از آنجا که مساله زنان یکی از مباحث روز محسوب میشود، کمتر در کانون مباحث فلسفی قرار گرفته است. یکی از این مباحث مسأله نبوت زنان است. این مسأله گرچه به یک معنا تاریخی است و ثمره عملی بر آن مترتب نمی گردد، لیک در نشان دادن تلقی دین و عقل از زن، بسی سودمند است و از این راه، می توان به کشف نگرش دین و عقل نسبت به زن پی برد و توان و استعداد زنان را از این منظر آشکار ساخت. صدرالمتالهین برای مبحث نبوت به دو جنبه جوهر نبوت و به فعلیت رسیدن آن جوهر (همان وظیفه ابلاغ رسالت) اشاره میکند؛ جوهر نبوت یا نبوت باطنی را با تبیین منازل نفس انسانی تحلیل میکند و برای آن درجات و مقامات و منازلی (حس، خیال و عقل) بر حسب مرتبه وجود قائل میشود که برای هر یک از منازل نفس نبی مختصات و ویژگیهایی برمیشمرد. مقاله پیش رو با روش تحلیلی توصیفی در پی پاسخ به این سوال بوده است که با توجه به اینکه حضرت مریم نیز در هر سه قوای نفسانی عقلی، خیال و حس به کمال رسیده است آیا ایشان، به نبوت باطنی دست یافتند؟ طبق مبانی ملاصدرا پاسخ مثبت است گرچه وی به نبوت ظاهری مبعوث نشدند.