ادبیات هنری قرآن، ظرفیت مطالعه نشانه معناشناسانه را برای قرآن پژوهان فراهم می کند. این رویکرد تولید، دریافت و کارکرد معنا را در نظام های گفتمانی بررسی می کند. در جستار پیش رو، با هدف کاربردی کردن مفاهیم قرآنی با زبان روزآمد و با تکیه بر یافته های نشانه معناشناسی، ماجرای ایمان آوردن ملکه سبا مطالعه می شود. در این مسیر، نگارنده با رویکرد بررسی صورت- محتوا فرآیند تغییر معنا و نظام حاکم بر این داستان را بررسی می کند. با چنین هدفی، به این سؤال پاسخ می دهد که هم تنیدگی فشاره و گستره (دو بعد بنیادین دلالت) چگونه فرآیند گفتمانی را شکل می دهند. یافته ها نشان می دهد که در معناکاوی این ماجرا، فرآیند تنشی به عنوان مهم ترین رکن عمل می کند. ملکه می خواهد نوع حضور خود را که در تجربه جدید و موقعیت حکومت سلیمان نبی قرار گرفته، بازسازی کند. هم آمیختگی این حضور عاطفی و شناختی باعث می شود که جریان معناسازی داستان، به سمت گفتمان تنشی سوق یابد. در این تعامل، طی یک عملیات مرحله ای، گفتمان از معنای نخست (پیروی از نظام شرک) به معنای دوم (ایمان به خدا) می رسد و تغییر معنا رخ می دهد.