در حال حاضر تکنولوژی، به جزء جدایی ناپذیری از هستی اجتماعی انسان ها مبدل شده و مهم ترین عامل دگرگونی اجتماعی جوامع است. بااین حال جوامع مختلف با توجه به قابلیت-های فرهنگی خود واکنش های متفاوتی در قبال تکنولوژی داشته اند. برخی با درک صحیح ماهیت و اهمیت تکنولوژی مدرن، از آن به مثابه فرصتی بی نظیر برای پیشرفت خود بهره برداری کرده اند و برخی دیگر به صورت اقتضایی و نسنجیده به ورود تکنولوژی دست زده و با پیامدهای فرهنگی عدیده آن دست به گریبان اند. سؤال محوری مقاله این است که مواجهه ما با تکنولوژی چگونه بوده و چه تحلیل ها و چاره جویی هایی از سوی اندیشمندان ما در این خصوص ارائه شده است؟ برای پاسخ شایسته به این سؤال ابتدا دیدگاه های مختلف درباره تکنولوژی طرح و نقاط قوت و ضعف هر یک از آن ها به تفصیل مورد واکاوی قرار گرفت. سپس از منظر تاریخی، فلسفی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تلاش شد نحوه مواجهه جامعه ما با تکنولوژی مدرن تحلیل شود. نتایج نشان می دهد که در کنار برخورد دوگانه و پارادوکسیکال با تکنولوژی در جامعه ما، تلاش های نظام مندی برای فهم پروبلماتیک تکنولوژی نیز صورت نگرفته است.