مقدمه: بحث آتش سوزی یکی از مهم ترین مواردی است که در هر سه مقوله ایمنی، بهداشت و محیط زیست تأثیرگذار است. استفاده از روش های مناسب ارزیابی ریسک آتش سوزی با شناسایی خطرات موجود و به کارگیری اقدامات فنّی و مدیریتی لازم برای کنترل یا به حداقل رساندن احتمال وقوع حوادث و کاهش اثرات آنها می تواند خسارت های مختلف ناشی از حریق را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. لذا این تحقیق بر آن است تا با بررسی و مقایسه مدل های ارزیابی ریسک آتش سوزی، شرایط استفاده از مدل ها را مشخص نماید. روش ها: در راستای دستیابی به هدف اصلی تحقیق، ابتدا مدل های موجود ارزیابی ریسک آتش- سوزی شناسایی شد، سپس با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی به بررسی این مدل ها و کاربرد آنها پرداخته شد. در این تحقیق مدل های CESARE-Risk که در استرالیا توسعه یافته، FIRECAM و FIERASystem که در کانادا توسعه یافته، مدل CRISP در انگلیس و روش ارزیابی ریسک کمّی که در دانشگاه لوند سوئد توسعه پیدا کرده، بررسی شد. یافته ها: با توجه به بررسی انجام گرفته، در مدل های مبتنی بر روش های ارزیابی ریسک-هزینه مانند: CESARE-Risk، FiRECAM و FIERASystem، عدم قطعیت های معینی به دلیل پیچیدگی و نبود درک کافی از پدیده آتش سوزی و رفتار انسانی در نظر گرفته می شوند. بنابراین، در حالی که این مدل ها برای ارزیابی های مقایسه ای و انتخاب یک سیستم ایمنی مقرون به صرفه در برابر آتش سوزی در نظر گرفته می شوند، نمی توانند برای ارزیابی مطلق ریسک آتش سوزی استفاده شوند. به علاوه حوزه مدل CRISP محدود به ساختمان-های مسکونی دو طبقه است و کاربرد این مدل در ساختمان های پیچیده منوط به در نظر گرفتن ضوابط احتیاطی بیشتر می باشد. در نهایت، دشواری های موجود در توسعه و بسط اصطلاحات تحلیلی مناسب و فاکتورهای عدم قطعیت به عنوان محدودیت ها و چالش های استفاده از روش ارزیابی ریسک کمّی لوند مطرح می باشند. نتیجه گیری: در تحقیق حاضر سعی شد مدل های ارزیابی ریسک آتش سوزی بررسی شود. بر این اساس، مدل هایی که برای استفاده در ساختمان های خاص توسعه یافته بودند فقط در این ساختمان ها قابل استفاده بوده و به سادگی امکان بسط به ساختمان های دیگر را ندارند. این موضوع عمدتاً به علت فرض های ساده و ساده سازی هایی که در کد های کامپیوتری انجام می گیرد، می باشد. موضوع مهم دیگر میزان پذیرش روش های ارزیابی ریسک آتش سوزی برای طرح های ایمن در برابر آتش سوزی است. دلایل این امر مشکل اعتبار کامل مدل ها و کمبود دانش و تکنولوژی آموزش این مدل ها به طراحان و بازرسان است.