آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

نشانه معناشناسی گفتمان در پی کشف روابطی است که به تولید معنا منجر می شوند. در فرایند زایشی گفتمان، سطحی ترین لایه با ژرف ترین لایه ارتباطی تنگاتنگ دارد. ازجمله عناصر صوری گفتمانی که در زیرینی ترین لایه ها به تولید معنا منجر می شود، فضاست که اخیراً در مطالعات ادبی مطرح شده است. سکوت غیاب عنصر زبانی در گفتمان است به نحوی که نشانۀ چیزی باشد. اما همین عنصر غایب، به وسیلۀ عناصر ساختاری و متنی در گفتمان تجلی می یابند و در پس زمینۀ متن حاضر می شوند. سکوت به عنوان عنصری دلالتگر، در ارتباط با عنصر متضاد خود یعنی صدا دریافت می شود. محمود دولت آبادی، نویسندۀ واقع گرای ایرانی، یکی از داستان پردازان ادبیات اقلیمی نیز هست و بر این اساس، فضا در آثارش نقش بسزایی ایفا می کند. به علاوه، با وجود جایگاه ویژۀ زبان در رمان هایش، سکوت نزد وی به عنوان عنصری معناآفرین بروز می یابد. پژوهش حاضر، با هدف نشان دادنِ فرایند شکل گیری سکوت در کلیدر و جای خالی سلوچ و با تکیه بر رویکرد تنشی گفتمان و نشانه معناشناسی فضا، سعی دارد سکوت را در برخی از ساخت های فضابنیان این دو رمان بررسی کند. در این راستا، مطالعۀ رده های حسّی گفتمان، میدان شنیداری و ارتباط آن ها با تکوین سکوت در فضاها اجتناب ناپذیر است. همچنین، بررسی ها نشان می دهد که ساخت های گفتمانی از اصل فرایند زایشی تبعیت می کنند و فضاهای هراس آلود و سیاهی که در لایۀ صوری این دو رمان به تصویر کشیده شده، به دور از نقش ارجاعی صرف، در سطحی عمیق تر ناظر به خفقان موجود در دورۀ هم عصر این دو رمان، و در ژرف ترین لایه ها، نشان دهندۀ زوال و مرگ است.

تبلیغات