عنصر تصریفی «ب » در نظام وجه فارسی نو تاکنون سه نقش دستوری نشانه وجه التزامی، نشانه وجه امری و نشانه آینده را برعهده داشته است که وجه اشتراک آن ها غیرقطعی بودن وقوع رویداد (درتقابل با گزارش وقوع قطعی رویداد در وجه اخباری) است. تحقیق حاضر که بر اساس پیکره ای متشکل از نمونه گیری از 55 اثر مکتوب در یک بازه یازده قرنی (قرن 4 تا 14 هجری) انجام گرفته است، نشان می دهد که در طول این دوره، بسامد «ب » در نقش نشانه وجه التزامی سه برابر، و در نقش نشانه وجه امری دوونیم برابر شده است، ولی نقش وجهی سوم (نشانه آینده) عمدتاً در قرن های 4 تا 6 فعال بوده و به تدریج متوقف شده است. همچنین، به استناد داده های پیکره و آمارهای توصیفیِ ارائه شده در مقاله، از قرن 13 کاربرد «ب » که قبلاً تقریباً منحصر به افعال ساده بوده، به قلمرو افعال مرکب نیز گسترش یافته است. ازسوی دیگر، بی نظمی هایی در آمارهای افزایش بسامد «ب » در پیکره در طول یازده قرن دیده می شود که نگارنده تلاش کرده است با توسل به فرضیه هایی چون کهن گرایی دستوری در بعضی متون و تحریف احتمالی الگوهای دستوری در فرایند نسخه نویسی، آن ها را تحلیل کند. درمجموع، آمارها نشان می دهد که دستوری شدگی «ب » از قبل از قرن 4 آغاز شده بوده و در طول این یازده قرن ادامه یافته و در فارسی امروز نیز بسامد آن همچنان در دهه های اخیر در حال افزایش بوده است.