از قدیم الایام یکی از مهم ترین دغدغه های بشر، تأمین رفاه افراد جامعه و از بین بردن فقر بوده است؛ اما به علت هایی مانند ستمگری ها و بی عدالتی های حاکمان ثروت اندوز هرگز محقق نمی شد. با ظهور اسلام این دغدغه جدی تر شد. آیات و روایات بسیاری مؤید این ادعاست. پژوهش حاضر که با روش کتابخانه ای و رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده، درصدد پاسخ به این پرسش است که امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه، برای مقابله با فقر چه راهکارهای تربیتی برای رهایی از فقر ارائه کرده اند؟ مطالعات انجام شده نشان می دهد که بیانات و اقدامات حضرت علیه السلام در این زمینه، غالباً ناظر بر روشی تربیتی و پویش عمومی است که درصدد تربیت احاد جامعه و نهادینه کردن فرهنگ نوع دوستی مسئولیت پذیری اجتماعی برای مقابله با فقر است که با تلاش قشر ضعیف، مسئولیت پذیری و همیاری ثروتمندان و عدالت حاکمان، در قالب معیارهای اخلاقی، انسان مداری و آخرت گرایی امکان پذیر خواهد بود. اگرچه گروه های مورد خطاب حضرت علیه السلام تمام نوع بشر است؛ اما ایشان به طور اخص «فقرا»، «ثروتمندان» و «مدیران حکومتی» را مخاطب قرار داده و برای هرکدام وظایف خاصی را مشخص کرده اند.