هدف از پژوهش حاضر شناسایی وزن هریک از دروس سوابق تحصیلی و نمره کل سازی براساس رویکرد روانسنجی مدل پیوسته IRT و رویکردهای مبتنی بر نظر متخصصان تاپسیس و AHP، و همچنین مقایسه اثر مدل وزن دهی بر رتبه بندی و پایایی روش های وزن دهی و نمره کل سازی سوابق تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر ترکیبی بود. به منظور اجرای پژوهش در بخش اول 11 آیتم(دروس) سوابق تحصیلی از گروه متخصصان مورد نظرخواهی قرار گرفت و با استفاده از تکنیک های تاپسیس و AHP وزن دهی و اولویت بندی شد. در بخش دوم نمرات دروس نهایی سال سوم متوسطه داوطلبان و پذیرفته شدگان رشته های روانشناسی و مشاوره در دگروه علوم انسانی از سازمان سنجش دریافت شد و جهت برآورد نمرات تتا استفاده شد. به منظور مقایسه ی مدل های مختلف وزن دهی و نمره کل سازی، ابتدا گروه نمونه براساس نمرات حاصل از هر سه رویکرد رتبه بندی شده، و از لحاظ شاخص های پراکندگی و میزان تفاوت رتبه ها مقایسه شد. نتایج مقایسه سه رویکرد نشان داد بیشترین واریانس مربوط به روش نمره کل سازی با مدل پیوسته IRT است. نتایج تحلیل آماری مبنی بر آزمون ویل کاکسون جهت مقایسه متوسط رتبه ها نشان داد در حجم نمونه ی کم روش وزن دهی به هر سه روش نسبت به روش وزن های یکسان تفاوت معنادار در رتبه ها ایجاد می کند و بنابراین مدل وزن دهی در رتبه بندی داوطلبان در حجم نمونه کم تاثیر می گذارد. اما بین سه مدل وزن دهی تفاوت معناداری در رتبه بندی داوطلبان مشاهده نمی شود. همچنین نتایج نشان داد در حجم نمونه بالا(2000 نفر) روش وزن دهی به هر سه روش نسبت به روش وزن های یکسان تفاوت معنادار در رتبه ها ایجاد می کند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد نمرات بدست آمده از مدل پیوسته IRT نسبت به دو روش دیگر در رتبه بندی داوطلبان تاثیر متفاوتی می گذارد . نمرات روش IRT پایایی بالاتری نسبت به روش های مبتنی بر نظر خواهی از متخصصان دارد. با این وجود به نظر نمی رسد روش وزن دهی بر میزان پایایی نمرات تاثیر معناداری داشته باشد.