جستار پیش رو می کوشد تا با اتکا بر رویکرد نشانه معناشناسی به تحلیل گفتمان ادبی به تحلیل تعامل سازه های وجهی و مؤلفه های تنشی ِ گفتمان به منزله مؤلفه های بُعد عاطفی گفتمان داستان کوتاه «میعاد» اثر گلی ترقی بپردازد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. درواقع نگارنده سعی دارد با تکیه بر گفتمان ادبی نویسنده و به شیوه تحلیل نشانه معناشناختی و با اتکا به حضور پدیداری سوژه داستان و همچنین تعامل سازه های وجهی و تنشی نشان دهد چگونه مؤلفه های عاطفی در بطن گفتمان شکل می گیرند و فرایند تولید و دریافت معنا را تحت تأثیر قرار می دهند و در این میان گاه کنش روایی را به حاشیه می رانند و گاه در راستای احیای کنش قدم برمی دارند. .هدف اصلی جستار پیش رو پاسخ گویی به پرسش های زیر است: 1. ساختار عاطفی گفتمان داستان کوتاه میعاد دارای چه مؤلفه ها، کارکردها و سازوکارهای نشانه معنایی و گفتمانی است؟ 2. چگونه می توان جایگاه کنش را در کلیت نظام گفتمانی اثر موردمطالعه و با لحاظ ساختار سلسله مراتبی بعد عاطفی گفتمان تبیین کرد؟ نتایج نشان دادند که ساختار عاطفی گفتمان برونداد و تابع حضور پدیداری سوژه در گفتمان داستان است که به نوبه خود و در ابتدا کنش روایی را از طریق برهم ریختن نظم و ایجاد آشفتگی در افعال مؤثر به حاشیه رانده و در ادامه با ثبات نشانه معنایی افعال وجهی و شکل گیری درونه عاطفی امیدواری بار دیگر کنش در مرکزیت میدان گفتمانی قرار می دهد. بی شک این تعاملات با سبک های حضور نشانه معناشناختی پیوندی تنگاتنگ دارند.