"مقاله حاضر برخی از دستاوردهای پژوهشی را که به بررسی در مورد ماهیت کار مدیران ایرانی پرداخته است، ارائه میدهد. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش برگرفته از روشی است که هنریمینتزبرگ در تحقیق خود در مورد مدیران آمریکایی انجام داد. در این روش مدیران مورد بررسی از طریق مشاهده سایه به سایه مطالعه شدند.
نتایج تحقیق به منظور دستیابی به الگوی کاری مدیران ایرانی با متوسط کار روزانه 8 ساعت و 6 دقیقه شامل فعالیتهایی به این شرح است: کار روی میز (13%)، تلفن (12%)، جلسههای برنامهریزیشده (43%)، جلسههای برنامهریزی نشده (17%)، گشت یا تور (3%)، ناهارهای اداری (5%)، سفرهای اداری (4%) و تأخیرها (4%). جالب است که اختصاص وقت مدیران به تأخیرها در میان فعالیتهای مدیران آمریکایی مشاهده نشده است، ولی پژوهش مشابه در هند وضعیت مشابهی در مورد مدیران هندی نشان میدهد.
نتیجه تحقیق در مورد محتوای کار مدیران به ارائه مدل دوازده نقش برای مدیران ایرانی منتهی شد. این دوازده نقش عبارتند از: مدیریت برخود، مدیریت کارکنان یا رهبری، توسعهدهنده سیستم، محافظتکننده سیستم، کارآفرینی، مدیریت منابع، گیرنده اطلاعات، توزیعکننده اطلاعات، شبکهسازی، سخنگو، نقش تشریفاتی و بالاخره نقش اجتماعی. نکته قابل توجه اینکه در میان اموری که مدیران ایرانی به آنها میپردازند، سهم دو وظیفه آموزش کارکنان و ایفای نقش اجتماعی ایشان بسیار چشمگیر و متمایز از وظایف مدیران در کشور توسعهیافتهای مانند آمریکاست.
از آنجا که بسیاری از حقایق در سایه مقایسهها روشنتر و ملموستر میشوند، در این مقاله نتایج برخی از مقایسههای میانکشوری از مطالعه مدیران در ایران و تحقیقات مشابه در سایر کشورها آمده است. این کشورها عبارتند از: آمریکا، ژاپن، کره، هنگ کنگ، سنگاپور، چین و هند. در پایان به برخی از خصوصیات فرهنگی و ملی ایران نظیر: سطح پایینتر توسعهیافتگی اقتصادی و آموزشی، فرهنگ جمعگرا ، فرهنگ مدیریتپدرانه و تمایل به ارتباطهای شفاهی که وجود این تفاوتهای میان ملی را تبیین میکنند، اشاره شده است."