پرسمان اصلی پژوهش حاضر که با رویکردی توصیفی تحلیلی مبتنی بر گفتمان کنشی گرمس انجام شده است، تبیین نقش عوامل کنشی در آفرینش نظام گفتمانی کنشی القایی یا مجابی در رمان اهل غرق و چگونگی به کارگیری فرایند شناختی در تولید ارزش و معنا، در القای هدف این داستان به خواننده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که گفتمان رمان با توجه به تأثیر پارامترهای رئالیسم جادویی، شاید توقع خواننده را به سمت گفتمان شوشیِ مرکزی هدایت کند؛ اما قوت عناصر فولکلور در ذهن مردم منطقه خاصی مانند جفره، سبب شکل گیری لایه های هستی در تداوم معنا می شود و باور به شرایط حاکم بر ایجاد ابژه ارزشی، سوژه را مجبور به اجرای کنش می کند و گفتمان مرکزی را سبب می شود. در طول روایت اتصال و انفصال از ابژه ارزشی در جهت رفع نقصان معنا که سعادت و رسیدن به خوشبختی است، در حال تغییر است و این امر گفتمان های کنشی را از وضعیت سلبی به ایجابی و برعکس عبور می دهد. گاه انفصال از ابژه ارزشی و دگرگونی موقتی، ارزش مؤلفه های تغییر شرایط از نابسامان به سامان یافته را در طول گفتمان کنش محور متفاوت می کند و نظام گفتمانی کنشی تجویزی را که در ابتدای داستان آغازگر کنش بود، به نظام گفتمانی کنشی - مجابی تغییر می دهد. روانی پور فرایند کنشی قراردادی را میان کنش گزاران و کنشگر برای رسیدن به شیء ارزشی و شناخت کنش گزار از موقعیت خود و گسست از ابژه ارزشی در عملیاتی القایی ایجاد کرده تا کنش اصلی گفتمان حاصل شود و زمینه برای تحلیلی معناشناسانه از روایت اهل غرق فراهم گردد .