خلق محیطی که از شاخصه های معنوی برخوردار بوده و منجر به رفتارهایی فراتر از وظیفه کارکنان شود، یکی از این الزاماتی است که می تواند ضریب موفقیت سازمان ها را ارتقاء دهد. پژوهش حاضر با هدف تبیین الگوی روابط ساختاری بین رهبری معنوی و رفتار شهروندی سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی معنویت سازمانی انجام شد. روش تحقیق از حیث هدف، توسعه ای-کاربردی و از حیث شیوه ی جمع آوری دادهها، توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه ی آماری شامل کارکنان رسانه های ورزشی در شهر زاهدان سال 1397 بود که تعدادشان 273 نفر بود. داده های پژوهش از طریق 3 پرسشنامهی استاندارد رهبری معنوی، معنویت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی جمع آوری شدند و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرانباخ به ترتیب 0.87، 0.89 و 0.83 به دست آمد. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون تحلیل مسیر در نرم افزار LISREL تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق بیانگر این بود که: 1) رهبری معنوی اثر معنی داری روی معنویت سازمانی دارد. 2) معنویت سازمانی اثر معنی داری روی رفتار شهروندی سازمانی دارد. 3) رهبری معنوی بر رفتار شهروندی سازمانی از طریق معنویت سازمانی اثر معنی داری دارد. وجود رهبری معنوی در سازمان ها مستلزم تغییر و تحول و موفقیت مستمر است. درمجموع، اهمیت و ضرورت معنویت در سازمان آنچنان است که میتواند برای سازمان ها، انسانیت وبرای اجتماع،فعالیت و برای محیط، مسؤولیت را به ارمغان آورد.