یکی از عناصر معناآفرینی در ادبیات داستانی، عنصر مکان است. نویسنده از طریق کاستن از معنای ارجاعی و عینی مکان، از این عنصر به منزله ابزاری مهم در خلق و تقویت معنای مورد نظرش بهره می جوید. مکان با توجه به میزان عینیت خود، در طیفی از معانی مختلف از ارجاعی تا انتزاعی سیر می کند. مکان های انتزاعی به دلیل ماهیت تخیلی و استعلایی خود می توانند در برخی از انواع ادبی جایگاه ویژه ای داشته باشند. این مقاله درپی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد نشانه معناشناسانه انواع مکان های ترسیم شده در رمان ملکوت از بهرام صادقی را بررسی کند و ضمن طبقه بندی این مکان ها، به این پرسش پاسخ دهد که ابزار مکان تا چه اندازه در خدمت القای معانی مورد نظر نویسنده بوده است. نتایج نشان می دهد بهرام صادقی در رمان ملکوت تلاش کرده است تا با بازآفرینی خلاقانه اسطوره آفرینش، به شکل ضمنی فضای یأس آلود حاکم بر جامعه در دوران پس از کودتای 28 مرداد 1332 را در اسطوره یادشده بازنمایی کند. او در مسیر اجرای این خواسته نگاه ویژه ای به عنصر مکان داشته است. از همین رو، با استفاده از فضاسازی های وهمناک و هول انگیز و با بهره گیری از انواع مکان های روایی، پدیداری، گردبادی و استعلایی، سرشکستگی، یأس و امیدهای ازدست رفته جامعه را به تصویر کشیده است.