کارکردهای دین و آموزه های اخلاقی و رفتاری برآمده از آن در نگهداشت و ارتقاء کیفی نهاد خانواده امری مقبول از سوی بیشتر جامعه شناسان است. هدف این مطالعه، شناسایی میزان گرایش زوجین شهر بندرعباس به آموزه های قرآنیِ معطوف به مناسبات خانواده و روابط زناشویی، و هم چنین، بررسی رابطه همبستگی گرایش مذکور با متغیرهای رضایت از زندگی، مناسبات عاطفی، مناسبات جنسی، ناسازگاری زناشویی و معنایابی از جنسیت می باشد. متغیرهای اخیر در نظریات و پژوهش های مربوط به زنان و خانواده مهم انگاشته شده اند. نمونه مورد مطالعه 400 نفر از متأهلان ساکن شهر بندرعباس هستند که بر مبنای نمونه گیری خوشه ای احتمالی مورد انتخاب قرار گرفتند. به استناد یافته های پژوهش، میانگین گرایش به آموزه های قرآنی معطوف به مناسبات خانواده و روابط زناشویی در نمونه مورد مطالعه برابر با 77% است. آزمون فرضیات پژوهش، معناداری رابطه میان متغیر مذکور با سایر متغیرهای پژوهش را نشان داد. بدین سان، بین میزان گرایش به آموزه های قرآنیِ معطوف به مناسبات خانواده و روابط زناشویی، و رضایت از زندگی، مناسبات عاطفی، مناسبات جنسی رابطه مستقیم معنادار وجود دارد؛ به طور متقابل، گرایش مذکور با متغیرهای روابط زناشویی، و ناسازگاری زناشویی دارای رابطه معکوس معنادار است. نتیجه گیری مقاله ناظر به تحلیل نظری همبستگی های مشاهده شده در مطالعه است.