هدف پژوهش حاضر بررسی نقش نگرانی، طرحواره های هیجانی و سیستم های مغزی-رفتاری (BIS- BAS) در پیش بینی باورهای وسواسی بود. در قالب یک طرح همبستگی، 152 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه خوارزمی (81 دانشجوی دختر و 71 دانشجوی پسر) با دامنه سنی 18 تا 22 سال از طریق روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های نگرانی پنسیلوانیا، سیستم های مغزی-رفتاری، طرحواره های هیجانی و باورهای وسواسی را تکمیل نمودند. برای تحلیل نتایج پژوهش حاضر از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای نگرانی و سیستم های مغزی -رفتاری با باورهای وسواسی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد بین اغلب مؤلفه های طرحواره های هیجانی با باورهای وسواسی رابطه معنی دار وجود داشت. در ادامه نتایج رگرسیون نشان داد متغیرهای پیش بین پژوهش حاضر توانستند 4/41 درصد از تغییرات متغیر باورهای وسواسی را تبیین کنند. طبق نتایج پژوهش حاضر می توان گفت وجود نگرانی زیاد و همچنین استفاده از طرحواره های هیجانی ناسازگار در افرادی که سطوح بالایی از فعالیت سیستم های مغزی-رفتاری را نشان می دهند، می تواند پیش بینی کننده ی گرایش آنها به سمت باورهای وسواسی باشد.