یکی از پیامدهای تحولات اجتماعی قرن اخیر، توجه به حقوق زنان و منزلت فردی و اجتماعی آنان به ویژه در مکاتب معنویت گراست. از میان اندیشمندان اسلامی، ابن عربی از منظری عرفانی _ ذوقی به توصیف جایگاه زن و بیان اشتراکات و افتراقات او با مرد پرداخته است. پرسش اصلی نوشتار حاضر آن است که وجوه اشتراک و افتراق زن با مرد در هستی شناسی عرفانی ابن عربی کدامند و چه نقدهایی به این وجوه وارد است؟ نگارنده در روی آوردی تحلیلی انتقادی به آرای ابن عربی، دیدگاه او را در دو بخش شباهت ها و تفاوت ها سامان داده است. رهاورد این تحقیق، اشتراک مرد و زن در اصل انسانیت؛ در اصل کمال و نیز در نیل به مقام قطبیت است. چه اینکه تفاوت آنها نیز در وجوهی چون: فرعیت زن نسبت به مرد در فرآیند خلقت؛ برتری مرد نسبت به زن از جهت عقلی و دینی؛ هویت فعلی مرد در کنار هویت انفعالی زن؛ کاملتر بودن شهود خداوند در زن؛ و اکملیت مرد نسبت به زن می باشد. تقریبا همه وجوه افتراقی مورد ادعای ابن عربی در خصوص مرد و زن قابل مناقشه بوده و به چالش کشیده شده است.