ارزیابی الگوی رقابت پذیری در صنعت فولاد با رویکرد انتقال فناوری (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف: با توجه به وابستگی های بخش های مهم اقتصادی، تقاضای جهانی فولاد، هر روز رو به افزایش می گذارد؛ از این رو لازم است که به روش های مختلف و مطابق با توسعه در سطح بازارهای جهانی، در جهت توسعه و رقابتی شدن این صنعت بیشتر تلاش شود. یکی از رویکردهای توسعه صنعت فولاد، به مانند سایر صنایع که امروزه همگی مبتنی بر فناوری هستند و تحت بستر تغییرات ایجادشده در فناوری های جدید قرار دارند، استفاده از رویکرد انتقال فناوری است. این صنعت یکی از صنایع بسیار بزرگ و مهم جهان است و در بسیاری از بخش های اقتصادی نقش بسیار مهمی ایفا می کند و می تواند با بهبود رقابت پذیری، خود را به شکل چشمگیری در بازارهای جهانی، به عنوان یکی از بازیگران اصلی و قدرتمند معرفی کند. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی الگوی رقابت پذیری در صنعت فولاد با رویکرد انتقال فناوری است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است. در این پژوهش، بر اساس شیوه گردآوری داده ها، از روش تکمیل پرسش نامه و مدل سازی معادلات ساختاری، از نوع تحلیل ماتریس واریانس کوواریانس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارکنان شرکت های فعال در صنعت فولاد کشور انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبه و پرسش نامه ای بود که به صورت تصادفی ساده، بین اعضای جامعه آماری مدیران و کارکنان شرکت ها توزیع شد و در نهایت ۳۸۴ پرسش نامه مناسب برای تحلیل داده ها گردآوری شد. داده ها از طریق رویکرد معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس تحلیل شدند. اعتباریابی مدل پژوهش با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در بین عوامل اثرگذار، عوامل داخلی روی رقابت پذیری بیشترین میزان اثرگذاری را دارد. در بین عوامل زمینه ای نیز عوامل سیاسی و قانونی، بیشترین تأثیر را می گذارند. همچنین راهبرد سرمایه گذاری و همکاری مشترک، اثرگذارترین راهبرد برای بهبود رقابت پذیری شناخته شد که می تواند پیامدهایی مهم از بُعد اقتصادی، اجتماعی و سازمانی را برای شرکت های فعال در حوزه فولاد به همراه داشته باشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد می شود که این شرکت ها با تنوع در ارائه فراورده ها و محصولات هم خانواده و ارائه محصولات مکملی که قابلیت استفاده جایگزین دارند با تولید گسترده محصولات در این صنعت، حوزه انتخاب و قدرت خرید مشتری داخلی و خارجی را افزایش دهند. این در حالی است که صنعت پتروشیمی، از این لحاظ در شرایط مناسبی قرار ندارد و حجم و خطوط محصولات و فراورده ها در این صنعت با وجود پتانسیل زیاد، محدود است. حمایت نهادهای رسمی، دولتی و قانون گذار از فعالان و سرمایه گذاران حوزه فولاد، از طریق ارائه تسهیلات و یارانه های مناسب به سرمایه گذاران فعال و بالقوه در این صنعت، می تواند توسعه فعالیت های تولیدی در این حوزه را تشویق و ترغیب کند. همچنین می بایست قوانین دست وپا گیر و دلسردکننده در حوزه سرمایه گذاری و صادرات کاهش یابد. از طرفی، یکی از محرک های مهم برای بهبود رقابت پذیری شرکت های فعال در صنعت فولاد، وجود جو و نگرش حمایتی مدیران ارشد شرکت ها و صنعت به جذب، انتقال و توسعه فناوری های موجود در صنعت فولاد است؛ از این رو داشتن مدیران متخصص و توانمندی که به کارآفرینی در حوزه فناوری های جدید گرایش دارند، عامل مهمی برای توسعه صنعت فولاد کشور به شمار می رود.Evaluation of the Competitiveness Model in the Steel Industry with a Technology Transfer Approach
Objective
Given the dependencies of key economic sectors, the global steel demand is expected to increase. Therefore, pursuing multiple strategies and aligning with global market developments is essential to enhance and achieve competitiveness in this industry. One of the development approaches in the steel industry, like other technology-based industries adapting to advancements in new technologies, is using a technology transfer approach. This industry is one of the largest and most important industries in the world and plays a very important role in many economic sectors. It can be significantly recognized in global markets as one of the main and powerful players by improving its competitiveness. The main objective of this research is to evaluate the competitiveness model in the steel industry with a technology transfer approach.
Methods
This research is applied considering its objective and follows a descriptive survey methodology for data collection. The statistical population of this research includes managers and employees of companies active in the country's steel industry. The data collection tool in this research was a questionnaire distributed randomly among the population. Ultimately, 384 questionnaires suitable for data analysis were collected. The gathered data were analyzed through the structural equation approach and with the help of Smart-PLS software. The model validation in this research was formed comprehensively with an interpretive-structural modeling approach.
Results
The results showed that among the influencing factors, internal factors have the highest impact on competitiveness, while among the contextual factors, political and legal factors have the most significant effect. Additionally, the strategy of investment and cooperation was identified as the most effective for improving competitiveness, potentially yielding important economic, social, and organizational benefits for companies in the steel sector. Consequently, it is suggested that these companies enhance the selection and purchasing power of domestic and foreign customers by diversifying their product offerings, including related and complementary products, to cater to a wide range of needs within the industry.
Conclusion
The petrochemical industry is not in a favorable condition in this regard, and the volume and lines of products and derivatives in the industry are limited despite the available potential. Support from official, governmental, and legislative institutions for stakeholders and investors in the steel sector is crucial. By providing appropriate facilities and subsidies, these institutions can encourage and motivate active and potential investors to expand their production activities. Additionally, it is essential to reduce cumbersome and discouraging laws related to investment and exports. One of the most important drivers for increasing competitiveness among companies in the steel industry is the presence of a supportive atmosphere and attitude from senior company managers. The industry needs to step towards attracting, transferring, and developing existing technologies. Therefore, the presence of expert and capable managers with an entrepreneurial orientation in new technologies can be a crucial factor in developing the steel industry.