آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

در مقاله حاضر برآنیم تا از طریق معنی شناسی تاریخی، به بررسی ثبات یا تغییر دیدگاه های فارسی زبانان نسبت به مفهوم «شجاعت» بپردازیم که از دیدگاه کووچش (1393 ، ص. 43)، یکی از مفاهیم حوزه مقصد اخلاق است. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که آیا در بازه های زمانی قرن هشتم تا قرن دهم در مقایسه با دوران معاصر، در جامعه فارسی زبان مفهوم شجاعت دست خوش تغییر شده است یا خیر؟ و نیز برای بازنمایی این تغییرات چه الگویی می توان ارائه داد. برای دستیابی به این هدف، نویسندگان از طریق تحلیل شناختیِ استعاره های مفهومی شجاعت در دو پیکره تاریخی و معاصر و مقایسه آن ها با یکدیگر، ثبات یا تحول ایجاد شده را بررسی کردند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر حاکی از تغییر در برخی از مؤلفه های فرهنگیِ مرتبط با مفهوم شجاعت در جامعه فارسی زبانان و در نتیجه، تحولِ ارزش گذاری بر استعاره های مفهومی مربوط است. گفتنی است مقایسه شواهد تاریخی و معاصر نشان می دهد حوزه مبدأ کلان «شیء» در هر دو مورد بی تغییر است، ولی حوزه های خرد زیر مجموعه «شیء» تغییر یافته اند. حوزه های مبدأ پر بسامد مفهوم سازی شجاعت در زبان فارسی عبارت اند از: نیرو، مسیر، جنگ و ماده. از دستاوردهای مهم پژوهش حاضر آن است که در هیچ یک از بازه های زمانی مورد نظر، حوزه مبدأ جنگ، حوزه مبدأ کانونی شجاعت محسوب نمی شده، بلکه به صورت نهفته باقی مانده است. چارچوب نظری پژوهش حاضر نظریه استعاره های مفهومی مطرح شده از سوی لیکاف و جانسون ( 1980 ) و الگوی تریم ( 2011, 2007 ) در شبکه استعاره های مفهومی است.

تبلیغات