) است، اصطلاح «زنان درب و داغون» که همواره مورد استفاده قرار میگیرد، این پدیده را به درستی توصیف نمیکند.
یکی از مهمترین یافتههای این پژوهش گسترة کتمان حقایق از سوی زنان قربانی خشونت است. در واقع، این پژوهش به آشکار شدن برخی زوایای پنهان خشونت علیه زنان کمک کرده است.
جدول ش1: درصد خشونت علیه زنان دراماکن عمومی برحسب گروههای سنی در سال 1998.
جمع کل 59-45 44-35 34-25 24-20 انواع خشونت
6970 2197 2122 1934 717 نمونه آماری
2/13 6/8 7/11 2/15 9/24 توهینها و تهدیدهای لفظی
7/1 7/1 2/1 6/1 8/2 تعرض جسمی
2/5 8/2 4 8/5 4/12 مورد تعقیب واقع شدن
9/2 2/1 7/1 3/3 9/8 تننمایی[9]
9/1 5/0 9/0 6/2 5/6 پیشنهادات اغواگرانه جنسی و یورشهای جنسی
3/8 9/3 9/5 9/9 9/21 شاخص جهانی آزار جنسی
جدول ش2: درصد خشونت علیه زنان در محل کار برحسب گروههای سنی در سال 1998.
جمع کل 59-45 44-35 34-25 24-20 انواع خشونت
4748 1408 1596 1409 335 نمونه آماری
5/8 2/6 8/8 1/10 7/11 توهینها و تهدیدهای لفظی
7/16 7/15 2/15 6/18 2/20 فشار روانی
9/3 1/3 6/3 7/4 2/5 آزار روانی
2/2 3/1 3/2 8/2 6/3 تخریب ابزار کار و محصول کار زنان
6/0 5/0 6/0 6/0 6/0 تعرض جسمی
9/1 7/0 9/1 8/2 3/4 آزار جنسی
جدول ش3: درصد خشونت خانگی علیه زنان برحسب گروههای سنی در سال 1998.
جمع کل 59-45 44-35 34-25 24-20 انواع خشونت
5908 1865 1872 1707 464 نمونه آماری
3 /4 9/3 3/4 1 /4 1/6 اهانتها و تهدیدهای لفظی
8/1 6/1 3/2 4/1 7/2 باجگیری عاطفی
37 6/32 4/35 1/40 2/51 فشار روانی
7/7 5/6 5/7 3/8 1/12 آزار روانی
5/2 2/2 5/2 5/2 9/3 تعرض جسمی
9/0 6/0 0/1 9/0 2/1 تجاوز به عنف و سایر رفتار جنسی اجباری
10 8 10 11 3/15 شاخص جهانی خشونت داخلی (خانگی)
جدول ش4: درصد خشونت خانگی علیه زنان برحسب استمرار و عدم استمرار همسری (شراکت جنسی) در سال 1998
جمع کل زندگی بدون
شریک جنسی زندگی با
شریک جنسی مصادیق خشونت انواع خشونت
5908 115 5793 نمونه آماری عاطفی
3/4 8/14 4 اهانتهای لفظی و تهدیدها
8/1 1/8 6/1 تکرار اهانتها و تهدیدها
8/1 2/8 7/1 باجگیری عاطفی
0/37 4/59 5/36 فشار روانی روانی
2/24 4/52 5/23 تکرار فشار روانی
7/7 3/27 3/7 فشار روانی همراه با آزار روانی
5/2 2/10 3/2 تعرض جسمی جسمی
4/1 9/6 3/1 تعرض جسمی همراه با تکرار
9/0 8/1 8/0 تجاوز به عنف و سایر رفتارهای جنسی قهرآمیز جنسی
10 7/30 5/9 شاخص جهانی خشونت داخلی (خانگی)
خشونت علیه زنان در آمریکا
گسترش و دامنه شیوع خشونت علیه زنان
نخستین[10] بار در اوایل دهه 1970 خشونت علیه زنان به عنوان یک معضل اجتماعی در ایالات متحده مطرح شد. علت اصلی این امر ظهور مجدّد جنبش زنان بود. شمار زیادی از پژوهشگران حوزههای مختلف علمی نظیر فلسفه، علوم اجتماعی، ادبیات و حقوق، خشونت علیه زنان را در چارچوب ایدئولوژی فمینیستی بررسی کردهاند. علیرغم تحقیقات فراوان دربارة این موضوع، به ویژه در حوزههای مربوط به تجاوز به عنف و خشونتِ خانگی، هنوز خلأهای فراوانی به چشم میخورد.
تاکنون دادههای تجربی در این رابطه بین گونههای خاص خشونت علیه زنان، مانند قربانی شدن دختران خردسال و متعاقباً تجاوز علیه زنان بزرگسال، ناچیز بوده است. اطلاعات مستند دربارة خشونت علیه زنانِ اقلیتهای قومی و مذهبی و دادههای مستند راجع به پیامدهای خشونت علیه زنان، از جمله آسیبهای جسمی و روانی و استفاده از خدمات درمانی نیز محدود و اندک هستند. به منظور تقویت و بررسی مسأله خشونت علیه زنان، مؤسسه ملی دادگستری و مراکز پیشگیری و کنترل بیماریها در سال 1998مشترکاً یک پژوهش ملی دربارة خشونت علیه زنان انجام دادند. در این طرح که از طریق تلفن انجام شده، از پاسخ دهندگان خواسته میشد به سؤالات ذیل پاسخ دهند:
- تجربه حمله فیزیکی در دوران کودکی از سوی بزرگسالان؛
- تجربه حمله فیزیکی در دوران بزرگسالی؛
- تجربه تجاوز به عنف و اجبار به ارتکاب اعمال جنسی و ارعاب.
از پاسخگویانی که در مرحله اول فاش میکردند که قربانی تجاوز جسمی یا جنسی بودهاند، پرسشهای دقیقتری دربارة ویژگیها و پیامدهای تجاوز به عمل میآمد.
در این پژوهش 8000 هزار زن و 8000 هزار مرد مورد پرسش قرار گرفتهاند.[11] در این بررسی دادههای تجربی دربارة درصد شیوع تجاوز به عنف، تعرض فیزیکی، ارعاب، میزان شیوع آسیبهای جسمی و روانی در میان قربانیان و استفاده قربانیان این نوع اعمال از خدمات بهداشتی و درمانی بیان شده است. نتایج تحلیلِ یافتههای اصلی این پژوهش به قرار ذیل است:
الف)- تعرض فیزیکی
با استفاده از تعریف تعرض فیزیکی که طیف وسیعی از رفتارهای خشونتآمیز، اعم از سیلی زدن و لطمه زدن، تا استفاده از سلاح گرم را شامل میشود. پژوهشگران دریافتند که تعرض فیزیکی در میان زنان آمریکایی بسیار شایع است؛ 52 درصد پاسخگویانِ زن اظهار داشتند که در دوران کودکی یا بزرگسالی مورد تعرض فیزیکی قرار گرفتهاند؛ 9/1 درصد گفتند که طی 12 ماه گذشته (منتهی به این پژوهش) مورد تعرض قرار گرفتهاند. بر اساس این برآوردها، تقریباً سالانه 9/1 میلیون زن آمریکایی مورد تعرض فیزیکی قرار میگیرند.
بر اساس برآوردهای این پژوهش، زنان قربانی تعرض فیزیکی به طور میانگین سالانه 1/3 بار مورد تعرض قرار میگیرند. بر این اساس، شمار زنان مورد تعرض فیزیکی به تفکیک موارد تعرض، به 9/5 میلیون مورد بالغ میشود.
ب)- تجاوز به عنف
اگر تجاوز به عنف را به گونهای تعریف کنیم که همه انواع مقاربت جنسی را شامل شود، بر اساس دادههای پژوهش حاضر، تجاوز به عنف، جرمی است که پیش از بقیه خشونتها علیه دختران و زنان جوانان اِعمال میشود، 18 درصد زنان گفتهاند که در طول زندگی خود یک تجاوز جنسی کامل یا اقدام به تجاوز را تجربه کردهاند و 30 درصد گفتند که در طول 12 ماه گذشته یک تجاوز جنسی کامل یا اقدام به تجاوز را تجربه کردهاند. از مجموع زنانی که اذعان داشتند در طول زندگی خود مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند، 22 درصد آنها کمتر از 12 سال و 32 درصد آنها بین 12 تا 17 سال سن داشتند. با توجه به این یافتهها راهبردهای پژوهشی باید بر تجاوز به عنف علیه کودکان و نوجوانان متمرکز بشود.
ج)- تجاوز جنسی
زنان بسیار بیش از مردان از سوی شریک زندگی خود مورد تجاوز قرار میگیرند، 25 درصد زنان و 8 درصد از مردان اظهار داشتند که در طول زندگی خود از سوی همسر فعلی یا همسر سابق، دوست دختر یا دوست پسر، یا هم خانة خود مورد تعرض فیزیکی قرار گرفتهاند؛ 9/1درصد زنان مورد بررسی و نیز 9 درصد مردانِ مورد بررسی گفتند که در طول 12 ماه گذشته مورد تعرض فیزیکی قرار گرفتند. بر اساس برآوردهای فوق، سالانه حدود 5/1 میلیون زن و 834700 مرد در ایالات متحده، از سوی شریک زندگی خود مورد تعرض فیزیکی یا تجاوز جنسی قرار میگیرند. 18 درصد زنانی که پیش از سن 18 سالگی مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند اظهار داشتند که پس از 18 سالگی نیز مورد تجاوز قرار گرفتهاند. در حالی که این رقم در مورد زنانی که بیش از 18 سالگی مورد تجاوز قرار نگرفته بودند، 9 درصد است.
یافتههای این پژوهش نشان میدهند که از هر 6 زن در ایالات متحده 1 نفر و از هر 33 مرد یک نفر، یک تجاوز جنسی کامل یا اقدام به تجاوز جنسی را در کودکی یا بزرگسالی تجربه کردهاند؛ مشخصاً 18 درصد زنان و 3 درصد مردان گفتند که در طول زندگی خود یک تجاوز جنسی را تجربه کردهاند. این یافتهها مشابه یافتههای مرکز پژوهش زندگی اجتماعی و بهداشت اجتماعی است که بر اساس آن 22 درصد زنان و 2 درصد مردان در طول زندگی خود به زور وادار به انجام عمل جنسی شده بودند.
همچنین بر اساس این تحقیقات، 3 درصد زنان و 1 درصد مردان در 12 ماه گذشته یک تجاوز جنسی کامل یا اقدام به تجاوز جنسی را تجربه کردهاند. بر اساس این برآوردها، در ایالات متحده سالانه 100/302 زن و 700/92 مرد، مورد تجاوز به عنف قرار میگیرند.
از آنجا که برخی قربانیانِ تجاوز جنسی، در طول 12 ماه منتهی به این پژوهش، بیش از یک بار مورد تجاوز قرار گرفتهاند. درصد شیوع تجاوز به عنف (یعنی شمار قربانیان تجاوز به تفکیک تعداد تجاوز جنسی) از شمار قربانیان تجاوز فراتر میرود. بر این اساس، هر زن به طور متوسط 9/2 بار در طول 12 ماه گذشته مورد تجاوز قرار گرفته است. این رقم برای مردان، 3/1 است. براساس برآوردهای این پژوهش، در طول 12 ماه منتهی به این پژوهش، حدود 100/876 مورد تجاوز به عنف علیه زنان و 300/111 مورد تجاوز به عنف علیه مردان در ایالات متحده صورت گرفته است.
خشونت از طرف یار صمیمی (همسر، دوست پسر، دوست صمیمی، هم خانه)، شایعترین شکلِ خشونت علیه زنان است: 76 درصد زنانی که از سن 18 سالگی مورد تعرض فیزیکی یا تجاوز جنسی قرار گرفتهاند، از سوی همسر فعلی یا سابق خود، هم خانه خود یا دوست پسرِ خود مورد تعرض قرار میگیرند، این رقم در مورد مردان 18 درصد است.
د)- آسیب دیدگی زنان
احتمال آسیبدیدگی در خلال تعرض جسمی و جنسی در میان زنان بسیار بیش از مردان است.32 درصد زنان و 16 درصد مردانی که از سن 18 سالگی به بعد مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بودند در آخرین تجربه تجاوز جنسی خود دچار آسیبدیدگی شدهاند؛ 39 درصد زنان و 25 درصد مردانی که از سن 18 سالگی مورد تعرض فیزیکی قرار گرفتهاند، دچار آسیبدیدگی شدهاند. حدود 3/1 زنانی که در خلال تجاوز جنسی یا تعرض فیزیکی آسیب دیدهاند، نیازمند مراقبتهای پزشکی بودند.
ه)- ترس و ارعاب
اگر ارعاب[12] به معنی احساسِ ترسِ شدید تعریف شود؛ بر اساس نتایج این پژوهش 8 درصد زنان و 2 درصد مردانِ مورد بررسی اظهار داشتند که در طول زندگی خود مورد ارعاب قرار گرفتهاند، 1 درصد زنان و 4 درصد مردان گفتند که طی 12 ماه گذشته مورد ارعاب قرار گرفتهاند. بر اساس این برآوردها، سالانه حدود 1 میلیون زن و 371 هزار مرد در ایالات متحده مورد ارعاب قرار میگیرند.
نتایج این پژوهش بر این نکته تأکید میکند که زنان در ایالات متحده بیش از همه مورد تجاوز نزدیکان، خویشاوندان، دوستان و همسایگان خود قرار میگیرند. 76 درصد زنان از سن 18 سالگی مورد تعرض جسمی یا تجاوز جنسی از سوی همسر یا دوست پسر در خانه قرار گرفتهاند؛ 17 درصد از سوی یک فرد آشنا مانند دوست، همسایـه یـا همکار مـورد تعرض قـرار گرفتهانـد و 9 درصد نیـز قربانیِ تجاوزِ سـایر خویشاوندان (به جز همسر) بودهاند. 93 درصد زنان بالای 18 سال و 86 درصد مردان بالای 18 سال، از سوی مردان مورد تعرض فیزیکی یا تجاوز جنسی قرار گرفتهاند.
جدول ش 5: درصد قربانیان تعرض جسمی و تجاوز به عنف در طول زندگی بر حسب جنس
شمار افراد در جمعیت آمریکا درصد نوع تعرض ردیف
مردان زنان مردان زنان
92748000 100697000 8000 8000 حجم نمونه
2782440 17722672 3 6/17 کل موارد تجاوز به عنف 1
1947708 14903156 1/2 8/14 تجاوز به عنف کامل 2
834732 2819516 9/0 8/2 صرفاً اقدام به تجاوز جنسی 3
61584672 52261743 4/66 9/51 یورش (تعرض) جسمی 4
20775552 14097580 4/22 -/14 پرتاب شیء 5
40345380 30813282 5/43 6/30 هل دادن، چنگ زدن و به گوشهای پرت کردن 6
16601892 19132430 9/17 19 کشیدن مو 7
49.805.676 43299710 7/53 43 سیلی زدن، ضربه زدن 8
14097696 8962033 2/15 9/8 لگد زدن و گاز گرفتن 9
3617172 7753669 9/3 7/7 یقه چسبیدن و تلاش برای پرت کردن 10
32183556 21347764 7/34 2/21 ضربه زدن با جسم خارجی 11
14375940 14198277 5/15 1/14 کتک زدن و لَتوپار کردن 12
12149988 6243214 1/13 2/6 تهدید با تفنگ 13
14932428 5840426 1/16 8/5 تهدید با چاقو 14
4730148 2618122 1/5 6/2 استفاده از تفنگ 15
8903808 3524395 6/9 5/3 استفاده از چاقو 16
61955664 55383350 8/66 55 تجاوز به عنف یا تعرض جسمی 17
جدول ش 6: تعداد و درصد قربانیان تجاوز جنسی و تعرض فیزیکی بر حسب جنسیت در افراد بالای 18 سال
تعداد جمعیت زنان و مردان بالاترا ز 18 سال مردان زنان نوع خشونت
مردان زنان
92748000 100697000 8000 8000 حجم نمونه
92748 302091 1/0 3/0 تجاوز به عنف
3153432 1913243 4/3 9/1 تعرض فیزیکی
3246180 2114637 5/3 1/2 تجاوز به عنف و یا تعرض فیزیکی
جدول ش 7: تعداد و میانگین (سرانه) قربانیان تجاوز جنسی و تعرض فیزیکی بر حسب جنس در 12 ماه گذشته
مجموع موارد تجاوز یا تعرض فیزیکی میانگین سرانه تجاوز یا تعرض فیزیکی به ازاء هر فرد شمار قربانیان نوع خشونت
876064 9/2 302091 تجاوز زنان
5931053 1/3 1913243 تعرض فیزیکی
111298 2/1 92748 تجاوز مردان
7883580 5/2 3153432 تعرض فیزیکی
جدول ش 8: درصد زنان قربانی تجاوز جنسی و تعرض فیزیکی در طول زندگی بر حسب نژاد و قومیت
نژادهایدورگه سرخپوستان آمریکاییهای آسیایی تبار آمریکائیان سیاهپوست نژاد سفید کل زنان
397 88 133 780 6452 7850 حجم نمونه
4/24 1/34 8/6 8/18 7/17 2/18 تجاوز به عنف
7/57 4/61 6/49 1/52 3/51 8/51 تعرض فیزیکی
2/61 8/64 9/51 1/55 5/54 55 تجاوز به عنف یا تعرض فیزیکی
جدول ش 9: درصد زنان اسپانیایی و غیراسپانیایی تبار در قربانی تجاوز جنسی و تعرض جسمی در طول زندگی
غیر اسپانیایی تبارها اسپانیایی تبارها 7945 حجم نمونه
نوع خشونت
7317 628
4/18 6/14 1/18 تجاوز به عنف
8/51 2/53 9/51 تعرض جسمی
1/55 9/54 1/55 تجاوز به عنف و یا تعرض جسمی
جدول ش10: درصد و تعداد زنان قربانی تعرض جسمی و جنسی توسط شریک جنسی در طول زندگی
تعداد زنان و مردان بالای 18 سال در آمریکا درصد در طول زندگی
مردان زنان مردان زنان
92748000 100697000 8000 نفر 8000 نفر نوع خشونت
278244 7753669 3/0 7/7 تجاوز به عنف
6863352 22254037 4/7 1/22 تعرض جسمی
7048848 24972856 6/7 8/24 تجاوز جنسی یا تعرض جسمی
جدول ش11: درصد و تعداد زنان قربانی تعرض جسمی و جنسی توسط شریک جنسی در طول 12 ماه گذشته
جمعیت زنان و مردان بالای 18 سال در آمریکا درصد نوع خشونت
حجم نمونه
مردان زنان مردان زنان
92748000 100697000 8000 نفر 8000 نفر
ـــ 201394 ـــ 2/0 تجاوز به عنف
834732 1309061 9/0 3/1 تعرض جسمی
834732 1510455 9/0 5/1 تجاوز به عنف و یا تعرض جسمی
جدول ش 12- درصد قربانیان تجاوز جنسی و تعرض جسمی از سوی همسر یا دوست صمیمی در طول زندگی بر حسب جنس
مردان زنان حجم نمونه
نوع خشونت
8000 8000
4/7 1/22 تعرض جسمی از سوی شریک جنسی یا همسر صرفنظر از نوع آن
4/4 1/8 پرتاب شئ خارجی
4/5 1/18 هل دادن، چنگ زدن و به گوشهای پرت کردن
3/2 1/9 کشیدن موها
5/5 16 سیلی زدن، ضربه زدن
6/2 5/5 لگد زدن و گاز گرفتن
5/0 1/6 یقه چسبیدن و تلاش برای پرت کردن
2/3 5 ضربه زدن با جسم سخت
6/0 5/8 کتک زدن و لت و پار کردن
4/0 5/3 تهدید با تفنگ
6/1 8/2 تهدید با چاقو
1/0 7/0 استفاده از تفنگ
8/0 9/0 استفاده از چاقو
جدول ش 13: تعداد و درصد قربانیان تجاوز به عنف و تعرض جسمی بر اساس کیفیت آسیبدیدگی، نوع خدمات درمانیِ دریافتی به تفکیک جنس قربانیان
تعرض فیزیکی تجاوز جنسی مراقبتهای درمانی
آسیبدیدگی
مرد زن مرد زن
2972 1862 62 734 حجم نمونه قربانیان آسیبدیده
8/24 39 1/16 5/31 درصد
736 722 ـــ 236 حجم نمونه دریافت خدمات درمانی از سوی آسیبدیده
1/37 2/30 ـــ 6/35 درصد
306 218 ـــ 84 حجم نمونه انواع خدمات درمانی
7/85 1/76 ـــ 9/81 درصد بیمارستان
1/42 8/52 ـــ 8/54 پزشک
6/10 6/9 ـــ 9/16 دندانپزشکی
5/23 5/17 ـــ 19 آمبولانس و دیگر خدمات پزشکی
8/12 2/9 ـــ 7/16 فیزیوتراپی
234 166 ـــ 68 حجم نمونه انواع مراقبت بیمارستانی
7/66 4/61 ـــ 50 درصد اورژانس
6/22 3/22 ـــ 8/36 معالجه سرپایی
3/10 1/15 ـــ 2/13 بستری شبانه
جدول ش 14: میانگین دریافت انواع خدمات درمانی از سوی قربانیان تجاوز جنسی و تعرض جسمی به تفکیک جنس
قربانیان تعرض جسمی (فیزیکی) قربانیان تجاوز جنسی نوع خدمات درمانی
مردان زنان زنان
4/1 7/1 2/3 اطاق اورژانس
8/2 5 2/2 سرپایی
3/13 5/8 6/3 بستری شدن در بیمارستان
2/7 3/3 8/4 معاینه توسط پزشکان
7/5 8/3 5 معاینه توسط دندانپزشکان
1 11 2/1 آمبولانس / پیراپزشکی
8/10 5/18 13 مراجعه به فیزیوتراپی
جدول ش 15: تعداد آسیبدیدگان تجاوز جنسی و استفاده آنها از مراقبتهای درمانی به تفکیک جنس
قربانیان تعرض جسمی قربانیان تجاوز به عنف آسیبدیدگان
مردان زنان زنان
7883580 5931053 876064 قربانیان خشونت جنسی
1970895 2313111 275960 آسیبدیدگان خشونت جنسی
729231 693933 98242 دریافت مراقبتهای درمانی توسط آسیب دیدگان خشونت جنسی
جدول ش16 : تعداد استفاده کنندگان خدمات درمانی از بین قربانیان تجاوز و تعرض فیزیکی به تفکیک جنس
قربانیان تعرض جسمی قربانیان تجاوز به عنف نوع مراقبت نوع خدمات دریافتی
مردان زنان زنان
627139 527389 80460 مراقبتهای بیمارستانی معالجعه پزشکی
306277 367784 53837 مراقبت پزشکی
80215 69393 16603 مراقبت دندانپزشکی
175015 124908 18666 مراقبت پیراپزشکی
94800 62454 16406 فیزیوتراپی
420183 321707 40230 مراقبت در بخش اورژانس دریافت معالجات بیمارستانی
144242 116026 29609 مراقبتهای سرپایی
62714 79108 10621 مراقبت بستری در بیمارستان
588256 546902 128736 ویزیت اورژانس ویزیت و بستری شبانه
403878 580130 65140 ویزیت سرپایی
834096 672418 144828 بستری در بیمارستان
2205194 1213687 258418 ویزیت پزشکان
457226 263694 83015 ویزیت دندانپزشکان
175015 137399 22399 ویزیت پیراپزشکان
1023840 1155399 213278 ویزیت فیزیوتراپیستها
جدول ش 17: درصد و تعداد قربانیان ارعاب[13] در طول زندگی و طی 12 ماه گذشته به تفکیک جنسیت
جمعیت کشور حجم نمونه قربانیان ارعاب
مردان زنان مردان زنان جنس
97784000 100697000 8000 8000 تعداد
2040460 8156460 2/2 1/8 مرعوبین در طول دوران زندگی
370990 1006970 4/0 1 مرعوبین 12 ماه اخیر
نتایج تحقیق
1)- خشونت علیه زنان باید به عنوان یک معضل مهم اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. یافتههای پژوهش نشان میدهند که بیش از نیمی از زنان جامعه آماری، در دوران کودکی یا بزرگسالی مورد تعرض جسمی قرار گرفتهاند و حدوداً 20 درصد زنان دست کم یک بار تجاوز جنسی در طول زندگی خود را تجربه کردهاند، 2 درصد زنان نیز گفتند که طی 12 ماه منتهی به این پژوهش مورد تعرض، تجاوز به عنف یا هر دو بودهاند. برآوردها حاکی از آن است که سالانه 1/2 میلیون زن مورد تجاوز به عنف یا انواع تعرض جسمی قرار میگیرند. از آنجا که برخی قربانیان تجاوز جنسی یا تعرض جسمی سالانه چند بار مورد تجاوز قرار میگیرند، در ایالات متحده سالانه 876 هزار مورد تجاوز به عنف و 9/5 میلیون نفر مورد تعرض فیزیکی قرار میگیرند.
2)- تجاوز به عنف به عنوان جرمی تلقی شود که بیش از همه علیه کودکان اتفاق می افتد. از مجموع 18 درصد زنانی که تجاوز جنسی یا اقدام به تجاوز به عنف را در طول زندگی خود تجربه میکنند، 54 درصد پیش از سن 18 سالگی مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند.
3)- باید تحقیقاتی انجام شود که نشان دهد، چرا میزان شیوع خشونت جنسی در میان زنانِ دارای پیشینه قومی و نژادی مختلف، متفاوت است.
4)- زنان بیش از مردان در معرض خطر خشونت همسران خود هستند.
5)- خشونت علیه زنان غالباً از طرف خشونت همسران (همخانه) آنها است.
6)- جامعه بهداشتی و درمانی آمریکا باید آموزشهای فراگیر دربارة نیازهای پزشکی و درمانی قربانیان جرائم خشونت علیه زنان، دریافت کند. همچنین ارعاب باید به عنوان یک معضل مهم اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
فهرست منابع
Population et SOCIETES, violence against women: the first french national survey, Maryse jaspard and the EMVEFF Team, 364, January 2001
The intimate Enemy: Gender Violence and Reproductive Health.
? U.S. Department of Justice, National Institute of Justice centers for Disease control and Prevention; Prevalence, Incidence and consequences of violence Against women: Findings from the National violence Against women survey. By: patricia Tgaden and Nancy Thoennes, November 1998.
پی نوشتها:
[1] - The intimate Enemy: Gender Violence and Reproductive Health
[2]- Sex-selective abortion
[3]- Genital mutilaion
[4] - Dating
[5] - courtship
[6] - The intimate Enemy: crener violence and Reproductive Health.
[7]- The first french national survey.
[8]- petting
[9]- Exhibitionism.
[10]- Findings from the National violence Against women survey.
11- برای آشنایی بیشتر با روش تحقیق این پژوهش، نک.
Findings from the National violence Against women survey, p.14.
[12] - Stalking
[13] - Stalking