مطالعات بسیاری برای بررسی تأثیر جنسیت بر زبان صورت گرفته اند. گروهی در این زمینه مؤلفه هایی برای سبک زنانه و مردانه در نظر گرفته اند و گروهی نیز زبان را امری غیرجنسیتی دانسته اند. بحث از سبک نوشتار زنانه که با نظرات کسانی همچون لیکاف قوت گرفت، برپایه تفکرات فمینیستی و پست مدرن شکل گرفته است. در این مقاله، ضمن بررسی اجمالی مبانی مرتبط با زبان شناسی جنسیتی و طرح مختصر مؤلفه های لیکاف در مورد سبک نوشتار زنانه به مطالعه توصیفی تطبیقی پژوهش های صورت گرفته در این زمینه بر روی آثار ادبی تألیفی و ترجمه شده در ایران می پردازیم و در نهایت، 11 مقاله را واکاوی می کنیم تا به وضعیت کلی این پژوهش ها و نتایجشان دست یابیم. به طور کلی، کاستی های پژوهش های بررسی شده، چه در زمینه تألیف چه در زمینه ترجمه، در ایران عبارت اند از: میدانی بودن محض نتایج تحقیقات، نبود یا ضعف در تحلیل های مبتنی بر نظریات اجتماعی و روان شناختی و فرهنگی و نیز غیرقابل تعمیم بودن آن ها. در خصوص پژوهش های مربوط به تأثیر جنسیت بر ترجمه باید افزود که تعداد پژوهش ها زیاد نیست و به برخی نکته ها توجه نشده یا روش کار نامناسب بوده است.