دومینیک منگنو در حوزه تحلیل گفتمان ادبی ، تعریفی تازه از روابط بین متن، نویسنده و جامعه می دهد. از دیدگاه منگنو، خلق یک اثر ادبی حاصل حضور نویسنده در پیرامکانی است که او آن را پاراتوپی می نامد. به عقیده او، پاراتوپی شرط لازم برای پیدایش اثر ادبی و خلق ادبی شرط لازم برای هستی یافتن پاراتوپی است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پاراتوپی در گفتمان ادبی نویسندگانی است که به روایت زندگی شخصیتی واحد پرداخته اند. نظر به اهمیت جایگاه حلاج در عرصه عرفان اسلامی، وی موضوع متون بسیاری از نویسندگان بوده است. نویسندگانی نیز برای ابهام زدایی از آموزه ها و ادعاهای او به خلق روایت هایی از زندگی اش مبادرت ورزیده اند؛ در این بین، لویی ماسینیون و عبدالحسین زرین کوب در دو اثر مصائب حلاج و شعله طور ، با وجود بهره گیری از منابع و مآخذ یکسان و نیز توافق نسبی در باب حقانیت حلاج، گفتمان هایی به غایت متفاوت از زندگی وی ارائه کرده اند. شناخت چرایی توجه این دو نویسنده به حلاج، با وجود داشتن ایدئولوژی های گوناگون و رویکردهای متفاوت به تاریخ نویسی و نیز چیستی تفاوت های روایی و گفتمانی این دو اثر، پرسشی است که مؤلفان تلاش کرده اند تا پاسخی برای آن بیابند. از این رو، در پژوهش حاضر، با نظر به رویکرد منگنوی پاراتوپیِ دو نویسنده و تجلی آن را در گفتمان های ادبی مذکور بررسی کرده ایم تا به شناخت شرایط تکوین دو اثر و همچنین، از خلال درک تفاوت ها به خوانش روشن تری از آن ها نائل شویم.