سرمایه گذاری در بازار سهام همواره با این مسئله اساسی همراه بوده که دارایی نقدی چگونه بین سهام شرکت ها تخصیص یابد تا منافع سرمایه گذار را تأمین کند. پژوهش حاضر تلاش می کند با ارائه دو رویکرد جدید، سرمایه گذاران را در انتخاب سبد سهام بهینه به شکل مؤثرتری یاری دهد. در پژوهش حاضر رویکرد استفاده از کارایی متقاطع به جای بازده سهم ها، به عنوان مبنای اطلاعاتی برای حل مدل حداقل میانگین انحرافات مطلق از میانگین پیشنهاد شده که در آن از شاخص های مالی به عنوان داده اولیه برای تشکیل سبد بهره می برد. رویکرد دیگر، الگوریتمی دو مرحله ای است که در آن هنگام استفاده از شاخص های مالی، الزام بخش بندی بازار به صنایع مختلف در کانون توجه قرار گرفته است. در انتها معیار شارپ نشان می دهد میان رویکردهای ارائه شده و روش های رایج تفاوت بارزی وجود دارد. نتایج به دست آمده نشان دهنده عملکرد مطلوب این دو رویکرد نسبت به روش های مشابه است.