یکپارچه سازی دانش فناوری های جدید در صنایع با موج نوآوری بلند: (مطالعه موردی: حوزه معادن و صنایع معدنی ایران) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف: امروزه با پیچیده تر شدن علوم و بازارهای رقابتی، توجه به نوآوری برای بقای شرکت ها در بازار، اهمیت زیادی دارد. در صنایعی که سرعت ارائه محصولات جدید بیشتر است، امواج نوآوری در آن ها کوتاه تر است. شرکت های فعال در حوزه معادن و صنایع معدنی، به عنوان بنگاه هایی با موج نوآوری بلند، علاوه بر نیاز اساسی به شناخت و فهم خرده دانش ها و فناوری های جدید، به جذب و یکپارچه سازی آن ها بر پایه بنگاهی موجود خود نیازمندند. هدف اصلی این مطالعه، ارائه مدلی برای ارتقای توانمندی های فناورانه بنگاه های با موج نوآوری بلند مبتنی بر یکپارچه سازی دانش فناوری های جدید است. روش: روش این پژوهش براساس مطالعه موردی پروژه های موفق در حوزه معادن و صنایع معدنی (به عنوان یک صنعت با ویژگی های مشابه با صنایعی با موج نوآوری بلند) صورت گرفت. در این پژوهش، سطح تحلیل مربوط به بنگاه های متأخر در صنایع با موج نوآوری بلند و واحد تحلیل، پروژه های موفق انجام شده در یکپارچه سازی دانش فناوری های جدید، در پایه دانشی بنگاه در این بنگاه ها بوده است. به همین دلیل، از روش مطالعه تک موردی اکتشافی جزءنگر استفاده شده است. انتخاب واحد تحلیل، بر اساس معیارهای مشخص صورت گرفت و در نهایت چهار پروژه موفق در صنایع معدنی، انتخاب و تحلیل شد. برای تحلیل چهار پروژه موفق منتخب، ۱۲ مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی، به روش تحلیل محتوا، کدگذاری شد. یافته ها: یافته های این مطالعه، به مجموعه ای از فعالیت ها و ابتکارهای شناسایی شده بنگاه های با موج نوآوری بلند، در ابعاد سازمانی (کارکردی و مدیریتی) و فناورانه (محصول محور و فرایندمحور) برای موفقیت در یکپارچه سازی دانش فناورانه منجر شد. این اقدام ها و ابتکارها، در سه مرحله اصلی تشخیص و انتقال دانش فناورانه جدید (مشتمل بر سه زیربخش تشخیص دانش فناورانه جدید، تشخیص منبع دانشی مناسب و انتقال دانش فناورانه جدید)، ترکیب دانش فناورانه جدید با پایه دانشی بنگاه (مشتمل بر سه زیربخش تفسیر دانش فناورانه جدید خارجی، تسهیم دانش فناورانه جدید خارجی و تثبیت دانش فناورانه جدید خارجی) و بهره برداری از دانش فناورانه جدید (مشتمل بر دو زیربخش اجرا و بازپیکربندی) معرفی شده اند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه اقدام هایی را معرفی کرده است که می تواند به عنوان بینش های جدید بنگاه ها، برای موفقیت بیشتر در یکپارچه سازی در نظر گرفته و بهره برداری شود. این اقدام ها عبارت اند از: جایابی فناوری جدید در کارکردهای عملیاتی، زمان دهی مناسب به فناوری جدید برای تطبیق با پایه دانشی بنگاه، نگهداری و مراقبت از فناوری و تجهیزات نو، ارزیابی تطابق محصول جدید با استانداردهای بین المللی و همچنین، راه اندازی سیستم یکپارچه سازی فرایندهای فناوری اطلاعات. این مطالعه فرصت های تحلیل و مطالعات بیشتری را برای پژوهشگران آینده خلق کرده است و می تواند به عنوان مبنای دانشی برای ادامه پژوهش های بیشتر در حوزه یکپارچه سازی دانش فناورانه استفاده شود.New Technological Knowledge Integration in Industries with Long-Wave Innovation: Case Study of Iran Mining and Mineral Industry
Objective
Given the escalating complexity of various scientific fields and the competitive nature of markets, the focus on innovation has become crucial for the survival of businesses in the industry. Industries characterized by rapid new product development often undergo shorter cycles of innovation. Mining and mineral enterprises, recognized as long-wave innovators, must not only assimilate new knowledge and technologies but also effectively incorporate them within their organizational processes. The primary aim of this research is to propose a framework aimed at enhancing the technological capabilities of enterprises with long-wave innovation through the integration of novel technological insights.
Methods
The method of this research was based on a case study of successful projects in the mining and mineral industries (as an industry with similar characteristics to industries with long-wave innovation). In this study, the analysis focuses on latecomer firms in industries characterized by long-wave innovation, with the unit of analysis being successful projects involving the integration of new technological knowledge. Therefore, an exploratory single-case study method was used. The unit of analysis was selected based on specific criteria, and ultimately, four successful projects in the mining industries were selected and analyzed. For this analysis, 12 semi-structured interviews were conducted, implemented, and coded using the content analysis method.
Results
The findings of this study include a set of activities and initiatives identified by latecomer firms in industries with long-wave innovation in organizational (functional and managerial) and technological (product-centric and process-centric) dimensions for success in technological knowledge integration. These activities and initiatives are introduced in three main stages of identification and transfer of new technological knowledge (including three sub-sections of identifying new technological knowledge, identifying suitable knowledge sources, and transferring new technological knowledge), combining new technological knowledge with the firm's knowledge base (including three sub-sections of external new technological knowledge interpretation, external new technological knowledge sharing, and external new technological knowledge consolidation), and exploitation of new technological knowledge (including two sub-sections of implementation and reconfiguration).
Conclusion
This study reveals that activities such as aligning new technology with operational functions, adopting new technology at the right time to match the firm's knowledge base, maintaining equipment, evaluating product compatibility with international standards, and implementing integrated technology information systems are crucial for firms to achieve greater success in knowledge integration. This study can create opportunities for further analysis and studies for future researchers. It can also serve as a foundation for ongoing research and further studies on technological knowledge integration.