مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر رفتار درمانی شناختی و رویکرد غنی سازی زناشویی گاتمن بر شفقت ورزی و روشن سازی افکار در زنان متأهل افسرده (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مقدمه:افسردگی حالتی خلقی شامل بی حوصلگی و بی علاقگی است و می تواند بر افکار، رفتار و احساسات تأثیر بگذارد. این پژوهش با هدف مقایسه رویکرد رفتار درمانی شناختی با رویکرد درمان گاتمن بر شفقت ورزی و روشن سازی افکار در زنان متاهل افسرده انجام شد. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. نمونه گیری با استفاده از ملاک های ورود و خروج صورت گرفت، جامعه آماری شامل زنان متاهل افسرده مراجعه کننده به مرکز مشاوره پیوند استان البرز در سال 1398 بود. با روش نمونه گیری در دسترس نمونه آماری شامل 45 نفر از زنان متاهل افسرده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. افراد در هر دو گروه طی 24 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت ننمود. آزمودنی ها به ابزارها ی پژوهش شامل مقیاس شفقت ورزی نف (2003) و مقیاس روشن سازی افکار هالون و کندال (1980) پاسخ دادند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داددرمان مبتنی بر رفتار درمانی شناختی و غنی سازی زناشویی گاتمن نسبت به گروه کنترل، میانگین روشن سازی افکار، شفقت ورزی و ابعاد شفقت ورزی تاثیر داشته است. درمان مبتنی بر غنی سازی زناشویی گاتمن نسبت به رفتار درمانی شناختی در مؤلفه های روشن سازی افکار، شفقت ورزی و ابعاد شفقت ورزی تاثیر بالاتری داشت. نتیجه گیری: رویکرد گاتمن نسبت به رویکرد رفتار درمانی شناختی تاثیر بیشتری بر روشن سازی افکار و شفقت ورزی داشت و همچنین باعث کاهش افسردگی در زنان متاهل شد.متن
Comparison of the Effectiveness of Cognitive Behavioral Therapy and Guttman's Approach on Compassion and Enlightenment in Depressed Married Women
Introduction: Depression is a mood disorder involving boredom and inactivity or apathy and reluctance and can affect thoughts, behavior, feelings, happiness, and health in married women. The aim of this study was to compare cognitive behavioral therapy approach with Guttman's marital enrichment treatment approach on compassion and enlightenment in depressed married women. Method: Method: This study was based on a quasi-experimental study with pretest-posttest design. First, the subjects were sampled using entry and exit criteria. The statistical population included all depressed married women who referred to Alborz Education Payvand Counseling Centers in ۱۳۹۸. The statistical sample consisted of ۴۵ depressed married women whose depression was diagnosed by performing a Beck Depression Inventory at the Payvand clinic and were randomly divided into two experimental groups and one control group (۱۵ patients in each group). Subjects in the cognitive behavioral therapy group were treated for ۲۴ sessions and in the Guttman’s enrichment therapy group for ۲۴ sessions and the control group did not receive any treatment. Subjects responded to the research tools including the Neff Self-Compassion Scale (۲۰۰۳) and the Halon and Kendall (۱۹۸۰) Clarification of Thought Scale. Results: Data analysis using analysis of covariance showed that Guttman's marital enrichment treatment approach and cognitive behavioral therapy approach were effective in clarifying thoughts and dimensions of compassion. Conclusion: Based on the findings, Guttman's marital enrichment approach had the greatest effect on enlightenment and compassion compared to cognitive behavioral therapy and also reduced depression in married women.