یکی از شیوه های مطالعه اشعار دهه 1380، واکاوی تقابل های دوگانه است که بخش هایی از معنا را نشان می دهد، زیرا اگر شاعری ارزش گذاری تاریخی تقابل ها را بپذیرد، هم سویی خود را با باورهای کلاسیک نشان داده است و اگر آن را نقد کند، تغییرات فکری و فرهنگی را در سطح فردی یا اجتماعی نمایان ساخته است. در تحلیل تقابل های متن، یکی از موارد بررسی، نوع رابطه ای است که نویسنده یا شاعر میان دو سوی تقابل برقرار می کند و از این حیث، شاعران دهه 1380 نشان داده اند، بسیاری از زیربناهای فکری و نوع ارزش گذاری ها در نزد آنان تغییر کرده است. هفت شاعر؛ یعنی ساره دستاران، مجید رفعتی، گروس عبدالملکیان، عباس صفاری، سارا محمدی اردهالی، شهاب مقربین و حافظ موسوی، آشکارا خوب و بدِ دو سوی تقابل، و به عبارت بهتر وجه مثبت و منفی یا ارزش و ضدارزش طرفین تقابل را بی اعتبار دانسته اند؛ و درواقع، بی اعتباری ارزش/ ضدارزش ها را در جامعه خود نقد کرده اند. روش تحقیق، توصیفی است و سطح مطالعه تقابل ها، بیشتر واژگانی و مفهومی است. یافته های پژوهش نشان می دهد این شاعران، هم درباره تقابل های عام و شناخته شده تشکیک می کنند؛ هم حوزه های تصویری جدیدی را متناسب با زبان و زمان، برای بی اعتبار دانستن سویه های ارزشی و ضدارزشی تقابل ها خلق می کنند.