هدفِ این پژوهش تعیین برازش مدل مفهومیِ نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در ارتباط بین فرآیندهای ارتباطی خانواده و کمال گرایی با پرخاشگری بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال 1394 بود. چهارصد و نود و هفت شرکت کننده به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب و پرسشنامه های پرخاشگری، فرآیندهای خانواده، کمال گراییِ چندبعدی و تنظیم شناختی هیجان را تکمیل کردند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی با داده ها برازش دارد. اثر کل نگرانی افراطی و اثر غیرمستقیم آن، بواسطه ی تنظیم شناختی هیجان، بر پرخاشگری معنادار بود، اما اثر مستقیم آن بر پرخاشگری معنادار نبود. اثر کل پیگردی کمال بر پرخاشگری منفی و معنادار، اما اثر مستقیم و غیرمستقیم آن معنادار نبود. اثر کل و اثر مستقیم استاندارهای فردی بر پرخاشگری مثبت و معنادار، اما اثر غیرمستقیم آن معنادار نبود. هم چنین اثر کل، مستقیم و غیرمستقیمِ (بواسطه ی تنظیم شناختی هیجان) فرآیندهای خانواده بر پرخاشگری معنادار بود. پیشنهاد می شود که روان شناسان تربیتی و روان شناسان مدرسه از مداخلات مبتنی بر هیجان برای کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه استفاده کنند؛ همچنین، در آموزش خانواده بر اهمیت نقش تعاملات اعضای خانواده، اهداف واقع بینانه، و آسیب های ناشی از نگرانی افراطی در نوجوانان دختر تأکید کنند.