توجه به قابلیت های رقابتی به عنوان عوامل ایجاد کننده مزیت رقابتی توسط اسکینر مطرح شد. او بیان داشت که قابلیت های رقابتی کیفیت، عرضه، هزینه و انعطاف پذیری می توانند تبدیل به نیروی محرکه و یا عامل بازدارنده ای برای سازمان شوند؛ بنابراین مدیریت سازمان در تعیین استراتژی ها باید به اثر این قابلیت ها توجه کند و با توجه به رابطه مصالحه ای میان آن ها سطوح هر یک را به گونه ای تنظیم کند که بیشترین بازده را برای شرکت داشته باشند. پژوهش های گسترده فردوس، دی میر و ناکانه در این راستا به ارائه نظریه جمع شوندگی قابلیت های رقابتی منجر شد. این نظریه بیان می کند که لزوماً رابطه مصالحه ای میان قابلیت ها برقرار نیست و بهبود یک قابلیت می تواند اثر حمایتی بر دیگر قابلیت ها بگذارد؛ بنابراین ترتیب اتخاذ سیاست های بهبود حائز اهمیت است. در پژوهش هایی که بر این نظریه استوار هستند اثر نوآوری سنجیده نشده بود، حال آن که با بررسی پیشینه پژوهشی موجود در مدیریت استراتژیک به دلایل جهانی شدن، کاهش چرخه عمر محصولات و فناوری ها و همچنین افزایش پویایی محیط و بنگاه ها نقش نوآوری در سازمان ها بسیار پر رنگ شده و می تواند عامل کسب مزیت رقابتی باشد. در پژوهش حاضر این قابلیت به دیگر قابلیت های مورد بررسی در نظریه جمع شوندگی قابلیت های رقابتی افزوده شد. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط میان قابلیت های رقابتی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری ( SEM ) در شرکت خودرو سازی سایپا مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه پژوهش حاکی از آن بود که نوآوری در جامعه مورد بررسی در لایه دوم از رأس مدل تپه شنی قرار می گیرد.