از منظر امام علی علیه السلام چاره ای جز این نیست که در هر جامعه ایی امیری حاکم صالح و سالم یا فاجر و فاسد باشد. چراکه حتی حاکم فاسد بهتر از بدون حاکمیت (هرج ومرج) است. در اندیشه سیاسی امام علی علیه السلام دولت و نهاد دارنده قدرت و حکومتی که این قدرت را اعمال می کند، همه و همه وسیله ای است برای خدمت و اصلاح زندگی این جهانی و آن جهانی مردمان هست. امام علی علیه السلام به مناسبت هایی، وظایف حاکم را، در قالب نامه ها و خطبه ها بیان کرده و هیچ عذری را برای تخلف آن ها باقی نگذاشته است. از نظرگاه حضرت علی علیه السلام حاکم به طور عمده سه وظیفه خطیر بر عهده دارد:1. وظیفه حاکم در قبال آموزه های دین که زیربنای حاکمیت را تشکیل می دهد. 2. وظیفه حاکم در مقابل عموم مردم که پشتوانه ای قوی و ستون های استوار حکومت می باشند. 3. وظیفه حاکم در برابر کارگزاران (اجرایی، قضایی، نظامی) که هرکدام وظیفه ای خاص بر عهده دارند و هیچ کدام از دیگری بی نیاز نیستند؛ و سؤال اصلی این مقاله این است که؛ از منظر نهج البلاغه حاکم اسلامی چه وظایفی را در برخورد با مردم دارد؟ البته لازم به ذکر است که مهم ترین و اساسی ترین وظیفه حاکم اجرای دقیق و بی کم وکاست فرمان ها الهی و صیانت از آن ها به وسیله نظارت دقیق و جدی بر حُسن اجرای آن هاست. این مقاله از سری تحقیقات کتابخانه ای با استفاده از اسناد و مدارک و با شیوه بررسی محتوایی، هست.